سه‌شنبه 28 فوریه 12 | 13:00

معضلی به نام «سوریه»

محمدمیثم نداف‌پور

شاید ذکر اتفاقات گذشته چاره‌‏ی درد نباشد. قطعا طیف بسیاری از مردم کشورهای اسلامی، مثل همان جوانان مصری هستند که در «همایش جوانان و بیداری اسلامی» دست‌‏نوشته‏‌ی «سوریه؟!» را بر دست داشتند و به دکتر احمدی نژاد نشان دادند. قطعا این طیف، عامل موساد نیستند و واقعا هم فکر می‌‏کنند، مساله، مساله‏‌ی مردم-دیکتاتورهاست. چون ادبیات انقلاب او، ادبیات انقلابی و جهانی نیست.


تریبون مستضعفین – محمد میثم نداف پور

روند تحولات منطقه به صورت پیچیده‌‏ای در حال گذر است. اگر روزی همه‏ ی دنیا سقوط بن ‏علی و مبارک را به سود جریان ضداسراییلی منطقه می‏ خواندند و محور ایران و مقاومت را پیروز بهار بیداری اسلامی می‏ دانستند، امروز فضای متفاوتی را می‏بینیم. وقتی دو جریان مقاومت و سازش‏‌کار منطقه از یک‏دیگر آتو می‏‌گرفتند و یک روز، مردم یمن شروع به قیام می‏‌کرد و روز دیگر موضوع سوریه بزرگ می‏‌شد، روزی دیگر، بحرین نا امن می‏شد و بار دیگر از فلسطین ندای صلح شنیده می‏‌شد، کسی فکر نمی‌‏کرد که چنین شکافی میان اسلام‌‏گرایان منطقه ایجاد شود.

این اختلافات که با بازی‏گردانی کشورهای غربی و به دست کشورهای سازش‏‌کاری چون قطر، عربستان و ترکیه در حال رخ دادن است و کشورهای اسلامی را که عموما دارای دو گرایش هستند، از هم انشقاق داده، در یک کلمه خلاصه می‌‏شود و آن، «معضل سوریه» است. کشوری که محور مقاومت و ملت مظلوم فلسطین و لبنان، خدماتش را به این دو کشور فراموش نمی‏‌کند و نمی‏‌تواند به راحتی به سقوط او راضی شود و دست را برای نفوذ عوامل اسراییلی و سازشکار عرب، برای ادامه‏‌ی راه زورگویی در منطقه باز کند.

از طرفی هم ملت مصر و تونس که از هول شیرینی طعم آزادی پس از خفقان دیکتاتورهایشان، به دیگ افتاده‌‏اند، فکر می‏‌کنند که می‏‌توانند به مخالفین اسد هم که عموما در شهرهای مرزی این کشور حضور دارند و از بعضی حقوق شهروندی محرومند و بعضا خاطره‏‌ی حافظ اسد را فراموش نکرده‌‏اند، طعم آزادی را بچشانند. بسیاری مشکلات هم در سوریه وجود دارد که حق را تا حدودی به مخالفین اسد می‏‌دهد؛ تا جایی که به اشکالات سوریه، غیر از مخالفین آن، ایران و حزب‏‌الله و حتی خود اسد هم اعتراف دارد و او قول اصلاحات را داده است. همه پرسی روز گذشته‏‌ی سوریه هم در راستای همین اصلاحات است که بسیاری اصول قانون اساسی را تغییر داده است.

اما این اهتمام دولت سوریه به اصلاحات و ادامه‏‌ی اعتراضات اخوانیون سوریه، این تردید را به ذهن جریان هوشمند مقاومت متبادر نمی‌کند که دست‏هایی از سوی غرب و اسراییل به این کشور دراز شده است. حمایت‏‌های علنی اوباما، کلینتون و نتانیاهو و دخالت‏‌های سفارت‏‌های آمریکایی و اروپایی و کمک‏‌های تسلیحاتی ترکیه و عربستان و قطر، برای جریان مقاومت حساسیت برانگیز است.

شاید ذکر اتفاقات گذشته چاره‌‏ی درد نباشد. قطعا طیف بسیاری از مردم کشورهای اسلامی، مثل همان جوانان مصری هستند که در «همایش جوانان و بیداری اسلامی» دست‌‏نوشته‏‌ی «سوریه؟!» را بر دست داشتند و به دکتر احمدی نژاد نشان دادند. قطعا این طیف، عامل موساد نیستند و واقعا هم فکر می‌‏کنند، مساله، مساله‏‌ی مردم-دیکتاتورهاست. چون ادبیات انقلاب او، ادبیات انقلابی و جهانی نیست. ادبیاتی نیست که شعار نه غربی، نه شرقی بدهد. آن‌‏ها فقط یک چیز می‌دانستند و آن این بود که آزادی باشد و دیکتاتور نباشد. گمان هم می‌‏کردند که اسلامی که می‏‌خواهند، اسلامی است که مردم در سایه‌ی آن در رفاه هستند. بی‏‌شک تحت حاکمیت دیکتاتورهای عرب، فقر شدیدی به مردم تحمیل شده بود و انقلابیون آزادی و رفاه را در اسلام می‌‏دانستند. این موضوع موجب شده است که حتی تونس و مصر امروز میزبان مخالفین بشار اسد باشند و هنیه را مجبور کنند تا در الازهر شریف، در حمایت از مخالفان اسد سخن‏رانی کند. در این موقعیت‌ها، نقش ایران و مقاومت به شدت کم‌‏رنگ است.

مردم این کشورها به شدت دچار فقر فکری هستند و وظیفه‏‌ی جمهوری اسلامی و نهادهای حقوقی و سیاسی است که مبنای حمایت ایران از سوریه را در رویدادهای خاصی مثل جلسات چندجانبه و چه بسا رسمی برای ملت‏‌ها تبیین کند. چرا که ما تکلیف‌مان با خودمان در حمایت از حکومت سوریه حل شده است. پس باید این‌‏ها بیان شود و قابل قبول نیست که دستگاه سیاست خارجی و فرهنگی ما، بنشیند و به بهانه انزوای گفتمان مقاومت در عرصه بین‏‌الملل سکوت کند.

باید فضایی را فراهم کرد که به جوانان کشورهای اسلامی چون مصر که با مفاهیمی چون صهیونیسم و اهداف نوین آن‏ها غریبند و با عقلانیت خود به نتیجه‏‌ی مخالفت با دولت سوریه رسیده‌‏اند، استدلالات را مطرح کنند و بصیرت سیاسی آنان را در سطح بین‏‌المللی افزایش دهند.

بی‏‌شک سایه‏‌ی این فضا که به شدت بر تفرقه‏‌ی میان مسلمین سنگینی می‌کند، فرصت تاریخی بیداری اسلامی را از انقلاب اسلامی و گفتمان جهانی امام خمینی رحمه الله علیه خواهد گرفت و شاید باید دوباره صبر کرد تا در دوره‏ای دیگر بیداری جدیدی در ملل اسلامی شاهد باشیم که خطوط خود را از جریان سازش‏‌کار منطقه جدا کنند.

هر چند که امیدواریم این بصیرت زودتر ملت‏‌های مسلمان را فرا بگیرد که مقاومت اسلامی، حرف اول و آخر کشورهای مسلمان و مستضعف جهان است، اما قطعا این شتاب‌زدگی، موجب این نمی‏‌شود که دست از حمایت از دولت سوریه، به عنوان خط اول محور مقاومت دست برداریم و بر موضع حمایتی و البته بصیرت‌‏زایی شخصیت‏‌های اسلامی توسط شبکه‏‌های العالم یا پرس‌تی‏‌وی و ظرفیت‏‌های کنفرانس‌‏های بین‏‌المللی، اصرار داریم.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.