علیرضا رضاخواه– دومین نشست موسوم به «دوستان سوریه» روز یک شنبه در استانبول ترکیه درحالی آغاز شد که از همان ابتدا نیز بسیاری از تحلیل گران بر اثر بخش نبودن آن تاکید داشتند. مثلث ضد سوری غرب، دیکتاتورهای عربی (عربستان و قطر) و ترکیه، که حامی خارجی و یک پای اصلی نا آرامی های سوریه هستند، به دنبال نتایج نه چندان رضایت بخش بازوی داخلی معارضان سوری به ویژه شکست شورشیان مسلح در باب عمرو در حمص برای احیاء و سازماندهی دوباره مخالفین حکومت دمشق باردیگر در استانبول ترکیه گرد هم آمدند. با این حال تکثر منافع و نبود رویه ای واحد برای بحران سوریه از سوی ائتلاف بین المللی ضد سوری از یک سو و همچنین اختلاف عمیق و ریشه ای گروه های معارض سوری از سوی دیگر باعث شد تا این نشست نیز همچون نشست پیشین دوستان سوریه در تونس بدون دستیابی به هدفی مشخص پایان یابد. این یادداشت قصد دارد تا با بررسی دستور کار اجلاس استانبول دلایل ناکامی جدیدترین تلاش دیپلماتیک ائتلاف بین المللی ضد سوری را بررسی نماید.
نشست استانبول که به دنبال اجلاس سران کشورهای غربی در بغداد، سفر چند روزه رجب طیب اردوغان به کشورهای منطقه و همچنین نشست مشترک کلینتون با وزرای شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس برپا شد 4 دستور کار مشخص داشت که در بیانیه پایانی این نشست نیز انعکاس یافت.
1- به رسمیت شناختن «شورای ملی سوریه» به رهبری برهان غلیون به عنوان تنها نماینده مخالفین سوریه. پیشنهادی که توسط سیاستمداران ترکیه مطرح شده بود و مقامات استانبول بیش از دیگران بر آن تاکید داشتند. واقعیت این است که تلاش دستگاه دیپلماسی ترکیه برای مطرح شدن به عنوان الگو و قدرتی منطقه ای در گرو حفظ نفوذ خود در کشورهای عربی بحران زده به ویژه کشور سوریه می باشد.
شورای ملی سوریه که با پشتیبانی مادی و معنوی ترکیه توسط مخالفان بشار اسد در استانبول شکل گرفته است، در صورت به رسمیت شناخته شدن به عنوان تنها نماینده جریان های مخالف سوری علاوه بر متمرکز ساختن حمایت های بین المللی و تسلیحاتی در یک جریان واحد و پایان دادن به اختلاف های عمیق جریان های معارض، قدرت چانه زنی بالایی را در اختیار ترکیه قرار می دهد. به گونه ای که در صورت ابقای رژیم کنونی در سوریه و یا حذف آن منافع ترکیه در سوریه قابل پی گیری خواهد بود.
با این حال بیانیه پایانی نشست استانبول از به کار بردن قید تنها نماینده مخالفان برای شورای ملی سوریه سر باز زده است. علت آن را می توان در اختلاف منافع ترکیه با عربستان و قطر جستجو کرد. زیرا بر خلاف ترکیه که برجریان های سکولار و روشنفکر تبعیدی مخالف سوریه سرمایه گذاری کرده است سرمایه گذاری قطر و عربستان بر جریان های تندرو داخلی و گروه های سلفی نزدیک به القاعده می باشد.
2- اعزام نیروهای بین المللی و عربی به سوریه و ایجاد یک منطقه حائل در این کشور، دستور کار دوم این نشست بود که از سوی قطر پیشنهاد شده بود. قطر که از اقدامات تلافی جویانه سوریه به شدت واهمه دارد در تلاش است تا با تجزیه این کشور و ایجاد یک درگیری دائمی سیستم نظامی امنیتی سوریه را دچار یک بحران مداوم ساخته و علاوه بر این با تجزیه این کشور بهترین هدیه را به رژیم صهیونیستی، همپیمان دیرین خود ، پیشکش نماید. قطر اولین کشوری بود که به صورت رسمی خواستار مداخله نظامی در سوریه و اجرای مدل لیبی در این کشور شد. که البته این پیشنهاد نیز از طرف کشورهای شرکت کننده در اجلاس استانبول مورد تایید واقع نشد. زیرا تجزیه سوریه تبعات منفی گسترده ای را برای کشورهای ترکیه، عراق، لبنان و اردن به همراه خواهد داشت.
3- تجهیز مخالفان سوری و افزایش حجم سلاح های ارسالی به داخل سوریه پیشنهادی بود که از طرف سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان به عنوان یک امر واجب به عنوان سومین دستور کار اجلاس استانبول مطرح شد. سیاستمداران سعودی که به دنبال حفظ ائتلاف منطقه ای (خود موسوم به ائتلاف سازش) با دیگر پادشاهی های عربی می باشد، تلاش دارد تا با حمایت از سیاست سرزمین سوخته، ضمن حمایت از نیروهای سلفی و تندرو بار دیگر جریان القاعده را به عنوان اهرم فشار بین المللی خود احیا نماید. سعودی ها که با بهره گیری از علمای وهابی توانسته اند توجه گروه های تروریستی منطقه همچون القاعده را به سوریه به عنوان منطقه عملیاتی جدید جلب نمایند، تلاش می کنند تا با ارسال گسترده انواع سلاح های سبک و سنگین به سوریه با تقویت این گروه ها نفوذ خود را گسترش دهند که البته این پیشنهاد نیز همچون پیشنهاد قطر برای تجزیه سوریه با مخالفت کشورهای همسایه سوریه به ویژه عراق که با نا امنی های گسترده مواجه است رو به رو شد.
4- افزایش حجم فشارهای بین المللی بر سوریه و همپیمانان آن، دستور کار پیشنهادی آمریکا برای این اجلاس بود که ظاهرا تنها پیشنهادی بود که با موافقت اعضای شرکت کننده این اجلاس مواجه شد. سیاستمداران آمریکایی به واسطه نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری این کشور و نداشتن استراتژی مشخص در سوریه تلاش می کنند تا با طولانی ساختن بحران سوریه بیشترین بهره برداری را برای اهداف بلند مدت سیاسی خود داشته باشند.
منزوی ساختن سوریه و ائتلاف مقاومت از طریق فراخواندن سفرای خارجی از سوریه، تصویب تحریم های بین المللی گوناگون بر علیه دمشق ، راه اندازی یک جنگ تمام عیار رسانه ای، مقابله با سیاست های منطقه ای روسیه و چین و از همه مهمتر خارج ساختن جنایات رژیم صهیونیستی از کانون توجه کشورهای مسلمان از طریق ایجاد بحران عربی منطقه ای غیر از مشکل فلسطین، بخشی از اهدافی است که سیاستمداران واشنگتن در سوریه دنبال می کنند. با این حال سیاست های آمریکا، سیاست های جدید در منطقه نبوده و کشورهایی همچون سوریه سال هاست که در تقابل با این برنامه ها قرار دارند.
بررسی دستاوردهای نشست دشمنان سوریه در استانبول نشان می دهد، هرچند این نشست نیز همچون نشست تونس کاملا بی نتیجه به پایان رسیده اما ظاهرا شرایط مخالفان دمشق بدتر از گذشته شده است، اختلاف ها مشخص تر و شکاف میان منافع کشورهای خارجی ائتلاف ضد سوری بیشتر شده است، به گونه ای که دست یابی به یک توافق حداقلی هم امکان پذیر نمی باشد. این درحالی است که گروه های مسلح مخالف حکومت سوریه نیز در هفته های گذشته با شکست های متعددی رو به او گشته اند. شاید از همین رو است که سخنگوی رسمی وزارت خارجه سوریه از پایان یافتن نبرد برای سرنگونی حکومت سوریه و آغاز دوران ثبات در این کشور خبر داده است.
Sorry. No data so far.