در حال حاضر کارشناسان معتقدند که قیمت نفت در سه ماه آینده روندی نزولی را در پیش خواهد گرفت. دلیل اصلی آن هم این است که آنچه در بازار به اصول عرضه و تقاضا معروف است نشان میدهد که حداقل روزانه سه میلیون بشکه مازاد بر تقاضا وجود دارد. مقصر اصلی این اتفاق هم عربستان سعودی است. تولید بالای عراق و بازگشت لیبی به بازار نفت هم البته مؤثر است. از سوی دیگر در معادله عرضه و تقاضا، میزان تقاضا رشد نکرده است زیرا شرایط رکود در اروپا و امریکا کاهش نیافته و حتی بیشتر هم شده است.
به نظر میرسد اکنون در شرایط مشابه سال ۲۰۰۸ هستیم و در واقع قیمت کنونی نفت تابع عوامل سیاسی است. با توجه به این مسئله باید دید دولت چه برنامهای برای رویارویی با این کاهش قیمت خواهد داشت؟ نظر به اینکه احتمالا قیمت نفت حتی از قیمتی که اکنون در بودجه تعیین شده – یعنی ۸۵ دلار برای هر بشکه – پایینتر خواهد آمد، بهتر است کارشناسان وزارت نفت به رغم آنکه تصور کنند این نظریه صحیح نیست، لااقل به عنوان یک اقدام احتیاطی بررسیهای لازم را انجام دهند که اگر این شرایط رخ داد چه کنیم؟
با توجه به افزایش تعهدات دولت در مقابل ملت نظیر اجرای فاز دوم یارانهها و از آنجا که درآمد دولت وابسته به نفت است، آیا با کم شدن درآمد کشور، در سرمایه گذاری برای تولید دچار کمبود نخواهیم شد؟ از سوی دیگر مجلس هم در آخرین روزهای کاریش است و طبیعی است که نمایندگانی که در دوره جدید انتخاب نشدهاند در روزهای آخر انگیزه لازم را نداشته باشند تا با تمایلات دولت رو در رو شوند و حتی شاید برخی قول و قرارهایی برای کارهای اجرایی داشته باشند. در نتیجه باید به شکلی همگانی نگران بودجه باشیم.
در حال حاضر عربستان سعودی تلاش دارد تا جلوی روند بهار عربی را در کشور خود و مجموعه کشورهای تابعه بگیرد و برای تامین هزینههای این اقدامات، نیاز به بودجه اضافی دارد. به این ترتیب با تولید بالا سعی کرده این درآمد را تامین کند. در واقع به نظر میرسد قیمت کنونی متاثر از کسانی است که تحت عنوان شایعهسازان شناخته شدهاند. کسانی که با شایعهسازیهای سیاسی در تغییرات قیمت نفت تاثیر میگذارند و با طرح مسائلی مثلا درباره تنگه هرمز با قیمتها بازی میکنند.
با اینحال اکنون اروپا و به ویژه امریکا با این واقعیت رو در رو شدهاند که بودجه آنها دستخوش منافع کوتاه مدت شایعه سازان شده است. علاوه بر مسئله تولید مازاد روزانه سه میلیون بشکه، این سوال مطرح میشود که وقتی شرایط کنونی رکود به سمت رشد تغییر نکرده است پس چرا باید بنزین در امریکا گالنی ۴ دلار به فروش برسد؟ پاسخ این پرسش در تاثیر شایعهسازان بر قیمت بازار نفت است.
همچنین در حال حاضر رشد اقتصادی چین برای نخستین بار نسبت به سالهای گذشته سیر نزولی دارد که مفهوم آن این است که انرژی مورد نیازش را گران وارد میکند. اینها واقعیتهایی است که باید مد نظر قرار داد.
این را هم باید در نظر داشت که هزینه افزایش تولید بالاست. به کارگیری تکنولوژی و واردات ابزار لازم برای افزایش تولید هزینهبر و نمایانگر این است که افزایش تولید، با قیمت تمام شده بالایی همراه خواهد بود. در چنین شرایطی اگر قیمت جهانی هم پایین بیاید مفهومش این است که فاصله هزینه تولید و قیمت فروش خیلی کم میشود و حتی شاید تولید کننده دیگر منفعتی در افزایش تولید پیدا نکند.
به هر رو این مسائل پیچیده اقتصادی متاسفانه تابع موارد سیاسی نیز هستند و وزیر محترم نفت چندین بار تکرار کردهاند که با نفت و گاز باید اقتصادی برخورد شود و علم اقتصاد را مبنای عمل قرار داد و نه مسائل سیاسی. باید از این رویکرد وزیر محترم استقبال کرد زیرا تا زمانی که با این صنعت سیاسی برخورد میشود همه، اعم از تولیدکننده و حتی مصرف کننده عمده، متضرر میشوند.
امیدواریم در اجلاس آتی اوپک و یا اجلاس وزرای نفت و انرژی سازمان اکو که قرار است در ماههای آتی در تهران برگزار شود این وزیران بتوانند دستور جلساتی داشته باشند که نهایتا به نفع تولید کننده و مصرف کننده باشد.
Sorry. No data so far.