سه‌شنبه 22 می 12 | 13:27

نوستالوژی لوطی و لوطی‌گری

سخن از لوطیان كه به میان می‌آید، ناخودآگاه ایرانی جماعت به یاد رفاقت‌های تا ته‌خط و یكرنگی‌های بی‌غش و عشق‌های پاك بی‌دروغ و قهوه‌خانه‌های باصفا و زورخانه‌های مالامال از ذكر یاعلی و زبان‌شیرین لوطیانه و احترام به ریش‌سفید و كرنش در مقابل دستان مادر و مرشد و ولی می‌افتد.


فرهنگ لوطی و لوطی‌گری برای ما ایرانیان یادآور نام‌های بزرگ و دستان پرسخاوت و دل‌های دریایی است، اما در کنار این دنیای شیرین و باصفا، در میان این گروه با مرام و خاکی، جنبه‌های دیگری نیز نهفته است که نباید از مقابل دیدگان تیزبین اهل تاریخ و فرهنگ مخفی بماند، زیرا در صورت تغافل در شناخت این جوانب بدرستی و بدقت، کارکردهای اجتماعی این طبقه برای اهل‌فن شناخته نخواهد شد.

با توجه به علاقه و تخصص مولف این سطور ـ که بیشتر متمرکز بر مطالعه ایران عصر صفوی است ـ برخی از جنبه‌های منفی حیات لوطیان این دوره مورد بررسی قرار خواهد گرفت، عادت مصرف تنباکو یکی از این جنبه‌های منفی است.

یکی از بهترین منابع شناخت طبقات اجتماعی ایرانیان دوره صفوی، اثر گرانبهایی متعلق به ادبیات عامیانه این دوران به نام حسین کردشبستری است؛ در این اثر ادبی که بر مبنای درگیری میان ایرانیان و ازبکان نوشته شده است، پهلوانان شاه‌عباس چون حسین کرد و مسیح تکمه‌بند تبریزی همراه با نوچه‌هایشان عموما شب هنگام و زمانی که دکان‌ها تعطیل است و مردمان خفته‌اند در چهارسوق‌ها و گذرگاه‌ها به مقابله با پهلوانان ازبک می‌پردازند.

پهلوانان ایران در این روایت شفاهی اغلب در تکیه‌ای که محل تجمع آنان است، به تمرینات بدنی سخت و یادگیری فنون رزم می‌پردازند.

در همه جای اثر، نقال و راوی، شرح هیکل و قدرت بدن پهلوانان ایران را می‌دهد. بخصوص جایی که سخن از مبارزه گل سرسبد پهلوانان شاه‌عباس اول یعنی حسین کرد شبستری است، در کنار این روایت شیرین، راوی فضای شهرهای ایرانی این دوره را به زیبایی هر چه تمام‌تر به تصویر می‌کشد، بویژه قهوه‌خانه‌ها که‌گاه محل تجمع لوطیان است، قهوه‌خانه‌های این دوره دارای حیاط خلوتی بوده‌اند، اغلب مربع شکل که در صورت تمایل مراجعان می‌توانستند در آنجا رحل اقامت بیفکنند.

چنان‌که حسین کرد در بسیاری مواقع برای کشیدن قلیان در حیاط خلوت قهوه‌خانه می‌نشسته است.

حاصل سخن آن‌که از این اثر چنان بر می‌آید که پهلوانان ایران گرچه به صفات بدنی فوق‌العاده آراسته بودند و در بهادری و قلدری هر یک حریف چند ازبک می‌شدند اما کشیدن تنباکو از علاقه‌های همیشگی آنان بوده است.

در کنار این نشست و برخاست‌ها در قهوه‌خانه،‌گاه، داستان‌های فرعی نیز شکل می‌گرفته است، از آن جمله عشق حسین کرد به شاگرد قهوه‌چی به نام یوسف است.

اما در کنار این دنیای شیرین و باصفا، در میان این گروه با مرام و خاکی، جنبه‌های دیگری نیز نهفته است که نباید از مقابل دیدگان تیزبین اهل تاریخ و فرهنگ مخفی بماند

از عادی مطرح شدن این بحث در متن اثر می‌توان نتیجه گرفت که عشق به شاگرد قهوه‌چی‌ها در میان طبقه لوطی و پهلوان این دوران چندان امر غریبی نبوده است.

قهوه‌خانه این دوران دارای یک تالار اصلی بوده است که نقل نقالان و حرکت موزونان، اغلب در این مکان نسبتا وسیع صورت می‌پذیرفته است.

موزونان پس از اتمام برنامه خود، کاسه‌ای به دست گرفته و انعام جمع می‌کردند. غیر از قهوه‌خانه‌ها در این دوره برای کشیدن قلیان مکان‌های کوچک‌تری نیز وجود داشته است که از آن به عنوان دکان قلیانی یاد می‌شود، برخلاف قهوه‌خانه‌ها احتمالا در این مکان چیزی بجز قلیان عرضه نمی‌شده است، بزرگ پهلوانان ایران، حسین کرد، علاقه فراوانی به دکان قلیانی داشته و اغلب پیش از شروع هر شب و آغاز درگیری با پهلوانان ازبک سری به دکان قلیانی می‌زده و شاید با این کار، کمی ‌تمدد اعصاب می‌کرده است یکی دیگر از بزرگ‌ترین مشکلات جامعه صفوی که مانند خوره به جان ایرانیان این دوره چنگ انداخته بود، همانا معضلی است که متاسفانه از آن دوره تا به ایران کنونی امتداد داشته است.

مساله پیچیده و مشکل‌زای اعتیاد. این مقاله جای پرداختن مفصل به ریشه‌های این مشکل اجتماعی در ایران عصر صفوی نیست، تنها به این نکته اشاره می‌شود که اضطراب‌های گسترده جامعه ایران به واسطه تسلط حکومتی که دائما درگیر با پادشاهی قدرتمند عثمانی از یک‌سو و ازبکان از سوی دیگر بوده است و بی‌توجهی برخی پادشاهان صفوی چون شاه طهماسب اول به زندگی مردم و خشونت شدید برخی دیگر از این پادشاهان چون شاه اسماعیل دوم صفوی.

در نیمه اول تسلط این سلسله و در نیمه دوم آن پس از شاه‌عباس اول، حضور پررنگ پادشاهان ناکار آمد و رجل سیاسی بی‌لیاقت ـ که به اوضاع به اقتصادی دامن می‌زده و امنیت کشور را زیر سوال می‌برده است ـ از دلایل اجتماعی است که مصرف گسترده مخدر در ایران این دوره را توجیه می‌کند.

یکی از دلایلی که می‌توان بر گستردگی استعمال این‌گونه مواد اقامه کرد، یکی هم در دوره سلطان حسین سقوط سریع و کم مقاومت پایتخت در مقابل قوایی است که فاقد آرایش نظامی ‌مشخص و نیروهای کار آزموده بودند. از متون دوره صفوی چنان بر می‌آید که کوکنار، پر مصرف‌ترین نوع مخدر در میان ایرانیان این دوره بوده است.

این نوع مخدر که حالت مایع داشته است، به دو روش تهیه می‌شده است؛ روش گران‌قیمت مخصوص درباریان بوده و در آن از انواع شکوفه‌های میوه چون شکوفه سیب و هلو بهره برده می‌شده و پوسته خشخاش که چند ساعتی درون مایع گرانقیمتی از این شکوفه‌های معطر می‌خواباندند و سپس با استفاده از هل و خوشبوکننده‌های مایع مورد نظر را برای استفاده درباریان آماده می‌کردند و روشی ارزان‌قیمت که مخصوص فروش در کوکنارخانه‌های سطح شهر و برای مصرف توده جامعه بوده است، که در تهیه آن از جوشانده گیاه شقایق کوهی و حبه خشخاش بهره می‌بردند.

به‌عبارت دیگر، لوطی و پهلوانی که در رو ساخت ظاهری اثر نقالی، نیرویی برابر ۱۰۰ مرد از خود بروز می‌دهد در زیرساخت‌های اجتماعی اثر همانا چون عادی‌ترین مردم درگیر مشکلات و معضلاتی است که حیات نامطلوب و کج اجتماعی و سیاسی برای زندگی مردمان رقم زده است

شاردن از علاقه ایرانیان به مصرف کوکنار یاد می‌کند. وی همچنین درباره اوضاع وخیم جسمی ‌کسانی که در کوکنارخانه‌ها به آماده کردن این مایع افیونی می‌پرداختند، بصراحت سخن می‌راند، این‌ها افرادی لاغر و رنگ پریده، نحیف و مرتعش و لرزان بودند.

تاورنیه و کمپفر نیز در همه جای سفرنامه‌های خود به توصیف حالات افرادی که اقدام به استعمال این مخدر می‌کردند، پرداختند برای مثال البته ذکر این نکته لازم است که در زمان آرامش نسبی کشور و حضور رجال قدرتمند بر مسند کار عموما حکومت تلاش‌هایی برای منع مصرف مخدر در جامعه و بستن کوکنارخانه‌ها به عمل می‌آورده است. اوج این تلاش‌ها در زمان شاه‌عباس اول صفوی نمایان است.

مصرف گسترده کوکنار در سطح جامعه شاید به شکسته‌شدن قبح اجتماعی این موضوع یاری رسانده باشد زیرا از مهم‌ترین متن داستانی بر جای مانده از این دوران چنان استنباط می‌شود که مثبت‌ترین چهره‌های اجتماعی که همانا پهلوانان و لوطیان هر شهر بوده‌اند نیز دستی بر آتش استعمال این مخدر داشته‌اند.

در اثر روایی حسین کرد شبستری، پهلوانان بسیاری هستند که علاقه وافر آنان به این نوع مخدر مایع، در همه ‌جای اثر به وضوح نمایان شده است سه نفر از مهم‌ترین نوچه‌های شاه‌عباس صفوی در این اثر، شخصیت‌هایی به نام پیچک، می‌رقلی و قران هستند، اینان در متن اثر در صحنه‌های کارزار هر یک به‌تنهایی چند ازبک را حریف هستند و تصویری که نقال از زور بازوی آنان ارائه می‌کند، بی‌شباهت به قهرمانان آثار سینمای کنونی آمریکا نیست اما در هر فرصتی در محل اقامتشان که همانا تکیه است به کوکنارخوری مشغول می‌شوند.

در اینجاست که ذکر مهم‌ترین نکته جامعه‌شناسی تاریخی ایران ضروری می‌نماید و آن این‌که حد والای زیستن اجتماعی که‌‌ همان تبلور آن در لوطیان و پهلوانان هر جامعه است، در ‌‌نهایت افقی بلند‌تر از سطح معمول و مورد تصور اعضای جامعه از حیات اجتماعی در بر ندارد.

حاصل سخن آن‌که از این اثر چنان بر می‌آید که پهلوانان ایران گرچه به صفات بدنی فوق‌العاده آراسته بودند و در بهادری و قلدری هر یک حریف چند ازبک می‌شدند اما کشیدن تنباکو از علاقه‌های همیشگی آنان بوده است

به‌عبارت دیگر، لوطی و پهلوانی که در رو ساخت ظاهری اثر نقالی، نیرویی برابر ۱۰۰ مرد از خود بروز می‌دهد در زیرساخت‌های اجتماعی اثر همانا چون عادی‌ترین مردم درگیر مشکلات و معضلاتی است که حیات نامطلوب و کج اجتماعی و سیاسی برای زندگی مردمان رقم زده است.

این وجه رفتار بروز دیگری از در چاه افتادن رستم و مرگ وی به دست برادر خویش، یا چاقو خوردن و کشته شدن داش آکل توسط کاکارستم است، گرچه این پایانی تراژیک بر یک اثر ادبی است، اما هر کدام از این وجوه یاد شده در حقیقت، کجی رفتار اجتماعی را می‌رساند که بازتاب آن، گریبانگیر نخبهترین و پالوده‌ترین ساخت اجتماعی ایرانیان، یعنی لوطیان و پهلوانان نیز شده است.

این نکته ظریف به تمامی‌ بیانگر یک واقعیت است: بررسی حیات اجتماعی لوطی و پهلوانان بدون شناخت زیرساخت‌های اجتماعی که شخصیت آن پهلوان و لوطی به تمامی‌ درون آن اجتماع نضج گرفته است عملا ناقص و ناکارآمد خواهد بود. منش بزرگان هر جامعه نیز در ورای‌ شأن برتری‌جویانه خویش نسبت به طبقات عادی جامعه باز هم دارای مایه‌هایی است که به دور از شناخت رفتار جامعه دوران حیاتشان، قابل دسترس نخواهد بود.

  1. محسن
    23 می 2012

    آفرین باید قیدار رو زد

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.