چهارشنبه 23 می 12 | 09:35

معضلی به نام «اين گونه سربازی»

محمدرضا اميرزاده

کسی که دو- سه سال بعد از فارغ التحصیلی، در سربازی به سر می‌بره و از دانشگاه فاصله گرفته و وقتی که سربازیش هم تموم می‌شه تقریبا همه لینک‌ها و روابطی که تو دوران دانشجویی بدست آورده بوده را از دست داده چه جوری باید زندگی خودش را بچرخونه.


 محمدرضا اميرزاده- چند روز قبل داشتم با یکی از دوستام که کار‌شناسی ارشدش را در دانشگاه تهران به اتمام رسانده بود و الان در جرگه فارغ التحصیلان درآمده بود صحبت می‌کردم. یادم بود که قبل از فارغ التحصیلی می‌گفت که یواش یواش می‌خواد مراسم عروسی بگیره و زندگی مشترکش را شروع کنه. وقتی دراین رابطه باهاش صحبت کردم، دیدم تو زندگیش به یه مراحلی رسیده که خودم دیر یا زود اون مراحل را تجربه خواهم کرد و بسیاری دیگر از جوانان این کشور نیز.

دوستم می‌گفت بعد از دفاع از پروژه کار‌شناسی ارشدش دفترچه سربازی را پست کرد و چند روز بعدش هم دست خانمش گرفت و باهم رفتن ماه عسل و بعد هم یه خونه اجاره کردندو باهم رفتند زیر یه سقف. اما از شما چه پنهون که چند ماهی از این زندگی شیرین نگذشته بود که نامه نظام وظیفه به خونشون ارسال شد. نامه را که باز می‌کنه می‌بینه که باید چند روزه دیگه خودش را برای دوره آموزشی سربازی آماده کنه. دوستم هم به ناچار خانمش را می‌فرسته شهرستان پیش خانوادش و خودش را معرفی می‌کنه به نظام وظیفه برای اعزام به سربازی. بعد از اتمام دوره آموزشی خانمش از شهرستان برمیگرده. اما نکته جالب اینجاست که این دوست ما دوره ۱۶ ماهه سربازی خود را باید در سر چهارراه‌ها بگذراند. اون روز که باهاش صحبت می‌کردم می‌گفت که بخاطر برخی ایام تعطیل وشلوغی خیابان‌ها مجبوره که از ساعت ۶ صبح تا ۹ شب سر چهار راه به خدمت مشغول باشه.

این جریان را که شنیدم خیلی ناراحت شدم. با خودم گفتم این دوست ما تو زندگیش کجا کوتاهی کرده. اینکه در بهترین رشته و بهترین دانشگاه ایران، درس خونده و با بهترین رزومه تونسته فارغ التحصیل بشه. طبق روایات و احادیث و اقتضائات جوانی، در سن مناسب ازدواج کرده. تو زندگیش هیچ جا کوتاهی و قصور نداشته. این بنده خدا الان چه جوری باید مخارج زندگیش را تامین کنه. کسی که دو- سه سال بعد از فارغ التحصیلی، در سربازی به سر می‌بره و از دانشگاه فاصله گرفته و وقتی که سربازیش هم تموم می‌شه تقریبا همه لینک‌ها و روابطی که تو دوران دانشجویی بدست آورده بوده را از دست داده چه جوری باید زندگی خودش را بچرخونه.

از آنجا که طبق روایاتی این همه سفارش به ازدواج در سنین جوانی شده چرا مسئولین مربوطه هیچ راه کار عملی برای حل این معضل نمی‌اندیشند؟ دوران سربازی با زمان انتظار برای اعزام حدود ۵/۲ سال از وقت یک جوان را در بهار عمرش یعنی جوانی به خود اختصاص می‌دهد. چگونه می‌توان از یک جوان که در ابتدای زندگی قرار دارد انتظار داشت که در جوانی ازدواج کند؟ کیست که از معضلات ازدواج نکردن جوانان در دوران فعلی آگاه نباشد. چگونه می‌توان جوانان را به ازدواج ترغیب کرد در حالی که داشتن کارت پایان خدمت تقریبا در همه مراکز دولتی جزء شرایط ضروری استخدام است.

این وقفه بیشترین آسیب اجتماعی را در زندگی بسیاری ازجوانان ایجاد کرده است. از یک طرف باعث می‌شود که پسر‌ها تقریبا فرصت سه دوره حضور در آزمون‌های ورودی دانشگاه‌ها را از دست بدهند و به همین دلیل آمار ورودی دختر هابه دانشگاه‌ها بالا می‌رود. دختر‌ها و پسرهای هم سن که درس خود را باهم شروع کرده‌اند، اکنون پسر باید به خدمت سربازی برود و دختر با خیال راحت به ادامه تحصیل خوددردانشگاه بپردازد. که این امر یعنی افزایش تحصیلات دختر‌ها نسبت به پسر‌ها خود معضلات بسیاری را در زمینه ازدواج بوجود می‌آورد. وباعث می‌شود دختر‌ها راضی نشوند با پسرهای با تحصیلات کمتر ازدواج کنند و یا اگر راضی شوند باز مشکلات خاص خودش بوجود می‌آید. دختر‌ها در بهار زندگی خود بجای اینکه با پسر‌ها ازدواج کنند و به وظیفه همسرداری و تربیت فرزند بپردازند، به دلیل اینکه پسرهای هم سن آن‌ها در سربازی به سر می‌برند، به ناچار به دانشگاه می‌روند و با بالا رفتن سن آن‌ها، هرلحظه از ازدواج مناسب فاصله می‌گیرند. تازه معدود کسانی هم که حاضر می‌شوند با وجود پیش رو داشتن سربازی، ازدواج کنند با مشکلات بسیاری روبرو هستند. از جمله اینکه در دوران سربازی ممر درآمدی ندارند و از فضای تخصصی خود فاصله می‌گیرند. همچنین در دوران آموزشی مجبورند که به دور از خانواده باشند.

همچنین با قانون جدید که دوران خدمت امریه‌ها را ۳ ماه بیشتر از سربازان عادی قرار داده و همچنین کسری‌های وارد شده نیز در امریه لحاظ نمی‌شود، اکثر دانشگاهیان ترجیح می‌دهند که به فضاهای نظامی و غیر تخصصی بروند تا زود‌تر بتوانند دوران سربازی را به اتمام برسانند. بدون شک دود این قانون تنها درچشم طبقه فقیرو مستضعف جامعه می‌رود. چرا که افراد متمکن جامعه بدون نیاز به کار و دغدغه مالی ازدواج می‌کنند و دوران سربازی را هم به راحتی می‌گذرانند. اما این خانواده‌های فقیر هستند که باید بخاطر نداشتن وضعیت مالی مناسب، در دوران سربازی مجرد باقی بمانند تا چرخه معیوب فقر آنان برای سال‌های آینده و فرزندان آن‌ها نیز تکرار شود.

چگونه می‌توان انتظار داشت بدون در نظر گرفتن امکانات برای جوانان از یک سو و از میان برداشتن معضلاتی مانند سربازی از سوی دیگر، آن‌ها را تشویق به ازدواج در سن مناسب کرد؟ چگونه می‌توان انتظار جامعه‌ای سالم را داشت درحالی که جوانان که شاکله اصلی جامعه را تشکیل می‌دهند در سن مناسب ازدواج نکنند. مشکلات و ناهنجاری‌های اجتماعی اعم از اعتیاد، افسردگی، دعواهای خانوادگی، افت تحصیلی دانشجویان، از بین رفتن نشاط و سرزندگی و… در درجه اول جز با ازدواج جوان در سن مناسب قابل حل نیست. جامعه‌ای که جوانانش سال‌ها پس از سن مناسب ازدواج، زندگی مشترک خود را شروع می‌کنند هیچ‌گاه نخواهند توانست محیط فرهنگی و اجتماعی جامعه خود را آنچنان که باید و شاید، بسازند.

در شرایط حاضر نیز از آنجا که بخاطر گستردگی و دسترسی بیشتر به تکنولوژی و فن آوری، سن بلوغ کاهش پیدا کرده، اما برخی معضلات مانند سربازی باعث بالارفتن سن ازدواج شده و همچنین افزایش فاصله بین سن بلوغ و ازدواج را بوجود آورده است که مشکلات فراوانی را ایجاد می‌کند.

باتوجه به سه مشکل اساسی پیش روی جوانان یعنی اشتغال، مسکن و سربازی، از آنجایی که در زمینه اشتغال و مسکن مشکلات بسیار است و مرتفع کردن این موانع نیز بسیار زمان بر است، بهترین راه جهت ترغیب جوانان به ازدواج حل کردن معضل سربازی است.

درست است که تامین امنیت نظامی کشور باید به عهده همین جوانان باشد، اما مطمئنا راه‌های بهتری برای حل این معضل وجود دارد. چرا که اکثر کشورهای دنیا توانسته‌اند این مشکل را حل کنند. ایران جزء معدود کشورهایی است که همچنان از قانون سنتی سربازی اجباری بالای ۱۸ سال تبعیت می‌کند. از طرف دیگر بسیاری از کسانی که دوره سربازی را گذرانده‌اند اذعان دارند که در سالهای سربازی به بیگاری و انجام کارهای کاملا بی‌ربط به مباحث امنیتی می‌پردازند. ضمن اینکه حتی در صورت نیاز به نیروهای نظامی نیز می‌توان از ارتش حرفه‌ای مانند بسیاری از دیگر کشور‌ها استفاده کرد. کما اینکه اکنون ۱۰۹ کشور از مجموع ۱۹۷ کشور جهان سربازی را حذف کرده و ارتش حرفه‌ای بنیان گذاشته‌اند. اگر هم قرار است طبق آموزه‌های دینی بیشتر مردم آمادگی دفاعی داشته باشند آیا تنها راه آن دوره طولانی و کم‌بازده سربازی به شکل کنونی است؟

مسئولین کشور نباید تامین امنیت را که از راه‌های گوناگون قابل حل است، به بهای از دست دادن عظیم‌ترین سرمایه موجود، یعنی سرمایه با نشاط و پرانرژی جوانی بدست آورند. کسی در اهمیت حفظ امنیت تردیدی ندارد، اما این هدف برای همه کشور‌ها مطرح است. چگونه است که تمامی کشورهای دنیا به راحتی این مشکل را حل کرده‌اند اما تنها ایران و چند کشور مانند: گینه، بورکینافاسو، سودان، زیمبابوه، سائوتام و سومالی و… هنوز در دام‌‌ همان قانون سنتی سربازی هستند؟ ضمن اینکه طبق قانون جدید که قرار است حقوق دریافتی سرباز‌ها به اندازه قابل توجه‌ای زیاد شود، به راحتی می‌توان این هزینه را برای استخدام افراد متخصص انجام داد. ضمن آنکه ایران از آنجا که علاوه بر وجود ارتش از وجود نیروهای داوطلبانه و غیر دولتی نیز استفاده می‌کند (مانند بسیج و سپاه) به مراتب جلو‌تر از دیگر کشورهاست که تنها یک نهاد نظامی یعنی ارتش را به خدمت دارند.

طبق آمارهای رسمی اعلام شده قوانین سربازی در دنیا به ۶ دسته تقسیم می‌شود:

الف- کشورهایی که سربازی اجباری ندارند. (۱۲۳ کشور، ۶۱%)

ب- کشورهایی که سربازی اجباری یک سال و یا کمتر دارند. (۲۴ کشور، ۱۱%)

ج- کشورهایی که صرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیر مسلح سربازی دارند. (۷ کشور، ۴%)

د- کشورهای که سربازی انتخابی دارند. (۱۴ کشور، ۷%)

ه- اسامی کشورهایی که از ترکیب نیروهای داوطلب و اجباری استفاده می‌کنند. (۱۵ کشور، ۸%)

و- کشورهایی که سربازی اجباری ۱۸ماه و یا بیشتر، غیر انتخابی و همراه با به کار گیری در امور
عملیاتی نظامی دارند. (۱۷ کشور، ۹%)

متاسفانه باید گفت نام ایران جزء کشورهای آخر یعنی آندسته از کشورهایی است که سربازی اجباری بیش از ۱۸ ماه را در دستور خود دارند دیده می‌شود.

در آخر یک بار دیگر متذکر می‌شویم که بار این مسئولیت به عهده تک تک مسئولین خدوم جمهوری اسلامی است تا با اندیشه‌ای درست و بجا، ضمن حفظ ملازمات امنیتی کشور، این معضل فراگیر را از سر راه جوانان بردارند و با ترغیب آنان به ازدواج در سن مناسب، از بوجود آمدن بسیاری از آسیب‌های اجتماعی جلوگیری کنند. اگر مسئولین هوشیاری کامل بخرج دهند می‌دانند که مظاهر امنیت در دوارن جدید متفاوت شده و جنبه نظامی یک بعد از امنیت کشور تلقی می‌شود. کشوری که دارای جوانان بانشاط و پرانرژی باشد به راحتی بر مشکلات فائق می‌آید و می‌تواند آرمانهای خود را محقق کند. اما کشوری که هنوز دغدغه اصلی جوانانش برآورده کردن نیازهای ابتدایی باشد، هیچ‌گاه نخواهد توانست به سمت قله‌های پیروزی حرکت کند، حتی با داشتن ارتش‌های بسیار مجهز و حرفه‌ای. توجه به این نکته که از بین بردن موانع ازدواج، می‌تواند باعث نابودی بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی بشود می‌تواند بر اهمیت این موضوع نزد مسئولین بیفزاید.

  1. فرید
    25 می 2012

    فایده نداره عزیزم، این عزیزان مسئول تا مجبور نشن فکر دیگه ای نمیکنن. واسه عوارض ازدواج دیررس هم علامت درمانی میکنن و ظاهر امور رو تا جایی که بتونن بزک میکنن.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.