سه‌شنبه 29 می 12 | 16:12

چوب حراج به اين سرمايه نزنيد!

بر هيچ كس پوشيده نيست كه علاوه بر فهرستي از ناهنجاري هاي ناشي از اعزام بي رويه دانشجو، دشمنان ما اجازه تحصيل به دانشجويان ايراني در رشته هاي مهم فني (به قول خودشان رشته هاي «هاي تك») را نيز نمي دهند و حتي دانشجويي را كه با تابعيت ديگري به تحصيل در رشته اي مهم اشتغال داشت با توجه به تابعيت اصلي او (ايراني) اخراج كردند!


بی‌شک «حمایت از سرمایه ایرانی» که از سوی مقام معظم رهبری بحق بر پیشانی سال ۹۱ نقش بسته است، مفهومی به مراتب رسا‌تر و عمیق‌تر از ساخت چند آگهی رسانه‌ای برای دعوت مردم به خرید کالاهای ایرانی دارد. هرچند که آن دعوت و آگهی در جای خود خوب و ارزشمند، اما کوچک کردن موضوعی به این اهمیت و تقلیل محتوای آن به چند مصداق ساده، جفا به آن اشارت است که لاجرم باید از آن پرهیز کرد.

به جرات می‌توان گفت که مهم‌ترین سرمایه هر کشوری نیروی انسانی متخصص و دانشمند آن کشور است که موتور محرک تمامی پیشرفت‌ها است و بدون وجود چنین سرمایه‌ای امید پیشرفت و اصلاح امور، آرزویی دوردست و دست نیافتنی است. خوشبختانه در دوران شکوه‌مند پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه در سالهای اخیر، پیشرفت‌های زیادی در زمینه‌های علمی حاصل و شکوفایی علمی چشمگیری در کشور به وجود آمده که اگر توجه بیشتری برای تربیت همین سرمایه‌های علمی به کار گرفته می‌شد، نتایج ارزشمندتری به دست می‌آمد. آنچه در ادامه این نوشتار می‌آید، نه انکار زحمات و پیشرفت‌های علمی کنونی است و نه نفی ضرورت خرید کالای ایرانی بلکه بازخوانی مطالبه‌ای است که سی سال قبل امام راحل عظیم الشأن (ره) از ما داشتند.

۱- یکی از راه‌های اصلی حل معضلات یک کشور از طریق علمی و همچنین یکی از راه‌های مهم تشویق نخبگان یک کشور به ادامه تحصیل و تحقیق، اعطای بورس تحصیلی و تامین هزینه‌های دانشجو در آن ایام می‌باشد.

۲- براساس اسناد موجود و اطلاعات دقیق، هزینه‌ای که بطور متوسط از سوی دولت برای بورس تحصیلی یک دانشجوی ایرانی در مقطع دکترا در خارج از کشور پرداخت می‌شود بیش از چهارصد میلیون تومان است. این هزینه برای تحصیل یک دانشجو در مقطع دکترا در داخل کشور، بطور متوسط چهل میلیون تومان است.

۳-این تفاوت ده برابری بصورت معمول هیچ توجیه عقلی و شرعی ندارد. خصوصا در شرایطی که ایران موفق به احراز جایگاه اول علمی منطقه و بالا‌ترین رشد علمی در سطح جهان است. اما اگر رشته‌ای باشد که ما در آن از وجود اساتید زبده و یا تجهیزات و آزمایشگاه‌های مجهز محروم باشیم، قطعا برای کسب آن علم، پرداختن چنین بهایی قابل قبول بلکه واجب است.

۴- اکنون به این سه نکته دقت مضاعف بفرمایید:
الف: در سال گذشته حدود یک هزار میلیارد تومان صرف بورس دانشجویان ایرانی شده است.
ب: تعداد بسیار زیادی از دانشجویان اعزامی به کشورهای دنیا (که عمدتا کشورهای غربی هستند) به منظور تحصیل در رشته‌های علوم انسانی (مثل حقوق، فلسفه، روان‌شناسی، اقتصاد، جامعه‌شناسی و…) اعزام شده‌اند!!

ج: جمع کثیری از کسانی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور اعزام می‌شوند دیگر هرگز به کشور بازنمی گردند! و روند بورس کردن دانشجویان عملا به شیوه‌ای برای معرفی و گلچین کردن نخبگان ایرانی برای دانشگاه‌های خارجی تبدیل شده است متقابلا مسئولان امر در وزارت علوم با بکارگیری تمهیدات گوناگون صرفا موفق به اخذ خسارت از تعدادی از این جمع کثیر می‌شوند.

د: براساس اعلام منابع رسمی و نظارتی بالا‌ترین رکورد خسارت ماخوذه در طول یک سال، حدود پانزده میلیارد تومان بوده است! (لطفا این عدد را با عدد بند الف مقایسه کنید.)

اکنون این پرسش مطرح است که این خسارت هنگفت به بیت المال را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ با یک هزار میلیارد تومان در سال چند دانشگاه و مرکز پژوهشی و علمی را می‌توان ساخت یا تجهیز کرد؟ آیا نمی‌توان در عوض اعزام چند نفر به خارج از کشور (آن هم در رشته‌های علوم انسانی) به جای یک دانشگاه صنعتی شریف (به لحاظ امکانات و تجهیزات) در هر استان یک دانشگاه شریف داشت؟ آیا نمی‌توان با یک برنامه ریزی منطقی و با بکارگیری همین پول در یک دوره چند ساله، عدالت علمی و دانشگاهی را با تربیت نسل جدیدی از اساتید جوان، توسط همین اساتید متعهد و مجرب کنونی، فراهم نمود؟

اما این همه ماجرا نیست و تعجب شما وقتی بیشتر می‌شود که بدانید این ضرر در مقابل ضرر بزرگتری که اکنون به آن پرداخته می‌شود هیچ است! و اصلا جا دارد و لازم است چند برابر ضرر پیش گفته را هزینه کنیم تا آن ضرر بزرگ‌تر پیش نیاید! اکنون برای شناخت بیشتر آن ضرر و باور ضرورت توجه به آن و جلوگیری آنی و فوری از ادامه آن به این جملات توجه فرمایید:

الف: جوانان عزیز ما، که سرمایه‌های میهن هستند، باید بدانند که رفتن به غرب و شرق برای آموختن علوم مختلف آنان را از رسیدن به مقصود، که استقلال و آزادی است، باز می‌دارد، و وابسته ترشان خواهد نمود. دشمنان ما، که به کشورمان چشم طمع دوخته‌اند، هرگز نخواهند گذاشت ما استقلال پیدا کنیم و از وابستگی‌‌ رها شویم. باید به خود تلقین کنیم که در غرب هیچ خبری جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالی نیست. (۱)

ب: و باید همه بدانیم که دشمنان غارتگر ما چشم طمع به دانشگاه‌ها دوخته‌اند که ولو در آینده‌ای دور به دانشگاه‌ها رخنه کنند و جوانان پاکدل را با افسانه‌ها و دروغ پردازی‌ها منحرف نمایند، و راه را برای خود و چپاولگری‌ها و استثمار‌ها باز نمایند. اساتید متعهد به مصالح کشور و جوانان پرشور وطنخواه ناظر باشند که مبادا در صفوف آن‌ها از غربزدگان فرصت طلب رخنه کنند، و مقاصد شوم جهانخواران را به تدریج تحمیل نمایند. اگر کوچک‌ترین انحراف را در اقوال و اعمال شخصی دیدید، آن را کوچک نشمارید. (۲)

ج: عزیزان من، ما از حصر اقتصادی نمی‌ترسیم. ما از دخالت نظامی نمی‌ترسیم. آن چیزی که ما را می‌ترساند وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری می‌ترسیم. ما از دانشگاهی می‌ترسیم که جوان‌های ما را آن طور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند. […] معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ مستقل داشته باشیم. (۳)

این جملات، کلام نورانی امام راحل عظیم الشأن است که نفس قدسی او سلسله جنبان بیداری و رهایی ملت ایران و همه ملتهای آزاده جهان است. اکنون سی سال پس از آن سخنان ما چه می‌کنیم و با این سرمایه‌ها (که امام راحل نیز درست از همین لفظ برای آن‌ها استفاده کرده است) چه می‌کنیم؟
و باز برای فهم بهتر موضوع این جملات را مورد توجه قرار دهید:

الف: ما بخصوص در زمینه علوم انسانی، برخلاف آنچه که انتظار می‌رفت و توقع بود، حرکت متناسب و خوبی نکرده‌ایم، بلکه مفاهیم گوناگون مربوط به این علم را- چه در زمینه «اقتصاد» و چه در زمینه‌های «جامعه‌شناسی»، «روان‌شناسی» و «سیاست» – به شکل «وحی منزل» از مراکز و خاستگاه‌های غربی گرفته‌ایم و به صورت فرمول‌های تغییر نکردنی در ذهنمان جا داده‌ایم و براساس آن می‌خواهیم عمل و برنامه خودمان را تنظیم کنیم! گاهی که این فرمول‌ها جواب نمی‌دهد و خراب درمی آید، خودمان را ملامت می‌کنیم که ما درست به کار نگرفته‌ایم. درحالی که این روش، روش غلطی است. (۴)

ب: این علوم انسانی که امروز رایج است، محتواهایی دارد که ماهیتا «معارض» و «مخالف» با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی این‌ها رایج شد، مدیران براساس آن‌ها تربیت می‌شوند؛ همین مدیران می‌آیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار می‌گیرند… هدفش فقط این است که یکی را از فکری منتقل بکند به فکر دیگری؛ هدفش این است که «پشتوانه‌های انسانی نظام» را از بین ببرد؛ مبانی اصلی نظام را در ذهن‌ها مخدوش کند. (۵)

ج: امروز غربی‌ها یک «منطقه ممنوعه‌ای» در زمینه «علوم انسانی» به وجود آورده‌اند. در همه بخش‌های مختلف؛ از «اقتصاد» و «سیاست» و «جامعه‌شناسی» و «روان‌شناسی» بگیرید تا «تاریخ» و «ادبیات» و «هنر» و حتی «فلسفه» و حتی «فلسفه دین». یک عده آدم ضعیف النفس هم دلباخته این‌ها شده‌اند و نگاه می‌کنند به دهن این‌ها که ببینند چه می‌گویند؛ هر چه آن‌ها گفته‌اند، برایشان می‌شود «وحی منزل». این است که بد و غلط است. مثلا چند تا فکر دارای اقتدار علمی، در یک نقطه دنیا به یک نتیجه‌ای رسیده‌اند، این معنایش این نیست که هر آنچه که آن‌ها فهمیده‌اند. «درست» است! (۶)

د: من درباره «علوم انسانی» گلایه‌ای از مجموعه‌های دانشگاهی کردم- بار‌ها، این اواخر هم همین جور- ما علوم انسانیمان بر مبادی و مبانی متعارض با «مبانی قرآنی» و «اسلامی» بنا شده است. «علوم انسانی غرب» مبتنی بر جهان بینی دیگری است؛ مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش است و غالبا مبتنی بر «نگاه مادی» است. خب، این نگاه، نگاه غلطی است؛ این مبنا، مبنای غلطی است. این علوم انسانی را ما به صورت «ترجمه‌ای» بدون اینکه هیچ گونه فکر تحقیقی اسلامی را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، می‌آوریم تو دانشگاه‌های خودمان و در بخش‌های مختلف این‌ها را تعلیم می‌دهیم؛ درحالی که ریشه و پایه و اساس «علوم انسانی» را در «قرآن» باید پیدا کرد… (۷)

این‌ها سخنان رهبر فرزانه انقلاب است که دردمندانه لزوم رویارویی عملی با علوم انسانی غرب را یادآور و از آن به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر و راه نجات کشور از بسیاری از مشکلات و مصائب نام می‌برند. با این حال متاسفانه شاهدیم که روند غلط و غیرمنطقی اعزام دانشجو به خارج، بدون توجه به توصیه‌های امام و مقام معظم رهبری همچنان ادامه دارد در حالیکه بر هیچ کس پوشیده نیست که علاوه بر فهرستی از ناهنجاری‌های ناشی از اعزام بی‌رویه دانشجو، دشمنان ما اجازه تحصیل به دانشجویان ایرانی در رشته‌های مهم فنی (به قول خودشان رشته‌های «های تک») را نیز نمی‌دهند و حتی دانشجویی را که با تابعیت دیگری به تحصیل در رشته‌ای مهم اشتغال داشت با توجه به تابعیت اصلی او (ایرانی) اخراج کردند! و صرفا در رشته‌هایی که خود ما اگر از آن‌ها جلو‌تر نباشیم، عقب‌تر هم نیستیم و البته با دست و دل بازی در رشته‌های علوم انسانی دانشجویان ما را می‌پذیرند!

این‌ها و چندین و چند نکته دیگر که برهیچ کسی که اندک آشنایی با مسائل دانشگاهی داشته باشد، پوشیده نیست وجود دارد باز هم شاهد گسیل بهترین جوانان این کشور برای تحصیل به خارج از کشوریم. تا هم پول بدهیم هم به سرمایه‌های انسانی و علمی کشور چوب حراج بزنیم. آن‌ها را در معرض آسیب‌هایی چون خودکوچک بینی و حقارت و… قرار دهیم و هم راه نفوذ دشمنان قسم خورده نظام را به مناصب مدیریتی با ایجاد چنین حفره امنیتی خطرناکی باز کنیم و تازه وقتی یک استاد دلسوخته دانشگاه از ادامه این روند انتقاد می‌کند مقام مسئول مربوط پاسخ می‌دهد که: «این دانشجویان باید بروند تا آداب غربی‌ها و خارجی‌ها را بیاموزند و به کشور بازگردند و همین مقدار هم ارزش این همه سرمایه گذاری را دارد»!! حقیقتا آیا این‌‌ همان سخن تقی‌زاده نیست که می‌گفت: «برای ترقی و پیشرفت باید از فرق سر تا نوک پایمان فرنگی شود»؟ آیا رواست که یک مدیر جمهوری اسلامی سخن تقی‌زاده را تکرار کند؟ و البته که این سخن در عمل توسط مدیران قبلی اجرا شده و هیچ کس به سخن امام راحل در این خصوص جامه عمل نپوشانده است.

اکنون از وزیر ارزشی علوم که در مدت مسئولیت خود با تاکید و تکیه بر ارزش‌های دینی و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری گام‌های ارزشمندی برداشته و امیدهای فراوانی را در دل‌ها زنده کرده است انتظار می‌رود که با ورودی عالمانه و انقلابی به این موضوع، این توصیه امام و مقام معظم رهبری را جامه عمل پوشانده و بیش از این اجازه ندهد که به سرمایه‌های ارزشمند و ذی قیمت این مملکت چوب حراج زده شود.

پی‌نوشت:
۱- صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۳۳۹
۲- صحیفه امام ج ۱۸، ص ۳۳۹
۳- صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۵۱ و ۲۵۲
۴- «بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از استادان دانشگاه‌های سراسر کشور». ۸آبان. ۱۳۸۲
۵- «بیانات رهبر انقلاب در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم». ۲۹ مهر. ۱۳۸۹
۶- «بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع)». ۲۹دی. ۱۳۸۴
۷- «بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از بانوان قرآن پژوه کشور». ۲۸ مهر. ۱۳۸۸

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.