چهارشنبه 27 ژوئن 12 | 16:47
نایب ريیس اتاق بازرگانی ایران :

سیاست‌های نسنجیده در قبال مهاجران افغان به منافع ملی ما لطمه می‌زند

همین مهاجران افغانستانی که امروز قصد داریم با ضرب و زور و برخوردهای پلیسی آن‌ها را از کشورمان برانیم و متاسفانه به تاثیرات منفی جدی چنین رفتارهایی در روابط دیپلماتیک دو کشور کم‌توجه هستیم را، می‌توانیم با ایجاد شغل و کمک به رونق اقتصادی در داخل خاک افغانستان، بستر اقتصادی بازگشت آن‌ها به افغانستان را فراهم کنیم.


«افزایش شکاف سطح توسعه اقتصادی بین ایران با کشورهایی مانند افغانستان و عراق، به هیچ عنوان به سود ایران نخواهد بود» تاکید دکتر پدرام سلطانی بر این مطلب، با ذکر این نکته همراه است که اگر ایران می‌خواهد در چشم‌انداز سال ۱۴۰۴ به جایگاه نخست منطقه برسد، باید رفتار مسوولیت‌پذیرانه‌تری در قبال کشورهایی مانند افغانستان و عراق داشته باشد و اگر بخواهیم این رویکرد مسوولیت‌پذیرانه را در چارچوبی مبتنی بر منافع دوجانبه پیگیری کنیم، انعقاد توافق‌نامه تجارت آزاد، یک رویکرد هوشمندانه و منطقی خواهد بود که می‌تواند به سود دیپلماسی سیاسی و اقتصادی ایران در قبال کشورهای همسایه عمل کند.نایب رییس اتاق بازرگانی ایران، معتقد است ایران برای ارتقای جایگاهش در سطح منطقه خاورمیانه، باید مناسباتی منطقی و معقول در قبال همسایگان کمتر توسعه یافته‌اش اتخاذ کند. مشروح گفتگو با دکتر پدرام سلطانی، در رابطه با رویدادهای اخیر پیرامون روابط ایران و افغانستان را در زیر می خوانید:

آقای دکتر سلطانی، همان‌طور که می‌دانیم در سال‌های جنگ افغانستان با روسیه و نیز در سال‌های حکومت طالبان در افغانستان، شمار زیادی از مردم این کشور به ایران مهاجرت کردند. اما فقدان برنامه‌ریزی‌های دقیق در مورد نحوه سیاست‌گذاری در قبال این مهاجران، باعث شده است که در ۳۰ سال اخیر، بسیاری از نابسامانی‌های اجتماعی و حتی اقتصادی را به ایشان نسبت دهند.در طول سه سال اخیر هم شاهد سخت‌گیری‌های زیادی در قبال این مهاجران افغانستانی هستیم، از محدودیت در تحصیل کودکان آن‌ها گرفته تا محدودیت در سفر آن‌ها به برخی استان‌های کشور از جمله مازندران، ممنوع ساختن افتتاح حساب بانکی، ملزم ساختن مهاجران افغانستان به پرداخت مبالغ سالانه برای تمدید کارت اقامت و امثالهم.شما این سخت‌گیری‌ها در قبال مهاجران افغانستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر از سیاست‌های سختگیرانه نه چندان پخته سال‌های اخیرمان در قبال مهاجران افغانستانی صرف‌نظر کنیم، واقعیت این است که در ۳۰ سال اخیر ما مجموعا تعامل خوبی با مهاجران افغانستانی داشته‌ایم و همین مساله یکی از عواملی بوده است که باعث شده هم‌اکنون تولیدکنندگان ایرانی جای پای بسیار قوی در بازار افغانستان داشته باشد. در سال ۱۳۹۰، ما حدود ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار انواع کالا به بازار افغانستان صادر کرده‌ایم (معادل هشت برابر صادرات ترکیه به افغانستان در همین سال) و نرخ رشد صادرات ما به این کشور در سال‌های اخیر، بسیار سریع بوده است.

در واقع شرایط رو به بهبود امنیت و بهبود تدریجی وضعیت اقتصادی در افغانستان، باعث شده است که ما به تدریج میوه‌های اقتصادی آن بذرهایی را که در طول سی سال گذشته کاشته‌ایم، بچینیم و از این ارتباط و علاقه و احساس دین که در همسایگان افغان ما نسبت به ایران به وجود آمده، استفاده کنیم.اما متاسفانه سیاست‌های دو سه سال اخیر ما در قبال مهاجران افغانستانی، به هیچ عنوان سیاست‌های مناسبی نیستند و در صورت استمرار، ما همه آن تلاش‌ها و هزینه‌های سال‌های پیشمان را، داریم ضایع می‌کنیم و با لطمه به تعامل اقتصادی پرسودی که با افغانستان داریم، به منافع ملی خود لطمه می‌زنیم.

به ویژه باید توجه کنیم که در شرایط فعلی، افغانستان یکی از گزینه‌های بسیار مناسب ایران برای اتحاد اقتصادی و امضای توافق‌نامه «تجارت آزاد» محسوب می‌شود و امضای چنین توافق‌نامه‌ای می‌تواند منافع گسترده‌ای را هم برای ایران و هم برای افغانستان به دنبال داشته باشد.

چرا افغانستان گزینه مناسبی برای انعقاد پیمان تجارت آزاد است؟ در صورت شکل‌گیری چنین پیمانی، چه منافعی برای ایران و افغانستان به همراه خواهد داشت؟

به نظر بنده انعقاد پیمان تجارت آزاد بین ایران و کشورهای همجوار ما خصوصا افغانستان، عراق و پاکستان قطعا منافع بسیار زیادی برای ما به همراه دارد.در این زمینه باید توجه کنیم که اولا در حال حاضر میزان صادرات ایران به کشورهایی مانند عراق و افغانستان بسیار بالا است که بخشی از این مساله به اشتراکات فرهنگی و مذهبی بین این کشور‌ها مربوط می‌شود. انعقاد پیمان تجارت آزاد، می‌تواند مزیت ایران در زمینه حضور در بازار این کشور‌ها را تقویت کرده و جای پای شرکت‌های ایرانی در این کشور‌ها را مستحکمتر کند.ثانیا، افغانستان و عراق، مانند ایران، هنوز عضو سازمان تجارت جهانی نیستند بنابراین اگر ما با این کشور‌ها وارد پیمان «تجارت آزاد» شویم، بر مسیر مذاکرات ما برای الحاق به سازمان تجارت جهانی تاثیر جدی نخواهد گذاشت.

نکته سوم این است که میزان توسعه‌یافتگی صنعت و اقتصاد ما در مقایسه با این کشور‌ها بالا‌تر است. بنابراین در جریان کاهش تعرفه‌های صادرات و واردات در چارچوب تجارت آزاد، لطمات تولید و صنعت در کشور ما بسیار پایین خواهد بود و شاید فقط محدود به برخی محصولات خاص کشاورزی و دامی شود. این مساله هم کاملا طبیعی است که اگر ما از یک پیمان تجارت آزاد می‌توانیم بهره‌برداری گسترده‌ای برای رونق تولید و اشتغال در کشور خود داشته باشیم، باید بپذیریم که آن‌ها نیز بتوانند دسترسی آسان‌تری به بازار ایران داشته باشند.همچنین توافق‌نامه تجارت آزاد بین ایران و افغانستان، می‌تواند رونق اقتصادی در مناطق مرزنشین دو کشور ایجاد کرده و به این ترتیب به ارتقای امنیت مرزهای مشترک دو کشور هم کمک کند. به علاوه نزدیکی جغرافیایی کشورهای ایران و افغانستان (مشابه ایران و عراق) می‌تواند منافع توافق‌نامه تجارت آزاد بین این کشور‌ها را افزایش دهد.

نزدیکی جغرافیایی دو کشور ایران و افغانستان، چه تاثیری بر افزایش منافع توافق‌نامه تجارت آزاد بین این دو کشور خواهد داشت؟

اصولا گسترش تعامل و همکاری با کشورهای همسایه و همجوار، همواره باید در راس تدابیر دیپلماتیک یک کشور قرار داشته باشد؛ به ویژه آن دسته از کشورهای همسایه‌ای که بیشترین اشتراکات را از نظر تاریخی، فرهنگی، زبانی، مذهبی و… با هم دارند.در حوزه اقتصاد هم به جهت نزدیکی جغرافیایی، بیشترین فرصت جهت همکاری اقتصادی بین کشورهای همسایه وجود دارد. کما اینکه در مطالعه‌ای که چند سال پیش در دانشگاه هاروارد به عمل آمده بود، به این نکته اشاره شده بود که به ازای هر هزار کیلومتری که فاصله جغرافیایی افزایش پیدا بکند، به طور متوسط ۲۰ درصد از حجم تجارت بالقوه کشور‌ها کاسته می‌شود.

همچنین توجه کنیم مساله دیگری که منافع بالقوه اتحاد اقتصادی ایران و افغانستان را افزایش می‌دهد، به اشتراکات وسیع تاریخی و مذهبی و زبانی مربوط است. یعنی افغانستان برای مدت‌های طولانی بخشی از خاک ایران بوده و لذا بخش بزرگی از تاریخ دو کشور مشترک است. همچنین ما با افغانستان اشتراک زبانی داریم و این امر روابط دو کشور را بسیار تسهیل می‌کند. در حوزه دین و مذهب هم به همین ترتیب است. به ویژه اینکه در جریان جنگ داخلی افغانستان، ایران از شهروندان این کشور حمایت‌های زیادی به عمل آورد و تعداد زیادی از پناهندگان افغان را اسکان داد. این امر موجب شده است که علاقه و ارتباط بین دو کشور افزایش پیدا کند و همین مساله می‌تواند شرایط بالقوه مناسبی برای اتحاد اقتصادی دو کشور در چارچوب پیمان تجارت آزاد را فراهم سازد.

شما به تاثیر تجارت آزاد بر ارتقای امنیت مرزهای ایران و افغانستان هم اشاره کردید؛ مرزهایی که کانون مبادله مواد مخدر تلقی می‌شود و تامین امنیت این مرز‌ها هزینه هنگفتی را در پی دارد.ممکن است در این زمینه قدری بیشتر توضیح بدهید؟ توسعه تجارت، چه نقشی در افزایش امنیت مرز‌ها می‌تواند بازی کند؟

مرزهای ما با افغانستان، مرزهای ناامنی هستند و از این مرز‌ها اعتیاد، ناامنی و تروریسم عبور می‌کند. ما هر چقدر بتوانیم این مجال را ایجاد کنیم که از این مرز کالا عبور کند و تعاملات اقتصادی ساکنان دو طرف این مرز را به هم پیوند بزند، و رونق اقتصادی در وضعیت ساکنان مناطق مرزی دو کشور پدید آید، خود به خود جریان ناامنی و عبور مواد مخدر و حرکت‌های تروریستی هم کاهش می‌یابد.ما هر ساله هزینه هنگفتی را برای امن کردن مرزهای خود پرداخت می‌کنیم. نیروهای نظامی و انتظامی ما در سطح گسترده در این منطقه مستقر هستند و بعضا مرز‌ها را با خندق و دیوار و با صرف هزینه‌های فراوان مسدود کرده‌اند. گاهی نیز نیروهای انتظامی ما هزینه‌های جانی بر سر این موضوع پرداخت می‌کنند. به‌رغم تمام این هزینه‌ها می‌بینیم که نتیجه مساعد و قابل قبولی نگرفته‌ایم. در حالی که می‌توانیم با توسعه هدفمند تجارت دوجانبه در چارچوب توافق‌نامه تجارت آزاد، این معضل را تا حد خوبی حل کنیم.

آیا توسعه روابط اقتصادی ایران و افغانستان در چارچوب انعقاد پیمان تجارت آزاد، در مساله مهاجرین افغانستانی مقیم ایران هم تاثیری دارد؟

بله، همین مهاجران افغانستانی که امروز قصد داریم با ضرب و زور و برخوردهای پلیسی آن‌ها را از کشورمان برانیم و متاسفانه به تاثیرات منفی جدی چنین رفتارهایی در روابط دیپلماتیک دو کشور کم‌توجه هستیم را، می‌توانیم با ایجاد شغل و کمک به رونق اقتصادی در داخل خاک افغانستان، بستر اقتصادی بازگشت آن‌ها به افغانستان را فراهم کنیم. در این راستا، انعقاد پیمان تجارت آزاد و ایجاد دسترسی تولیدکنندگان افغانستانی به بازار ایران، می‌تواند هم نقش مثبتی در ایجاد اشتغال در داخل افغانستان و هم نقش مثبتی در بهبود امنیت در این کشور ایفا کند و در مجموع باعث شود مهاجران افغانستانی به دلخواه خود و با رضایتمندی بیشتری به افغانستان بازگردند.

  آقای دکتر، در حال حاضر وضعیت مبادلات تجاری میان ایران و افغانستان چگونه است؟

در چهار سال گذشته میزان تجارت ما با افغانستان افزایش چشمگیری پیدا کرده و از رقم ۶۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۸۵ به بیش از ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۹۰ رسیده است. بخش عمده این تجارت هم، صادرات ایران به افغانستان بوده است. برای مثال در سال ۱۳۹۰، ما حدود ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار کالا به افغانستان صادر کرده‌ایم و حدود ۱۰۰ میلیون دلار کالا از این کشور وارد کرده‌ایم.قطعا با تکیه بر ظرفیت‌های ناشی از اشتراکات وسیع ایران و افغانستان و حرکت به سمت انعقاد یک پیمان تجارت آزاد، خواهیم توانست که جا پای تولیدات ایرانی را در بازار افغانستان تثبیت کنیم و خیلی سریع‌تر و آسان‌تر از سایر کشورهای منطقه، سهم خود در بازار افغانستان افزایش دهیم.

به عنوان پرسش آخر، شما چشم‌انداز آینده روابط ایران با کشورهای هم‌جوار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اصولا این روابط چه تاثیری در جایگاه ایران در منطقه و به طور کلی در سطح جهان دارد؟

ما اگر به دور و بر خودمان در منطقه خاورمیانه بنگریم، می‌بینیم شرایط به گونه‌ای است که ما به اتکای منابع، ظرفیت‌ها، سرمایه‌های اجتماعی، منابع انسانی، حجم تولید اقتصادی و جایگاهمان در موقعیت ژئوپلیتیک منطقه، به سادگی می‌توانیم پیشاهنگ و رهبر اقتصادی منطقه خاورمیانه باشیم، درست همان‌طور که در سند چشم‌انداز سال ۱۴۰۴، این هدف را برای خودمان در نظر گرفته‌ایم.اما اگر می‌خواهیم به جایگاه اول منطقه خاورمیانه برسیم، طبیعتا باید در سطح منطقه مسوولیت‌پذیری بیشتری هم داشته باشیم و یکی از جنبه‌های مسوولیت‌پذیری یعنی آنکه ما دست کشورهایی را که از ما عقب‌افتاده‌تر هستند، بگیریم. اگر خیال کنیم که ایجاد شکاف شدید روزافزون بین سطح توسعه اقتصادی ایران و کشورهای همسایه خصوصا افغانستان و عراق نتیجه مثبتی برای ما به همراه دارد، کاملا اشتباه اندیشیده‌ایم. زیرا اقتصاد کشورهای یک منطقه به مانند حلقه‌های زنجیر متصل به هم هستند. یعنی هر چقدر کشورهایی مثل عراق و افغانستان عقب بمانند، وزن آن‌ها روی رشد اقتصادی ما سنگین‌تر می‌شود و این فنر تا یک جایی امکان کشیدن دارد و از آن به بعد دیگر تاثیر محسوس خود را روی آهنگ رشد اقتصادی ما خواهد گذاشت.

دقیقا به همین دلیل است که امروز در اقتصاد جهانی شاهدیم که کشورهای توسعه‌یافته برنامه‌هایی را برای رشد و توسعه کشورهای عقب‌افتاده دنیا در چارچوب سازمان ملل متحد و نیز سازمان تجارت جهانی پیاده می‌کنند و امتیازهای ویژه‌ای به این کشور‌ها می‌دهند، به جهت اینکه می‌دانند عقب‌افتادگی این کشور‌ها آهنگ رشد اقتصادی جهان را کند خواهد کرد و باید به آن‌ها کمک شود تا اقتصادشان رشد کند و در بلندمدت با قوت گرفتن اقتصاد آن‌ها و افزایش قدرت خرید شهروندانشان، بتوانند بازار مصرف مناسب‌تری هم برای کشورهای توسعه‌یافته‌تر باشند و در نتیجه به موتور محرکه‌ای بدل شوند برای رشد بیشتر کشورهای توسعه یافته.

در نتیجه ما هم باید توجه کنیم که کمک به رشد اقتصادی کشورهایی مانند عراق و افغانستان، در بلندمدت باعث رونق اقتصادی بیشتر کشور خودمان می‌شود. ضمنا اگر ما ادعا می‌کنیم که می‌خواهیم کشور شماره یک منطقه باشیم، باید شرایطی ایجاد کنیم که از طریق مشارکت گسترده در همکاری‌های دوجانبه و چند جانبه در منطقه که نماد بارز آن انعقاد توافق‌نامه تجارت آزاد با کشورهای منطقه است، شرایط را برای پذیرش جایگاه ایران از سوی کشورهای منطقه نیز فراهم سازیم تا خود آن‌ها حمایت‌گر پیشاهنگی ایران در اقتصاد منطقه خاورمیانه و نیز در معادلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این منطقه باشند.

  1. علی
    30 ژوئن 2012

    روابط دیپلماتیک ما با افغانستان رو خوب اومدین طی این سالها کشور دوست و برادر افغتنستان گرایش خودش رو به آمریکا بیشتر ثابت کرد تا به ما
    نمک خوردن نمک دان….

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.