یکشنبه 01 جولای 12 | 16:36

سیاست اسلام اروپایی و حکایت عجز اروپاییان

یاسر نور علیوند

پس از ناکامی بسیاری از الگوهای ادغام و همگرایی مسلمانان در کشورهای اروپایی، محافل فکری و سیاسی اروپا به این نتیجه رسیده ­اند که از طریق ارائه الگویی خاص از اسلام تحت عنوان اسلام اروپایی که شاخصه­‌ها و مولفه­‌ها و نیز شیوه­ های تبلیغی خاص خود را داشته باشد، می‌­توانند تهدیدهای متصور از حضور اسلام در اروپا به­ ویژه اسلام سیاسی را کنترل نمایند.


یاسر نورعلی­وند – کشورهای اروپایی رهیافت­های متفاوتی را در برخورد با اقلیت­های مسلمان اتخاذ کرده ­اند که از اقدامات در جهت یکسان­ سازی تا سیاست مبتنی بر بی­ اعتنایی و نادیده گرفتن مسلمانان در نوسان بوده ­است.

اما صرف­نظر از الگوهای خاص هر کشور، یک وضعیت کلی و عمومی در سطوح افکار عمومی، آکادمیک و سیاسی در اتحادیه اروپا در خصوص مسلمانان حاکم است و در این رابطه ادبیات مشترکی در سطح اروپا شکل گرفته است که از جمله آن می‌­توان به سیاست ترویج اسلام اروپایی به عنوان راه­حلی برای کاهش تنش در جوامع داخلی اروپا اشاره کرد.

اصطلاح «یورو-اسلام» [۱] که تقریبا هم معنی با اصطلاح «اسلام اروپایی» [۲] است نخستین بار از سوی بسام طیبی در سال ۱۹۹۲ برای جایگزینی با عبارت «اسلام ادغام شده در جامعه اروپایی» به کار رفت. این مفهوم از طرف گروهی از متفکران مسلمان اروپایی، اسلام­‌شناسان غربی، مسئولان حکومتی و رسانه­‌ها برای حل چالش حضور مسلمانان در اروپا ترویج می‌­شود.

مولفه مفهومی اصلی «اسلام اروپایی» عبارت است از باز تعریف تفسیری از اسلام که با ارزش­های اروپایی در تضاد نباشد. اسلام اروپایی دلالت بر گرایش لیبرال و سکولار از اسلام در اروپا دارد که با ارزش­های اروپایی هماهنگی دارد. ایده اسلام اروپایی که برخی از نویسندگان همچون بابی سعید از آن تعبیر به «پروژه اسلام اروپایی» می‌­کنند، قرار است جای اعتقادات مسلمانان اروپایی را بگیرد یا دست کم با حفظ جایگاه اعتقادات پیشین، کمر به تغییرشان ببندد.

اگر چه گفتمان کاملا همگونی در ایده اسلام اروپایی مشاهده نمی‌­شود، اما «سکولار کردن» یا فرایند «سکولاریزاسیون» عنصر محوری ایده اسلام اروپایی است. شایان ذکر است که مفهوم اسلام اروپایی از مفاهیمی است که پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و در راستای بحث ادغام و همگرایی و با هدف ارائه­ نسخه ­ای از اسلام که با ارزش­های اروپایی سازگار باشد، مطرح گردید. مفهوم اسلام اروپایی علاوه بر محافل فکری، مورد توجه دولت­های اروپایی نیز قرار گرفته است.

پس از ناکامی بسیاری از الگوهای ادغام و همگرایی مسلمانان در کشورهای اروپایی، محافل فکری و سیاسی اروپا به این نتیجه رسیده ­اند که از طریق ارائه الگویی خاص از اسلام تحت عنوان اسلام اروپایی که شاخصه­‌ها و مولفه­‌ها و نیز شیوه­ های تبلیغی خاص خود را داشته باشد، می‌­توانند تهدیدهای متصور از حضور اسلام در اروپا به­ ویژه اسلام سیاسی را کنترل نمایند.

از جمله مهم‌ترین اقداماتی که برای تحقق مفهوم اسلام اروپایی صورت گرفته این است که، تلاش می‌­شود تا مبلغان و حاملان اسلام در اروپا با الگوهای اروپایی سازگار شوند. بنابراین، تلاش شده­ است تا ساختارهای محلی برای تربیت امام جماعت در خود اروپا فراهم گردد. در سال­های اخیر برای تربیت روحانیون، مدارسی در پاریس، روتردام، بورگاندی و ولز تاسیس شده­ است.

همچنین، تشکیل سازمان­های اسلامی با مساعدت و تحت نظر دولت­های اروپایی در راستای عملیاتی کردن مفهوم اسلام اروپایی در سال­های اخیر شدت گرفته است. دولت فرانسه در سال ۲۰۰۳ شورایی را تحت عنوان «شورای فرانسوی دین اسلام» [۳] تشکیل داد که در قالب آن بتواند فعالیت­های مذهبی مسلمانان را در چارچوب واحد زیر نظر داشته باشد.

شورای اسلامی بریتانیا نیز که در سال ۱۹۹۶ تشکیل شد، گسترش یافت و حدود ۴۸۰ سازمان تحت پوشش را دارد. این کشور همچنین نهادی را با عنوان «هیات امنای ملی مساجد و امامان جماعت» [۴] تاسیس نمود که هدف آن وضع رویه­‌ها و قواعد واحد برای مساجد این کشور در موضوعاتی چون استخدام امامان جماعت و مبارزه با افراط­گرایی می‌­باشد.

در واقع، در توجیه ایده اسلام اروپایی ابراز می‌­شود که ایجاد یک مدل اروپایی-اسلامی می‌­تواند فراهم آورنده چارچوبی باشد که مولفه ­های لازم برای تلفیق مسلمانان با جامعه اروپایی را بدون اینکه آن‌ها هویت اسلامی­شان را از دست بدهند، فراهم آورده و جوامع اروپایی را نیز به گونه­ای بازسازی کند که آن‌ها پذیرای مسلمانان بوده و بدین سان بخش رو به رشدی از شهروندی اروپایی تشکیل شود.

از سوی دیگر، نیلسن جورجن با تحلیلی از جامعه‌شناسی مهاجرت مسلمانان در اروپا، واکنش­های اسلام­ هراسانه به خواست­‌ها و تمایلات اجتماعی مسلمانان اروپایی را منشاء حرکتی از جانب مسلمانان برای به وجود آوردن اسلام اروپایی می‌­داند. نیلسن به زعم خود فرایند پیچیده­ای را وصف می‌­کند که در آن مسلمانان به دنبال خواسته­هایی نظیر تفکیک جنسیتی مدارس، حمایت دولتی از مدارس مسلمانان و شناسایی حقوق خانواده اسلامی از سوی دولت بودند، اما نتیجه تنها تنش سیاسی بود.

بسیاری از جامعه­‌شناسان غربی در تحلیل­های خود ابراز می‌­کنند که هویت مذهبی مهاجران در طول زمان از بین خواهد رفت؛ به دلیل اینکه مهاجران نیاز دارند خود را با فرهنگ غالب هماهنگ کنند. نیلسن به شدت این تحلیل ساده­انگارانه را رد می‌­کند و در عین حال معتقد است مشکلات زیادی در راه حفظ نظام عقیدتی اسلامی در اروپا پیش روی مسلمانان است.

مساله این نیست که اکثریت مهاجرانی که به اروپا سرازیر می‌شوند به اسلام به عنوان یک دین اعتقاد دارند، بلکه مساله مهم‌تر این است که آن‌ها هوادار چه برداشتی از اسلام هستند. اگر یورو-اسلام را پذیرفته باشند خطری اروپا را تهدید نمی‌کند.

اروپایی شدن اسلام تنها در صورتی محتمل است که اصلاحات دینی مورد پذیرش مسلمانان واقع شود. یورو- اسلام باید از طریق کانال‌های آموزشی نهادینه شده و بر خط مشی ادغام مسلمانان در جامعه اروپایی صحه گذارد. به بیان دیگر، هدف طیبی از یورو-اسلام فراهم کردن رهنمودهایی راهبردی برای ادغام مهاجران مسلمان در جامعه اروپایی است.

موفقیت این ادغام بسته به آن دارد که مسلمانان اروپایی شکلی از اسلام را بپذیرند که ارزش‌های سیاسی غرب را پذیرفته باشد. یورو-اسلام با ایده اروپایی سازگار است که بر پایه ارزش‌های دموکراسی سکولار، حقوق بشر انسانی، کثرت‌گرایی، جامعه مدنی، فرهنگ روشنگری تساهل و درک مدارای دینی فراسوی مدارایی که در حق اهل کتاب اعمال می‌شود، بنا شده.

قوم‌زدایی و ذات‌ناانگاری هویت اروپاییان به تازه‌واردان اجازه می‌دهد اروپایی شوند. از سوی دیگر مسلمانان مهاجر هم نیاز به بازتعریف هویت خود دارند و باید خود را با تمدنی که به آن‌ها مأوا داده هماهنگ کنند. پیش فرض یورو-اسلام این است که مسلمانان، بدون‌‌ رها کردن هویت اسلامی یا طرد هویت اروپایی، می‌توانند به اعضای پیکره اروپایی که در آن زندگی می‌کنند، تبدیل شوند.

به هر صورت، این نگرش که هنوز مراحل تکاملی خود را طی می‌­نماید، بر این باور است که پذیرفتن «اسلام اروپایی» از سوی مسلمانان، نه تنها به آنان در جهت ادغام در جوامع اروپایی کمک می‌­کند، بلکه در جریان این جامعه­ پذیری، ارتباطات احتمالی مسلمانان با کشورهای خارج از اروپا نیز کم­رنگ خواهد شد. مسأله از آنجا آغاز می‌­شود که برخی از دولت­های اروپایی (از جمله فرانسه) و نیز افکار عمومی آن‌ها، اسلام «اروپایی» را معادل اسلام «لیبرال» می‌­دانند. بنابراین آن‌ها طبق این برداشت، از مسلمانان می‌­خواهند تا اصول بنیادین اسلام را به الگوی غرب مذهب منطبق سازند.

البته لازم به ذکر است که سیاست ترویج «اسلام اروپایی» تنها سیاست اجرایی دولت­های اروپایی در مواجهه با چالش مسلمانان نخواهد بود و به نظر می‌­رسد موازی با دیگر سیاست­‌ها مدنظر خواهد بود. این سیاست اساسا برنامه ­ای مبتنی بر فرهنگ­سازی منطبق بر ارزش­های اروپایی با رنگ و لعاب اسلامی است که به نظر می‌­رسد به عنوان یک سیاست نرم همواره در دستور کار خواهد بود.

پر واضح است که سیاست ترویج اسلام اروپایی با توجه گسترش روز افزون موج بیداری اسلامی در سراسر جهان اسلام و مسلمانان ساکن در اروپا راه به جایی نخواهد برد. البته نکته­ ای که باید مورد توجه قرار داد این است که به طور کلی کشورهای اروپایی در مورد نحوه و شیوه مقابله با چالش حضور مسلمانان در این کشور‌ها دچار سردرگمی و در دستیابی به یک سیاست مفید و کارآمد عاجز و ناتوان شده ­اند.از این رو می‌­توان گفت، اتخاذ سیاست از پیش شکست خورده­ ای همچون ترویج ایده اسلام اروپایی به وضوح بیانگر این عجز و ناتونی اروپاییان در مقابله با مسلمانان ساکن در این کشور‌ها است.

منابع

حسین­ زاده راد، کاوه (۱۳۹۰)، «یک بدیل برای اسلام سیاسی»، مجله خبری تحلیلی مهرنامه، سال دوم.

شیرغلامی، خلیل (۱۳۸۸)،» جایگاه اجتماعی و سیاسی مسلمانان در اروپا»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و سوم، شماره ۱ (تابستان)، صص ۳۹۵-۴۴۹٫

مجیدی، محمدرضا و محمدمهدی صادقی (۱۳۹۱)، «تاملی انتقادی در مفهوم و ایده «اسلام اروپایی»»، فصلنامه روابط خارجی، سال چهارم، شماره اول، صص ۱۴۸-۱۱۳٫

[۱]. Euro-Islam
[۲]. European Islam
[۳] – The French Council for the Muslim Religion
[۴] – Mosques and Imams National Advisory Board

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.