هدیه اتومبیلهای سیصد میلیونی بعنوان اشانتیون قراردادهای میلیاردی فوتبالیستها، برگزاری حراج آثار هنری با رقمهای چند ده میلیونی، فروش خانههای چند صد متری با قیمتهای میلیاردی در شمال شهر تهران، قیمت سیصد هزارتومانی یک پرس غذا در رستوران برج میلاد و… تنها بخشی از خبرهایی هستند که وقتی به گوش مردم میخورند عبارت «مرفهان بیدرد» را در اذهان آنها تداعی میکنند. «مرفهان» ی که دغدغههای آنها حول و حوش مد جدید لباس، جدیدترین گوشی موبایل، آخرین مدل ماشین و خوش آب و هواترین جا برای گذراندن تعطیلات پرسه میزند؛ و مستضعفان جهان که هیچ، حتی سخن گفتن از مردمی که هر روز چند کیلومتر آنطرفتر خانه آنها زندگی متفاوتی دارند، «درد» ی در آنها ایجاد نمیکند.
کلیدواژهای که گم شد
کلیدواژه «مرفهان بیدرد» بارها در بیانات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (ع) دیده و شنیده شده است. نمونهاش ۲۵ تیر ماه سال ۷۶ که مقام معظم رهبری در دیار با جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی فرمودند:
«کسانى هستند که تلاش مىکنند و حقیقتاً در صدد این هستند که طبقه ممتازه جدیدى در نظام جمهورى اسلامى به وجود آورند. به خاطر انتخابها و انتصابها و زرنگیها و دست و پاداریها و مشرف بودن بر مراکز ثروت، و از طریق نامشروعى که با زرنگى آن را یاد گرفتهاند، به اموال عمومى دست بیندازند و یک طبقهاى جدید – طبقه ممتازان و مرفّهان بىدرد- درست کنند. نظام اسلامى، با مرفّهان بىدرد و معارض و مخل، آنطور برخورد سختى کرد؛ حال از درون شکم نظام اسلامى، یک طبقه مرفّه بىدرد جدید طلوع کند! مگر این شدنى است؟! به فضل پروردگار، مخلصان انقلاب و اسلام نخواهند گذاشت که چنین انحرافهاى بزرگى به وجود آید.»
نکتهای که در این سخن وجود دارد و قابل توجه و تامل است آنجاست که ایشان نسبت به طلوع این «مرفهان بیدرد» از «درون شکم نظام اسلامى» هشدار میدهند. پارادوکسی که این روزها کم و بیش شاهد سر بر آوردن آنها از این سو و آن سوی کشورمان هستیم. این تولد از درون نظام از آنجا خطرناک است که در ظاهر با انقلاب سر جنگ ندارد، برای امام بزرگداشت برگزار میکند، دهه فجر را گرامی میدارد، و خود را به شدت انقلابی میداند و از این رهگذر مرزهای موجود میان انسانی که قرار بوده است پرورش یافته مکتب انقلاب امام باشد با غیر او را از میان بر میدارد و یا حداقل گنگ و مبهم میکند.
خطر دیگر این زایش از درون نظام، آن است که کمکم برآوردن نیازهای این قشر جزو وظایف نظام و مسئولان قرار میگیرد. در این صورت هیچ اشکالی ندارد تا رستوران گردان برج میلاد برای یک پرس غذا نزدیک ۲۸۰ هزارتومان پول بگیرد یا اتومبیل یک میلیاردی به کشور وارد شود. هر کس هم که چنین تمکن مالی ندارد میتواند فلافل بخورد و از مترو استفاده کند!
این یک خطر فرهنگی است
باید توجه داشت این طبقه جدید حتما برخورداریهای اقتصادی متمایزی دارد اما بیش از آنکه یک طبقه اقتصادی باشد، دارای شاخصههای فرهنگی است. فرهنگ رفاه زدگی و بیدردی اگرچه با تلاش برای دست یابی هرچه بیشتر به امکانات اقتصادی و رفاهی قرابتی دیرینه دارد اما الزاما با آن همراه نیست؛ چه آنکه دیده میشود افرادی را که خیلی هم از نظر اقتصادی وضعیت ویژهای ندارند اما از مصادیق تام و تمام «مرفهان بیدرد» هستند. کسانی که میتوان با کمی اغماض آنها را با نام «طبقه متوسط شهری» خواند.
فرهنگ و سبک زندگی این قشر همان چیزی است که امروز در اکثر رسانههای کشور دیده میشود و متاسفانه رسانه ملی هم از این قاعده مستثنی نیست. اخباری که بر صدر اکثر نشریات و سایتها نقش میبندد و روز و شب یک خانواده که در سینما و تلویزیون به تصویر در میآید همه نشان دهنده و تقویت کننده این نوع زندگی است.
روزمرگی، بیخیالی، تلاش برای کسب هرچه بیشتر تمکن مالی، اهمیت دادن به سرگرمی و محور بودن لذت را میتوان بعنوان مولفههای این نوع زندگی نام برد. و با کمی دقت در فضای فرهنگی هنری کشور و رسانههای مطرح میتوان دریافت که همین مولفهها هستند که به خورد مخاطب داده میشوند. مصرف گرایی افسارگسیختهای که در فضاهای تبلیغاتی شهری دیده میشود آیا به این فرهنگ دامن نمیزند؟ برنامههای عجیب و غریب آشپزی تلویزیون چطور؟
مگر مسئول و نماینده هم مرفه بیدرد میشود؟!
علاوه بر رسانهها که به گسترش فرهنگ «مرافهان بیدرد» دامن میزنند، رفتار مسئولان نیز در این امر بسیار موثر است. وقتی نمایندههای مجلس برای اسکان خود به خانهای نیاز دارند که حداقل ۱۰۰ میلیون تومان هزینه رهن آن است (و البته بعضی از نمایندگان هم به این رقم اعتراض کرده و آن را کم میدانند!) و یا رفتارهای دیگری از این دست آیا به این فرهنگ دامن نمیزند؟ حال بگذریم از اینکه اصل افتادن مسئولان و نمایندگان در این مسیر مصداق بارز و واضح شکل گیری طبقه «مرفهان بیدرد» از درون نظام است.
۱۵ سال از یکی –و تنها یکی از- هشدارهای مقام معظم رهبری درباره شکل گیری «طبقه ممتازان و مرفّهان بىدرد» گذشته است. آیا مسئولان و متولیان فرهنگ کشور متوجه خطر عظیم این طبقه هستند و یا آنکه طبق فرمایش حضرت آقا باید چشم امید به «مخلصان انقلاب و اسلام» داشت.
Sorry. No data so far.