تریبون مستضعفین- محمد غفاری (شاعر و منتقد ادبی)
بعضی وقتها فکر میکنم خود خداوند بیتی را در کام شاعران میگذارد و آنقدر زمزمه کردن آن برای خود شاعر هم لذت بخش میشود که حتی بقیه اشعار او تحت تاثیر آن قرار میگیرند. از جمله این بیتها «سرّ نی در نینوا میماند اگر زینب نبود/ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود» است که بارها و بارها شنیدهایم و خواندهایم اما همچنان برایمان جدید است. شاید شما هم با من موافق باشید که چشمهی الهام این بیت خداوند است و قادر طهماسبی تنها وسیلهای بوده است برای بیان آن. شاعری که فقط همین یک بیت برای شناختش کافی است.
قادر طهماسبی در نهم شهریور سال 1331 در میانه یا به اصرار خودش «میانج» متولد شد و تا مقطع دبیرستان در زادگاهش به تحصیل پرداخت. پس از آن راهی شهرهای مختلف کشور شد و تحصیلاتش را تا دریافت مدرک کارشناسی در رشتهی روانشناسی ادامه داد. فعالیت هنری و ادبیاش با تخلص «فرید» به سال 1355 باز میگردد و با پیروزی انقلاب اسلامی به جرگهی شاعران انقلاب پیوست و آثار برجستهای را از خود به جای گذاشت. پرداختن به موضوعات ایثار و شهادت از منظری تازه و غیر شعاری از ویژهگیهای اشعار فرید به حساب میآید، از این رو ادبیات دفاع مقدس به ویژه شعر شاهد بسیری از شناختهای ادبی خویش را مدیون اوست. شعرهایی چون خم سربسته، مرکب بیسوار، مثنوی شهادت، مثنوی آی مردم و مثنوی گلها حاصل هنرمندیهای فرید در سالهای حماسه و دفاع بوده است. سالهایی که کشور در حال دفاع بود و شاعران در حال حماسهسرایی.
- سبکباران خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
سواران، لحظهای تمکین نکردند
ترّحم بر من مسکین نکردند
رفیقان! رسم همدردی کجا رفت؟
جوانمردان! جوانمردی کجا رفت؟
در باغ شهادت را مبندید
به ما بیچارگان زان سو مخندید
- بخوان حماسه که از دل قرار برگردد
صفیر سوختهام را شعار برگردد
از این مدافعه بیفتح برنمیگردیم
مگر که مرکب ما بیسوار برگردد
از این دست ابیات در آثار قادر طهماسبی بسیار است و انتخاب شاهد مثال برای آن دشوار. به نقل از خود او تاریخ تولد این اشعار برمیگردد به سالهای 61 تا 68 و نکتهای که قابل توجه در آن لحن سخن و شیوهی بیانی شاعر است؛ لحنی اجتماعی انتقادی که بسیاری فرید را با آن میشناسند و اشعارش را پیشرو در این عرصه میدانند. زبان عدالتخواهانه و انتقاد به مسایلی اجتماعی که در آن سالها جز به چشمهای تیزبین بزرگان و دوراندیشان نمیآمد.
نسلها این خاک، خون نوشیده است
تا که این باغ ارغوان پوشیده است
آی مردم خاک بر سر بادمان
کربلا را میبرند از یادمان
عزم را بر غیرت سوزان نهید
داغ بر دست زراندوزان نهید
تا به کی از فقر، مردم جان دهند؟
زرپرستان سکه روی هم نهند؟…
زبان اشعار فرید علاوه بر مسلح بودن به تیغ اعتراض، ویژهگیهای دیگری دارد که خاص خود اوست و در آن اثری از رونوشت و تقلید از دیگر شاعران نیست. زبانی که هم در آن رگههایی از سبک هندی نمود دارد و هم سبک عراقی و در فصاحت و طنطنهاش ردای خراسانی به تن میکند و نیمایی میاندیشد. این ویژهگی در انتخاب قالب و وزن اشعار فرید هم تاثیر گذاشته است و با توجه به محتوا زبان، قالب و وزن اشعار تغییر میکند:
- نهاد دست به پیشانیام که تب داری
گرفت نبض مرا، باز هم که بیماری!
نگاه کرد به حالم، نگاه کرد به می
به گریه گفتمش: آری طبیب من! آری
- دامنه بهانه را رها کنید
عاشقان به عهد خود وفا کنید
گردن ستمگران کشیده است
تیغ آبدار، دست و پا کنید
- چه طاعت و عبادتی!
زیر سقف آسمان
بهشتی این چنین؟
عجب عدالتی!
چشم وا کنید و بنگرید
در کمین نخل انقلاب
موریانه را!
«عشق بیغروب»، «روزی به رنگ خون»، «پری ستارهها»، «پریشدگان»، «پریبهانهها»، «گزیده ادبیات معاصر و ترینه» به همراه رمان تلاوت از آثار شاخص استاد قادر طهماسبی در زمینه ادبیات کشور هستند. بارها از این شاعر بزرگ کشورمان تجلیل به عمل آمده است که میتوان به تجلیل از او در جایزهی هفتهی دفاع مقدس، جایزهی سطرهای خونین و جشنواره بینالمللی شعر فجر اشاره کرد.
ساز بوی نان گرفت آواز هم
دفن شد آواز مسکین، ساز هم
عشق تا خود شست خون را از سرم
سنگ خود را باخت، سنگ انداز هم
عشق را گفتم که تنهایی هنوز؟
سر به زیر انداخت، یعنی باز هم
گفتم آخر درد هم پایان گرفت
گریه را سر داد کز آغاز هم
میهراسند از طلوع سرنوشت
جنگ و صلح و پرچم و سرباز هم
گر به عشق نازنین داری نیاز
اوج دارایی است، داری ناز هم
مدتی بستند اگر پای تو را
دست خواهی یافت بر پرواز هم
آن که خود رازی است از روزی بزرگ
با تو خواهد گفت روزی، راز هم
در پایان صلواتی نذر چشمهای استاد قادر طهماسبی میکنیم و آرزو میکنیم هرچه سریعتر روشنی دیدگان خود را بازیابند.
Sorry. No data so far.