مسعود مداحیان – حدود چندماه از تصویب بخشهایی از لایحه حمایت از خانواده در مجلس شورای اسلامی میگذرد، بخشی از این لایحه به بحث مهریه میپردازد و به گونهای برای آن سقف تعیین میکند. در این لایحه این گونه آمده است که میزان مهریه متعارف ۱۱۰ سکه بهار آزادی است و مرد موظف است آن را پرداخت کند، در صورتی که مهریه سقف مذکور را رد کند، دادگاه تمکن مالی مرد را برای پرداخت بررسی میکند و تصمیم میگیرد که فرد زندانی شود یا خیر.
در نگاه اول این سئوال پیش میآید که اگر چنانچه مهریهای بالای ۱۱۰ سکه تعیین شود و مرد توانایی پرداخت آن را نداشته باشد ضمانت اجرایی برای گرفتن مهریه وجود ندارد. برای مثال اگر چنانچه مهریهای ۱۲۸ سکه بهار آزادی باشد و مرد توانایی پرداخت این مقدار را نداشته باشد میتواند مهریه را پرداخت نکند و کاری هم از دست قانون بر نمیآید، اما این قانون بدین گونه نیست. چراکه براساس این قانون، مهریه تا ۱۱۰ سکه ضمانت اجرایی دارد و بر اساس ماده ۲ قانون محکومیتهای مالی که در آن داریم: «هرکس محکوم به پرداخت مالى به دیگرى شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن و یا ضرر و زیان ناشى از جرم یا دیه و آن را تأدیه نکند دادگاه او را الزام به تأدیه نموده و چنانچه مالى از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفاء میکند و در غیر این صورت بنا به تقاضاى محکومله، ممتنع را در صورتى که معسر نباشد تا زمان تأدیه حبس خواهد کرد».
فردی که موظف به پرداخت مهریهای بالای ۱۱۰ سکه است بایستی تا ۱۱۰ سکه را به صورت کامل پرداخت کند و قانون او را موظف به پرداخت این مقدار مهریه کرده است و اگر چنانچه تادیه نکند دادگاه میتواند براساس ماده ۲ که در بالا آورده شد با او برخورد نماید و او را حبس کند.
برای مثال اگر چنانچه مهریهای ۳۱۳ سکه باشد و فرد نخواهد مهریه را پرداخت کند قانون طبق ماده ۲ قانون محکومیتهای مالی با او برخورد خواهد کرد و اگر چنانچه فرد ۱۱۰ سکه را پرداخت کند برای ۲۰۳ سکه باقیمانده شرط تمکن زوج مد نظر قانون خواهد بود و اگر چنانچه فرد مالی داشته باشد که در مستثنیات دین نباشد (مستثنیات دین مالی است که امکان توقیف آن وجود نخواهد داشت مانند یک خانه، ماشین و ابزار کار) به عنوان مهریه برای زن توقیف خواهد شد.
به طور کلی در رابطه با فلسفه مهریه نظراتی مختلفی وجود دارد به عنوان مثال برخی متفکران فلسفه مهریه را جبرانی برای کمی سهم الارث زن میدانند برخی دیگر آن را وثیقهای در برابر حق طلاق مرد برمیشمارند وعدهای نیز آن را پاداش سپاس از زن میدانند اما آن چیزی که مشخص و مبرهن است این است که مهریه از حقوق زوجه بوده و زوج مانند نفقه موظف است که آن را پرداخت کند.
اما نکتهای که در این بین باید به آن توجه داشت این است که مهریه باید با شرایط زوج و زوجه و محیط همگونی داشته باشد چرا که مهریه یا صداق یک مسئولیت مالی است که همانند تمام مسئولیتهای مالی دیگر زوج موظف به پرداخت آن است.
به نظر میرسد از دلایلی که قانون گذار برای تعیین سقف مهریه داشته است این بوده است که اولا تعداد محکومان مالی مهریه در زندانها را کم کند ثانیا خانوادهها را ترغیب کند تا مهریههای کمتری را در نظر بگیرند. اما آن چیزی که روشن است این است که نمیتوان خانوادهها را با قانون به این نتیجه رساند که میزان مهریه عامل استحکام خانواده نیست بلکه این امر مستلزم یک کار فرهنگی منسجم در سطح جامعه است.
Sorry. No data so far.