یاسر عسگری – این مباحث گزیده ویراسته و تکمیل شده مباحثی است که در جلسات اولیه مطالعاتی «آشنایی با جهان اسلام» اتحادیه بینالمللی امت واحده ـ واحد خواهران ـ در قم ارائه شده است.
این نوشتار به همه شهدای نهضت جهانی اسلام ـ به ویژه سید عباس موسوی، عارف الحسینی و عماد مغنیه تقدیم میشود.
کار بدون شناخت و آگاهی ممنوع!
همین که به فکر مطالعه و آگاهی افتادیم خودش جای شکر دارد. اعمال و فعالیتهای ما باید بر اساس آگاهی و شناخت باشد. در حدیثی حضرت علی (ع) فرمودند «کسی که آداب و احکام تجارت را نداند، دچار ربا میشود». این حدیث قابل تعمیم است. یعنی هر کس عملی را بر اساس فقدان شناخت و آگاهی انجام دهد، دچار خسران و حتی خیانت میشود.
لذا باید سعی کنیم فعالیتهای ما از روی آگاهی و شناخت باشد. چگونه فردی دغدغه فعالیت در زمینه مسائل جهان اسلام دارد در صورتیشناختی نسبت به این موضوع و مشکلات و چالشهای پیش روی آن نداشته باشد. لذا فعالیت در هر زمینهای، خصوصاً مسائل جهان اسلام، که تبعات فراوانی دارد، مطالعات عمیق و دقیق و جامعی نیاز دارد.
رعایت سطح و نیاز مخاطبان در سیرهای مطالعاتی
در سیرهای مطالعاتی باید نیاز و سطح مخاطبان و همچنین نیاز جامعه را هم لحاظ کرد. الآن برخی از دوستان دانشجو هستند، برخی طلبه، بعضی هم فارغ التحصیل و برخی هم کارمند. لذا معرفی سیر مطالعاتی سخت میشود و نمیتوان یک سیر دقیق و مشخصی را تعریف کرد. که همه را راضی کند. مگر اینکه مطالعات ضروری بیان شود. از سویی دیگر، پس باید به گونهای مطالعه کنیم که هم نیاز ما را مرتفع کند و هم اینکه احساس رضایت خودمان را به همراه داشته باشد. بحث احساس رضایت از مطالعه و هر فعالیت جمعی، امر بسیار مهمی است که معمولاً کمتر به آن توجه میشود. احساس رضایت از مطالعه و فعالیت، باعث میشود که فرد با انگیزه بیشتری فعالیت میکند. چرا که احساس میکند همسو با نیازهای خودش و جامعه و در راه پیشرفت گام بر میدارد.
سیرهای مطالعاتی زمانمند
نکته سوم، محدوده زمانی سیر مطالعاتی است. تجربه نشان داده است سیرهای مطالعاتی نامحدود و بلند مدت، اثرات لازم را نداشته و به اهداف مورد پیش بینی نمیرسند. مشکلات و معایب فراوانی هم دارد. سیرهای مطالعاتی فراوانی است که با ۴۰ یا ۵۰ نفر شروع میشود ولی پس از چند جلسه به ۵ ـ ۴ نفر میرسد. بهترین شیوه، سیرهای مطالعاتی با زمان محدود و معین است. این نوع سیرها هم اینکه باعث شادابی و نشاط خود مجموعه و شناخت مجموعه نسبت به پتانسیل و انگیزه اعضای گروه مطالعاتی میشود. هم اینکه اگر موضوع یا کتاب یا استاد برایشان چندان جذابیتی نداشت، چون زمان محدودی دارد سعی میکنند که این دوره را به اتمام برسانند. چون میبینند دو سه جلسه را شرکت کردند و دوره حداکثر پنج الی هفت جلسه مانده است لذا اغلب سعی میکنند بقیه دوره را تحمل و شرکت کنند. امّا اگر دوره زمانمند نباشد و طولانی مدت باشد، خیلیها شرکت نمیکنند و باعث قطع از مجموعه میشود.
مطالعه فردی یا جمعی؟!
مطالعه فردی یا جمعی. مسأله جدی در سیرهای مطالعاتی است. هر کدام از این شیوهها، محاسن و معایبی دارند. از آسیبهای مطالعه فردی این است که ممکن است فرد در ادامه سیر، کم انگیزه و بیرغبت شود و سیر را جدی نگیرد یا احیاناً برداشتهای درستی از کتب نکند، لذا چنین آسیبهایی جدی است. خصوصاً اینکه تجربه نشان داده است که اگر پیگیری و مطالبهای از فرد نباشد، به این سیرها مانند برنامههای فردی عمل نمیشود.
از مشکلات سیر مطالعاتی جمعی هم این است ممکن است همه اعضای گروه در یک سطح و انگیزه نباشند و مطالعه نکنند و مطالعات به کندی پیش برود و اعضای اهل مطالعه و فعال حلقه، احساس خسران وقت کنند.
لذا بهترین شیوه تلفیق مطالعه جمعی و فردی است. اولویت مطالعه جمعی با محوریت خاص است و در حاشیه آن، مطالعات فردی است. یعنی هر کس که علاقمند به مطالعات بیشتر است به منابع بیشتری رجوع کند تا اطلاعات خودش را آن زمینهها عمق ببخشد. لذا میتوان در کنار بیان یکی دو منبع اصلی، دهها منبع فرعی و جنبی هم برای فعالان حلقه معرفی کرد. البته صرف معرفی کردن زیاد موثر نیست.
باید شرایط را جوری مهیا کرد که هر فرد علاقمند به مطالعه، منابع مختلف را از نزدیک ببیند و تورق کند. عناوین و سر فصلهای کتابهای مختلف را بداند. هم منبعشناسیهایشان خوب است و هم اینکه در انتخاب کتابهای حاشیهای و جنبی حلقه مطالعاتی، اختیار عمل دارد. مواردی متعددی پیش آمده است که کتابهایی برای مطالعات بیشتر معرفی میشود، چون اعضای حلقه آن کتاب را نمیتوانند تهیه کنند لذا از آن مطالعات جنبی، باز میمانند. از خوبیهای دیدن منابع مختلف این است که اعضای حلقه بدانند در هر موضوعی حداقل ده کتاب و مقاله وجود دارد که هر کدام زوایای مختلفی از آن موضوع را مطرح میکنند و هم در یک سطح نیستند.
ضرورت شناخت کلی از موضوع
برای سیر مطالعاتی حوزه جهان اسلام، دو رویکرد بسیار مهم هستند یکی شناخت کلی مسائل جهان اسلام و همچنین شناخت کشورهای اسلامی، اوضاع آنها و چالشهای پیش رو. ثانیاً رویکرد تاریخی. مطالعه تاریخ کشورها، حرکتها و جنبشها، انقلابها و شکستها و پیروزیها بسیار ضروری است و باعث میشود که ما تحلیل واقع بینانه تری از مسائل و مشکلات جوامع اسلامی داشته باشیم. آینده را با توجه به تاریخ و اوضاع یک کشور میتوان حدس زد. لذا برای شروع مطالعات مقدماتی، مطالعه کتاب «جغرافیای جهان اسلام» غلامرضا گلی زواره ـ که از سوی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) منتشر شده است ـ یا کتاب «سرزمین اسلام: شناخت کشورهای اسلامی» از همین نویسنده و بوستان کتاب قم، کتابهای خوبی هستند.
ضرورت مطالعه فعالان جهان اسلام
مطالعه خاطرات و زندگی فعالان جهان اسلامی ـ چه ایرانی و چه غیر ایرانی ـ هم بسیار الگوبخش و انگیزه دهنده است. مانند مجموعه طلایه داران تقریب، زندگانی امام موسی صدر، شهید سید عباس موسوی، شهید محمدباقر صدر، خاطرات شیخ مصطفی رهنما، خاطرات انصاری محلاتی (سفر به کشورهای مختلف مرکز اسناد انقلاب اسلامی)، آیت اله صابری همدانی (مرکز اسناد انقلاب اسلامی) و خاطرات استاد خسروشاهی و دیگر کتابهایی که عمدتاً از سوی انتشارات سوره مهر و مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شدهاند. از این نوع کتابها میتوان به عنوان چاشنی مطالعات یا به تعبیر دیگر دسر تغذیه مطالعاتی استفاده کرد که برخی از تجربیات فضاهای عینی فعالیت را به ما انتقال میدهند و از سویی دیگر ما را با روحیات شخصیتها، مردم کشورهای مختلف، و جنشها و همچنین نقشههای دشمنان و مخالفان آشنا میکنند.
ضرورت شناخت جهان اسلام
نکته بعدی اینکه به نظرم در ابتدا باید کلیت جهان اسلام و اقلیتهای مسلمان دنیا را شناخت. سپس جریانها و جنبشهای اثرگذار و سپس به صورت موضوعی یا منطقهای وارد عمل شد. ضرورتی هم ندارد که ما فقط به مناطق یا جنبشهایی بپردازیم که فقط معروف ترند یا موثرترند. در ابتدای فعالیت باید نگاهی جامعی به همه مناطق و جریانات اسلام گرا در دنیا داشته باشیم و سعی بعدی ما این باشد بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.
الآن بسیاری از کشور و مناطق در آستانه انقلاب یا بیداری اسلامی هستند یا جریانات اسلام گرایشان در حال فعالیت هستند که ما از آنها مطلع نیستیم. چون تابع مشهورات و رسانهها هستیم و از اتفاقات و تحولات اخیر مناطق مختلف جهان آگاهی نداریم. برای نمونه الآن کشور آذربایجان یا دیگر کشورهای آسیای میانه مانند تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان و… زمینه و بسترهای خوبی برای فعالیت و بروز اسلام گرایان ایجاد شده است. عمدتاً به علت فشارها و محدودیتهای دولتی و حکومتی که باعث شده است اسلام گرایان برای حفظ هویت اسلامی، به تلاش و تکاپوی بیشتری افتادند و باعث شد با هم متحد شدند و برای حفظ کیان دین و مذهب خود وارد عمل شوند. امّا غالب این اتفاقات و خیزشها و رویشها، مورد کم توجهی و بیتوجهی ما ـ مایی که داعیهام القری جهان اسلام را داریم ـ قرار گرفته میشود و غالب نگاههای ما به خاورمیانه و جهان عرب معطوف شده است. البته تا پیش از تحولات اخیر جهان عرب، ما محدود به عراق، فلسطین و لبنان بودیم و نه جای دیگر. ما به عنوان فعال بین المللی و جهان اسلام و پژوهشگران این حوزه نباید تابع مشهورات و رسانهها باشیم. باید از فضای تبلیغاتی رسانهها باید عبور کنیم. جریانات و مناطق مختلف اسلام گرا و انقلابی دنیا را بشناسیم. تجربیات انقلابهای اخیر منطقه نشان داده است که رسانهها و حتی بسیاری از سیاستمداران ما شناخت درستی از واقعیتهای اجتماعی و مردمی جهان اسلام نداشتند و تصورات دیگری به جهانیان مخابره میکردند. امّا دیدیم واقعیت چیز دیگری است. الآن هم به این گونهای دیگر است. الآن هم بسیاری از واقعیتهای انقلابهای اخیر منطقه ذکر نمیشود تا اینکه یک دفعه میبینیم جوانان انقلاب مصری، سفارت اسرائیل در قاهره را به تصرف در میآورند یا به سفارت آمریکا در این کشور حمله میکنند و خواستار اخراج سفیر آمریکا میشوند.
این اتفاقات باعث میشود که ما دقیقتر و محتاطتر و حتی بدبینانه به اخبار رسانهها و تحلیل سیاسیون نگاه کنیم. لذا ضرورت دارد فرصتهای مختلف جهان اسلام و مسلمانان دنیا را بشناسیم و برای هر کدام برنامه ریزی داشته باشیم. عدالت را در نگاه به کشورهای اسلامی و مسلمانان دنیا رعایت کنیم.
ضرورت مطالعات جهان اسلام بر پایه اندیشههای امام و رهبری
نکته مغفول دیگر، کم توجهی و بیتوجهی به سخنان و دیدگاههای رهبران بزرگ مذهبی و مصلحان معاصر است از جمله امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب. رهبر انقلاب درباره ضرورت و اهمیت توجه به مسائل جهانی و جهان اسلام خطاب به تشکلهای دانشجویی و بسیجی بیان میدارند: روی ریزترین پدیدههای فکری دنیا فکر و تحلیل کنید. (ص۱۷، تشکل نظم یافته). سخن ایشان این است که ما باید روی ریزترین مسائل فکری دنیا فکر و تحلیل کنیم. حال ما نه تنها درباره ریزترین که درباره مهمترین مسائل فکری دنیا هم فکر نمیکنیم و تحلیل نداریم. نمیدانیم که مهمترین مسائل فکری روز دنیا چیست؟ جریانات فکری و جهانی موثر را نمیشناسیم و راجع به آنها تحلیل نداریم.
ایشان در جایی در خصوص سیاسی بودن میگویند که سیاسی بودن یعنی اینکه فرد دارای بینش و آگاهی نسبت به آنچه که در جهان و کشورش میگذرد، باشد. (ص ۱۸، تشکل نظم یافته)
ایشان در خصوص وظایف دانشجویی بسیجی در قبال جهان و جهان اسلام بیان میدارند: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند. این شدنی است. چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب میتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است.» یا میگویند: «ایجاد این دید سیاسی که یک عده دنیا را استعمار کردهاند». باید روی همین سخن دقت کنیم. الآن جریانی در فضای علوم انسانی و خصوصاً علوم سیاسی دانشگاهها پررنگ شده است که منکر فعالیت و نقش آفرینی استعمار ـ عمدتاً کشورهای غربی ـ در عقب افتادگی جهان اسلام و جهان سوم شدند و درصدد تطهیر غرب و استعمار بر میآیند. برخی از این رویکردها به علت شیفتگی به خود غرب و نفی فرهنگ و گذشته ماست. برخی از آنها به شدت به تبرئه استعمار میپردازند. در بین اساتید دانشگاهی نمونههایی از این گونه افراد کم نیستند. یکی از شاخصترین و صریحترین آن افراد، دکتر صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران است که کتابهایی چون «ما چگونه ما شدیم؟» (بررسی علل عقب ماندگی ایران)، «سنت و مدرنیته در دوران قاجاریه» و… نوشته است. او کار را از این گذرانده است و چند وقتی است درصدد تطهیر رضاخان و استبداد پهلوی برآمده است و شاید اگر ادامه پیدا کند درصدد تطهیر رژیم پهلوی و اسرائیل هم بر میآید. بعید نیست. اگر ایشان به همین روال فعلی ادامه بدهد، آن روزها دور از ذهن نخواهد بود.
رهبر معظم انقلاب در زمینه دید جهانی داشتن میفرمایند: «مسأله ما یک مسأله جهانی است به تمام معنا. ما عدالت اجتماعی را برای فرد خودمان و برای جامعه خودمان و برای کل جامعه بشریت مطالبه میکنیم و میخواهیم. ما اگر بحث کرامت انسانی را مطرح میکنیم، کرامت انسانی در تمام ابعاد آن و در همه مراتب و طبقات آن مورد نظر ماست. بزرگترین اهانت به کرامت انسانی، نظام سلطه است. (صص ۳۲ ـ ۳۱)
همچنین اظهار داشتهاند: «به قضایای کشور خودتان هم محدود نشوید، بلندنظر باشید و با نگاه جهانی به مسائل نگاه کنید. مسائلی در جهان میگذرد که به ظاهر بیرون از مرزهای ماست اما با سرنوشت کشور ما در ارتباط است. یک جوان مومن و روش و آگاه نمیتواند از این مسائل غافل باشد. (ص۳۲، تشکل نظم یافته) سخنان امام و رهبری و دیگر مصلحان و اندیشمندان متعهد در این زمینه زیاد است.
استفاده از ابزارها و شیوههای مختلف مطالعاتی
نکته بعدی استفاده از همه ابزارها و پتانسیلها در این خصوص است. الآن برای سیر مطالعاتی در خصوص مسائل جهان اسلام، لازم نیست حتماً محدود به کتاب شویم. خیلی از نکات و تجربیات است که نمیتواند در کتابها و مقالات بیاید. یا تاکنون در کتابها نیامده است. برخی از آن موارد را باید آنها را به صورت حضوری از اساتید و کارشناسان این حوزه پرسید. ارتباط با اساتید و کارشناسان در این امور خیلی ضروری است. هم استفاده از تجربیات آنهاست و هم مشاهدات آنها. چون در کشور ما نوشتن تجربیات و خاطرات هنوز عمومی و فراگیر نشده است، در اذهان باقی میماند. از سویی طی سالهای اخیر، فایلهای صوتی و حتی مستند خوبی در این خصوص تولید یا توزیع شده است. آن نرم افزارها و مستندها را تهیه کنید و ببینید. مثلاً مستندهایی که در خصوص لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان، بوسنی، کشمیر، سومالی، آفریقا و مناطق دیگر دنیاست را ببینید. خوشبختانه موسسه فرهنگی ـ نرم افزاری آرمان مشهد چندین نرم افزار خوب درباره مقاومت اسلامی، حزب اله لبنان، جنبشهای اسلامی معاصر و… تولید کرده است یا توزیع میکند. اینها را حتماً ببینید. از بحثهای حجتالاسلام محمدحسین ملکزاده ـ که از مبلغان فعال در حوزه جهان اسلام است ـ نرمافزار «خیزش» تولید شده است که برای آشنایی مقدماتی با فضای جهان اسلام و جنبشهای اسلامی ـ عربی منطقه مناسب است. قطعاً کسی جستجو کنید موارد مشابه دیگری هم پیدا میشود و به مواردی که اشاره شده، بسنده نکنید.
ضرورت شناخت کلیت جهان اسلام
به نظرم یکی از ابتداییترین و ضروریترین کارها در خصوص مطالعات جهان اسلام، شناخت جغرافیای سیاسی، فرهنگی و دینی جهان اسلام و اقلیتهای اسلامی در دنیاست. متأسفانه خیلی از ما فعالان جهان اسلام، تصورات جامع و صحیحی از کشورها و مناطق مختلف دنیا نداریم. لذا لازمه کار جدی و بنیادی در این حوزه، تهیه بانک اطلاعات ضروری راجع به جهان اسلام و افزودن مطالعات درباره کلیات جهان اسلام است. بانک اطلاعاتی در خصوص کتابهای خوب منتشر شده در این حوزه، بانک اطلاعات فعالان و کارشناسان این حوزه و همچنین آشنایی با اصطلاحات و اسامی قابل توجه در این حوزه از مقدمات ضروری هر تشکل و مجموعهای است. لذا شناخت اجمالی نسبت به اصطلاحات و اسامی پرکاربرد این حوزه و جریانها و افراد تأثیرگذار در جهان اسلام باعث میشود تا حدی در جریان اوضاع فعلی و گذشته آنها قرار بگیریم. به نظرم هر فعال جهان اسلامی باید تاریخ اجمالی از اخوانالمسلمین مصر و جریانهای وابسته و متأثر، جماعت اسلامی پاکستان، حزب التحریر، حزب وحدت افغانستان، حزب الدعوه عراق، مجلس اعلای شیعیان عراق و لبنان، جریان نورسیهای ترکیه، امت محمدیه جنوب شرق آسیا، کتاب سبز قذافی، الحوشیهای یمن، سازمان امامیه، و شخصیتهایی چون کلیم صدیقی، ابوالاعلی مردودی، ابوالحسن ندوی، علامه بلخی، آیتاله آصف محسنی، سید قطب، محمود شلتوت، ملاسعید نورسی، فتحاله گولن، نجمالدین اربکان، شهید محمدباقر صدر، محمد جواد مغنیه، امام موسی صدر، ظفر بنگاش، محمد واعظزاده، امام محمد العاصی، مجتبی موسوی لاری، راشد الغنوشی، عثمان بن فودیو، ابراهیم زاکزاکی، یوسف قرضاوی، احمد دیدات، عالیجا محمد، لوئیس فراخان، مالکوم ایکس، محمدعلی تسخیری، سید هادی خسروشاهی، مالک بن نبی، بحران آچه، اوستیای جنوبی، شکل گیری رژیم صهیونیستی، ماجرای سلمان رشدی، انتخابات الجزایر، جنگ بالکان و… را شنیده باشد و اندکی درباره آنان و حوزه کاریشان مطالعه کرده باشد.
صاحب نظران اصلی حوزه جهان اسلام را بشناسد و حداقل آثار آنها را تورق یا مطالعه کرده باشد و در صورت امکان، از نزدیک با آنها ارتباط برقرار کرده باشد. مثلاً با اساتیدی چون سید هادی خسروشاهی، محمدعلی تسخیری، محمد واعظزاده، آصفی، هادوی تهرانی، دکتر ولایتی، محمدحسن زمانی، شیخ محسن اراکی و… از نزدیک ارتباط داشته باشد یا مباحث آنها را پیگیری کند.
متأسفانه کتاب جامعی که در این خصوص منتشر شده باشد، وجود ندارد و جای خالی چنین کتابی به شدت احساس میشود. غالب کتابها به تعداد محدودی از این جریانات یا منطقه خاصی اشاره میکنند و کتاب جامعی که به معرفی اوضاع مسلمانان و جریانات اسلامی در همه مناطق جهان (از خاورمیانه و شرق آسیا گرفته تا اروپا و آفریقا و آمریکای لاتین) وجود ندارد. امّا اوضاع هم به گونهای نیست که کتابی در این حوزهها نباشد. کتابهایی هم موجود است ولی لازمه نگاه جامع پیدا کردن در این حوزه، مطالعه چندین کتاب است که به صورت اجمال، ما را با جهان اسلام آشنا کند.
در این خصوص «اطلس شیعیان» که به همت استاد رسول جعفریان منتشر شده است کتاب نسبتاً جامعی درباره اوضاع شیعیان در جهان است که علیرغم کاستیها و نقایصی که دارد فعلاً جزو معدود کتابهای خوب این حوزه است که البته آن هم محدود به شیعیان جهان است. در خصوص اوضاع مسلمانان چند کتاب منتشر شده است که جدیدترین آنکه آمار و گزارشهای آن مال سالها یا حتی دهه گذشته است دو کتاب «جغرافیای جهان اسلام» و «سرزمین اسلام، شناخت کشورهای اسلامی» هر دو نوشته آقای غلامرضا گُلی زواره، مدرس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم است. کتاب دیگر «کشورهای اسلامی و اقلیتهای مسلمان» نوشته علی کتانی (ترجمه محمدحسین آریا و انتشارات امیرکبیر) هم کتاب دیگری در این حوزه است. نشر مشعر (وابسته به نمایندگی ولی فقیه در امور جمع و زیارت) هم کتابی با عنوان «درسنامه آشنایی با کشورهای اسلامی» منتشر کرده است که فقط به معرفی ۲۰ کشور اسلامی پرداخته است یا کتاب «جغرافیای سیاسی جهان اسلام» (نوشته دکتر عزتاله عزتی) به ۱۳ کشور پرداخته و مانند کتاب قبلی به بسیاری از کشورهای اسلامی و اقلیتهای مسلمان اشارهای نکرده است. لذا با این اوصاف و شرایط، تهیه و تدوین کتابی با عنوان «فرهنگ جهان اسلام» (شامل کشورها، جریانات و فعالان اسلامگرا) ضروری است. البته فراگیری این اسامی و جریانات نباید باعث شود ما از مسائل اصلی و کلی جهان اسلام غافل شویم. بلکه این شناخت برای اولویت گذاریها و برنامه ریزی ما مهم است.
ضرورت آشنایی با چالشهای کلان جهان اسلام
نکته مهم دیگر، آشنایی با چالشهای کلان جهان اسلام است. هر فعال جهان اسلامی باید چالشهای کلی جهان اسلام را بداند و روی آن مسائل و مشکلات فکر کرده باشد و یک سری راهکارهای اجمالی در آن خصوص داشته باشد. برای این امر باید مطالعات و تأملاتی جدی در این زمینه داشته باشیم تا با توجه به چالشهای اصلی و فرعی جهان اسلام و مسلمانان مناطق مختلف، برنامه ریزی بکنیم تا فعالیتها و رویکردهای ما در راستای رفع نیاز جوامع مسلمان برطرف کردن چالشها و کم کردن مشکلات آنها باشد. در این زمینه مقالات متعددی منتشر شده است. در برخی کتابهای این حوزه هم به مسائل و چالشهای کلی جهان اسلام هم اشاره شده است. مهم در اینجا تعریف اولویت هاست. مثلاً نظام سلطه (به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم)، تفرقه (سیاسی و مذهبی)، ضعف بنیه اداری (صنعتی، مالی و تکنولوژیک)، بیسوادی، فقر و سکولاریسم و….
نکته بعدی شناخت برنامههای دشمنان جهان اسلام است و اینکه عمدتاً دشمنان جهان اسلام از چه طریقی اعمال نفوذ و قدرت و تأثیرگذاری میکنند. در این خصوص باید کتابها و مقالات این حوزه مطالعه شود مثلاً کتاب رویارویی غرب معاصر با جهان اسلام (دکتر ابراهیم متقی/ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، استراتژی آمریکا در قبال جهان اسلام (مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام)، عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام (علی جدید بناب/ انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و نگرش تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام (دکتر جهانبخش ثواقب/ انتشارات بوستان کتاب) دهها کتاب دیگر در این حوزه.
اینکه بدانیم دشمنان جهان اسلام از چه طریقی وارد جهان اسلام میشوند و به مسلمانان و دولتهای اسلام ضربه میزنند کمک میکند تا راههای نفوذ آنها را بدانیم و جلوی فعالیتهای آنها را بگیریم. الآن باید استراتژیهای کلی جهان غرب در برخورد با جهان اسلام را بدانیم.
دکتر ابراهیم متقی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، این استراتژیها را در ۱۵ محور دسته بندی کرده است: ۱. متهمسازی بازیگران جهان اسلام به تروریسم و خشونت (تبلیغات رسانهای شدید علیه اسلام مسلمانان و کشورهای اسلامی به بهانههای مختلف چون خشونت، ترور، نقض حقوق زن، نقض حقوق بشر و…)؛ ۲. کنترلگرایی جهان غرب بر حوزههای ژئوپلتیکی جهان اسلام؛ ۳. حداکثرسازی حمایت جهان غرب از اسرائیل و یهودیان؛ ۴. هژمونیگرایی منطقهای و بینالمللی جهان غرب؛ ۵. بیگانهستیزی جهان غرب علیه نیروهای پیرامونی؛ ۶. هژمونیگرایی غرب و تعارض امپریالیستی با جهان اسلام؛ ۷. لیبرالسازی رهاییبخش جهان پیرامون؛ ۸. فعالسازی استراتژی اصلاح از درون؛ ۹. باز تولید ائتلافهای درون تمدنی جهان غرب؛ ۱۰. عملیات روانی علیه کشورهای جهان اسلام (فعال سازی هالیوود و والت دیسنی، تولید بازیهای کامپیوتری و توسعه ادبیات نبرد سرنوشتساز: آرماگدون)؛ ۱۱. دیپلماسی عمومی جهان غرب علیه اسلام؛ ۱۲. تعارضگرایی جهان غرب با اسلام گرایی؛ ۱۳. تخریب سازنده علیه واحدهای جهان اسلام؛ ۱۴. به کارگیری الگوی انقلابهای رنگین در خاورمیانه؛ ۱۵. عملیات پیش دستی کننده جهان غرب علیه کشورهای اسلامی.
ضرورت مطالعه تاریخ روابط کشورهای اسلامی و استعمار
یکی از حوزههایی که ما باید مطالعاتی درباره آن داشته باشیم. تاریخ کشورهای اسلامی و شرایط و اوضاعی که بر آنها گذشته است. خصوصاً نقش استعمار و غرب بر این کشورها باید مورد مطالعه قرار بگیرد. اگر گذشته این کشورها و نوع تعاملات غرب با این کشورها را ندانیم نمیتوانیم اوضاع فعلی آنها و مناسباتش با غرب را خوب تحلیل بکنیم. این مطالعات ثمرات بسیاری هم دارد که ما را به اتخاذ وحدت رویه در مقابل غرب و استعمار میکشاند. چون اکثر کشورهای اسلامی تحت اشغال و استعمار غرب بودند و…
یک کتاب خوب در این زمینه، کتاب «نگرش تاریخی بر رویارویی غرب» آقای جهانبخش ثواقب است. این کتاب با رویکرد و نگرشی تاریخی، سیر رویارویی مسیحیت و غرب با اسلام را مورد بررسی قرار میدهد و گوشههایی از نقشهها و اقدامات سیاسی ـ نظامی و فرهنگی غربیان و آبای کلیساء در مقابله با گسترش اسلام و قدرت مسلمانان ذکر میکند. در این کتاب منظور از غرب، غرب جغرافیایی نیست بلکه غرب به معنای اعتقادی و سیاسی است. این کتاب، در دو بخش به صورت مفصل به رویارویی غرب با اسلام پرداخته است. بخش اول به قرون وسطی و جدال مسیحیت با اسلام و در بخش دوم، پس از رنسانس، استعمار غرب و اسلام است.
غرب در دوران معاصر از طرق مختلف چون هیأتهای تبلیغگری در خدمت استعمار، طرح تبلیغ، مناظره و مجادله، ترجمههای مغرضانه از قرآن و متون اسلامی، فعالیتهای مسیونری در عصر صفوی، قاجاری و پهلوی و دوران معاصر، تحریف تاریخ، اسلام ستیزی در پوشش شرقشناسی و مراکز اسلامشناسی، حمایت از آثار و محصولات فرهنگی و رسانهای اسلام ستیز، ایجاد تفرقه و شکاف در جوامع اسلام به ویژه، ترویج ناسیونالیسم (قومیتگرایی) و تجزیه جهان اسلام فعال است. خوشبختانه کتابهای خوبی در این زمینه نوشته شده است.
ضرورت حضور میدانی
نکته دیگر حضور میدانی در جهان اسلام است. متأسفانه غالب تحلیلهای ما از فضای جهان اسلام و حتی غرب، برگرفته از مطالعات کتب، اخبار و گزارشهایی است که منتشر شده است. اغلب ما به علت عدم آشنایی با زبانهای مناطق مختلف جهان اسلام مانند عربی، اردو، انگلیسی، مالایی، هوسایی، سواحیلی، اسپانیولی، فرانسوی و… نمیتوانیم اخبار دست اول را از منابع و سایتها و رسانههای آن گروهها و مراکز اسلامی اخذ کنیم. متأسفانه ما هم به این گزارشها بسنده میکنیم و شرط اصلی را که حضور در منطقه و ارتباط مستمر با آنجاست را فراموش کردهایم. ما فعالان جهان اسلامی باید آن چنان باشیم که بتوانیم مناطق و کشورهای اسلامی حوزه پژوهش یا فعالیت خود را از نزدیک ببینیم تا بتوانیم اتفاقات و حوادث را جامعتر و صحیحتر تحلیل کنیم و احیاناً برنامههایی که داریم دقیقتر و متناسب با نیازهای مخاطبان باشد.
ضرورت شناسایی مراکز فعال
نکته بعدی شناسایی مراکز و موسسات فعال دولتی، آموزشی، فرهنگی و… در حوزه جهان اسلام است. به عنوان مثالهایی مایی که در ایران فعالیت میکنیم حداقل شناخت اجمالی از مراکزی چون جامعه المصطفی (ص) العالمیه، سازمان فرهنگ و ارتباطات، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، مجمع جهانی تقریب مذاهب، موسسه شیعهشناسی، موسسه اندیشه سازان نور، موسسه ابرار معاصر تهران، موسسه اندیشه شرق، مرکز مطالعات آفریقا دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، مرکز نشر معارف اسلام در جهان (آیتاله موسوی لاری)، سایتهای خبری و تحلیلی قدسنا، تقریب نیوز، حوزه نیوز، رسانیوز، اسلام تایمز، بخش بین الملل فارس و ایرنا و مهر و… را بشناسیم. برخی مطالب سایتهایی چون ایربا (ایران و بالکان)، آفرا (ایران و آفریقا)، و… هم قابل استفاده است. در این زمینه کتب و مقالات خوبی در خصوص معرفی این مراکز و موسسات آمده است که جدیدترین آنها کتاب «ایران، انقلاب اسلامی و ژئوپلتیک شیعه» نوشته سید عباس احمدی (از انتشارات موسسه اندیشهسازان نور) است که در فصل چهارم اجمال به به فعالیتهای ایران در خارج از کشور میپردازد. در مجلات و مقالات هم به این مراکز اشاره شده است و غالب این مراکز پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی دارند و ما میتوانیم اخبار آن مراکز را پیگیری کنیم.
ضرورت مطالعات و اطلاعات تاریخی
اطلاعات تاریخی و مطالعات تاریخی خودمان خود را در این خصوص مسائل جهان اسلام فراوان کنید. هر چقدر از تاریخ جهان اسلام و کشورهای اسلامی بدانیم کم است. این مطالعات و اطلاعات، در فعالیتها به کمک میکند. کسی در ضرورت مطالعات تاریخی تردید نکند.
خلاصه این مقدمات مطالعه در خصوص مسائل جهان اسلام است و چنانچه مباحث مقدماتی خوب بیان شود به ما در تحلیل مباحث جهان اسلام بسیار کمک میکند. این مباحث برای دانشجویان و طلابی است که جدیداً وارد فضای مطالعاتی در این حوزه شدند یا کسانی که میخواهند تحقیقات جامعی را درباره جهان اسلام آغاز کنند.
حتماً کتاب «اطلس جامع گیتاشناسی» را برای خودتان تهیه کنید که از سوی موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی منتشر شده است. این کتاب نقشه کامل کشورها و مناطق جهان و همچنین اطلاعات اجمالی همه کشورهای جهان را آورده است که مطالعه آن خالی از لطف نیست.
مطالعات ما مقدمه رسالت جهانی
شاید یکی از سیرهای مطالعاتی که در حوزه جهان اسلام به کار بیاید این گونه باشد که ابتدا شناخت اجمالی اوضاع فعلی و تاریخ کشورهای اسلامی و اقلیتهای اسلامی در جهان. سپس آشنایی با جنبشها و جریانات و فعالان اسلام گرا. نوع مقالات کشورها و جریانات اسلامی و فعالان اسلام گرا با مدرنتیه و نظام سلطه (آمریکا و رژیم صهیونیستی) و … هم قابل است. پس از این مرحله شناخت شخصیتهای تأثیرگذار جهان اسلام مطرح شود. البته این شناختها و مطالعات صرفاً برای این نیست که یک دائره المعارف جهان اسلام شویم، بلکه قرار است آن را در فعالیتهای خودمان به کار بگیریم و به این مسأله توجه داشته باشیم که رسالت انقلاب ما، جهانی است و چشم امید جهانیان و مستضعفان عالم به ماست. و هر چه در این خصوص مطالعات دقیق داشته باشیم بهتر میتوانیم برنامههای غرب را خنثی کنیم و جامعه جهانی را به صلح و حقیقت رهنمون سازیم.
Sorry. No data so far.