مهدی خانعلیزاده- جوانانی که دیماه ۱۳۸۷در سرمای سوزناک تهران در برابر دفتر حفاظت منافع مصر تجمع کرده بودند تا به همراهی دردناک دولت این کشور اسلامی با رژیم صهیونیستی برای قتل عام ساکنین نوار غزه، اعتراض کنند، شاید هرگز تصور نمیکردند کمتر از ۴ سال بعد، رئیسجمهور برگزیده مردم مصر وارد تهران شود و دست دوستی به سمت دولت ایران دراز کند.
اما این رویای شیرین اکنون به واقعیت تبدیل شده و محمد مرسی، رئیسجمهور منتخب مصر برای شرکت در اجلاس اعضای جنبش عدم تعهد، با استقابل مقامات ایرانی وارد تهران خواهد شد؛ موضوعی که ماهها تلاش گسترده و فشرده غرب برای منصرف کردن مرسی از سفر به تهران را نیز به همراه داشت اما رئیس جمهور قانونی سرزمین نیل در برابر همه آنها ایستادگی کرد و با دوست نامیدن جمهوری اسلامی ایران، از حضور قطعی خود در پایتخت ایران خبر داد.
محمد مرسی ۶۱ ساله را باید مهمترین مهمان اجلاس عدم تعهد در تهران دانست که قرار است سکان هدایت این مجمع تاثیرگذار جهانی را به مدت ۳ سال به ایران تحویل دهد. بررسی تاریخی روابط جمهوری اسلامی ایران با مصر پیش از انقلاب اسلامی سال گذشته نشان میدهد که مصر همیشه یکی از جدیترین دشمنان ایران بوده و با وجود همراهی فرهنگی و اجتماعی مردم این کشور با دولت و مردم ایران، رژیمهای دیکتاتوری «سادات» و «مبارک» همیشه برخلاف خواست ملت خود، رویکرد تخاصم با ایران را در دستور کار داشتند.
طرح پیمان «کمپ دیوید» میان مصر و اسرائیل و همراهی همه جانبه حکومتهای مصر با جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی، همیشه از مصر به عنوان یکی از کشورهای بزرگ و تاثیرگذار اسلامی، یک تابلوی خونین به نمایش گذاشته بود که نهایتا در ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ و با انقلاب اسلامی مردم این کشور، این تابلوی دردناک به پایین کشیده شد و اکنون، رئیس جمهور برگزیده مصریها که پس از یک جنجال و درگیری بزرگ با ژنرالهای بازمانده از رژیم مبارک توانست سکان قدرت را در این کشور به دست بگیرد، با آغوش باز ایران روبرو شده است.
مرسی هم نشان داده که به خوبی از جایگاه و نقش پررنگ و تاثیرگذار ایران بر مناسبات جهانی به ویژه در میان کشورهای اسلامی آگاه است و تاکنون با وجود فشارهای بسیار شدید از سوی غرب و سلفي هاي تندرو، هیچ سخنی علیه جمهوري اسلامي ایران به زبان نیاورده است و همیشه بر ایجاد روابط خوب و در سطح بالا با ایران تاکید کرده است. به همین دلیل است که حضور مرسی در اجلاس تهران به منزله آغاز دوباره ارتباط میان دو کشور است؛ موضوعی که شاید بتوان آن را بزرگترین داغ بر قلب مقامات اسرائیل دانست که تا سال گذشته، مصر را مهمترین متحد خود در منطقه میدانستند و اکنون باید شاهد خنده و دیده بوسی رئیسجمهور مصر با مقامات عالي رتبه جمهوري اسلامي ايران باشند.
اولین رئیسجمهور مصر پس از سقوط دیکتاتوری حسنی مبارک نشان داد که میتواند رهبر کشوری موثر با دیدگاههای خاص خود و نزدیک به جمهوی اسلامی باشد و این مساله یکی از نقاط تاثیرگذار در پیچ تاریخی مورد اشاره رهبر معظم انقلاب است. حضرت آیتالله خامنهای همیشه بر نقض مهم و موثر مصر در اتحاد و همگرایی مسلمانان و جبهه اسلامی در برابر غرب تاکید داشتند و انقلاب اسلامی در این کشور را ادامه انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 نامیدند.
ایشان در این زمینه و در سخنرانی سال گذشته خود در جمع سفرا و مسئولان دفاتر خارجی ایران فرمودند: «من در آن جلسهى بیدارى اسلامى گفتم که اوائل انقلاب جزو چیزهائى که ما تصور میکردیم، این بود که بازتاب حرکت انقلابى ما در کشورهاى گوناگون اسلامى و در درجهى اول در مصر تحقق پیدا کند. از مصر هیچ صدائى بلند نمیشد – حالا من آنجا یک شعر عربى خواندم؛ عربهائى که در جلسه بودند، فهمیدند که من چه دارم میگویم – اما امروز این مصر، مصرِ حسنى مبارک، مصرِ انورالسادات، مصر پناهدهندهى به محمدرضا شاهِ مطرودِ از همه جا حتّى از آمریکا، در اختیار مردمى است که شعار اللهاکبر میدهند، نماز جماعت میخوانند، شعار اسلامى میدهند، حکومت اسلامى را مطرح میکنند. پیشرفت یعنى این، استحکام یعنى این، قدرت یعنى این. هیچ کار نداریم به اینکه بگوئیم آنها از کى یاد گرفتند؛ خوب است این حساسیتها را اصلاً ایجاد نکنیم. چه لزومى دارد بگوئیم آنها از کى الهام گرفتند؟ نه، بحث الهام گرفتن نیست؛ بحث این است که حرفى که ما سى سال است داریم میزنیم، امروز در شمال آفریقا، در خاورمیانه، در خلیج فارس، این حرف سبز شده. امروز ایران اسلامى این است. همهى این تلاشى هم که شما مشاهده میکنید علیه جمهورى اسلامى میشود – تحریمهاى همهجانبه، کارهاى گوناگون، فشارهاى سیاسى، تبلیغات مختلف – به خاطر این موفقیتى است که جمهورى اسلامى به دست آورده است.»
مصر که تا پیش از این به عنوان یکی از بزرگترین حامیان رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه شناخته میشد، اکنون میتواند خودش را به عنوان یک کشور اسلامی که همراه با جمهوری اسلامی ایران به دنبال تشکیل فضای ثبات در منطقه غرب آسیا است، معرفی و فعالیت کند. به همین دلیل است که روزنامه «یدیعوت آحارونوت» چاپ سرزمینهای اشغالی از حضور مرسی در نشست تهران انتقاد کرده و نوشته است: «این اقدام در واقع یک زنگ خطر است که باید از آن پرهیز کرد. بویژه اینکه اخوان المسلمون مصر تمایل دارد سطح روابط مصر با تهران را بهبود ببخشد. اما مهمتر از همه این است که این بهبود روابط میتواند در نهایت به ضرر اسرائیل تمام شود.»
سایت تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز نوشت که سفر مرسی به ایران، موجب مطرح شدن چند سوال مهم شده است و آن این است که «موضع قاهره در قبال طرح اسرائیل برای حمله به ایران چیست؟ آیا قاهره در قبال این مسئله سکوت خواهد کرد یا اینکه این امر پیامدی منفی برای آینده روابط اسرائیل – مصر دارد؟ سفر رئیس جمهور مصر به ایران در واقع چالشی برای تمامی کسانی است که او را به عدم سفر به تهران توصیه میکنند و این سفر یک پیام مهم دارد و آن این است که مصر در دوره مرسی در سطح بینالمللی، تغییر خواهد کرد.»
از سوی دیگر، پیشینه ارتباط فرهنگی و اجتماعی مردم دو کشور که مبتنی بر دین مبین اسلام پایه ریزی شده، قطعا با روی کار آمدن دولت اسلامگرای مرسی، شکوفا خواهد شد و زمینه برای ارتباط فرهنگی دو ملت فراهم خواهد شد. دیکتاتور سابق مصر که از انتقال فرهنگی میان دو ملت هراس داشت، تا مرز قطع کامل ارتباط میان مردم ایران و مصر پیش رفت اما در این زمینه ناکام ماند و اکنون با سفر تاریخی محمد مرسی به تهران، قطعا توافقنامههای دوجانبه برای گسترش روابط فرهنگی و اجتماعی دو دولت و ملت به امضای طرفین خواهد رسید.
جمهوری اسلامی ایران که با فعالیتهای اقتصادی خود در کشورهایی مانند بلاروس، ونزوئلا، شیلی، اکوادور، ارمنستان، آفریقای جنوبی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان، توانسته ارتباط فرهنگی ملتهای کشورهای مختلف با مردم ایران را افزایش دهد، قطعا در رابطه با کشور بزرگ و تاثیرگذار مصر نیز میتواند از این ظرفیت عظیم استفاده کند و یک گام موثر و بلند در راستای تشکیل امت واحده اسلامی در برابر جبهه استکبار غرب بردارد.
البته سفر مرسی به تهران، اولین سیلی به صورت اسرائیل است؛ داستانی که قطعا ادامهدار خواهد بود و به همین مقدار باقی نمیماند.
Sorry. No data so far.