شبكه جاهطلب يك سازمان تروريستي
آوی جوريش؛مترجم: ع. ف. آشتيانی
اشاره:
آنچه ميخوانيد بخشي از مقالة بلند «آوي جوريش»، صهيونيست و عضو مؤسسة «سياستهاي خاور نزديك»؛ در آمريكاست. ورود دولت فرانسه ـ مظهر آزادي بيان در جهان غرب ـ به ماجرا و دستور به توقف پخش برنامههاي المنار در اروپا بهانهاي شد تا دوباره به «المنار» و اينبار از نگاه دشمنانش بپردازيم. در شمارة 2 سوره نيز مصاحبهاي داشتيم با محمد شمص نمايندة آن شبكه در ايران. «المنار» يكي از نمونههايي است كه امكان مقابله و حتي تهاجم فرهنگي ـ رسانهاي به غرب را پيش چشم ميگذارد.
بسياري از حركتها و سازمانهاي سياسي در جهان عرب انديشههاي خويش را از طريق انتشار كتب و مقالات تبليغ ميكنند و برخي از آنها حتي ايستگاههاي راديويي مخفي دارند. گروههاي تروريستي مانند القاعده در دستكاري تصاوير تلويزيوني از طريق انتشار نوارهاي ويديويي يد طولايي دارند، اما حزبالله لبنان در ادارة شبكة تلويزيوني تمامعيار خود، با ارائة فهرست بلندبالايي از اخبار، تفسير و برنامههاي سرگرمكننده، منحصربهفرد و بينظير است.
المنار نخستين برنامه خود را در سوم ژوئن 1991 روي آنتن فرستاد. از آن زمان تاكنون، حزبالله از جايگاه ممتازش در لبنان بهخوبي بهره گرفته ـ جايگاهي كه با پيروزي نيروهاي حزبالله بر اشغالگران اسرائيلي و بيرون راندن آنها از جنوب لبنان تقويت شد به نحوي كه يك رسانة قوي با بُرد جهاني را به وجود آورد. اين شبكه بهتدريج توانست از يك ايستگاه راديويي مخفي و كمامكانات به يك ايستگاه ماهوارهاي جامع و فراگير صعود كند.
اهميت جايگاه المنار در خارج از مرزهاي لبنان نيز قابل درك است. اين شبكة ماهوارهاي كه نام خود را «شبكه مقاومت» نهاده است جزء لاينفك طرح حزبالله براي دسترسي به كل جهان عرب و اسلام شده است و ابزار قدرتمندي است در جنگ رواني حزبالله عليه دشمن صهيونيستي و جلب توجه جهان عرب به منازعة فلسطيني ـ اسرائيلي. از زمان تهاجم آمريكا به عراق، شبكة المنار از شيوههاي معمول خود براي تقبيح و محكوميت اشغال اين كشور توسط آمريكا استفاده كرده است.
گزارشگران المنار
حدود سيصد كارمند از اتباع لبنان، مصر، اردن، فلسطين، مراكش و آمريكا در استخدام شبكة حزبالله هستند. هرچند عضويت در حزبالله لبنان، از شرايط استخدام كارمندان نيست اما به هرحال امتيازي محسوب ميشود. ميگويند اكثر گزارشگران مرد اين شبكه قبلاً چريك بودهاند.
مسئولان المنار دورههاي آموزشي تخصصي را در دانشگاهها و مؤسسات خاص گذراندهاند و گاهي اوقات آموزشهاي اينترنتي را نيز فرا ميگيرند. مطبوعات لبنان ميگويند مسئولان المنار در سمينارها و سخنرانيهايي كه راجع به عملكرد و ساز و كار وزارت خارجة اسرائيل و ساير آژانسهاي اسرائيلي است؛ شركت ميكنند تا روشهاي تبليغاتي خود را مؤثرتر پياده كنند. ژورناليستها و تكنسينهاي اين شبكه با گذراندن دورهها و جلسات آموزشي در سازمانهايي نظير رويترز و بنياد تامسون، اطلاعات و تخصص خود را روزآمد كرده و ارتقاء ميبخشند.
مهمترين عاملي كه به محبوبيت المنار كمك رساند، پوشش خبري مبارزة جنگجويان حزبالله با نيروهاي اسرائيلي در جنوب لبنان بود. اين شبكه فيلمهاي خبري حيرتانگيزي از درگيريهاي واقعي نيروهاي حزبالله با اسرائيليها پخش ميكرد. تصويربرداران شبكة المنار با پوشيدن جليقههاي ضد گلوله و دويدن دوشادوش حزبالله، غالباً حتي پيش از آغاز عمليات به صحنه ميرفتند كه اين حاكي از هماهنگي كامل آنها با واحدهاي عملياتي حزبالله ميباشد. ميگويند فيلمهاي خبري زنده از طريق يك ديش موج كوتاه از جنوب لبنان به بيروت ارسال ميشد.
بينندگان المنار
هرچند آمار رسمي دربارة تعداد بينندگان اين شبكه در خاورميانه موجود نيست، اما نميتوان اين نكته را رد كرد كه بينندگانش از زمان راهاندازي شبكه، رشد قابل ملاحظهاي يافته است. امواج نخستين برنامهها با تجهيزات ابتدايي به قيمت چند ميليون دلار، به زحمت روستاهاي جنوب بيروت را پوشش ميداد. ابتدا فقط پنج ساعت در روز برنامه پخش ميكرد. در سال 1993 ساعات برنامههايش به هفت ساعت افزايش يافت و بُرد امواج نيز به بخش جنوبي درة بُقاع گسترده شد.
حزبالله در پيشاپيش انتخابات مجلس لبنان در سال 1996 آنتنهاي بيشتري در شمال لبنان و سراسر رشته كوههاي اين كشور نصب كرد تا اينكه در زمان انتخابات، امواجش در سراسر لبنان، غرب سوريه و شمال اسرائيل قابل دريافت بود. ساعات پخش به 12 ساعت در روز در سال 1998 و 18 ساعت در روز در سال 2000 افزايش يافت. المنار در سال 2001 برنامههاي بيست و چهار ساعته، در هفت روز هفته پخش ميكرد. مسئولان تلويزيون لبنان اذعان ميكنند كه در حال حاضر، المنار مقام سوم را در ميان شبكههاي لبنان دارد ولي اين جايگاه در زمان اوجگيري منازعات در جنوب لبنان يا سرزمينهاي فلسطيني به نخست ارتقا مييابد.
مديران شركت ماهوارهاي Arabsat، ابتدا از اختصاص قسمتي از ظرفيت ماهوارهاي خود به المنار نگران بودند؛ از بيم اينكه ممكن است به نفع شيعيان تبليغ كند. اما المنار خيال آنها را از اين بابت راحت كرد. درواقع المنار مخاطبان انبوهتري را منظور نظر خود دارد: يعني اكثريت سُني جهان عرب به همين دليل است كه از دو طريق برنامههاي خاصي را پخش ميكند. از طريق امواج زميني، برنامههايِ مروّج منافع و مصالح شيعيان را براي بينندگان لبناني پخش ميكند و از طريق شبكة ماهوارهاي خود، برنامههايي كه محتواي وحدتگرايانهتري دارند را ارسال ميكند.
قرار بود افتتاح شبكة ماهوارهاي در ماه جولاي سال 2000 باشد، اما حزبالله تصميم گرفت تاريخ افتتاح را به 24 ماه مي 2000 تغيير دهد تا با تخلية جنوب لبنان از نيروهاي اشغالگر اسرائيل همزمان باشد. بينندگان المنار و تحليلگران خاورميانه از اين تغيير زمان ضرر نكردند: ايستگاه ماهوارهاي المنار، تجسّم آزادي از چنگال اشغالگران اسرائيلي شد.
مسئولان المنار اكنون بر اين باورند كه شبكة آنها در ميان پربينندهترين شبكههاي جهان عرب، مقام پنجم را دارد و دست كم ده ميليون نفر در دنيا به تماشاي آن مينشينند. البته اين رقم را نميتوان تأييد كرد اما زمزمههايي از گوشه و كنار شنيده ميشود كه المنار درواقع يكي از مشهورترين شبكههاي جهان عرب است. داوران هشتمين جشنوارة راديو و تلويزيون قاهره در جولاي سال 2001، دو جايزة طلا و دو جايزة نقره به آن اِعطا كردند.
دومين مخاطب شبكة المنار فلسطينيها و اسرائيليهاست. المنار براي دستيابي به مخاطبان اسرائيلي از گويندگان به زبان عبري استفاده ميكند. ابتدا براي عموم مردم اسرائيل؛ فيلمهاي تبليغاتي با مضمون هشدار به صهيونيستها و اعلام خطر عواقب ماندن در لبنان پخش ميكرد. المنار براي تهيه و نمايش برنامه به زبان عبري از فلسطينيانِ آشنا به اين زبان كه در سرزمينهاي اشغالي بزرگ شدهاند و سپس به دلايل مختلف از آنجا بيرون آمدهاند؛ استفاده ميكند. از ساير منابع رسانهاي، گزارش ميشود كه گويندگان عبري زبان المنار مأموران كهنه كار حزبالله هستند كه در زندانهاي اسرائيل يا جنوب لبنان در زمان اشغال اين قسمت توسط اسرائيليها، به سر ميبردند و زبان عبري را فرا گرفتند.
المنار اميدوار بود با نمايش زندة عمليات حزبالله عليه اسرائيليها، مرگ سربازان صهيونيست را به ساكنان شهركها نشان دهد و از اين طريق روحية آنها را تضعيف كند. رهبران حزبالله ميگويند برنامههاي المنار بهويژه تصاوير ويديويي به زبان عبري، نقش حساس و مهمي در عقبنشيني اسرائيل از لبنان ايفا كرد.
پيام
برنامهسازي المنار از سال 1991 تا سال 2000 به رويدادهاي داخل لبنان و بهويژه به مقاومت اسلامي در برابر اشغال جنوب متمركز بود. اين شبكه اقدام به پخش خطابهها و سخنرانيهاي شورانگيز توسط شخصيتهاي مذهبي و روحانيون منسوب به حزبالله ميكرد.
پس از عقبنشيني اسرائيل از جنوب لبنان در ماه مي 2000، المنار وارد يك فضاي خودستايانه شد. موفقيت عمليات نظامي حزبالله را ميستود و ضعف ارتش اسرائيل را درشتنمايي ميكرد.
بيست و نهم سپتامبر سال 2000 و آغاز انتفاضة دوم، شور و هيجان دوبارهاي به المنار بخشيد. المنار آرمان جديدي يافته بود و به بركت امواج ماهوارهاي توانست پيامش را به مخاطبان بيشتري برساند. المنار نهتنها به آرمان فلسطين، بلكه به مقاومت فلسطينيان در برابر اسرائيل از طريق ابزارهاي خشونتآميز متعهد است.
المنار علاوه بر پوشش خبري، غالباً با رهبران آن دسته از گروههاي فلسطيني كه مخالف سازش و مذاكره هستند مصاحبه ميكند مانند حماس و جهاد اسلامي فلسطين.
المنار هرگز عملاً به بينندگانش نحوة ساخت مواد منفجره را نياموخته است اما مسئولانش ميگويند يكي از اهدافش تشويق چيزي است كه غربيان به آن «عمليات انتحاري (شهادتطلبانه)» ميگويند. درواقع هر اقدام يا عملي كه مقاومت را ترغيب كند در برنامهسازي المنار ميگنجد.
گروههاي فلسطينيِ مخالف سازش و مذاكره با اسرائيل از طريق المنار، حرفهاي خود را ميزنند. اين شبكه در حُكم يك اتاق جنگ براي فلسطينيان درآمده است. گزارشهاي مربوط به فعل و انفعالات سرزمينهاي اشغالي، «پخش خبر» بر عهده گرفتن مسئوليت حملات به اسرائيليها و بحث دربارة استراتژيهاي تروريستي (!) در اين اتاق جنگ به سمع و نظر بينندگان ميرسد. تعدادي از گزارشگران المنار با گروههاي فلسطيني ارتباط دارند. مثلاً، «عِماد ايد»، خبرنگار دائمي اين شبكه در غزه، روابط نزديكي با جهاد اسلامي فلسطين دارد و براي روزنامة اين تشكيلات قلم ميزند.
حمايت المنار از آرمان فلسطين در تار و پود برنامهسازي آن تنيده شده است. در دسامبر 2000 كه اسرائيل ساختمانهاي تلويزيون فلسطين را تخريب كرد، المنار به مدت دو روز، آرم تلويزيون فلسطين را به جاي آرم خود پخش ميكرد. مسئولان المنار ميگفتند اين اقدام را در چارچوب همبستگي با رسانههاي عرب انجام دادهاند.
اما آشكارترين تبليغات اين شبكه بين برنامههايش، موسيقيهاي تصويري است كه درواقع حكم ميانپرده را دارند و تا سي درصد برنامههاي ماهوارهاي اين شبكه را در اختيار دارند. هدف از اين تصاوير، كمك به مردم در اتخاذ شيوههاي شهادتطلبانه است كه نخستين گام در فرآيند يك عمليات آزاديبخش محسوب ميشود.
اين ميانپردهها از تصاوير قدرتمند و شورآفرين، همراه به موسيقي غرورانگيز و الهامبخش تشكيل ميشود. يكي از گونههايي كه المنار استفاده ميكند، تركيب فيلم خبري حملات حزبالله به استحكامات ارتش اسرائيل و درگيري فلسطينيها با سربازان اسرائيل است. پيام فيلم ميگويد: «حزبالله توانست اسرائيل را با توسّل به زور از لبنان بيرون كند، فلسطينيان نيز بايد همين راه را برگزينند و مبارزاتشان را لبنانيزه و اسلاميزه كنند.» تأثير اين برنامهها را نبايد دست كم گرفت و سبك شمرد. مثلاً، چنانچه در آوريل سال 2002 گزارش شد يك زن شهادتطلب فلسطيني پيش از اقدام به عمليات خود عليه اسرائيليها، دائماً برنامههاي المنار را تماشا ميكرد.
برنت سادلر، رئيس سابق دفتر CNN در بيروت دربارة تأثير اخبار و نماهنگهاي المنار چنين گفته است: «گزارش تصويري پر سر و صداي وقايع كرانة باختري و نوار غزه كه به دقت گزينش شده، به زيبايي و هنرمندانه آرايش يافته و از طريق ماهواره به مخاطبان انبوه در سطح منطقه منتقل ميشود. پيامهايي كه جهان عرب را به حمايت مردمي از آرمان فلسطين تحريك و ترغيب ميكند.»
يازدهم سپتامبر در عراق
المنار با پوشش رويدادهاي يازدهم سپتامبر نقش تازهاي پيدا كرد. اين شبكه به هر صورتي كه بتواند مقاومت در برابر جنگ آمريكا با تروريسم را تشويق ميكند. در جهان عرب بسياري پذيرفتهاند كه حملات يازدهم سپتامبر كار يهوديان، اسرائيل و موساد بوده است و يهوديان شاغل در مركز تجارت جهاني از قبل نسبت به حملات باخبر شده بودند تا آنجا را ترك كنند. اين المنار بود كه دخالت اسرائيل و يهوديان در حملات را در گزارشي به تاريخ 17 سپتامبر 2001 مطرح كرد.
با آغاز جنگ و منازعات در عراق، المنار موضوع تازهاي پيدا كرد: «مقاومت در برابر آمريكا»، اين شبكه يك بار ديگر دستورالعملهاي حزبالله را اجرا ميكرد. يك هفته پيش از اين جنگ، سيد حسن نصرالله گفته بود: «مردم اين منطقه از شما با اسلحه، خون، شهادت و عمليات شهادتطلبانه پذيرايي ميكنند. امروز كه صدها هزار نيروي آمريكايي به منطقه هجوم آوردهاند شعار ما مثل هميشه اين است: مرگ بر آمريكا.»
از آن زمان تاكنون ميزگرد و موسيقيهاي تصويري پيام نفرت از رهبران آمريكا و عمليات نظامي را منتشر ساختهاند. در يكي از نماهنگها اجساد كودكان و بزرگسالان غير نظامي عراقي را ميبينيم كه در كنار پرواز بمبافكنها و انفجار موشكهاي كروز آمريكايي در بغداد مونتاژ شدهاند. سپس سخنراني دونالد رامسفلد پخش ميشود كه اعلام ميكند: «سلاحهاي مورد استفادة ما دقتي دارند كه هيچكس تصورش را هم نميكند.» در انتهاي اين نماهنگ موهاي ژوليدة يك كودك مجروح را ميبينيم و شعاري كه ميگويد: «واقعاً دقيق است.»
در نماهنگ ديگري مردم عراق به مقاومت تشويق ميشوند در پيام آمده است: با استمرار تهاجم، مقاومت شجاعانة مردم عراق ادامه مييابد. مردم عراق ميدانند كه اگر تسليم شوند نهتنها عراق بلكه فلسطين را تسليم كردهاند.
در نماهنگ ديگري با اين اشعار مردم را به مقاومت تشويق ميكند:
ثابتقدم به شما ميتازيم
همه جا فرياد ميكشيم:
«آمريكا مادر تروريسم است»
بايد مادر تروريسم ساقط شود،
آمريكا لشكر شيطان است،
ارتش مهاجم اشغالگر.
چيزي نمانده به جز اسلحه
چيزي نمانده الا شهدا
و در انتها يك شهادتطلب را ميبينيم كه ماشة مواد منفجرة كمربندش را ميكشد.
المنار به شبكة تلويزيوني يك جنبش سياسي و يك سازمان تروريستي جهاني تبديل شده است. شبكة مقاومت به تازگي خود را با نام «شبكة اعراب و مسلمانان» معرفي ميكند كه نشانة جاهطلبيهاي روزافزونش است. المنار ميخواهد اين احساس را القا كند كه مسلمانان و اعراب، به چيزي فراتر از خودشان تعلق دارند. چيزي كه موجب همبستگي انسانها، مسلمانان و اعراب ميشود.
المنار تنها در صدد تحقق اين هدف در جهان عرب و اسلام نيست. بدين طريق قصد دارد شيعيان را كه در حاشيه بودهاند به متن آورد. پيام پنهان المنار اين است كه تنها حزبالله توانسته به اسرائيل شكست وارد كند و حزبالله در حمايت از مبارزات فلسطينيان تسليم هيچكس نميشود. المنار بيش از آنكه يك پروژة همبستگي با فلسطينيان باشد؛ پروژة مشروعيت بخشيدن به شيعه است.
يكي از پيامدهاي زيانبار شبكهاي كه بهشدت خشونت، عمليات انتحاري و كشتن غير نظاميان بيگناه را تبليغ ميكند؛ تهديد مستقيمِ منافع آمريكا و ثبات منطقه است. پس لازم است آمريكا از هر ابزاري كه ميتواند استفاده كند تا عمليات المنار بسيار دشوار و پرهزينه شود.
آوي جوريش عضو مؤسسه سياستهاي خاور نزديك واشنگتن است. اين مقاله از تكنگاري او به نام «چراغ نفرت: درون تلويزيون حزبالله المنار» برداشت شده است.
Sorry. No data so far.