دوشنبه 22 اکتبر 12 | 15:53

گزارش وزارت اطلاعات از جنگ سایبری علیه ایران

سال ۲۰۰۹ را به خاطر آورید؛ زمانی که دولت اوباما دست دوستی را به سوی ایران دراز کرد. در‌‌ همان دورانی که وی ویدئوهای صمیمانه خود را برای نمایش در ایران آماده می‌کرد، در حال تقویت جنگ سایبری علیه ایران بود.


به دنبال موفقیت‏های چشمگیر جوانان ایرانی در عرصه هسته‏ایی و سایر تکنولوژی‏های پیش‏رفته، استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و رژِیم صهیونستی تلاش دارد با بهره‏گیری از تمامی امکانات و ابزارهای در اختیار، ایران را تهدید نماید. هرچند این نوع اقدامات استکبار علیه انقلاب اسلامی ایران و دست‏آوردهای آن امری تازه و جدید در طی سی و چند سال از پیروزی انقلاب نبوده و برای این کارشان تاکنون بار‌ها تمامی قواعد و اصول بین المللی پذیرفته شده را زیر پا گذاشته‏اند اما رویکرد جدید مبارزه آن‏‌ها علیه انقلاب اسلامی ایران وارد عرصه جدیدی شده است که در این عرصه نیز با نقض تمامی قواعد بین‏المللی نشان داده‏اند برای رسیدن به اهداف ناپاکشان به هیچ اصول اخلاقی پذیرفته شده پایبند نیستند.

یکی از این عرصه‏‌ها، راه ‏اندازی جنگ سایبری با استفاده از پیشرفته‏‌ترین بدافزار‌ها علیه تکنولوژهای ایرانی است. گزارش زیر که توسط چند نویسنده غربی تهیه شده است به مواردی از اقدامات استکبار در زیر پا گذاشتن اصولی که در جنگ سایبری علیه ایران راه انداخته ‏اند، می‌‏پردازد.

نامشروع بودن جنگ سایبری

یلنا چرنی ینکو، خبرنگار روزنامه غرب‌گرای کامرسانت چاپ مسکو، در مقاله کوتاه مورخ ۳۱ مه این روزنامه با عنوان «اعلامیه جنگ سایبری علیه ایران» به تحلیل جنگ سایبری دولت‌های غربی علیه کشورمان می‌پردازد. وی با استناد به بررسی‌های کار‌شناسان روس اظهار می‌دارد که در حملات سایبری علیه برنامه هسته‏ای ایران از پیشرفته‌ترین بدافزار‌ها استفاده شده است. همین امر نشان می‌دهد که به طور غیرمستقیم دولت‌هایی مانند اسرائیل و آمریکا در آن دست داشته‌اند تا از این طریق علاوه بر اخلال در برنامه هسته‌ای ایران به سرقت اطلاعات نیز مبادرت ورزند.

وب سایت تحلیلی آتلانتیک در مطلبی به قلم پاتریک لین، مدیر گروه اخلاقیات و علوم نوظهور دانشکده فلسفه دانشگاه پلی تکنیک کالیفرنیا؛ فریتز الهوف، استاد فلسفه دانشگاه می‌شیگان غربی؛ و نیل راو، استاد علوم کامپیوتری دانشگاه نیروی دریایی آمریکا، با اشاره به مواردی مانند احتمال هدایت حملات استاکس نت به مراکز هسته‌ای ایران توسط دولت آمریکا، شیوع بدافزار جاسوسی Flame (شعله) با هدف ضربه زدن به زیر ساخت‌های دیجیتال ایران و خطر احتمالی چین برای شبکه‌های کامپیوتری صنعتی و نظامی آمریکا، می‌نویسند؛

امروزه بسیاری از کشورهای جهان قدرت لازم را برای آغاز جنگ سایبر دارند. اما هیچ توافق، مرجع یا نظامی برای کنترل یا تشخیص مشروعیت و عادلانه بودن این نوع جنگ وجود ندارد. به علاوه،‌‌ همان حداقل‌های اخلاقی و عرفی درباره مشروعیت بخشیدن به جنگ نظامی متعارف در مورد جنگ سایبری هنوز جانیفتاده است. نویسندگان در ادامه به ابهاماتی در این حوزه اشاره می‌کنند که به شرح زیرند:

۱. تجاوز: طبق، تعاریف فقط جنگی عادلانه است که در برابر تجاوز یک نیروی خارجی انجام شود، اما در جنگ سایبر چون تلفات انسانی در کار نیست، مفهوم تجاوز مبهم می‌شود. هم‏چنین مرز روشنی بین جاسوسی، خراب‏کاری یا مختل کردن تأسیسات وجود ندارد که همه این موارد لزوماً با واکنش نظامی روبه رو نمی‌شوند. پس چون تلفات جانی و مالی جنگ هویدا نیست، نمی‌‏توان تشخیص داد که متجاوز کیست و میزان تجاوز چه حدی است.

۲. تفکیک اهداف نظامی و غیرنظامی: طبق قوانین جنگی حمله به غیرنظامیان ممنوع است؛ هرچند در اکثر موارد این اصل رعایت نمی‌‏شود یا غیرنظامیان غیرمستقیم آسیب می‌بینند. اما رعایت یا تشخیص عواقب جنگ سایبر در این زمینه ساده نیست. هر حمله سایبر برای بسیاری از غیرنظامیان که به شبکه اینترنت متصلند می‌تواند پیامدهای زیان‌باری داشته باشد (مانند حمله استاکس نت به ایران در ۲۰۱۰).

۳. تناسب: در جنگ عادلانه قاعدتاً نباید از سلاح‌هایی استفاده کرد که میزان تخریبشان بیش از حمله‌ای است که قرار است با آن مقابله شود. {موشک علیه موشک} اما در اکثر موارد اگر جنگ سایبر اتفاق بیفتد، تشخیص دامنه آسیب بسیار مشکل است و بنابراین طرف مقابل نیز می‌تواند بدون رعایت اصل تناسب در ابزارهای جنگی از هر روش گسترده‌ای در جنگ سایبر استفاده کند. به همین دلیل، ضد حمله که در جنگ سایبر عاملی مهم برای پیش‏گیری از حمله طرف مقابل است، از هیچ قاعده و اصل اخلاقی تبعیت نمی‌کند.

۴. تعیین مسئولیت: جنگ عادلانه هر طرف باید مسئولیت حملات خود را برعهده گیرد؛ اما در جنگ سایبر هر گروه، فرد یا کشوری می‌تواند چهره خود را بپوشاند و از قبول مسئولیت شانه خالی کند. پذیرش مسئولیت در جنگ فقط یک اصل اخلاقی نیست، بلکه از نظر حقوقی و جزایی نیز اهمیت دارد. بنابراین در جنگ سایبر نیز باید مراجع و موازینی برای تشخیص هویت مسئولان حملات و جرایم وجود داشته باشد. نویسندگان به حمله استاکس نت علیه ایران اشاره می‌کنند و می‌گویند چون ایران نمی‌‏تواند عامل حمله را دقیق شناسایی کند و ضد حمله‌ای علیه او ترتیب دهد، ممکن است به اقدامات افراطی‌تر متوسل شود.

۵. فریب‏کاری: کنوانسیون‌های ژنو و لاهه درباره قوانین دوران جنگ، فریب‏کاری را ممنوع کرده‏اند و طرف‌های درگیر جنگ موظفند از روش‌های فریب‏کارانه مانند استفاده از لباس امدادرسان‌ها یا غیرنظامیان پرهیز کنند. اما در جنگ سایبر بخش زیادی از موفقیت حمله؛ به تغییر چهره مهاجم و استفاده از پوشش‌ها و مجاری فریب‏کارانه بستگی دارد.

شکستن قانون

استیون والت، نظریه‌پرداز سر‌شناس آمریکایی در امور بین‌الملل، در یادداشت «شکستن قانون طلایی» مندرج در نشریه فارین پالیسی (اول ژوئن ۲۰۱۲) با اشاره به ضرب‏المثل هرچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران مپسند، به نقد سیاست‌های دولت اوباما در حمله با القاعده و نیز جنگ سایبری علیه ایران می‌پردازد. به نظر والت، آن‏چه در این سیاست‌ها دردسر ساز است، نهان‏کاری غیرقابل اجتناب و حیله‏ای است که در آن وجود دارد. وی می‌نویسد: «مسئله فقط این نیست که می‌کوشیم دشمنان خود را فریب دهیم، بلکه مشکل این است که خودمان را نیز فریب می‌دهیم. زمانی که دولت آمریکا طیفی از عملیات خصمانه را علیه دشمنان خود در سراسر جهان انجام می‌دهد و افکار عمومی فقط پس از گذشت مدتی طولانی از آن باخبر می‌شود، راهی برای درک خشم و دشمنی آشکار در رفتار کشورهای هدف قدرت آمریکا باقی نمی‌‏ماند. درنتیجه، ما رفتار آن‏‌ها را به دیگر انگیزه‌های وخیم‌تر ارتباط می‌دهیم.»

وی در ادامه می‌گوید: «سال ۲۰۰۹ را به خاطر آورید؛ زمانی که دولت اوباما دست دوستی را به سوی ایران دراز کرد. در‌‌ همان دورانی که وی ویدئوهای صمیمانه خود را برای نمایش در ایران آماده می‌کرد، در حال تقویت جنگ سایبری علیه ایران بود. زمانی که رهبر جمهوری اسلامی به پیش‏نهاد آمریکا واکنش سردی نشان داده و اظهار داشت رفتار آمریکا بررسی و قضاوت می‌شود و در صورتی که رویکرد ایالات متحده تغییر کرده باشد، رفتار ایران نیز تغییر می‌کند، آمریکایی‌ها نیز برداشت کردند که پاسخ ایران برای فشردن دست دوستی منفی است. این در حالی است که رهبر ایران دلایل زیادی برای تردید در مورد این پیش‏نهاد داشت و اکنون روشن شد بستر لازم برای غیرقابل اعتماد بودن دولت اوباما فراهم بوده است. به این ترتیب، می‌توان گفت تناقض‌های ذاتی در رویکرد آمریکا آن را در آستانه شکست قرار داده است».

والت اضافه می‌کند: «ما از این تعجب می‌کنیم که چرا آن‏‌ها (ایرانیان) از ما تنفر دارند! اما موضوع این است که اقداماتی علیه ایران انجام شده که اگر علیه آمریکا انجام می‌شد ما آن را خصمانه ارزیاب می‌کردیم. البته این‏که آمریکا از قدرت خود بسیار آزادانه استفاده کند، برای من تعجب‌برانگیز نیست؛ چرا که اغلب قدرت‌های بزرگ چنین می‌کنند. اما در عین حال گمان نمی‌‏کنم که آمریکایی‌ها نیز در مقابل باید از خشم دیگران شگفت‌زده شوند؛ چرا که علیه آن‏‌ها اقداماتی انجام شده که درصورتی که علیه آمریکایی‌ها انجام می‌شد آن را دشمنی و عداوت می‌دانستند. حال در صورتی که به رفتار خود در این جهت ادامه دهیم، زمانی نخواهد گذشت که دیگران نیز این رفتار را در مورد ما انجام می‌دهند».

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.