تریبون مستضعفین- عمار خسروجردی (کارشناس ارشد معارف اسلامی و اقتصاد)
زمانی که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به مدینه هجرت فرمودند، در زمینههای مختلفی به اصلاح وضعیت این شهر به عنوان مهد اولین حکومت اسلامی، پرداختند. ایشان در زمینهٔ اقتصادی نیز، اصلاحاتی را انجام دادند. یکی از اصلاحاتی که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) درزمینهٔ اقتصادی، در مدینه انجام دادند، اصلاح وضعیت بازار مدینه به عنوان اصلیترین نهاد اقتصادی حکومت نوپای اسلامی بود. ایشان اصلاحات بسیاری را انجام دادند که برای امروز اقتصاد ایران بسیار درس آموز است. البته باید توجه نمود که این بحث بخشی از درسهای بیشمار سیره ایشان است.
در این نوشتار کوتاه سعی شده است که برخی از این اصلاحات پیامبر در بازار مدینه به صورت مختصر ذکر شود. قطعا توجه به این اصلاحات، میتواند الگویی را در جهت سیاست گذاری اقتصادی برای ما، فراهم آورد.
نکتهای را که باید در همین ابتدا متوجه آن بود این است که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بازار را به عنوان یک نهاد اقتصادی حذف نکردند، بلکه، اصلاحاتی را در آن انجام دادند. بنابراین میتوان گفت که ایشان اصل وجود نهاد بازار را پذیرفتهاند و آن را رد ننمودهاند. البته با اصلاحات خود، چهارچوبی را برای آن به وجود آوردند.
ایشان مالکیت خصوصی ضابطهمند و آزادی اقتصادی در چهارچوب شرع را نیز با پذیرفتن نهاد بازار و اصلاح در آن، قبول فرمودهاند، زیرا این دو لازمهٔ وجود بازار هستند.
اصلاحات پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در بازار مدینه:
1- تغییر مکان بازار مدینه
در ابتدای ورود پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، بازار مدینه در محلهٔ یهودیان قرار داشت. ایشان با در نظر گرفتن شرایط سیاسی جدید حاکم بر مدینه و عدم اطمینانی که به یهودیان وجود داشت و اینکه بازار مدینه اصلیترین شریان حیات اقتصادی مسلمین در آغاز حکومت نوپای اسلامی بود، مکان بازار را تغییر دادند. ایشان برای بازار، مکانی جدید نزدیک به باغهای انصار به عنوان اصلیترین منبع تامین اقتصادی مسلمانان در آن زمان را انتخاب کردند.
از این رفتار پیامبر، چند نکتهٔ کلیدی را میتوان استنباط نمود.
الف: حضرت درتعیین مکان بازار مدینه، صرفا نگاه اقتصادی نداشتند. ایشان با در نظر گرفتن شرایط سیاسی نظام نوپای اسلامی وبه منظور جلوگیری از امکان تسلط اقتصادی وبه تبع آن، تسلط سیاسی یهودیان، با رویکردی جامع و آینده نگر، مکان بازار مدینه را انتخاب کردند.
آنچه که میتوان از این رفتار پیامبر در حال حاضر، مورد توجه قرار داد این است که در تصمیم گیریهای اقتصادی باید آینده نگری به خرج داد و تنها نباید به مسائل اقتصادی صرف، توجه نمود. همچنین نباید تصمیم گیریهای اقتصادی، زمینهٔ تسلط بیگانگان را برجامعه مسلمین در آینده فراهم آورد و حفظ استقلال سیاسی در تصمیم گیریهای اقتصادی، بسیار مهم است.
به عنوان مثال یکی از موارد وابستگی جمهوری اسلامی که موجب شده است کشور نتواند در عرصه سیاسی به طور بهینه فعالیت کند این است که در محصولات وارداتی کشور وابستگی شدیدی به کشورهای غربی وجود دارد. انبوه اجناس و کالاهایی که با فرهنگی غربی وارد ایران شده است سبب میشود که زندگی مردم و احتماع وابستگی شدیدی به این کشورها داشته باشد. این سبک وابستگی فرهنگی سیاسی و اقتصادی در تعاملات بین المللی نیز بسیار موثر خواهد بود.
ب: پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، بحث نزدیکی مکان تولید به محل فروش را در تصمیم گیری خود برای انتخاب مکان جدید بازار، در نظر گرفتند. ایشان مکان بازار را در نزدیکی باغهای انصار به عنوان اصلیترین منبع تامین اقتصادی مسلمانان در ابتدای حکومت اسلامی قرار دادند و این مساله نیز دقت و توجه ایشان در تصمیم گیریهای اقتصادی را نشان میدهد.
امروزه یکی از دلایل اصلی عدم گسترش صنعت و کشاورزی در کشور، وجود دلالی بسیار در توزیع محصولات و رساندن کالا به دست مشتری است. ایجاد بازارهایی نزدیک به محل تولید محصول که با قیمت خرده اجناس را در اختیار مشتریان قرار دهد میتواند باعث کاهش قیمت محصول بشود. هم اکنون نیز چنین طرحی توسط وزارت بازرگانی در دست اجراست. چنین طرحهایی برای کاهش واسطهگری در بازارهای مختلف بسیار قابل استفاده میباشد. لذا این ایده میتواند جهت این امر بسیار موفق باشد.
به طورکلی میتوان گفت، ایشان در تعیین مکان بازار مدینه یک نگاه استراتژیک داشتند. ایشان تمامی مسایل را در کنار یکدیگر در نظر میگرفتهاند و با برنامه ریزی و اهداف مشخص سیاستهایشان را دنبال میکردهاند.
2- لغو حقوق ورودی و مالیاتهای اجباری
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) درابتدای ورود به بازار مدینه متوجه شدند که برخی از گروه ها و افراد برای خود مالیاتهای اجباری و امتیازاتی را در نظرگرفتهاند. عدهای که به نظر میرسد، یهودیان بودهاند، برای ورود به بازار در خواست پرداخت حق وروردی، میکردند. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) تمامی این امتیازات را لغو کردند. پیامبر با این کار خود، زمینهٔ ایجاد هرگونه امتیاز و یا انحصاری را از بین بردند.
متاسفانه امروز در بسیاری از بازارهای اقتصادی ما، پدیدهٔ انحصار و امتیازات نابه جا برای برخی از افراد وجود دارد. به عنوان مثال در بازار محصولات کشاورزی انحصار فروش بسیاری از محصولات در اختیار عدهای خاص است.
اینکه پیامبر خود به عنوان حاکم اسلامی، این انحصارات را لغو کردند بیانگر دو نکته است.
الف: لغو انحصارات، نیازمند دخالت جدی دولت اسلامی است. امروزه نیز بدون دخالت دولت حذف بسیاری از انحصارات موفق نخواهد بود. البته متاسفانه مشاهده میشود که در برخی از کالا انحصارگری دولت سبب شده است که تولید کننده بسیار ضربه ببیند و امتیار خرید و فروش در دست عدهای قرار گیرد که با دولت رابطه مناسب دارد. لذا باید نیز با بدنهای سالم دست به جنین اقدامی بزند تا صدمات آن کاهش پیدا کند.
ب: ابتدا باید زمینهٔ رقابت برابر وعادلانه را فراهم آورد وسپس اجازه داد که رقابت اقتصادی صورت پذیرد. رقابت بدون زمینهها و منابع برابر سبب میشود که کسانی که منابع بیشتری در اختیار دارند از دیگران سبقت بگیرند و عدهای خاص در بازار توان رقابت داشته باشند. اما در حالت برابری منابع اولیه و ایجاد توان یکسان در افراد، شرایط کشف و شکوفایی بسیاری از استعدادها برای فعالیت در بازار ایجاد میشود.
3- اعلام قوانین لازم الاجرا در بازار
الف: تمامی مبادلات در بازار باید عادلانه باشند و تمامی فرآیندهایی که در بازار صورت میپذیرد باید مبتنی بر تجارت و فعالیت و کار باشد. این امر به نظر میرسد به این معنا است که آنچه که در بازار گرفته میشود و آنچه که داده میشود، باید معادل یکدیگر باشند.
اگر درآمد یا عواید حاصله دربازار ناشی از کار وتجارت (به نظر میرسد منظور، کار وفعالیت تجاریی است که برای آن زحمت کشیده شده است و فرد ریسک آن را پذیرفته باشد.) نباشد، درست نیست. بنابراین میتوان گفت که ربا ممنوع است زیرا در آمد ناشی از ربا ناشی از کار و فعالیت نیست.
به نظر میرسد از آنچه که گفته شد میتوان به این استنباط رسید که درآمد در اسلام زمانی ارزش دارد، که ناشی از کار و تحمل خطر باشد. لذا مبادلاتی که در بورس و یا به صورت سفته بازانه در بازار شکل میگیرد از نظر اسلام مشروعیت ندارد و باید ارتباطی با تولید و کار داشته باشد.
ب: تمامی مبادلات و فرآیندها در بازار، باید مبتنی برصداقت و امانتداری باشد. این دستور به معنای ممنوعیت فریب، ارائه اطلاعات غلط، بزرگنمایی در توصیف کالا، استفاده از خریداران غیر واقعی برای افزایش قیمت و… میگردد. تمامی این مسائل بیانگر تاکید بر شفافیت اطلاعات و صداقت در ارئه اطلاعات است. (نکته جالب این است که این مباحث در ادبیات جدید اقتصادی تحت عنوان سرمایه اجتماعی مطرح شده است.)
از طرف دیگر؛ امروزه مخاطرات اخلاقی و اطلاعات معکوس سبب شده است که انحرافات بسیاری در بازار شکل گیرد. در این حالت کسانی که با واسطه نزدیگی به قدرت و ثروت اطلاعات را به دست آوردهاند میتوانند فعالیت بهتری داشته باشند.
ج: ابزارهای اندازه گیری اعم از ابزارهای اندازه گیری حجمی، وزنی… واحدهای تعیین معدودها، همه باید دقیق باشند.
د: اجرای دقیق قراردادهای تجاری به وسیلهٔ قانون، کنترل میشود.
بسیاری از مردم که بدون آگاهی در بازار فعالیت میکنند به خاطر آنکه اطلاع مناسبی از قراردادها و معاملات ندارند، بسیار ضرر میکنند و این امر یکی از دغدغههای افراد است. حاکم شدن جو فریب و دغلکاری در بسیاری از بازارها، چنین کنترلهایی را ضروری میسازد.
و: تخلف از قوانین تجارت منصفانه ممنوع است و اجرای درست این قوانین، باید همواره کنترل شود.
لذا دولت اسلامی باید علاوه بر وضع قوانین تجارت صحیح و منصفانه بر حسن اجرای آنها نظارت کند و از ابزار کنترلی خود در هدایت بازار استفاده نماید.
۳-۱- چند حدیث در باب منع تلقی رکبان:
به استقبال کاروانهای تجاری رفتن، پیش از ورود ایشان به بازار ممنوع است. (منع تلقی رکبان)
در اینجا به برخی از روایات در این زمینه اشاره میکنیم.
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم): لا تلقوا السلع حتی یحبط الی السوق.
پیشاپیش به استقبال کاروانها نروید، بلکه بگذارید وارد بازار شوند. (اعتصامی، منصور، مالکیت تجاری در اسلام، ص۲۰۳به نقل از «تحلیل و بررسی احتکار از نظر فقه اسلامی»، تالیف مصطفی محقق داماد، ص۶۶)
قال الصادق (علیه السلام): لا تلق، لاتشتری ما تلق، ولاتاکل من لحم ماتلقی
تلقی رکبان نکنید، از کالایی که با تلقی رکبان به بازار وارد شده، خریداری نکنید و از گوشتی که براساس تلقی رکبان خریداری شده، نخورید. (اعتصامی، منصور، مالکیت تجاری در اسلام، ص ۲۰۳، به نقل از «من لا یحضره الفقیه» تا لیف ابی جعفر صدوق، ج۳، ص۲۷۲)
۳-۲- احادیثی در باب منع فروش حاضر لباد:
معاملهٔ افراد محلی برای افراد غریبه، ممنوع است. (منع فروش بیع حاضر لباد)
به روایاتی در این زمینه نیز اشاره میکنیم.
امام صادق (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل فرمودهاند: «لا یبیع حاضر لبادو المسلمون یرزق الله بعضهم لبعض» اهالی محل نبایدبرای افراد غریبه، فروش کنند. بعضی مسلمانان باعث و وسیلهٔ کسب روزی یکدیگر میشوند. (اعتصامی، منصور، مالکیت تجاری در اسلام، ص ۲۰۶، به نقل از «وسائل الشیعه» تالیف شیخ حر عاملی، ج۱۲، ص۳۲۶)
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم): «لایتلقی احد کم طعاما خارجا من المصر ولا یبیع حاضرلباد. ذروالمسلمین یرزق الله بعضهم من بعض.» نباید هیچکدام از شما طعامی را در خارج شهر با روش تلقی رکبان خریداری کند و هیچ شخص ساکن شهر نباید برای افراد غریبه جنس بفروشد. بگذارید مسلمانان باهم معامله نمایند. خداوند روزی بعضی از مردم را ازطریق بعضی دیگر میدهد. (اعتصامی، منصور، مالکیت تجاری در اسلام، ص۲۰۵ به نقل از «من لایحضره الفقیه» تالیف صدوق ابی جعفر، ج۳، ص۱۷۲)
۳-۳- نتایج احادیث ذکرشده:
با دقت در دو کار فوق، میتوان به این نتیجه رسید که هم بیع حاضرلباد و هم تلقی رکبان، در واقع زمینه ساز دلالی و واسطهگری هستند.
معمولا کسانی که به پیشواز کاروانها پیش از ورود به بازار شهر میروند، میخواهند که کالاها را پیش از ورود به بازار خریداری کنند و سپس با قیمت بالاتر در بازار بفروشند وبدون اینکه کاری را انجام دهند، سود قابل ملاحظهای را به دست آورند.
امروزه نیز در بسیاری از بخشهای اقتصادی کشور چنین اتفاقاتی رخ میدهد. به عنوان مثال در توزیع مواد کشاورزی بسیاری از افراد قبل از رسیدن جنس به مقصد، با استفاده از اطلاعاتی که دارند، اجناس را ارزان میخرند و نبض بازار را در اختیار میگیرند و در مرحله بعد خود اقدام به توزیع جنس بر اساس قیمت دلخواه میکنند.
متاسفانه راهکارهای مناسبی جهت مبارزه با این امر مذموم صورت نگرفته است که نیازمند تلاش جدی مسولان در حذف واسطههای تجاری است. شاید یکی از راهکارهای مبارزه با این نوع دلالی، دخالت مستقیم دستگاههای دولتی ونظارتی در توزیع باشد.
درعمل فروش «حاضر لباد» نیز، اینکه افراد محلی به فروش برای افراد غریبه میپردازند نیز سبب میشود که یک حلقه واسطه در فروش، شکل بگیرد و امکان گسترش دلالی در بازار را به وجود میآید. به نظر میرسد که باتوجه به این احادیث، دلالی و واسطهگری و کسب سود از این طریق که در واقع، سودی است که بدون انجام کاری، به دست آمده است، در نگاه و نگرش اسلامی، مقبول نیست.
در حدیث انتهایی، این مطلب مطرح شده است که خداوند رزق و روزی بعضی از مردم را از طریق بعضی دیگر، قرارداده است. از قسمت انتهایی این حدیث میتوان این استنباط را مطرح نمود که این دو عمل، مانع عملکرد عادلانه در فرآیند بازار میشود و مانع کسب روزی عادلانه، از طریق بازار میشود.
3-4- تذکری جدی:
توجه به این نکته ضروری است که یکی از چالشهای جدی ما به خصوص در زمینهٔ توزیع محصولات کشاورزی، وجود واسطهها، در این بازار است. میدانیم که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به پیشواز کاروان هارفتن (تلقی رکبان) را ممنوع کردند. از این کار پیا مبر میتوان به این نتیجه رسید:
در زمان پیامبرمعمولا یا محصولات توسط خود تولید کنندگان، به بازار منتقل میشده است یا اینکه باید تجاری که این محصولات را منتقل مینمودهاند، محصولات را به بازار منتقل نموده ودر فضایی شفاف با حضور همه خریداران وسایر تولیدکنندگان، محصول خود را ارائه مینمودند.از طرف دیگر (پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم) تولیدکنندگان و تجار را به حضور در بازار و انجام معامله در آن تشویق مینمودند.
با توجه به جمیع این موارد، میتوان به این جمع بندی رسید که بهترین روش برای حذف دلالها و واسطهها از بازار، به خصوص در بازار محصولات کشاورزی این است که زمینهای فراهم شود که انتقال محصولات به بازار توسط خود تولید کنندگان، صورت پذیرد.
به عنوان مثال، ایجاد و تقویت تشکلها و تعاونیهای کشاورزی و به خصوص تعاونیهای توزیع، از طریق پرداخت تسهیلات در جهت تهیهٔ وسایل حمل ونقل، جهت انتقال محصولات کشاورزی به بازار، میتواند زمینهٔ حذف واسطهها رافراهم سازد. در سیره حضرت رسول، باتوحه به نگاه ویژه ایشان بر اصالت کار و مذموم بودن دلالی، میتوان نتیجه گرفت که یکی از اصول اقتصادی و سیاستهای بنیادین اقتصاد زمان ایشان، رساندن حق هر کس به خود فرد بوده است. ایجاد فضایی برای این امر که هر کس باتوجه به خدمتی که به جامعه میرساند، درآمد کسب کند نیز از اصول دیگر اقتصاد آیشان بوده است.
به این نکته نیزباید توجه نمود که هر دو عمل منع «تلقی رکبان» و بیع «حاضر لباد» شفافیت در ارائه اطلاعات در بازار را از بین میبرد و موجب ایجاد رانت اطلاعاتی برای افرادی خاص میشود.
۴- جلوگیری از تثبیت قیمتها
پس از انجام تمامی این اصلاحات، پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مانع تثبیت قیمتها میشدند. از این رفتار پیامبر میتوان به این جمع بندی رسید که اگر فرآیندهای موجود در بازار فرایندهایی عادلانه باشد وزمینهٔ ایجاد رقابت عادلانه در بازار فراهم شود، قیمتها به عنوان نتایج حاصل از این فرآیندها در شرایط طبیعی و معمول باید پذیرفته شوند. البته طبیعتا در زمینهٔ کالاهای ضروری و در شرایط خاصی چون جنگ، این شرایط، تغییرپذیراست.
امروزه بسیاری با اشتباه در این برداشت که حضرت اعتقاد به آزاد سازی قیمتها دارند، رقابت کامل را اسلامی معرفی میکنند. اما باید توجه نمود که قیمتها زمانی آزاد هستند که شرایط مساوی برای تمامی افراد وجود دارد و شرایط ناعادلانه ایحاد نشود. این شرایط، فضای رقابت و بهروه وری کامل را ایجاد میکند. اما سوء برداشت از این اقدامات موجب توجیه شدن ظلم و ستم به مردم و گسترش ناکارآیی خواهد شد.
در این زمینه باید توجه نمود که آزادسازی قیمتها به عنوان مثال در هدفمندی یارانهها لزوما امری صحیح نخواهد بود. اگر آزاد سازی همراه با جبران گروههای فقیر همراه نباشد، موجب فقیرتر شدن فقرا خواهد شد. متاسفانه در طرح هدفمندی یارانهها، جبران خاصی جز پرداخت یارانه ماهیانه برای فقرا در نظر گرفته نشده است و چون شرایط بازار برای این امر مهیا نیست، آزاد سای فقط به ضرر گروههای کم درآمد و افزایش قیمت مواد خوراکی انجامیده است.
۵– نظارت برفرآیند بازار
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در ابتدا خود در بازار مدینه به گردش میپرداختن و بر فعالیتهای موجود در بازار نظازت میفرمودند. بعدها نیز فردی با عنوان محتسب به نظارت برنحوهٔ اجرای قوانین و تعاملات موجود در بازار را برعهده داشت. بعدها نیز نهادی به عنوان الحسبه تاسیس شد و نظارت بر روند فرآیندهای موجد در بازار به این نهاد واگذار شد.
از این رفتار پیامبر میتوان به این جمع بندی رسید، باید نظارت قوی برروند فعالیتها در بازار وجود داشته باشد و این نظارت باید متناسب با شرایط زمان و مستمر باشد.
سازمانهای نظارتی در ساختار اقتصاد ایران این وظیفه را دنبال میکنند. اما نکتهای که در این نظارتها وجود دارد این است که، قدرت نظارتی ناظران زیاد نیست. در بازار انحصار گرانی وجود دارند که قدرت سیاسی و مالی بیشتری از دستگاههای نظارتی دارند. لذا اولین گام افزایش قدرت این سازمانها و افزایش میزان جریمه است. به عبارتی باید میزان جریمه، میزان شناسایی جرم و قدرت اجرای احکام افزایش یابد تا ثمرات مناسبی را برای جامعه داشته باشد.
زمانی که خود حضرت وارد مساله نظارت میشوند، قدرت اجرای احکام و میزان جریمه افزایش مییابد و در مقابل قدرت ارتکاب به جرم یا گرانفروشی کاهش پیدا میکند. این سیره نشان میدهد که مسولان بالادستی مثل رییس جمهور یا ریس قوه قضاییه نیز در برخی از موراد که میزان جرم سهمگین است باید وارد عمل شوند. البته باید توجه نمود که فساد طبقهٔ اطراف این افراد نیز میتواند اثر بخشی این عمل را کاهش دهد.
منابع :
حکیمی ،محمدرضا،الحیات،ترجمه ی احمد آرام،جلد سوم ،1384
حکیمی،محمدرضا،الحیات ،ترجمه ی احمد آرام ،جلد پنجم،1383
اعتصامی ،منصور،مالکیت تجاری در اسلام،1373
Market and prices , monzar ghahf , translated by ammar khosrogerdi
Sorry. No data so far.