سالهای سال است که حاج منصور تابلوی رسانهای جریان مداحی در ایران است و شاگردان او پرچمداران مجالس روضه حضرت حسین(ع) هستند.
اینکه حاج محمد یا چنانچه بعدها به آن نام مشهور شد حاج منصور ارضی چه راهی را از پخش هزارباره «مدینه شهر پیغمبر» شعر سفرش به مدینه در سال 72 تا «این گردبادهای به غیرت درآمده تسلیم رهبرند که طوفان نمیکنند» شعر مشهور حاج منصور در بیت رهبری بعد از نه دی 88 طی کرده است برای همه کسانی که بیش و کم حتی از دور دستی بر آتش رسانه ها و جامعه مداحی ایران دارند اصلاً مبهم و ناواضح نیست. حاج منصور در همه این سالها با وجود همه تغییرات یک خصلت اساسی خود را حفظ کرده است؛ همان خصلتی که میتواند او را محبوب ژورنالیستهای به دنبال جنجال وطنی کند: او در همه این سالها کاملا «رو» بازی کرده است هیج کس نمیتواند او را به محافظهکاری و داشتن روابط خاص پشت پرده متهم کند و این اولین سنتشکنی حاج منصور در جریان غالب سنتی مداحی است.
سعید حدادیان شاگرد وفادار حاج منصور در سالهای تغییرات جریان مداحی در ایران، چند سال پیش مصاحبه مشهوری با روزنامه کیهان داشت و در آن حاج منصور را “پدر مداحی نوین”در ایران نامید. ادعایی که حتی اگر اندکی حب و علاقه شخصی حاج منصور به او را داخلش کنیم باز هم ادعای گزافی نیست. حاج منصور یک تنه بار تغییر شیوه مداحیهای با سابقه حداقل 200 ساله را به دوش کشید و توانست پایهگذار سبک جدید مداحی در ایران شود. مداحیهای حاج منصور با وجود همه وابستگیها به شیوه مداحی دوران قبل از جنگ تغییراتی بنیادین با قبل داشت. علاوه بر آنکه توانست شیوه مداحی حماسی ویژه دوران جنگ را کاملا به حاشیه بکشاند.
اگر مرحوم کوثری مداح ویژه امام خمینی (ره) فقط به واسطه حضور در جماران و مداحی در محضر امام توانست به یک چهره رسانهای تبدیل شود، اینجا هم سهم اصلی در شهرت و محبوبیت و جریان سازی و تسلط حاج منصور بر جریان مداحی دهه هفتاد و هشتاد مدیون حضور مداوم او در مراسمهای بیت رهبری است. به مدت 15 سال تک مداح همه مراسمهای بیت رهبری در حضور رهبر انقلاب کسی نبود جز مداح میانسال و رک و آرمانگرایی که هیچ خط قرمزی را در نقد و حمله نمیشناخت.
حاج منصور در همه این سالها به واسطه حضور در بیت رهبری و شیوه مداحی جدید و در عین حال اصیلش تبدیل به چهره اول مداحی در ایران میشود، اما پخش مداحیهای او فقط به مراسمهای بیت رهبری محدود نمیشود. با اینکه حاج منصور ارضی تا 10 سال قبل میانه خوشی با تصویربرداری از مراسمهای اصلیاش نداشت، اما با این حال فیلمها و به خصوص صدای حاج منصور در همه سالهای بعد از جنگ تا چندین و چند سال انتخاب اول مسئولان پخش رادیو و تلویزیون بوده است. هر چند این رابطه خوشخیمانه در مواقعی مثل انتقادات تند حاج منصور از خود صداوسیما یا فشارهای سیاسی به صداوسیما تغییر رویه هم داده است. حاج منصور تا سالهای سال تبدیل به تابلوی رسانهای جریان مداحی در ایران و در عین حال تبدیل به نماینده مهم رسانهای نظام جمهوری اسلامی میشود.
مسیر رسانهای شدن حاج منصور در دهه هشتاد تقریبا بدون فراز و نشیب خاصی ادامه پیدا میکند، اما در یکی از روزهای دهه اول محرم در سال 83 مسجد ارک؛ محل برگزاری هیات حسین جان هیئت مشهور حاج منصور آتش میگیرد، تعداد زیادی از شرکتکنندگان در هیئت آسیب میبینند و تقریبا نود نفر جانشان را از دست میدهند و به همین ترتیب حاج منصور به شدت تحت فشار قرار میگیرد. اما این همه ماجرا نبود. واقعهای که برای هیئت اتفاق افتاده بود با شبیهسازی به وقایع محرم، رنگ و بوی محرمهای هر سال حاج منصور را از آن به بعد عوض کرد. خود حاج منصور همان روزها در یکی از معدود مصاحبههای این سالهایش با تلویزیون گفته بود که این همه سال روضه کربلا خوانده است و حالا تازه کربلا را درک کرده بود.
در همه این سالها حاج منصور ارضی با لحن صریح و زبان رک در صف اول نقد سیاسی و اجتماعی ایستاد. دوره موسوم به سازندگی و فضای اجتماعی دوران بعد از جنگ در ابتدای دهه هفتاد و بعد از آن دورهای که از بعد از انتخابات دوم خرداد در سال 76 به دوره اوج هیجانات سیاسی مشهور شد، روابط حاج منصور با دو دولت قبلی را به روابط خصمانهای بدل کرده بود. انتقادات تند و تیز حاج منصور از مقامات عالیرتبه دولتی در مواقعی برای خودش هم دردسر ساز شد. اما حاج منصور معتقد بود که مسیر انقلاب در حال به انحراف کشیده شدن است و قضیه اینقدر جدی است که جای تعارفات معمول را ندارد.
رابطه غیردوستانه حاج منصور با دو دولت قبل جای خودش را به روابط به شدت نزدیک در اویل روی کار آمدن دولت نهم داد. حاج منصور از حامیان اصلی محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 84 بود و در طول سالهای اولیه دولت نهم حاج منصور در سفرهای استانی به عنوان مداح ویژه شرکت میکرد. اما گویا حاج منصور و دولت هیچگاه نمیتوانند در یک نقطه به هم برسند با حاشیهسازیهای نزدیکان احمدی نژاد و به وجود آمدن مسائل مختلف به تدریج حاج منصور نوک تیز پیکان حملاتش را دوباره به سمت دولت منحرف کرد و این پایانی بر روابط حسنه حاج منصور با تنها دولتی بود که او برای روی کارآمدنش تلاش کرده بود.
حاج منصور بلد نیست یا نمیخواهد که طبق قواعد معمول رسانهای بازی کند و مهمتر از آن گاهی اوقات به سرعت به سمت خارج شدن از دایره قواعد منبرداری اصیل قدم بر میدارد و البته هزینههایش را هم پرداخت میکند. بعد از به وجود آمدن یک وقفه دو ساله در دعوت حاج منصور به بیت رهبری امسال دوباره جای خالی اسم حاج منصور در شب های عزاداری محرم در بیت رهبری دیده میشود. شاید همه اینها به خاطر مصلحتهایی است که به سبب انتقادات تند حاج منصور به اطرافیان احمدی نژاد باید لحاظ شود.
تاثیر حاج منصور در عرصه مداحی تا سالهای سال ادامه پیدا خواهد کرد. مشهورترین چهره مداحی تاریخ ایران که تا به حال چند باری بیشتر روبروی دوربین تلویزیون ننشسته است و تمایلی هم به مصاحبه با رسانههای عمومی ندارد این روزها پا به سن گذاشته است اما در عرصه انتقاد سیاسی و همین طور مداحی همچنان به شدت فعال و ممتاز است. سعید حدادیان و محمود کریمی دو چهره محبوب سالهای اخیر صداوسیما دست پروردههای شخص حاج منصور هستند و اولی با همان سبک و سیاق و دومی با تغییراتی در همان مسیر حاج منصور که تا به حال تذکراتی هم از حاجی دریافت کرده، مشغول به ذاکری اهل بیت هستند.
این همه مداح بی ادعا و سالم در تهران و کشور هست، در مورد اونها هم تبلیغ و صحبت کنید. منصور ارضی با بددهنیهاش داره اجرهاشو ضایع میکنه
انتشار این متن پس از تبرئهي این مداح به خاطر شکایت مشایی از این که وی را یهودی خوانده و گفته پاداش هر کس وی را بکشد میدهد، معنای خوبی ندارد و از یک رسانه عدالتخواه انتظار نمیرود
حاج منصورارضی از نوکران و ارادتمندان ویژه درگاه حسین علیه السلام است.
لذا خوب نیست که اینطور قضاوت کنیم درباره یک ذاکر اهل البیت.
حرف حاج منصور اینه که هرکسی که با ولایته ما با اونیم،هرکه با ولایت مشکلی داره رسواش میکنیم.
سلام حاج منصور یکی از بهترین وخالصترین مداحان دنیاست من و هزاران افرادی که میشناسم هدایت و درک دین و نماز و ولایت وعشق به اهل بیت رو از ایشون دارم خداوند طول عمر با عزت به ایشان عطا فرما
من نماز خون شدنم رو از هیاتهای این بزرگوار دارم
سلام به استاد بزرگوار حاج منصور خدا اجرتون بده ما تو سرما و تو گرما اتوبوس کرایه میکردیم و با هر بدبختی خودمون و به مجالس ایشون میرسوندیم خیلی جونا تو این هیات پا گرفتند الان یه مداح قدر داریم که تو همین مجالس پا گرفت ومراسماش هزاران جوون و هیاتی و پیرو ولایت فقیه کرده باید با مسایل سیاسی هم اشنا بشیم هیات امام حسین اکه نفرت اسراییل و مزدوران اسلام انقلاب و نداشته باشه به درد نمیخوره
حقیقتا رسم نوینی است که مداحان برای کشتن مردم جایزه تعیین کنند و خون مباح نمایند.
یک چهارم از شب گذشته بود که امیر مومنان علی(علیه السلام) از مسجد کوفه بیرون آمد و به سوی منزل رهسپار گردید. کمیل بن زیاد که از اصحاب خاص و مخلص آن حضرت بود، همراه آن حضرت حرکت می کرد، در راه به در خانه مردی رسیدند، صدای قرآن از خانه وی شنیدنداو نیمه شب برخاسته بود و قرآن می خواند، علی(علیه السلام) و کمیل شنیدند او این آیه را با صدای دلنشین و پرسوز می خواند: امّن هو قانت آناء اللّیل ساجداً و قائماً یحذر الاخره و یرجو رحمه ربّه…؛ آیا کسی که در دل شب به اطاعت خدا و سجده و قیام به سر برد و از آخرت ترسان و به رحمت خدا امیدوار است، با کسی که با گناه و کفر زندگی می کند یکسان می باشد؟
کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت.امام به کمیل توجه کرد و فرمود: صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، ازاهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد.
کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام (علیه السلام )از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن از اهل دوزخ است!!مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان پیش آمد و آنها بر ضد علی (علیه السلام) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (علیه السلام) با سپاه خوارج درگرفت و همه خوارج ـ جز 9 نفر فراری ـ کشته شدند.
کمیل در جبهه همراه امیرالمومنین (علیه السلام) بود، امیرالمومنین (علیه السلام)در حالی که از شمشیرش خون می چکید، به کمیل رو کرد و فرمود: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها و سرهای بریده که به زمین افتاده بود رفتند، علی (علیه السلام) سرشمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر همان قاری قرآن نهاد و فرمود: ای کمیل امّن هو قانت آناء اللّیل… این سر همان شخصی است که نیمه شب این آیه قرآن را می خواند و تو را مجذوب ساخته بود.کمیل امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد.