«ندای سبز آزادی» که از سوی خانواده رجب مزروعی (مقیم بروکسل) و برخی عناصر اصلاح طلب فراری اداره میشود، نوشت: برخلاف برخی نگاههای خوش بین در مورد حضور فعال و موثر هاشمی رفسنجانی در حاکمیت به بهانه انتخابات، جایگاه وی بیش از پیش تضعیف میشود و چند سالی است که به شکل روزافزون به حاشیه رانده میشود. اکنون دو فرزند وی در حبس قرار دارند و حالا هم خود وی امکان سفر به زادگاهش را ندارد تا آنجا که وی عطای این سفر را به لقایش بخشید.
این سایت اینترنتی در ادامه به مطلبی خلاف واقع از سایت کلمه استناد کرد و مدعی شد: هاشمی رفسنجانی در ملاقات هفته گذشته با مهدی هاشمی، از مقاومت وی در برابر خواست بازجویان برای نوشتن درخواست عفو حمایت کرده و چنین کاری را به منزله اعتراف او به خطای ناکرده دانسته است. در این ملاقات مهدی هاشمی، خواست معمول بازجویان مبنی بر پذیرش خطا و نوشتن عفو را که موجب تخفیف در مجازات و نیز منفعت برای نظام میشود با پدر خود در میان گذاشته؛ او همچنین تصمیم خود مبنی بر مقاومت در برابر این خواست بازجوها را به هاشمی رفسنجانی منتقل کرده که با تایید و حمایت وی مواجه شده است.
یادآور میشود این ادعا از اساس کذب است و پیشنهادی مبنی بر نوشتن نامه عفو به مهدی هاشمی ارائه نشده است. در عین حال برخی خبرها حاکی از آن است که چند نفر در ارتباط با پرونده اتهامات مهدی هاشمی دستگیر شدهاند که ابعاد جدیدی به این پرونده میدهد.
رسانه زنجیرهای مذکور در ادامه نوشت: به عقیده برخی ناظران هاشمی نقشی حاشیهایتر از همیشه یافته است. تحلیل گران برای مدلل کردن ادعای خود، به سپری شدن بیش از سه سال از آخرین خطبههای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در تیرماه ۱۳۸۸ و پس از کودتای انتخاباتی استناد میکنند؛ رفسنجانی از آن هنگام، هنوز امکان ایستادن پشت مهمترین تریبون سیاسی- ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را نیافته است. این ناظران همچنین به کنار رفتن وی از رأس مجلس خبرگان رهبری از اسفند ۱۳۸۹ اشاره میکنند؛ نیز به از دست دادن عملی مدیریت کلان دانشگاه آزاد اسلامی، به عنوان یکی از بزرگترین و گستردهترین نهادهای فرهنگی و اجتماعی ایران. و البته در شواهدی جدید، به بازداشت فائزه و مهدی، دو فرزند او؛ رخدادهایی که وی نمیتواند مانع آنها شود.
گفتنی است این قبیل تلاشها برای مظلوم نمایی به نفع هاشمی در حالی است که رسانهها و فعالان جریان نفاق جدید با محوریت اصلاح طلبان، در سال ۱۳۷۸ و در جریان انتخابات مجلس ششم ترور شخصیت بیسابقهای را علیه وی ترتیب دادند و مانع از ورود وی به مجلس شدند به نحوی که هاشمی با وجود انتخاب به عنوان آخرین نفرات فهرست ۳۰ نفره نمایندگان تهران، مجبور به اعلام انصراف شد. آنها مدعی بودند هاشمی عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای است اما به فاصله ۶ سال (سال ۸۴) و به بهانه انتخابات ریاست جمهوری، پای حمایت از او جمع شدند تا ادامه مسیر ساختارشکنی و خیانت به نظام را با پوشش سازیهای تازه پی بگیرند.
از سوی دیگر کناره گیری آقای هاشمی از خطیبی و امامت نمازجمعه تهران به تشخیص خود وی بوده ضمن اینکه آخرین خطبه وی عملا به تشجیع فتنه گران برای تداوم آشوبگری – و تشدید فازهای بعدی آن- منجر شد و کارنامه خدمات و سوابق وی را ملکوک کرد. پیامد این نقش آفرینی منفی، احساس نگرانی نمایندگان مجلس خبرگان و تصمیم اکثریت قریب به اتفاق آنها برای انتخاب آیت الله مهدوی کنی به عنوان رئیس مجلس بود.
این نکته نیز شایان ذکر است که دستگاه قضایی در ماجرای تخلفات و خیانتهای ممتد فائزه و مهدی هاشمی با اغماض و تسامح فراوان برخورد کرده و تلاش نموده تا به اعتبار این تخلفات، حرمت آقای هاشمی بیش از گذشته مخدوش نشود. با این حال محافل ضد انقلاب پروژه ویژهای را برای بهره برداری از نزدیکی هاشمی با برخی دست اندرکاران فتنه دنبال میکنند تا بدین ترتیب انتقام خود را از هاشمی نیز گرفته باشند؛ در واقع این فاز دوم و ظاهرا متفاوت حرکتی است که در پاییز و زمستان ۱۳۷۸ علیه هاشمی رقم خورد. آنها این بار از زاویه دوست نمایی مایلند انتقام سالهای همراهی هاشمی با انقلاب و امام و رهبری را از وی بگیرند.
Sorry. No data so far.