حجتالاسلام والمسلمين غلامحسن محرمي در دومين جلسه از سلسله نشستهاي «1426 تاريخ اسلام» كه در ساختمان مركزي كانون انديشه جوان برگزار شد، با اشاره به روند تاريخي اشرافيگري و مبارزه پيامبر (ص) با آن در صدر اسلام اظهار داشت: يكي از علل ثروت اندوزي در جزيرةالعرب اين بوده است كه عربستان در آن زمان به عنوان واسطهاي مرزي، ميان هند و غرب به تجارت ميپرداخت و اين تصور كه قبل از اسلام همه مردم عربستان بياباننشين و فقير بودند، غلط است.
وي دومين ركن اشرافيگري در ميان عربها را «نسب» دانست و افزود: علم انساب در ميان عربها سابقه طولاني دارد و بر اين اساس تقسيماتي را بين قبايل خود قرار داده بودند بنابراين كسي از اشراف شمرده ميشد كه هم داراي نسب عالي و هم داراي پول و ثروت فراوان بوده است.
حجتالاسلام محرمي در ادامه به بررسي لغوي اشرافيت در زبانهاي فارسي و عربي اشاره كرد و گفت: امروز در زبان فارسي اشرافيت همان معناي اصلي در زمان صدر اسلام را دارد اما در زبان عربي معناي اين لغت تغيير يافته و «شريف» را به معناي «سيد» مينامند.
عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ادامه داد: در طول تاريخ فرهنگ جوامع اسلامي، دو منشور كه يك آيه از قرآن و يك روايت از پيامبر (ص) است، سرلوحه مبارزه با اشرافيت قلمداد شده است كه آن آيه اين است «انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا انّ اكرمكم عندالله اتقاكم ان الله عليم خبير» يعني «اي مردم ما شما را از يك مرد و يك زن آفريديم و شما را شعبههاي بسيار و فرقههاي مختلف قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد و گراميترين شما نزد خدا با تقويترين شماست و خدا كاملا آگاه است».
وي شأن نزول اين آيه را مربوط به زماني دانست كه بلال حبشي در فتح مكه به دستور پيامبر(ص) به بالاي كعبه رفت و اذان گفت و افزود: اين كار اشراف مكه را خيلي عصباني كرد، براي مشركان سخت بود كه ببينند بلالي كه غلام و سياه است و عرب نيست حتي در تلفظ خود فصاحت ندارد براي مسلمين اذان بگويد.
اين كارشناس علوم ديني در ادامه اظهار داشت: دومين منشور مبارزه با اشرافيت اين حديث پيامبر (ص) است كه ميفرمايند «اي مردم، خداي شما يكي است، پدر شما هم يكي است، نه عرب بر عجم برتري دارد و نه عجم بر عرب، نه سياه بر سفيد برتري دارد و نه سفيد بر سياه، مگر با عمل و تقوا؛ زيرا خداوند متعال فرموده است كه گراميترين شما نزد خدا با تقواترين شماست.»
حجتالاسلام محرمي با يادآوري زندگي سلمان فارسي به عنوان دهقانزادهاي ايراني و نمونهاي از رفع تبعيض نژادي در سيره پيامبر (ص)، به تشريح اثرات مبارزه با اشرافيگري در دوران پس از حيات رسول اكرم(ص) پرداخت و ادامه داد: در دورهاي عمربنسعد دستور داد تا نيمي از اموال كارگزاران او را برگردانند؛ اما عمرو عاص كه در آن زمان حاكم مصر بود، در جواب او گفت «روزگاري من لباس ديباج ميپوشيدم ولي عمر ابن سعد و پدرش با عبايي كهنه كه تا ساق پايشان بود در كوچه ها راه مي رفتند حالا ما زير دست او شدهايم وبايد از او تبعيت كنيم!».
وي در ادامه گفت: فرهنگي كه پيامبر (ص) در مبارزه با اشرافيگري ايجاد كرد اين بود كه هيچ مانعي براي بردهها وجود ندارد كه مانند ديگر افراد وزير، امير، وكيل و حتي پادشاه شوند؛ بهگونهاي كه مؤسسان برخي از سلسلهها از بردگان بودهاند كه از جمله آنها سلطان محمود غزنوي و برخي از حاكمان ممالك مصر را ميتوان اشاره كرد.
عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي به انحرافاتي كه بعد از پيامبر (ص) در اين زمينه رخ داد، اشاره كرد و افزود: از زمان عمربنسعد مجداً اشرافيگري و برتري قريش مطرح شد همچنين در زمان عثمان اين مسئله به شدت دنبال و برتريطلبي بنيآميه بهطور واضح ديده ميشد.
حجتالاسلام محرمي در تشريح اين خوي برتري و تبعيض خاطرنشان كرد: در زمان بنياميه غيرعربها نميتوانستند از اعراب زن به همسري برگزينند و نميتوانستند امام جماعت و قاضي شوند، همچنين نبايد سوار بر اسب ميشدند؛ بهگونهاي كه اگر عربي شخص غير عربي را سوار بر اسب ميديد، ميتوانست او را پياده كرده و صاحب آن اسب شود حتي فروش همسايه غيرعرب به يكديگر، بهصورت قانون درآمده بود.
وي به اثرات فرهنگ مبارزه پيامبر (ص) با اشرافيگري در انقلاب اسلامي اشاره و تصريح كرد: پابرهنگان بودند كه اين انقلاب را به وجود آوردند نه ثروتمندان؛ همچنين منشور امام خميني(ره) نيز اين بود كه ميفرمود «من يك تار موي كوخ نشينان را با كاخ نشينان عوض نميكنم».
حجتالاسلام محرمي اظهار داشت: البته پس از انقلاب انحرافاتي نيز پيش آمد كه نميتوان آن را انكار كرد، بهطوريكه در دوران زمامداري و مسئوليت بعضي از آقايان بهخاطر اجرا كردن برخي روشهاي نادرست، خوي اشرافيگري در ميان برخي از مسئولان بهوجود آمد.
وي در پايان خاطرنشان كرد: اسلام با فعاليت اقتصادي سالم مخالفتي ندارد و به همين دليل است كه در اين دين تنبلي، بيكاري و سستي مزمت شده است؛ براي نمونه حضرت علي (ع) كه امام اهل زهد و تقواست، يكي از ثروتمندترين افراد آن عصر بود، بهطوري كه هزار برده را با كار و تلاش و ايجاد باغها و چاههاي متعدد آزاد كرده بود.
Sorry. No data so far.