یکی از جمله سایت های جریان سیاسی خاص طی مطلبی ضمن مدیحه سرایی برای یک نماینده،وی را مامور به کرسی نشاندن پروژه های رفسنجانی خطاب کرد.
این سایت نوشت:علی مطهری دیگر تنها فرزند شهید مطهری نیست؛ او این روزها به سیاستمداری جنجالی در فضای سیاسی کشور تبدیل شده و آنقدر قدرت نفوذ دارد که آیت الله هاشمی رفسنجانی مرد سالخورده و خاک خورده سیاست او را بازیگردان جدید خود برای به کرسی نشاندن ایده «دولت وحدت ملی» ببیند.
این سایت همچنین در بخش دیگری در خصوص تشکل چند روزه و یکنفره مطهری در انتخابات مجلس نوشت: صدای ملت تشکلی که بعد از کنار گذاشتن علی مطهری، علی عباسپور و حمیدرضا کاتوزیان از اصولگرایان شاخص مجلس هشتم از لیست نهایی کمیته وحدت از سوی این سه چهره راه اندازی شده بود از همان ابتدا با شائبه نزدیکی به هاشمی رفسنجانی و حمایتهای معنوی او همراه بود. هرچند مطهری در اولین کنفرانس خبری این تشکل، هرگونه نزدیکی به هاشمی رفسنجانی را تکذیب کرد«ما هیچ ارتباطی با آقای هاشمی رفسنجانی نداریم.» اما در همان روز نیز تلویحا از آیت الله هاشمی دفاع کرد تا اینگونه تصور نزدیکی صدای ملت به هاشمی رفسنجانی همچنان در اذهان باقی بماند و این روزها با آغاز مباحث انتخاباتی ریاست جمهوری بار دیگر تحلیلها حول مطهری، هاشمی و صدای ملت بچرخد. چنانچه برخی این روزها مطهری را پازل جدید بازی انتخاباتی آیت الله هاشمی رفسنجانی برای انتخابات آتی می دانند تا با بهره گیری از وجهه و مقبولیت فرزند شهید مطهری بودن در بین اصولگرایان و اصلاح طلبان میانه رو بخشی از بدنه سیاسی را با طرح «دولت وحدت ملی» آیت الله همراه سازد.
گفتنی است:اینکه علی مطهری چند سالی است که سیاست های هاشمی رفسنجانی را بجای وکلالت مردم پیگیری میکند امری است که از سوی برخی اصحاب نظر هم بیان شده است و تا آنجا پیش رفته است که وی را وکلی دائم العمر خاندان رفسجانی نیز معرفی کرده اند.
ضمن اینکه بزرگنمایی برای تشکلی چند روزه همچون صدای ملت که بهتر است از این پس نام صدای هاشمی را بر روی آن بگذاریم،همانطور که به نیت انتخابات و ورود مطهری به مجلس راه اندازی شد،همانطور هم پس از جلوس وی به صندلی های سبز بهارستان از کار نشست و حتی رسانه رسمی ایشان یکبار هم بروز نشد و اکنون نیز ظاهرا سرور آن از کار افتاده است.
نکته جالب توجه ماموریت جدید مطهری برای پروژه دولت وحدت ملی رفسنجانی است و اینکه چرا وی قرار است این مسئله را به قول رسانه مذکور به کرسی بنشاند.
شاید بزرگترین احتمالی که در این بین خود نمایی میکند،کاندیدای مطبوع هاشمی رفسنجانی است که علی مطهری در طیف سیاسی ایشان حضور دارد و قرار است این فرد بعنوان کاندیدای مورد حمایت هاشمی در انتخابات حضور یابد.
با این حال برای درک بهتر چرایی انتخاب فردی چون مطهری برای به کرسی نشاندن پروژه دولت وحدت ملی بهتر است به فضایی که دولت وحدت ملی باید در آن حاکم شود نگاهی بیندازیم.
کشور را نزاعهای خیابانی پر کرده است. رهبران سیاسی در کشمکشهای فوق العاده و بدون سابقهای به سر میبرند و یکدیگر را به تهدید امنیت ملی متهم میسازند. کشور درگیر جنگ داخلی است. تهدید حمله از سوی یک کشور بیگانه شرایط را بحرانیتر میسازد. انتخابات با عدم مشروعیت همراه بوده است. بین مجلس و دولت درگیریهای شدیدی حاکم شده که زندگی مردم را مختل میکنند. در این فضا یکی از عقلای قوم یا یک فرد و میانجی خارجی پیشنهاد تشکیل دولت وحدت ملی را میدهد. گروههای درگیر میتوانند آن را بپذیرند و یا رد کنند و به مخالفتهای بیفایده خود ادامه دهند.
تمام آنچه در پاراگراف قبلی ذکر شد، شرایطی است که دولت وحدت ملی در طول دهه اخیر به جهت آنها تشکیل شده و یا پیشنهاد آن مطرح شده است. از لهستان و لبنان گرفته تا ماداگاسکار و فلسطین، از دولت وحدت ملی اسرائیل گرفته تا پیشنهاد اینچنین دولتی برای آینده سوریه.
دولت وحدت ملی چه تفاوتهایی با دولت ائتلافی دارد؟
در نظامهای پارلمانی که نخست وزیر و دولت حاصل رای مجالس این کشورها میباشند، چنانچه یک حزب بتواند اکثریت پارلمان را نصیب خود نماید، نخست وزیری هم سو که معمولا رهبر حزب است را انتخاب میکنند و به همین ترتیب وزرای کابینه نیز انتخاب میشوند.
در این شرایط احزاب مغلوب انتخاباتی در نقش اپوزیسیون این حزب ایفای نقش میکنند، رفتارهای آن را تحلیل کرده و به نقد آن میپردازند؛ اما اگر یکی از احزاب نتواند اکثریت پارلمان را از آن خود کند، با دادن سهم به احزاب دیگر که معمولا ابتدا به احزاب کوچکتر این پیشنهاد داده میشود، هم آنها را در اداره کشور سهیم میکند، وزیر یا معاون در اختیار آن احزاب قرار میدهد و هم آنها را با خود همسو مینماید. بدیهی است که با انصراف آن گروه و حزب اقلیت، دولت با از دست دادن اکثریت پارلمان از مشروعیت ساقط میشود. بدیهی است که دولت ائتلافی در کشورهایی که احزاب متعدد دارند، امری بسیار عادی میباشد.
اما در دولت وحدت ملی، حتی ممکن است که یک حزب یا جریان سیاسی اکثریت پارلمان را داشته باشد، ولی نحوه رفتار آن گروه یا مخالفانش به گونهای باشد که امکان ایجاد یک فضای بدون تنش در همه ابعاد کشور را غیر ممکن سازد؛ در چنین شرایطی است که مطابق آنچه گفته شد، حرکتی تحت عنوان تشکیل دولت وحدت ملی یا آشتی ملی شروع میشود.
در این حرکت فارغ از وزن سیاسی گروههای درگیر و حضور در عرصه سیاسی، بیشتر به جریاناتی که آن را رهبری میکنند توجه میشود و مطابق آن سهم خواهی اتفاق میافتد. آنچه مسلم است این است که رای مردم در تشکیل دولت وحدت ملی عامل مهمی به شمار نمیآید؛ در واقع در این مدل روسای احزاب و گروهها هستند که با تفاهم با یکدیگر میزان سهم خواهی از دولت را مشخص میکنند.
در کوتاه سخن، دولت وحدت ملی مربوط به نظامی است که دچار انشقاق جدی حاکمیتی شده است؛ یعنی زمانی که اختلافات حاکمیتی باعث شقاق جدی و حتی کشتارهایی بشود و کیان و سرزمین آن کشور به لحاظ اتحاد مورد تهدید قرار بگیرد، در این زمان بحث دولت وحدت ملی مطرح میشود.
مطمئنا برای اینکه دولت وحدت ملی شکل بگیرد باید شرایطی فراهم شود که ظاهرا برخی جریان های رسانه ای به دنبال نمایش اغراق آمیز آن در جامعه هستند و در راستای تحرکات رسانه ای ایشان فردی را هم انتخاب میکنند که پیش برنده عملی آنها به حساب بیاید.
Sorry. No data so far.