نشست آیین جوانمردی در داستان ایرانی چهارشنبه شب 20 دی با حضور محمدعلی علومی، سید علی میرفتاح و رضا امیرخانی در محل بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.
میرفتاح در این برنامه گفت: درباره جوانمردی میخواهم به حجاز و ایران قدیم اشارهای داشته باشم. در حجاز پیش از این که حکومت واحد اسلام احداث شود، مسائل به صورت توافقی حل میشد. عمده مشکل سرزمین عربستان این بود که گروههایی از عربهای شهرنشین توانایی مالی فوقالعاده داشتند و پول را با ربه بسیار زیاد وام میدادند. اما این پول بدون هیچ کاغذ و سندی رد و بدل میشد و کسی منکر عهد و پیمان، حتی چنین عهد و پیمانهایی نمیشد.
وی افزود: جالب است که در عربستان هزار سال پیش و عصر جاهلیت، قول و قرار چنین اهمیتی داشت و اگر کسی پول به ربا میگرفت، هم حتما سعی در برگرداندن آن داشت ولی امروز شاهدیم که 3 هزار میلیارد تومان خورده میشود و منکر آن میشوند. در سرزمین ایران قدیم هم حلقههای جوانمردی به نام گنوسی وجود داشت که از اصل لغت آن در یونانی به معنی معرفت و دانایی بود. این گروهها شکل خیلی متعالی و پیشرفتهای را از دانایی تدریس میکردند و چیزی فراتر از مذهب عمومی مردم داشتند.
این روزنامهنگار در ادامه گفت: گنوسیهای ایران، با صدر اسلام ارتباط دارند و گروهی از گنوسیها بودند که از اصحاب صفه در مدینه شدند و از همان ابتدا هم تفاوت میان آنها و سلفیها و مسلمانان سفت و سخت پیش آمد. این گروه شکلی از فتوت را ایجاد کردند و گرد امیرالمومنین(ع) حلقه زدند.
مولف کتاب «گرکدننامه» در بخشی از سخنانش گفت: جالب است که بعد از هزاران سال، هنوز هم معرفت چنان با مفهوم جوانمردی آمیخته است که اگر کسی کار ناجوانمردانهای انجام دهد، به او بیمعرفت گفته میشود. قرار نیست اتفاق بزرگی در جوانمردی بیافتد و در بسیاری از فتوتنامههای معتبر، شان نزول مطلب، فتوتهای خیلی بزرگ نبوده است. در کل، امروز در شرایط فعلی کشورمان، جوانمرد داریم ولی روح جوانمردی غایب است.
در ادامه این مراسم امیرخانی گفت: آیا آیین جوانمردی فقط از ریشههایی که از خودمان سراغ داریم، شروع میشود یا در ملل و تمدنهای دیگر هم میتوان از آن سراغ گرفت؟ پاسخ این است که این ریشهها در کشورهای دیگر هم بوده است. شوالیهها در غرب و ساموراییها در شرق نمونههایی برای آیین جوانمردان هستند. اتفاقا این موضوع از آن حوزههایی است که خودمان در آن فقر داریم. مثلا درباره میترائیسم خودمان هم اطلاعات کاملی نداریم. جالب است که در فرم استخدام شرکت میتسوبیشی ژاپن قسمتی برای پایبندی به قوانین جوانمردان قدیمی ژاپن وجود دارد. یعنی ژاپنیها از این طریق رسم و سنت قدیمی خود را حفظ میکنند.
نویسنده رمان «من او» ادامه داد: از بحثهایی که در این جلسه مطرح شد، میتوان فهمید که آیین جوانمردی تعریف مشخصی ندارد. انگار همه صفات خوب میتوانند در آن مستتر باشند ولی خودش تعریف مشخصی ندارد. پس آیین جوانمردی خودش به طور مستقل، یک صفت خاص نیست. من همین قدر میفهمم که اگر بخواهیم خلاصهاش کنیم یا صفت بارزی برای آن مشخص کنیم، به جایی نمیرسیم. به نظرم هر صفت نیکی که مجاهدت در آن وارد شود، وارد مسلک جوانمردان شده است و اصلا هم لازم نیست صفت خاصی باشد. این مفهوم بین نظریه انسان کامل ابن عربی و اعتدال ارسطویی قرار گرفته است.
امیرخانی همچنین گفت: اگر به جامعه سیاستزدهمان سری بزنید، میتوان گفت در بیصفتترین دوران سیاسیمان به سر میبریم. یعنی سیاستمدار ما هیچ صفتی ندارد. اوایل انقلاب سیاستمداران به یک دسته و گروه تمایل داشتند و معلوم بود چگونه فکر میکنند. به دنبال این نباشید که من چه گروه یا دستهای را میگویم. منظورم همه سیاستمداران امروزمان است. وقتی بیصفتی رواج پیدا میکند، شما به دنبال یک صفت میگردید و اگر در آن عمق پیدا کنید، بالا میبرد.
وی گفت: آنچه امروز به کشورمان ضربه میزند خنثی نبودن مسئولان نیست بلکه بیصفت بودن است و شما نمیتوانید صفتی برای مسئولان کشور ترسیم کنید. امروز بازگشت ما به آیین جوانمردی این پیشزمینه اجتماعی و بیصفت بودن را دارد. برای این که به صفتی برسیم به نظرم باید «من» را کنار بگذاریم و چارهای هم جز این نداریم. البته این موضوع با این که اعتقادمان را حق بدانیم، فرق دارد. ما نباید خودمان را حق مطلق بدانیم. حق دانستن اعتقاد مطلب دیگری است.
Sorry. No data so far.