«بنده… نویسنده 70 ساله که 33 کتاب، 5 تا قبل و 28 تا بعد از انقلاب و لحظههای انقلاب یکی سال 58 و 4 تا رمان سال 60، یک سال در جبههها در کانون پرورش چاپ و دو ساعت از زندگیام در غبار دارآباد و صدها بار پخش و مقام معظم رهبری و رئیس صدا و سیما دیده و مرا خواست و از سال 82 تا حالا 5 بار خانه رهن کرده و ساکن شدهام و در خدمت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بوده و هستم و حالا صاحبخانه بعد از یکسال گفته قرارداد فسخ و باید جا عوض کنم. 10 میلیون رهن از دو میلیون شروع شده و حالا صاحبخانه میگوید 20 میلیون و من گیر کردهام که چه بکنم و پول ندارم و جا ندارم و تنها درآمدم همین 90 هزار تومان کمک به پیشکسوتان است که ارشاد محبت میکند و من با 90 هزار تومان میتوانم و میخواهم و میزیم و مینویسم. کمک کنید اگر امکان دارد به خاطر خدا. مقام معظم رهبری فرمودند؛ به شما بگوییم جایی به من حقیر بدهند تا بنشینم و بنویسم. خدا عوضش را به شما بدهد.»
اين نامه را مرحوم سيد محمود گلابدرهاي به محمد سعيديكيا وزير مسكن وقت نوشته بود و همين چند خط براي درك عمق غربت يك نويسنده در حد و اندازههاي او كافي است. از آن طرف هم حتما خيلي عجيب نخواهد بود اگر كسي با چنين غربتي چند اثر چاپ نشده يا فراموش شده داشته باشد.
«لحظههاي انقلاب»، كتاب فوق العاده گلابدرهاي، يكي از همين آثار فراموش شده او بود كه سالها از آخرين چاپش ميگذشت. این کتاب اولین بار در سال ۱۳۵۸ توسط انتشارات سروش و پس از آن تا سال ۷۹ سه بار از سوی انتشارات کیهان به چاپ رسیده بود. اما در اين سالها پيدا كردن اين اثر در بازار غير ممكن و در كتابخانهها هم كار آساني نبود تا اينكه مرداد سال 91 فرا رسيد. با درگذشت گلابدرهاي، تيتر «خالق لحظههاي انقلاب درگذشت» روي پيشاني اكثر رسانهها نقش بست و تازه براي اولين بار اسم كتابي به گوش خيليها خورد كه آن را اولين كتاب مربوط به انقلاب ميدانستند.
حالا نزديك شش ماه بعد از مرگ و از غربت درآمدن گلابدرهاي كتاب ناب او هم از غربت درآمد. ديروز مراسم رونمايي از چاپ جديد «لحظههاي انقلاب» در بنياد ادبيات داستاني برگزار شد تا اين روايت دست اول از انقلاب در دسترش كتابخوانها قرار گيرد. بنياد ادبيات داستاني پيش از اين كتاب «تركههاي درخت آلبالو» نوشته اكبر خليلي را هم با ويراستي جديد پس از سالها بازنشر داده بود.
حتما خواندن كتابي كه نويسندهاش روزها در تظاهرات ضد رژيم طاغوت شركت ميكرده است و شبها وقايع آن روز را مينوشته است خواندن دارد. «لحظههاي انقلاب» در شمارگان ۳۰۰۰ نسخه در ۴۸۶ صفحه و در قطع پالتویی به قیمت ۱۵هزار تومان در دسترس افرادي است كه دوست دارند چنين روايتي از لحظههاي انقلاب را مطالعه كنند.
گلابدرهاي اهل قضاوت كردن بود
ابراهیم زاهدی مطلق نویسنده و روزنامهنگار يكي از سخنرانان اين مراسم رونمايي بود كه درباره مرحوم گلابدرهاي گفت: وظیفه هنر میتواند قضاوت باشد و کسانیکه نمیخواهند قضاوت کند آثار موزهای خلق میکنند و صرف اثر هنری بودن به نظر من بیارزش است همین قضاوتها که گلابدرهای و سایر نویسندگان در سراسر جهان میکنند باعث اعتنا و بیاعتنا شدن آنها میشود.
وی ادامه داد: کتاب لحظههای انقلاب به شکل گزارشنویسی است و به معنای واقعی تلفیقی از روایت و قصهنویسی دارد و نکته قوی که در این کتاب مشاهده میشود نزدیک بودن به واقعیات است البته تا حدی اغراق هم دارد.
نويسندهاي در قامت بيهقي
علی خلیلی نویسنده و پژوهشگر نیز بعد از قرائت پیام گلابدرهای به نسل سوم انقلاب، بیان کرد: سال 57 در روز 23 بهمن محمود گلابدرهای صحنه آخر این کتاب را مینویسد و کتاب را در اسفند همان سال توسط شهید دکتر مفتح به دست پرویز خرسند داد که وی کتاب را خوانده و آن را چاپ میکند.
وی افزود: پرویز خرسند پس از خواندن این کتاب مینویسد: «میدانستیم یکی میبایست بیهقیوار لحظهای که بر این امت گذشته ضبط کند و در لحظهای که یاری دوستی به لحظههای انقلاب را هم نمود لحظههای گمشده وطنم را یافتم و در کلمه و جمله جملهاش از صدای خون و فریاد و از عطر سرخ باروت و سرب پر شدند هر چه بیشتر خواندم عمیقتر شدم و لحظههای سرنوشت ساز مردم وطنم را سریعتر و روشنتر لمس کردم و دریافتم که این همان دردانه گمشده من است و دیدم و خواهید دید که گلابدرهای در کام نهنگان فرو رفته و باز آمده است و از اعمال دریافت انقلاب دردانهای چنین روشن و شفاف و سرخ و صیقلی هدیهمان آورده است.»
ای کاش مسئولین به جای هدر دادن بودجه های فرهنگی،از نویسنده های انقلابی حمایت کنند.