یکشنبه 19 می 13 | 19:06

دیپلماسی انقلابی تنش‌زا و غیرعقلانی نیست

سیاست خارجه انقلابی چیست؟ سیاست خارجه انقلابی تنش‌زا، هیجانی و غیر عقلانی نیست. سیاست خارجه انقلابی اهدافش انقلابی است ولی راهکارش الزاما انقلابی نیست بلکه با طمأنینه و تلاش بلند مدت است.


ajiliدکتر هادی آجیلی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به تبیین الزامات دیپلماسی دولت آینده در نشست روز گذشته جنبش عدالتخواه دانشجویی پرداخت.

بسم الله الرحمن الرحیم

ما در حیطه استفاده از ابزار دیپلماسی مشکلاتی را پس از انقلاب به صورت همیشگی داشته ایم که مشهود بوده است.

تناقض نما بین ماهیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی

یک اشکال، تناقض‌نما بین ماهیت انقلاب اسلامی و ماهیت جمهوری اسلامی به معنای منافع ملی داشتیم. در واقع بین منافع ایدئولوژیک و منافع ملی یک تناقض نما وجود داشته است که هر دولت بنا به نوع نگاهش تغییراتی در این نسبت داده و به یک سمت گرایش پیدا کرده است.

حال سوال این است که تفاوت بین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی چیست؟!‍ انقلاب یک محتواست که حد و مرزی نمیشناسد و در واقع یک پیام است که ماهیت نرم افزارانه دارد و ساختارهی حقوقی بصین المللی را نمیشناسد و ماهیت ضد ظلم، ضد استبداد و استکبار دارد. اما جمهوری اسلامی حد و مرز مشخصدارد و خیلی از ساختارهای بین المللی را قبول کرده است و نمیتواند ساختارشکنی کند. در حالی که انقلاب ساختارشکنی میکند و در واقع جمع بین این دو بحث کار آسانی نیستو به همین خاطر خرده گفتمان‌های مختلفی در دوره‌های مختلفی داشته‌ایم کهبرخی آرمانگرا و برخی تنش زدا بوده اند.

الگو شدن جمهوری اسلامی پاسخی به تناقض نما

نظریه ام القرا یا سرمشق و الگو شدن جمهوری اسلامی توانست به این ابهامات جواب بدهد و این تناقض نما را حل کند. اگر ایران از لحاظ اقتصادی در حال پیشرفت و توسعه اقتصادی و افزایش شاخص رفاه باشد و در سیاست خارجه اش تن به سازش نداده باشد، در آن صورت میتواند الگو شود.

به عبارتی باید استراتژی این باشد که «مشک آن است که ببوید نه آنکه عطار بگوید» تا بتوانیم برای دیگران الگو شویم.

اتفاق میمونی که پس از انقلاب رخ داده است این است که افکار منطقه و جهان یک نگاه الگو گرفتن به ایران دارند وآن الگوی مقاومت است. که این مبتنی بر یک سری اطلاعات و واقعیات است و شعاری نیست.

افکار بین المللی میگوید اگر ایرانی ها یک کاری را بتوانند در عین ضدیت با آمریکا و اسرائیل انجام دهند پس ما هم میتوانیم و اگر ایرانی ها نتوانستند ما هم نخواهیم توانست.

مثلا کشورهای عدم تعهد خودشان میدانند که امریکا زور میگوید و ماهیت اسرائیل چیست و انرژی هسته ای حق مسلم ماست ولی آنچیزی که مانع میشود مثل ما مقاومت نکنند این است که آنها معرفتند که اگر مقاومت کنند به علت وابستگی اقتصادی و سیاسی دچار مشکل و حتی فروپاشی میشوند.

روی کار آمدن گفتمان سازش بدترین پیام به فضای بین الملل

اگر در انتخابات گفتمان سازش روی میز بیاید و رای بیاورد، این بدترین پیام به فضای بین المللی است.

در واقع ما باید در عین مقاومت الگو شویم تا دیگران الگو بگیرند.

الگوسازی بهتر از تعبیر صدور انقلاب به معنای صدور اننقلاب با اسلحه  است. در واقع صدور انقلاب ودعوت سایرین باید با علم باشد نه با لسان.

این تناقض نما را خیلی از دولتها نتوانسته‌اند حل کنند. گاهی دچار سازش شدند و گاهی چون محدودیت‌های جمهوری اسلامی را نشناختند حرفهایی زدند که جمهوری اسلامی نتوانست آنها را حمل کند و محدودیت داشت.

مشکل موازی کاری در سیاست خارجه

مشکل عمده دوم موازی کاری در سیاست خارجه است. در واقع باید ارتباط ما با خارج صرفا از کانال وزارت امور خارجه باشد. در حالی که در این چند سال مسئولین مختلف گاهی حرفهای ضد و نقیض هم زده اند. این یک فرصت برای ما داشته است و آن اینکه به علت تعدد ظاهری دشمن دچار گیجی شده است ولی مسئله این است که این نوع فعالیت خود ما را هم گیج کرده است!

مشکلی نیست که قسمتهای مختلف واحد امور بین الملل داشته باشند ولی نباید مستقل از دستگاه سیاست خارجه عمل کنند بلکه باید همه اینها در یک رویکرد مشترک باشد.

به همین علت گاهی میبینیم سازمانها و نهادهای مختلف سیاستهای مختلف در یک کشور را اتخاذ کرده اند و این باعث شده است که در برخی موارد سیاستهای همدیگر را خنثی کنند. تا جایی که در این چند سال رئیس جمهور با دور زدن سیستم وزارت خارجه، یک مسئول برای هر قسمت از دنیا مشخص کرد که البته این افراد تخصص نیز نداشتند و مشکلاتی را آفریدند.

البته اختلاف سلیقه در دولتهای مختلف مشکلی ندارد ولی اختلاف رویکرد در دولتهای مختلف مسئله زاست.

نباید با تغییر دولت ما اختلاف بسیاری را در سیاست خارجه شاهد باشیم و نباید طوری باشد که دشمن از رویکار آمدن یک طیف خاصر خوشحال گردد.

برای دیپلماسی طرح منسجم نداریم

ما یک طرح منسجم برای دیپلماسی مثلا برای دیپلسماسی انرژی و هسته‌ای و رسانه ای و … نداریم تا ما را به اهداف مختلف را که مکمل یکدیگرند برسانند.

اگر طرح منسجم داشته باشیم هدف کلان و مسیر مشخص خواهد بود و ابزارها و حیطه‌های مختلف مشخص است.

دیپلماسی ما سنتی بوده است و همانطور سنتی مانده است. برای مثال نگاه مسئولین به دیپلماسی و سیاست خارجه برگزاری چند جلسه یا سفر به چند کشور و برگزاری چند اجلاس است در حالی که این سنتی ترین تعریف است.

در حال حاضر دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فناوری و رسانه‌ای و .. داریم . الان مهمترین مشکل ما در حیطه رسانه است. اگر کشورهای غربی موضع میگیرند به خاطر اسلام هراسی رسانه ای است. اگر دنیا فکر میکند که ما دنبال سلاح هسته ای هستیم و متهم به تروریسم میشویم که باعث فشار به ایران میشود و تحریم و انزوای ایران را مشروع میکند به خاطر رسانه و سیاست های رسانه ای کشورهای خارجی و دشمنان استو این افکار عمومی را برای برخورد با ایران آماده میکند.

در مقابلما برای دیپلماسی رسانه ای چه کرده ایم؟ صدا و سیما کار خودش را در حیطه بین الملل میکند و سیاست خارجه هم کمترین استفاده را از رسانه کرده است.

منطق تیم مذاکره کننده ما دقیق و قابل فهم و پذیرش است و تیم مذاکره کننده ۵+۱ مشکل فهم نندارد بلکه انها به دنبال فضای رسانه ای خودشان هستند و برد خودشان را میخواهند.

دیپلماسی بعد از ارتباط دولتها با یکدیگر، دیپلماسی ملتها و ارتباط ملتها با یکدیگراست تا کشورهای دیگر را بشناسند. الان ما به صورت کاملا سنتی باید افراد خارجی را به داخل ایران بیاوریم تا ایران را بشناسند در الی که ما بهتر میتوانستیم ایران را بشناسانیم.

یکی از مشکلات ما در این چند مدت این بوده است که در مشکلات منطقه ای طوری ورود پیدا کرده ایم که یک طرف دعوا شده ایم. در حالی که میتوانستیم به عنوان کسی که حل مسئله میکند وارد شویم و این باعث شده است که مجبور شویم برای رسیدن به اهدافمان امتیاز بدهیم.

ما میتوانستیم به صورت یک طرف وسط و حل کننده ظاهر شویم و امتیاز بگیریم و مانند اینکه این روزها روسها از ما ممکن است امتیاز بگیرند.

سیاست تهدید در مقابل تهدید نادیده گرفته شد

مسئله دیگری که این چند وقت نادیده گرفته شده است سیاست تهدید در مقابل تهدید است که از سمت رهبری هم اعلام شد. تا به حال نظام بین المللی و کشورهای سلطه گر حقی از ما را به رسمیت نشناخته اند مگراینکه ایستادگی دولت و نظام بوده باشد

برخی فکر میکنند که اگر ما سازش کنیم آنها کوتاه می‌آیند که این تصور اشتباه است. نه بر اساس تحلیلهای ما بلکه بر اساس تحلیل ها و سخنان تحلیلگرها و گروههای مختلف آمریکایی که گفته اندو نوشتهاند اگر این انتخابات با مشارکت بالا باشد ما باید پازل بازی را عوش کنیم و برخی حقوق را به رسمیت بشناسیم و در مقابل اگر حضور کم بود یعنی ما در جهتگیری و هدفگیری مان درست عمل کرده ایم و باید راه را ادامه دهیم و فشارها را بیشتر کنیم.

آنها تا ایران را به شکل خودشان در نیاورند دست بردار نیستند. اگر گفتمان سازش روی کار بیاید آنها مطمئنا فشارها را بیشتر میکنند چون میبینند که فعالیتهایشان جواب دادهاست.

کشورهای ۵+۱ الان وارد مذاکره میشوند برای اینکه امتیاز بگیرند.

نباید بی گدار به آب زد

سیاست تهدید در مقابل در این مدت اعمال نشد و دشمن گمان کرد که دست مابسته است. البته نمیگویم که بی گدار به آب بزنیم مثل اینکه مدام بگوییم تنگه هرمز را میبندیم در حالی که اگثر انرژی دنیا به متحدین ما در آسیا از این منطقه میگذرد و افکار عمومی به ما یک نگاه دزد سر گردنه پیدا کرد که در حال انام کارهای غیر عقلانی است. در حالی که ما باید میگفتیم اهمیت تنگه هرمز را برقرار میکنیم و وجود نیوری نظامی در این منطقه برای همین است.

سیاست خارجه انقلابی تنش‌زا، هیجانی و غیر عقلانی نیست

سیاست خارجه انقلابی چیست؟ سیاست خارجه انقلابی تنش‌زا، هیجانی و غیر عقلانی نیست. سیاست خارجه انقلابی اهدافش انقلابی است ولی راهکارش الزاما انقلابی نیست بلکه با طمأنینه و تلاش بلند مدت است.

دیپلماسی عرصه مذاکره بده بستان است، البته بده بستان عاقلانه و مبتنی بر منافع ملی و انقلاب اسلامی.سیاست خارجه انقلابی کاملا عقلانی است و تنش زدا است تا صلح و امتینن کامل در دنیا تفاق بیافتد. انقلاب اسلامی ضامن صلح بین المللی است البته نه به این معنی که با ظلم کنار بیاییم چرا که ظلم مانع ایجاد آرامش است. این منطق انقلابی است ولی به علت عدم دیپلماسی رسانه ای انفکار عمومی دنیا عکس این منطق را برداشت کرده اند.

جمع بندی اینکه باید گفتمان مقاومت را با تدبیر و عقلانیت ادامه داد.

ما در پیچ تاریخی هستیم، اگر به سمت سازش حرکت کنیم یک شکست داریم و اگر مقاومت کنیم یک برد تایخی و استراتژیک خواهیم کرد.

سوال: شما گفتید که اگر گفتمان سازش روی کار بیاید فشارها بیشتر میشود ولی در این چند سال اینگونه نبود و ما الان درگیرمشکلات هستیم.

مشکلات کنونی به علت عدم پیش بینی و ایجاد آرایش و تمهیدات داخلی است. در واقع نیورهای خودمان را برای مبارزه به میادین مبارزه فرستادیم ولی پیشتیبانی لازم از آنها را انجام ندادیم.

نمتوانیم بگوییم که قطعنامه کاغذپاره است و در مقابل داخل مثل سیاستهای پولی و مالی و … را رها کنی.

متاسفانه در این دوران دولتی سرکار بود که تعمدی یا غیر تعمدی فضای داخلی را متناسب با خارج تنظیم نکرد و نتوانست در عین استکبارستیزی، داخل را جمع کند.

سوال: در مورد اصلاح ساختار وزارت امور خارجه نظرتان چیست؟ آیا این سیستم بروکراسی کارآمد است؟

از زمانی که افرادی وارد وزارت خارجه شدند که نسبتی با انقلاب نداشتند و ساختار درستی هم برای جذب افراد انقلابی نداشتیم مشکل افرین شد. سبک نیرو گیری ما در سیاستخارجه بر اساس نگاه انقلابی نبوده است و این بدنه در دولتهای مختلف ثابت بوده است.

دیپلماتها الان خیلی درگیر مباحث بروکراتیک شده اند. وهمچنین پیش از آنکه به دنبال اهداف و آرمانها باشند به دنال سفرها و حق مأموریت‌های خودشان هستند.

زمانی که دیپلمات ما اعتقادی به اهداف انقلاب نداشته باشد ولو اینکه اعتراف بکند نخواهد توانست اهداف انقلا را جلو ببرد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.