یکشنبه 15 سپتامبر 13 | 16:57

شماره دوم «فرهنگ اسلامی» منتشر شد

شماره دوم ماهنامه «فرهنگ اسلامی» دارای هشت بخش نظیر «مصاحبه ماه»، «رخدادهای مهم فرهنگی»، «بیداری اسلامی»، «ادبیات»، «ارتباطات»، «سیاست» و «سینما و تلویزیون» است که مصاحبه‌ اختصاصی با آیت‌الله سیدهادی خسروشاهی در بخش «مصاحبه ماه» گنجانده شده است.از نویسندگان مطالب شماره دوم ماهنامه «فرهنگ اسلامی» می‌توان به «صالح دروند»، «علیرضا قزوه»، «محمد شاهدی»، «علی‌اصغر فهیمی‌فر»، «سیدمهدی طباطبایی» و «شریف حسین قاسمی» اشاره کرد.


شماره دوم ماهنامه فرهنگ و ادبیات انقلاب اسلامی با عنوان «فرهنگ اسلامی» با مدیر مسئولی علی‌اکبر اشعری و سردبیری محمدحسن زورق منتشر و روانه بازار نشر شد.

شماره دوم ماهنامه «فرهنگ اسلامی» دارای هشت بخش نظیر «مصاحبه ماه»، «رخدادهای مهم فرهنگی»، «بیداری اسلامی»، «ادبیات»، «ارتباطات»، «سیاست» و «سینما و تلویزیون» است که مصاحبه‌ اختصاصی با آیت‌الله سیدهادی خسروشاهی در بخش «مصاحبه ماه» گنجانده شده است.

از نویسندگان مطالب شماره دوم ماهنامه «فرهنگ اسلامی» می‌توان به «صالح دروند»، «علیرضا قزوه»، «محمد شاهدی»، «علی‌اصغر فهیمی‌فر»، «سیدمهدی طباطبایی» و «شریف حسین قاسمی» اشاره کرد.

در بخشی از این ماهنامه درباره «طاهره صفارزاده و شعر امروز» با نگارش سیدمهدی طباطبایی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، می‌خوانیم: نکته دیگری که در بررسی اشعار این شاعر اهمیت دارد، نگرش خاص او به وزن شعر است. او وزن را مزاحم بیان معانی می‌داند و بزرگ‌ترین حُسن آن را اثر تخدیرکنندگی‌اش بر می‌شمارد.

شماره دوم ماهنامه «فرهنگ اسلامی» منتشر شد

بررسی این نگرش در مجموعه اشعار صفارزاده، نتایج جالبی به دست می‌دهد. اندکی دقت در رهگذر مهتاب که نخستین مجموعه شعری او به شمار می‌رود، نشان می‌دهد که الزام شاعر به رعایت وزن، باعث دگرگونی ساختاری برخی واژگان و در نتیجه، زیر پا نهادن قواعد دستور زبان فارسی شده است. برای نمونه، در دو شاهد مثال زیر مشخص است که شاعر تنها برای رعایت وزن، از دو واژه «برگان» و «گرگان» استفاده کرده است:

«صدای ریزش برگان پاییزی/ همی در من غمی زادند تا شعری برای/ برگریزان امید خویش بنویسیم» (صفارزاده 1391: 59 و 60).

«درونم زوزه گرگان تنهایی/ کند غوغا» (صفارزاده 1391: 62). در مجموعه‌های بعدی صفارزاده، خارخار وفاداری به وزن، در اندیشه شاعر نمایان است؛ بدین گونه که گاه شعری در وزنی عروضی شروع می‌شود، اما به گونه دیگری ادامه می‌یابد: «تو در نهاد منی‌ای ستاره غمگین/ کنار بستر من/ آفتاب آمده است/ زانو زده است/ من اشتهای صبح ندارم/ و اشتهای خیره شدن در تزویر» (صفارزاده، 1391: 353).

توجه یا بی‌توجهی به وزن و واژگان و تشویش حاصل از این دوگانگی، عرصه را بر صفارزاده تنگ می‌کند و او را به این باور می‌رساند که «در شعری که بیش از حد به لفظ و آهنگ توجه شود، حتماً خلاء اندیشه و حس وجود دارد» (صفارزاده، 1391: 959).

بر اساس همین باور، او در برهه‌ای از زندگی به این نتیجه می‌رسد که برای بیان بهتر اندیشه خویش در قالب شعر، باید وزن را کنار بگذارد: «معتقدم باید کلیت یافتن شعر مطرح باشد و وقتی کلیت در یک شعر مطرح بود، هر کدام از اجزای آن بُعد معنایی یا طنینی خواهند شد که پیوستگی آنها، حرکت و انرژی ایجاد می‌کند و در نتیجه لالایی خواب‌آور آهنگ، جایش را به ضربه‌های بیداری می‌دهد» (صفارزاده، 1391: 933).

با این توصیف، معرفی وزن به عنوان نوعی تشویش از زبان صفارزاده، چندان عجیب و دور از ذهن نخواهد نمود: «شعری بخوان شارات، شعری بخوان/شعری بی‌تشویش وزن» (صفارزاده، 1391: 134).

دفتر نشر فرهنگ اسلامی شماره دوم ماهنامه «فرهنگ اسلامی» را در 232 و با قیمت 5000 تومان منتشر کرده است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.