به گزارش تریبون مستضعفین به نقل از خبرگزاری فارس، محاربه و محارب یک اصطلاح دینی است که در شرایطی خاص به افرادی گفته میشود که در مقابل خداوند و رسولش و احکام دینی سلاح به دست میشوند. این اصطلاح بعد از انقلاب اسلامی تا حوادث اخیر کمتر شنیده میشد. اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم این لفظ بر زبانها جاری شد. برای تبیین جایگاه و ابعاد نظری و تئوری این اصطلاح به سراغ حجتالاسلام والمسلمین دکتر سیدعباس نبوی رفتیم که در این زمینه مطالعاتی داشته است.
وی پیش از این نماینده ولی فقیه در دانشگاه تربیت مدرس، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی و از اعضای مؤسس دفتر تحکیم وحدت بوده است.
نبوی معتقد است که در گذشته و حتی دوران حضرت امیر (ع) هیچ فرد یا گروهی نمیتوانست جمعیتی علیه حاکمیت مشروع جهت مانور قدرت، مهیا کند. و در گذشته برای مبارزه با حاکم مشروع محکوم به حمل سلاح بود، اما امروز این شرایط برای مبارزان با حاکمیت مشروع مهیا است. بر همین اساس است که به اعتقاد وی محاربه مشروط به حمل سلاح نیست.
متن گفتگوی دو ساعته خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با حجتالاسلام والمسلمین سید عباس نبوی به شرح زیر است:
* نحوه بیان انتقاد و اعتراض در نظام اسلامی با توجه به تحولات جهان باید مورد بررسی قرار گیرد
حجتالاسلام عباس نبوی عضو سابق شورای انقلاب فرهنگی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با بیان اینکه نحوه بیان انتقاد و اعتراض در نظام مبتنی بر موازین اسلامی در امورات قرآنی و روایی در قالب شش عنوان بیان شده است، گفت: این مفاهیم با توجه به تحولات اجتماعی جهان نیازمند است که در فقه به عنوان مسئله جدید مورد بررسی قرار گیرد.
نبوی «نصیحت» را اولین اعتراض و یا انتقاد مورد نظر قرآن دانست و گفت: اولین نقطهای که در امورات روایی داریم طبق بیان صریح امیرالمومنین نصیحت است؛ روایتی که در این خصوص از حضرت علی (ع) نقل شده است، حالت مسلم و مبین دارد و روایت مجهول یا ضعیفی نیست.
این کارشناس مسائل دینی مرحله امر به معروف را دومین روش «اعتراض و انتقاد» خواند و تصریح کرد: در بحث فقهی امر به معروف و نهی از منکر دنبال شد؛ منتهی بحث امر به معروف و نهی از منکر نسبت به حاکمیت بحث گستردهای در گذشته در فقه ما نبوده است.
وی صدای «اعتراض از سر تظلمخواهی» یک شخص یا یک گروه را روش سوم اعتراض دانست و خاطرنشان کرد: خداوند سخن سوء را یا کلاً سخنی که هر گونه اساعه، تحقیر و پایین آوردن شأن و ارزش کسی در آن باشد را دوست ندارد و آن را نمیپذیرد. زمانی ظلمی به افراد میشود که این افراد راهی جز فریاد زدن برای دفاع از خود ندارند که این راه و روش سوم اعتراض محسوب میشود.
این کارشناس مسائل دینی بحث «بغی» را چهارمین روش اعتراض خواند و اضافه کرد: در تفسیر امروزی بغی به معنای شورش است؛ در حقیقت تعبیر امورات قرآنی این است که اگر اتفاقی بین افرادی که مدعی ایمان هستند، رخ داد باید اصلاح شود، اما اگر به قاعده و موازین باز نگشتند، آنوقت شما مقابله و مقاتله کنید و بجنگید با کسانی که بغی را ادامه میدهند و حاضر به تبعیت از موازین نیستند.
نبوی «فساد فیالارض» را مرحله دیگری از اعتراض و یا انتقادات دانست و افزود: اگر بخواهیم فساد فیالارض نسبت به شرایط امروزی توضیح بدهیم، باید بگوییم اگر فردی مبانی و مواضع مستقر جامعه که مشروع و نافذ است آن را به صورت عمومی بشکند، فساد تلقی میشود. اگر این فساد به صورت خصوصی صورت بگیرد و فرد به صورت خصوصی موازین و مبانی مستقر را بشکند، باید درحد خصوصی با وی برخورد شود. چرا که در این صورت فساد صورت گرفته اما فساد فیالارض نبوده است.
* در گذشته فقها بر اساس سنت متداول محاربه را با حمل سلاح مقارن میدانستند
وی با بیان اینکه اگر شکستن مبانی و موازین مستقر مشروع به صورت عمومی صورت بگیرد، فساد فیالارض رخ داده است، خاطرنشان کرد: اگر فردی به صورت عمومی و آشکار موازین شرعی مستقر را بشکند، مرتکب فساد فیالارض شده است.
مسئول سابق نهاد رهبری در دانشگاه تربیت مدرس، محاربه را آخرین نوع اعتراض ممکن دانست و ابراز داشت: نفی و هدم موازین شرعی مستقر یک نوع محاربه است، منتهی در بحث محاربه از قدیم سنتی بین فقها بوده است که محاربه را با حمل سلاح مقارن دانستند.
وی با بیان اینکه محاربه به کانون قدرتی که مسلح و یا غیرمسلح موازین مستقر و مشروع نافذ، جامعه اسلامی را زیر پا بگذارد، برمیگردد گفت: ما نیازمند این هستیم که در فضای جامعه انتقاد و نصیحت را سامان بدهیم. اگر کسی بخواهد مسیر انتقاد و اصلاح را در پیش بگیرد قاعده اقتضا میکند که از مفاهیم نصیحت شروع کند. ممکن است فردی از باب نصیحت سخنی را بگوید و در جواب متوجه شود که سخنش درست نبوده است. پس لازم نیست که این فرد به مرحله بعدی اعتراض یعنی امر به معروف و نهی از منکر برود.
* بحث و بررسی در خصوص محاربه نیاز امروز جامعه فقاهتی کشور است
نبوی با بیان اینکه اگر در صورت نصیحت افراد کسی جوابگوی آنها نباشد، این فرد بالاجبار مراحل بعدی را طی خواهد کرد، نصیحت را امر به معروف رقیق دانست و گفت: اگر در حکومت اسلامی در شرایط قرار بگیریم که مظالم فراوانی صورت گیرد و در مقابل این ظلمها، کسی واکنش نشان ندهد این حکومت شایسته نام اسلامی نیست و در این حکومت مراحل بعدی اعتراض میتوان یک بغی یا شورش مشروع باشد.
این کارشناس مسائل دینی معتقد است که اگر کسی بر این باور باشد که حکومتی مشروع و اسلامی است مرحله شورش یا بغی علیه این حکومت بیمعنا خواهد بود. در مرحله بغی واجب است که با شورشگران علیه حکومت مشروع مقابله شود و بغات حق ندارند شورش خود را مشروع بنامند.
نبوی با بیان اینکه بحث و بررسی در خصوص محاربه نیاز امروز جامعه فقاهتی کشور است، یادآور شد: در گذشته ابراز وجود قدرت در خیابانها و در منطقه بدون ابزارهای گرم و سرد ممکن نبود و اگر کسی در گذشته ادعا میکرد که جمعیتی تشکیل داده تا در مقابل حکومت مشروع بیایستد مردم حرف وی را غیرمنطقی قلمداد میکردند.
وی با طرح این سوال که اگر کسی در دنیای فعلی بدون حمل سلاح و به کمک هسته یا مرکزیت قدرت علیه حکومت مشروع شورش و یا بغی کند، محاربه محسوب میشود یا نه، گفت: برخی از اصلاحطلبان در حوادث اخیر گفتند که اگر معترضان بدون حمل سلاح علیه حکومت اقدام کند، محاربه رخ نداده است. اما به نظر میرسد به لحاظ بحث فقهی دقیق این مسئله درست نیست چرا که تعابیری در قرآن کریم، روایات و احادیث موجود است که به این نوع اعتراضی که میخواهد در مقابل حکومت مشروع مانور قدرت بدهد و بنیانهای حاکمیت مشروع را به چالش بکشد، تعبیر به محاربه شده است.
* جنگ با خدا، جنگ با موازین مستقر اجتماعی الهی است
عضو سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی در ادامه با بیان اینکه قرآن کریم تاکید کرده که اگر رباخواران دست از ربا برندارند، با خداوند محاربه کردهاند، افزود: در قرآن یک جریان اقتصادی که عملا احکام اسلام به بازی میگیرند، محاربه گفته شده است. حالا اگر کسی به صورت مخفیانه و غیرعلنی اقدام به نزول خواری میکند، یک خطای فردی را مرتکب شده است. اما قرآن کریم به صورت جمع میفرماید که اگر جمع مسلمانان و مؤمنان از ربا دست برندارند، با خداوند محاربه میکنند.
نبوی در ادامه به آیه 33 سوره مائده* که در خصوص محاربه نازل شده است، اشاره و خاطرنشان کرد: در این آیه تاکید شده است که هر کس با خدا بجنگد، محارب است. با توجه به اینکه اگر گروهی حتی لشکرکشی کنند با خود خدا نمیتوانند بجنگند من میخواهم بگویم که مفهوم این آیه این است که جنگ با خدا جنگ با موازین مستقر اجتماعی الهی است.
* در مفهوم محاربه ما نمیتوانیم صرفا در حمل سلاح توقف کنیم
وی با بیان اینکه جنگ با رسول خدا میتواند از سوی برخیها علیه جانشینان پیامبر به صورت مسلحانه و یا غیرمسلحانه صورت گیرد، گفت: در مفهوم محاربه ما نمیتوانیم صرفا در حمل سلاح توقف کنیم.
نبوی با اشاره به این جمله زیارت عاشورا که “انی سلمن لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ” یادآور شد: مفهوم این جمله زیارت عاشورا این است که ما با همراهان حسین (ع) همراه و با دشمنان آن حضرت دشمن هستیم. اگر کسی در موضعی در مقابل امام حسین قرار گرفت طبق دستور زیارت عاشورا باید این افراد دشمن مسلمانان شناخته شوند.
وی همچنین به خطبههای حضرت زینب (س) در بدو ورود به شهر کوفه خطاب به جمعیت این شهر که اکثر آن را تماشاکننده بودند، فرموده بود که شما حیا نکردید و با پیامبر خدا محاربه کردید. در حالی که اهالی شهر کوفه سلاحی در دست نداشته و در جنگ کربلا نقش نداشتند، اضافه کرد: حضرت زینب (س) در شام خطاب به شامیان نیز فرموده بود که شما با پیامبر خدا محاربه کردید؛ مفهوم این عبارت دختر حضرت علی (ع) این است که این افراد با تماشای خود به دستگاه یزید برای شهادت امام حسین (ع) و 72 یار باوفایش کمک و یزید را همراهی کردند.
* کسی که در مانور قدرت علیه حکومت مشروع شرکت کند، محارب است
این استاد دانشگاه با استناد به آیات قرآن کریم در خصوص جزای محاربان متذکر شد: طبق آیه قرآن محاربان باید به قتل برسند، به دار آویخته شوند، دست و پاهایشان به صورت مخالف (دست چپ، پای راست و بالعکس) قطع شود و یا اینکه مکان زندگی وی را تغییر و محارب را تبعید کنند.
این استاد حوزه در پاسخ به این سوال که کدام یک از این جزاها باید برای افراد محارب مشخص شود و تعیینکننده چه کسی خواهد بود، گفت: از معصوم نقل شده است که اگر محارب علیه حکومت مشروع اقدام کرده و موفق شود باید به قتل برسد، اما اگر در مانور قدرت علیه حکومت شرکت داشته و محاربه وی به سرانجام نرسیده است، میتوان این فرد را به جای دیگری برای زندگی تبعید کرد.
نبوی با بیان اینکه قانون مجازات اسلامی تعیین مجازات محارب را به عهده و اختیار قاضی گذاشته است، تاکید کرد: کسی که در مانور قدرت علیه حکومت مشروع شرکت میکند، محارب است و نمیتوان در محارب بودنش تردید داشت، اما اگر این محارب، محاربی باشد که جرمش در حد شرکت در مانور قدرت علیه حاکمیت اسلامی باشد، باید در همین حد مورد تعقیب و محاکمه قرار بگیرد.
وی با اشاره به حوادث بعد از انتخابات خطاب به سران فتنه گفت: این افراد باید تکلیف خود را روشن کنند و به صراحت بگویند که این حکومت را مشروع میدانند یا نه، اگر حکومت مشروع میدانند پس باید اعتراض خود را در حد نصیحت و امر به معروف دنبال کرده و از رسیدن به مرحله بغی صرفنظر کنند.
این استاد حوزه با بیان اینکه بغی زمانی مشروع میشود که حاکمیت مشروع بخواهد جای خود را با حاکمیت نامشروع عوض کند، به مبارزه ملت ایران با رژیم پهلوی اشاره کرد و گفت: در زمان پهلوی مردم برای پیروزی یک حکومت مشروع علیه حاکمیت نامشروع، بغی مشروع انجام دادند و این در احکام اسلام پذیرفتنی است.
* آیتالله منتظری نمیتوانست مراحل اعتراض در حکومت مشروع را از یکدیگر تفکیک کند
نبوی بغی مشروع را علیه حاکمیت مشروع بیمعنی و غیرممکن به لحاظ احکام اسلامی دانست و به اظهارات آیتالله منتظری و عدم مشروع دانستن حکومت از جانب وی اشاره کرد و گفت: امام زمانی که دیدند آیتالله منتظری در مقام قائم مقام رهبری نمیتواند مراحل اعتراضات در حکومت مشروع از یکدیگر تفکیک کند و همه اعتراضات را اعم از نصیحت، امر به معروف، بغی و محاربه را از یک جنس قرار میدهد، در مقابل وی موضعگیری کردند.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه سخنان خود و در پاسخ به این سوال که حوادث بعد از انتخابات را مصداق محاربه میداند یا نه، گفت: به نظر من رهبران این جریان که نامزدهای شکست خورده در انتخابات بودند، پرچم شورش را در دست داشتند، اما هیچ اطلاع و درکی از مسائل دینی مربوط به محاربه نداشتند. کسانی که علم شورش را در حوادث بعد از انتخابات بلند کرده بودند متوجه نشدند که رفتارهایی که میکنند به چه معنا است. آنها نمیدانستند که چه میکنند.
نبوی با بیان اینکه اگر رهبران فتنه اخیر به آنچه که میکردند اشراف داشتند، پس باید پاسخگوی تناقضات موجود باشند و اعلام کنند که حکومت را مشروع میدانند یا نه و اگر میدانند چگونه به خود اجازه میدهند علیه حکومت مشروع بغی کنند، تصریح کرد: امروزه با توجه به وجود احزاب، جریانها، جبهههای سیاسی، رسانهها و سازمانهای مختلف میتوان گفت که این جریانها کانونهای قدرت را تشکیل دادند و حتی از سلاح عامتر شدند.
وی افزود: ممکن است فردی یا گروهی غیرمسلح به سلاح سرد و گرم بخواهند جریانها و گروههای سیاسی را جایگزین سلاح بکنند و از این طریق علیه حاکمیت مشروع بغی و شورش کنند که این یک محاربه تلقی میشود.
* برخی میگویند مقابله با حکومت اسلامی بدون حمل اسلحه مشمول حکم محاربه نمیشود
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه گفت: افرادی چون سروش که خود را روشنفکر دینی میدانند در گذشته نگاهشان این بود که تمامی احکام اسلامی و قرآنی برای تطبیق با شرایط روز به استثنای احکام عبادی فردی، دچار مشکل میشود. اما امروز احکام اسلامی را از اساس نافذ نمیداند. چه برسد به اینکه بخواهند از احکام اسلام قانون را استخراج کنند.
وی افزود: کسانی که به فتاوایی که از آیتالله منتظری در طول چند سال اخیر جمعآوری شده بود استناد میکنند، میگویند چون محاربه مستلزم حمل سلاح است، پس مقابله با حکومت اسلامی بدون حمل اسلحه مشمول حکم محاربه نمیشود.
نبوی با بیان اینکه محدود کردن محاربه به حمل سلاح با شرایط کنونی در تضاد است، اظهار داشت: برخیها که میگویند فقه را باید با مقتضیات زمان بررسی کنیم، آنجا که فقه اقتضا کند شرایط را به آخرین نقطه زمان میبرند که باید گفت در زمان امیرالمومنین علی (ع) که اگر کسی علیه امام علی سلاح نمیکشید و فریاد میزد، فریاد وی چه تاثیری میتوانست داشته باشد.
* فضلای حوزه و دانشگاه با هر گرایشی مفاهیم مربوط به محاربه را مورد بحث قرار دهند
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه آیتالله منتظری طی استفتائی تاکید کرده بود که محاربه تنها با سلاح ممکن است، گفت: زمانی که فقهای ما میگویند فقه را میخواهیم با شرایط زمان تطبیق بدهیم آقایان به 1400 سال پیش میروند و میگویند محاربه تنها با حمل سلاح ممکن است.
وی با بیان اینکه اگر محاربه علیه حاکمیت نامشروع موفق باشد، یک رفتار مشروع صورت گرفته است ولی اگر بر علیه حاکمیت مشروع ناموفق شد در این صورت کسانی که این محاربه را به هر قصد و نیتی سردمداری میکردند فاقد جمیع صلاحیتها از وجوه اجتماعی خواهد شد، اضافه کرد: اگر جریانی علیه حاکمیت مشروع محاربه کند و محاربهاش موفق نباشد باید گفت که ابتدا مقلدین تکلیفی نداشتند اما کسانی که این جریان را راهاندازی کرده و شبکه جریان بودهاند صلاحیت خود را از دست خواهد داد و دیگر حق نظر دادن در امور مسائل اجتماعی حکومت مشروع را نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مقام معظم رهبری در حوادث بعد از انتخابات اعتراضات را علیه حکومت رصد میکردند و به این نکته که چه کسی و چگونه میخواهد اعتراض کند توجه داشتند، خاطرنشان کرد: هیئت منصفهای میتوانست در دادگاههای اخیر در خصوص نوع اعتراض افراد به حاکمیت و نوع محاربهای که انجام شد، قضاوت کنند چراکه اگر این هیئت منصفه وجود داشت بسیاری از مسائل در حوادث بعد از انتخابات بیشتر روشن میشد و نتایج مناسبی عاید ملت ایران میشد.
نبوی در ادامه پیشنهاد داد که خبرگزاری فارس در خصوص پیگیری مسائل فقاهتی از جمله محاربه گروهی از اهالی فضل حوزوی و دانشگاهی از میان اصلاحطلبان و اصولگرایان دعوت کند تا مفاهیم مربوط به محاربه مورد بحث قرار بگیرد تا خروجی این بحث به جامعه منتقل شود.
* مطالبه رهبری از مراجع و علما رصد شرایط و هشدار درباره انحرافها و اشتباهات مسئولان است
وی با تاکید بر اینکه در صورت بررسی مفاهیم فقاهتی محاربه نتیجهای جز اینکه حوادث بعد از انتخابات مصداق بیّن و واضح محاربه بوده است، به دست نخواهد آمد، گفت: اعتراضاتی را که تا قبل از 25 بهمن امسال به بهانه اعتراض به نتیجه انتخابات صورت گرفته بود، را نمیتوان محاربه دانست، اما هر گونه تجمع و اعتراض گروهی که بعد از بیانات ولی فقیه صورت گرفت مصداق بارز محاربه بود.
این استاد حوزه علمیه در ادامه به نصایح برخی از مراجع تقلید به دولت و مسئولین اشاره کرد و خطاب به سران فتنه گفت: سران فتنه که جریان اعتراضات بعد از انتخابات رهبری میکرد، چشم امیدی به نصایح مراجع تقلید نداشته باشد.
وی با بیان اینکه آیات عظام جوادی آملی و صافی گلپایگانی اخیرا نسبت به برخی رفتارهای دولت اعتراضاتی را داشتهاند، تاکید کرد: مطالبه مقام معظم رهبری از مراجع تقلید و علما غیر از این نیست که آنها با چشمی بیدار مسائل مختلف و عملکرد مسئولان را زیر نظر داشته باشند و در خصوص هر گونه انحراف و یا اشتباه اقدام به تذکر بکنند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه نظرات، انتقادات و نصایح مراجع تقلید از مرز اولین و دومین مرحله اعتراض که همان امر به معروف و نهی از منکر است، عبور نخواهد کرد، گفت: سران فتنه مطمئن باشند که نصایح مراجع تقلید حتی به “جهر به سوء” هم نخواهد کشید چرا که “جهر به سوء” برای افرادی است که تربیت کافی در فرهنگ اسلامی نداشته باشد.
نبوی با بیان اینکه معصومین حتی جهر به سوء علیه حاکمیت نامشروع نکردهاند، اظهار داشت: بالاترین “جهر به سوء” معصومین لعن حاکمان نامشروع مثل لعنالله مروان و لعنالله بنیامیه بود در حالی که لعن حتی فحش محسوب نمیشود.
وی با بیان اینکه فتاوای اخیر آیتالله منتظری که از سوی کدیور پر و بال داده میشود، میگوید ما “ولایت جور ” در کشور داریم و “ولایت جور” باطل است در حالی که همه ما معتقدیم که “ولایت جور” باطل است ولی اگر کسی ادعا کرد که ولایت مقام معظم رهبری “ولایت جور”است، بحث فقاهتی نمیکند و نظر شخصی خود را میدهد و اگر در گفته خود صادق است، باید مسائل مورد نظرش را اعلام کند تا بررسی شود.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه هیچ مناقشهای در گوشههایی از چتر گسترده ولایت عادلانه و از گاهی مظالمی اتفاق میافتد که حتی در دوران حضرت علی و پیامبر اسلام نیز اتفاق افتاده بود، خاطرنشان کرد: برخی از افراد خارج نشین ضد انقلاب از جمله اکبر گنجی مدعی هستند که مقام معظم رهبری به صورت خاص در خصوص پروندههای آنها نظر داده است که باید گفت این یک نمایشی است که آنها انجام میدهند در حالی که پرونده این افراد در دادگاه بررسی و به دادگاه تجدید نظر ارائه میشود.
نبوی ضمن تاکید بر اینکه سران فتنه باید تکلیف خود را برای مردم روشن کنند گفت: سران فتنه باید بگویند که ولایت فقیه را مشروع میدانند و یا نه. به ولایت فقیه قائل هستند یا نه، چگونه میشود فردی خود را معتقد به ولایت فقیه بداند اما بخواهد علیه نظام اسلامی اقدام کرده و حقوق مردم را تضییع کند.
* برخیها میگویند امر به معروف رفتار خودسرانه است
وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری برای کنترل اوضاع خطاب به برخی نیروهایی که به صورت خودسرانه علیه فتنهگران اقدام میکردند، تذکراتی دادند، افزود: برخیها میخواهند بگویند که امر به معروف به عنوان یک واجب دینی رفتار خودسرانه است اما خودشان علیه حکومت مشروع اقدام میکنند و شورش میکنند و نام حرکت خود را امر به معروف میدانند.
وی با اشاره به سخنرانی محمد خاتمی رئیس بنیاد باران در حسینیه جماران که با واکنش جوانان روبرو شده بود، گفت: آقای خاتمی میگوید که این جوانها نیروهای خودسری بودند که به صورت سازماندهی شده برای مقابله با وی وارد حسینیه جماران شدهاند، من میخواهم بگویم که اصلا این افراد به قول آقای خاتمی به صورت سازماندهی شده میخواستند بدانند که آقای خاتمی بازی با کلمات را همچنان میخواهد ادامه بدهد و قرآن را تفسیر به رای کند یا نه. و این حرکت جوانان امر به معروف و نهی از منکر بوده است.
نبوی با بیان اینکه خاتمی در حسینیه جماران آیه مشهور “لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس” به گونهای میخواند که انزلنا الحدید در این آیه اصلا وجود ندارد و بعد میگوید ما تا زمانی که شرایط مهیا شود جشن پیروزی کلمه بر شمشیر را به تاخیر میاندازیم. در حالی که در این آیه کلمه «انزلنا الحدید» وجود دارد. به طور طبیعی زمانی که جوانی مذهبی میبیند که آقای خاتمی آیه قرآن را تفسیر به رای میکند از خود واکنش نشان میدهد چرا که همه مثل برخی روحانیون نیستند که بخواهند تعلقات سیاسی را مد نظر داشته باشند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* سوره مائده، آیه 33. « إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ»
Sorry. No data so far.