تریبون مستضعفین- محمدصالح مفتاح
گفته میشود امروز مذاکرات هستهای به نتیجه و توافق خواهد رسید. حضور 6 وزیر امور خارجه در این مذاکرات در برابر ایران نشانهی احتمال حصول نتیجه در این مذاکرات است. هرچند هنوز از محتوای توافقهای احتمالی خبر موثقی منتشر نشده است، نگاهی به موضوعات مورد مناقشه و احتمالات ممکن میاندازیم تا موقعیتهای احتمالی را از نظر بگذرانیم.
ضرورت هوشیاری مردم درباره مذاکرات
تأکید رهبری مبنی بر هوشیاری ملت و دیدن این مذاکرات نشان از آن دارد که بررسی و مطالبهگری و نیز دفاع مردمی از حقوق هستهای از تضمینهای رسیدن به یک توافق عادلانه است. ایشان در دیدار چند روز پیش گفتند: «ملّت ما بحمدالله ملّت هوشيارى است، مسئولين ما هم مسئولين همين ملّتند، آنها هم هوشيارند، حواسشان جمع است. هر كارى كه به مصلحت كشور باشد و مسئولين كشور انجام بدهند، ما از آن كار حمايت ميكنيم، كمكشان ميكنيم، دعايشان هم ميكنيم، لكن توصيه هم ميكنيم، هم به آحاد مردم، هم به مسئولين، هم بخصوص به شما جوانهاى عزيز كه چشموگوشها را باز كنيد. هر ملّتى با آگاهى، با هوشيارى، با بيدار ماندن و به خواب نرفتن، ميتواند به اهداف والاى خود دست پيدا كند.»
«بنده همچنان كه گفتم خوشبين نيستم؛ من فكر نميكنم [از] اين مذاكرات آن نتيجهاى را كه ملّت ايران انتظار دارد، بهدست بيايد، لكن تجربهاى است و پشتوانهى تجربى ملّت ايران را افزايش خواهد داد و تقويت خواهد كرد؛ ايرادى ندارد امّا لازم است ملّت بيدار باشد. ما از مسئولين خودمان كه دارند در جبههى ديپلماسى فعّاليّت ميكنند، كار ميكنند، قرص و محكم حمايت ميكنيم، امّا ملّت بايد بيدار باشد، بداند چه اتّفاقى دارد مىافتد.»
هستهای بهانه است
تاکید رهبری در همان سخنرانی این بود که مساله فقط هستهای نیست. این فقط یک ادعا است. و تحریمها مربوط به امروز و دیروز نیست. این دشمنی از ابتدای انقلاب بوده است و ادامه دارد. اگر با غرب در موضوع هستهای نیز توافق کنیم، درموضعات دیگر از جمله صنعت موشکی، دفاع از تروریسم، حقوق بشر، دفاع از مقاومت، عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و .. با ما دشمنی خواهد داشت و درگیر خواهد شد. کمااینکه برخی از این تحریمها نیز به دلیل چیزهایی علاوه بر مساله هستهای اعمال شده است. رهبر معظم انقلاب هم فرمودند:
«اگر يک روزى هم مسئلهى هستهاى حل شد – فرض كنيد جمهورى اسلامى عقبنشينى كرد؛ همانكه آنها ميخواهند – خيال نكنيد مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانهى ديگر را بهتدريج پيش ميكشند: چرا شما موشك داريد؟ چرا هواپيماى بدون سرنشين داريد؟ چرا با رژيم صهيونيستى بديد؟ چرا رژيم صهيونيستى را به رسميّت نمىشناسيد؟ چرا از مقاومت در منطقهى به قول خودشان خاورميانه حمايت ميكنيد؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله اين نيست كه اينها سرِ قضيّهى هستهاى با جمهورى اسلامى اختلاف پيدا كرده باشند؛ نه، تحريم آمريكا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبهروز هم بيشتر شده است، تا امروز كه خب به نقطهى بالايى رسيده.»
کما این که غرب نیز به موازات مسئله هستهای، موارد دیگر مثل حقوق بشر را به میان میآورد.
نتیجه مطلوب ملت ایران
همانطور که غرب در صحبتهای قبلی خود هم تأکید کرده است، نمیگذارد نتیجه مطلوب ایران حاصل شود، و هدف تنها متوقف کردن حرکت ملت ایران است. اما به هر حال، اگر بخواهیم وضعیت کنونی و وضعیت مطلوب را ترسیم کنیم علیالقاعده چند محور برای خواست مردم ایران وجود دارد:
1- حفظ عزت و استقلال ملی ایران که ثمره تلاشهای مردم و خون شهدایی است که در این مسیر داده شده است. بر این مبنا هر توافقی که زمینه دخالت دشمن در کشور را فراهم کرده یا تعهدات وابستهساز برای کشور ایجاد کند، پذیرفته نیست.
2- حفظ و حراست از حقوق ملی مردم که حقوق هستهای از جمله آنهاست. این حق تنها در شعار نماند و حق اعمال آن حقوق (از جمله حق غنیسازی به هر درصد برای استفاده صلحآمیز) به رسمیت شناخته شود و راه آن بسته نشود.
3- تحریمهای غیرمشروعی که در این سالها علیه مردم ایران اعمال شده است که به شهادت هموطنان ما به دلایل متعدد (از جمله تحریم دارو یا صنعت هواپیمایی یا سایر تحریمها) بوده است، متوقف و برداشته شود.
4- اگر توقف یا تعلیق پذیرفته میشود به صورت برگشتپذیر باشد، توسعه صنعت هستهای را محدود نکند و نه اینکه از بخشی از حقوق ملت ایران چشمپوشی شود. این امر به خصوص در گام اول و گام اعتمادساز باید مرد نظر مذاکره کنندگان باشد.
5- احاله دادن مواضع مطلوب ما به گام های بعد و طرح درخواستهای مهم غرب در گام اول غیرمنطقی است. باید این گام ها متوازن باشد و در صورت دادن امتیاز، یا چشمپوشی از بخشی از حقوق، امتیاز یا عایدی در همان سطح درخواست شود.
6- تحقق گام آخر بسیار بعید است. به همین دلیل نباید به امید رسیدن به گام آخر، گام بلد را اول برداشت و در مقابل امتیاز کم گرفت.
چه میگیریم؟ چه میدهیم؟
اگر بخواهیم لیستی از تحریمها و گامهای ضروری طرف مقابل در مذاکرات را بررسی کنیم شاید بتوان آن را بر اساس میزان اهمیت چنین دسته بندی کرد:
1- لغو تحریم بانکی
2- لغو تحریم فروش نفت
3- لغو تحریم بانک مرکزی
4- لغو تحریم کشتیرانی و بیمه
5- لغو تحریم طلا و فلزات گرانبها
6- استرداد اموال و پولهای بلوکه شده
7- توقف تحریمهای آتی
8- لغو تحریم فناوری
9- لغو تحریم پتروشیمی
10- لغو تحریم سوئیفت (تحریم اطلاعاتی)
از سوی دیگر از طرف دشمن، مواردی میتواند محل ادعا و مورد مطالبه باشد که به تربیت اهمیت و هزینهزایی برای ما میتواند چنین دستهبندی شود:
1- پذیرش پروتکل الحاقی
2- غنی سازی به اندازه نیاز
3- تعطیلی سایت فردو
4- تبدیل اورانیوم غنیشده به پودر
5- تبدیل اورانیوم غنیشده به میله سوخت
6- انتقال اورانیوم غنی شده به خارج
7- توقف نیروگاه آب سنگین اراک
8- توقف غنی سازی 20 درصد
9- تحقیقاتی کردن سایت فردو
10- تعلیق 20 درصد
11- توقف ساخت سایت های جدید
12-نرفتن به سمت غناهای بیشتر
13- عدم بازفرآوری سوخت مصرف شده
آبنبات در برابر در غلطان
گام متوازن باید دربردارنده سطحی از توازن در این موارد باشد. لغو موارد یک تا چهار از جانب غرب موارد استراتژیک برای ماست، که لغو سایر موارد در برابر آن اهمیت چندانی ندارد. از سوی دیگر نیز دادن بعضی از امتیازها مثل موارد یک تا ده به تربیت اهمیت استراتژیک و حیاتی است، که باید در برابر هر کدام امتیازی در همان سطح یا بیشتر گرفته شود.
به صورت نمونه پروتکل الحاقی امری وابستهساز و ایجاد کننده امکان دخالت دشمن در کشور و جاسوسی گسترده اطلاعات مهم کشور از جمله عرصه نظامی، و فلجشدن فرآیند تکمیل چرخه هستهای کشور است. غنیسازی به اندازه نیاز تا سالهای زیاد، صنعت هستهای را با مشکل مواجه میکند. تعطیلی یا تحقیقاتی کردن اراک، فوردو و هر مرکز دیگر به معنی امحای تأسیسات و عقبافتادن صنعت هستهای است، که بازگشت آن بسیار سخت است. تعلیق و تحقیقاتی کردن مراکز امری است که انجام آن به سرعت و بدون مانع صورت میگیرد، اما برگشت آن علاوه بر مشکلات فنی گسترده، با تعهدات حقوقی و از آن مهمتر موانع رسانهای و فشارهای دشمن مواجه میشود، چنانکه در سال 1383 و 1384 نظام با آن مواجه بود.
دادن مواردی نظیر تحقیقاتی کردن مراکز، توقف اراک، تبدیل اورانیوم غنی شده به پودر بیست درصد در مقابل مواردی نظیر رفع تحریم فلزات گرانبها ، دادن استرداد اموال بلوکه شده و لغو تحریمهای آتی یا تحریم پتروشیمی گرفتن آبنبات در برابر در غلطان است. بعضی امتیازات مثل عضویت در سازمان تجارت جهانی نیز در شرایط فعلی نه تنها تحققپذیر نیست، که به دلیل عدم آماده شدن پیششرطهای داخلی آن حکم چماق را به جای هویج خواهد داشت.
برداشته شدن واقعی و قانونی تحریم
تحریمهای وضع شده علیه ملت ایران وجهه حقوقی یافته و در اتحادیه اروپا و از آن مهمتر کنگره آمریکا تبدیل به قانون شده است. لغو واقعی و حقوقی آنها نیز باید از همین مسیر صورت بگیرد، اعلام لغو تحریم در قالب مواردی نظیر بازگشت محدود بعضی اموال بلوکه شده، یا دستور به تعویق اجرا یا تصویب تحریمهای جدید حقیقی و قانونی نیست. اساساً تحریمها ساختمان واحدی است که لغو واقعی و قانونی هر بخش آن ساختمان آن را دچار مشکل میکند و لذا طرف غربی به راحتی به آن تن نخواهد داد. بسیاری از تحریمهای قانونی علیه کشورها حتی تا سالها بعد از فروپاشی رژیمهای گذشته آنها تغییر پیدا نکرده است. به صورت نمونه بقای تحریمهای عراق و لیبی بعد از فروپاشی رژیم صدام و قذافی، تحریمهای تکنولوژی علیه روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برخی تحریمها علیه چین به خاطر جنگ کره در سالهای دهه 50 میلادی، تحریمهای جنگ جهانی دوم علیه آلمان، ایتالیا و ژاپن به ویژه در بخش مرتبط به گسترش سلاح نمونهای از موارد ادامه یافته است.
بر این مبنا باید با مطالبه گامهای متوازن، بر عدم تکرار تجربیات تلخ سالهای 2003-2005 بدون گرفتن دستاورد عینی، یا دستاوردهای کوتاهمدت و صوری نظیر آزاد شدن اموال بلوکهشده حساسیت به خرج داد. از انجام اقدامات اعتمادساز متضمن وابستگی و هزینهدادن به اسم اقدام داوطلبانه نظیر اجرای پروتکل الحاقی جلوگیری کرد، و مطالبه موارد واقعی برد ایران متضمن لغو تحریمهای یک تا چهار و تمرکز به دادن امتیازهای متضمن برد ایران مثل ده تا 14، یا حداقل گامهایی متوازن را مطالبه کرد.
Sorry. No data so far.