4 بهمن ماه 1392، خطبه های آیت الله علم الهدی:
«ما به این هیات مذاکره کننده در قرارداد ژنو اعتماد داریم، چون مقام معظم رهبری فرمودند، اعتماد داریم. خدای نکرده دولت را هم نمی خواهیم زیر سوال ببریم. اما دلواپسیم. دلواپسیم را که باید بگوییم، دغدغه مان را که باید بگوییم …»
این سخنان سرآغاز تولید نرم افزاری در موسسه فرهنگی نرم افزاری آرمان بود. دلواپسیم؛ واژهای است که دغدغه و نگرانیای عاشقانه در ذات خود دارد و آن را از صف نقدهای غیرمنصفانه و مغرضانه جدا می کند.
3 ماه بعد، شنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۳، تهران، لانه جاسوسی سابق
همایشی با عنوان «دلواپسیم»، محملی بود برای حضور چهره های انقلابی از طیف های مختلف سیاسی که همه بر سر محورهای اصلی و گفتمانی انقلاب متحد شده بودند. البته با حضور منتقدان توافقنامه ژنو و حضور کم نظیر مردم …
این برنامه به بزرگترین گردهمآیی منتقدان ژنو تبدیل شد که همه ی شرکت کنندگان یک وجه مشترک داشتند: «دلواپسی» نسبت به آینده ایران اسلامی.
سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳؛ مجلس شورای اسلامی؛ دفاعیه وزیر امور خارجه از عملکرد خود در توافق نامه ژنو
دلواپسیم که جرقه آن از مشهد و توسط آیتا… علم الهدی زده شده بود، و به وسیله موسس فرهنگی نرمافزاری آرمان در قالب یک جریان سیاسی مهم بالنده شده بود، مردم و مسئولین را نسبت به نتیجه توافقنامه ژنو حساس کرد و این امر زمینه ساز احضار محمد جواد ظریف توسط نمایندگان به مجلس شد.
امروز، چهارشنبه، 25 اردیبهشت 1393
هیئت مذاکره کننده ایرانی در وین به سر میبرد. حال آنکه هنوز دغدغه دوستداران انقلاب و دولت منتخب مردم در این زمینه رفع نشده است …
این اتفاقات که از مشهد و جوار ملکوتی امام هشتم شروع شد و توسط یک موسسه فرهنگی – نرم افزاری پر و بال گرفت و برکات آن تا قلب لندن پیش رفت و معروفترین رسانه خبری جهان را به واکنش واداشت باعث شد تصمیم بگیریم کمی بیشتر با تولید کنندگان نرمافزار «دلواپسیم» آشنا شویم. فعالین فرهنگیای که حتی در همایش دلواپسیم هم نامی از آنها برده نشد و کسی از آنها تقدیر نکرد. به همین دلیل با مدیران موسسه فرهنگی – نرمافزاری آرمان تماش گرفتیم و از آنها درباره چگونگی تولید این محصول سوال کردیم؛ آنچه در ادامه میآید مشروح گفتگوی شهرآرا با سه نفر از مدیران این موسسه است.
به نظر شما تفاوت «دلواپسیم» که جریان شدن آن با خودتان بود با نقدهای موجود در چیست؟
نظری[1]: ابتدا تشکر میکنم از مجموعه شهرآرا که زحمت کشیدند و شرایط را ایجاد کردند که این گفتگو شکل بگیرد.
بعد از آن هم تشکر میکنیم از رسانهای مثل «بی بی سی» که باعث شدند، مجموعههای مردمی مثل آرمان دیده شوند و این مصداق همان ضرب المثل معروف است که میگوید: «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد».
اما درباره سوال شما باید بگویم سابقه موسسه فرهنگی – نرم افزاری آرمان در حوزه تولیدات رسانهای (نزدیک به صد عنوان محصول) نشان میدهد که ما همواره تلاش داشتهایم به موضوعاتی ورود کنیم که گفتمان انقلاب اسلامی در آن موضوعات به طور ویژه و مشخص دیده شود.
تفاوت «دلواپسیم» با نقدهای موجود در این بود که هیچگونه نگاه مقرضانهای در این نرم افزار نهفته نیست و همه کاملا منصفانه و حق مدارانه است. چرا که ما نگران دوستان خودمان در دولت بودیم. حتی به ذهنمان رسید که مجموعه مستنداتی را که در حمایت از توافق نامه مطرح شده است هم، مطرح کنیم ولی هر چه بیشتر جستجو میکردیم کمتر پیدا میکردیم. و آنچه بود غالبا در دو سر فصل بیشتر نبود؛ اول اینکه موافقان، توضیحات کلی را مطرح میکردند (مثل آقای دکتر عراقچی در گفتگوی ویژه خبری) و این کاربردی نداشت و دوم اینکه بعضا توهینها و تعرضاتی بود که به منتقدین وارد شده بود؛ تعابیری مانند بی سواد بودن، سیاسی بودن و …
به همین دلیل اصلا به حواشی قطع نامه نپرداختیم. تنها متن توافقنامه (همان چیزی که منتشر شده بود) را گذاشتیم جلویمان و بند به بند تحلیلش را روایت کردیم و در اختیار عموم قرار دادیم.
علاوه بر این با اینکه هیچ نکته مثبتی در این توافقنامه وجود ندارد ولی همه رسانهها و مشخصا رسانه ملی به شدت و به طور نامعقولانهای از آن حمایت میکنند و باب هر گونه نقد را بستهاند. کانه افکار عمومی هیچ گونه حقی ندارند که یک رسانه آنچه را که اتفاق افتاده است برای آنها، تنها روایت کند!
از همه اینها گذشته، طوری عمل کردیم که این شائبه که ما دولت را قبول نداریم یا مثلا اینکه چون رای ندادهایم، انتقاد میکنیم و این نرم افزار را تولید کردهایم مطرح نشود.
«دلواپسیم» القای یک فضای نومیدی نمیکند؟
مینایی[2]: در عمق واژه «دلواپسیم»، نوعی دغدغه و دوست داشتن و خودی بودن نهفته است و به نظر میرسد که هیچ منتقد حتی مقرضی نمیتواند به این کلید واژه خرده بگیرد. نوعی نگرانی که هم رو به آینده است و هم امیدوارانه. و هیچ گونه تیرگی در آن نیست.
البته من معتقدم که «دلواپسیم» دیگر یک محصول نیست و توانسته است به یک جریان تبدیل شود. اما در پاسخ به سوال شما، باید ببینیم در چه مقامی میخواهیم به این مقوله نگاه کنیم. اگر نگاه ما در مقام یک کارکرد سیاسی باشد، نکتهای که شما میگویید درست است؛ یک فضای تیره و سیاه و نومیدانه را القا میکند ولی اگر نگاه فرهنگی و ذو ابعاد را حاکم کنیم، در خواهیم یافت کسانی که پای کار این جریان آمدهاند همگی بیشتر از آنکه شخصیتهای سیاسی باشند، افرادی کارشناس و متخصص در این زمینه و البته مردمی هستند و نوعا آدمهای سیاسی نیستند. به همین دلیل این برچسب به محصول نمیچسبد که فضای نومیدانه را القا میکند. بنابراین دوستان ما در جناح مخالف به ویژه رسانههای زنجیرهای و اتاق فکر منتقدان «دلواپسیم» (که موافق توافقنامه هستند) اگر این نگاه سیاسی را حذف کنند متوجه خواهند شد که نه در ذات این کلیدواژه بوی سیاست به معنای بدش میآید و نه در آدمهایی که پای کار جریان ایستادهاند و نه در نیت آنها اینچنین چیزی دیده نمیشود.
ما حتی درخواست میکنیم که دوستان حامی توافقنامه اگر نکته مثبتی در این توافق هست ارائه بدهند تا مردم بتوانند استفاده کنند، آنها هم محصول تولید کنند، جلسه بگیرند، همایش بگذارند، همه تریبونها از نماز جمعه گرفته تا دانشگاهها در اختیار این دوستان قرار دارد.
ایده ساخت این نرمافزار از کجا آمد؟
مینایی: اصل ایده متاثر از نگاه موسسه است که بنا دارد در مسائل مهم و روزآمد با نگاه انتقادی برگرفته از مواضع حضرت آقا و امام و منتطبق بر منویات ایشان ورود داشته باشد.
پس از روی کار آمدن دولت آقای دکتر روحانی و شکلگیری مقدمات توافقنامه ژنو یکی از دغدغههای اصلی ما در موسسه این بود که نسبت به این بحث بتوانیم یک ورود ایجابی و تبیینی داشته باشیم. البته در فضاهای مردمی و مسجدی و دانشگاهی یک سری روشنگریهایی اتفاق میافتاد و برخی اساتید در این عرصه ورود کرده بودند. اما در مقیاس انبوه و ویژه کسی پای کار نیامده بود. از طرفی ما دیدیم توافق نامه در همه لایههای اجتماعی – از صف نانوایی گرفته تا مجامع دانشگاهی – دارد بحث میشود؛ اما رسانه انقلاب اسلامی هنوز نسبت خودش را با آن تعریف نکرده است. در نتیجه ما به عنوان یک رسانه سعی کردیم نسبت خودمان را با این موضوع مشخص کنیم.
این ماجرا از نظر زمانی همزمان با بهمن 92 بود. ما شروع به جمع آوری محتواهای موجود کردیم ولی هنوز آن نخ تسبیح را نداشتیم.
از قضا در یکی از نمازهای جمعه، امام جمعه خوب و انقلابی مشهد، کلیدواژهای با عنوان «دلواپسیم» مطرح کردند که بن بست محتوایی ما را باز کرد. این واژه چینش و دسته بندی و معماری محتوای نرم افزار را مشخص کرد.
ما هم بلافاصله شروع به تولید و جمع آوری محتوا کردیم و محصول در کمتر از دو هفته تولید شد و به تولید انبوه رسید. و بحمدا… توانست منشا یک جریان مهم در کشور شود.
رمضانی[3]: البته برآیند ارزیابی ما این بود که مخاطب هم نیاز به اینچنین نگاه و اینچنین محصولی دارد. چرا که جواب قانع کنندهای برای سوالاتش پیدا نمیکند، نه از طریق رسانه رسمی و نه از طریق رسانههای غیر رسمی و هر چه هم که در مراحل تولید این محصول بیشتر جلو میرفتیم این خلاء بیشتر به چشم میخورد.
هدف از ساخت نرمافزار چه بود؟
نظری: روشنگری – البته خلاء هم احساس میشد.
در تولید محتوا چه نکات فنی و محتوایی را مد نظر داشتید؟
نظری: اولا سعی بر این بود که از اساتیدی استفاده شود که ضمن اینکه انگ بی سوادی کمتر به آنها بچسبد، صبغه علمی و تخصصی آنها بر صبغه سیاسیشان بچربد. حتی ما برای استفاده از مباحث آقای رسایی کلی با خودمان کلنجار رفتیم تا اینکه به این نتیجه رسیدیم مخاطب را از شنیدن بحثهای ایشان بینصیب نگذاریم.
مینایی: البته وقتی میگوییم سیاسی اگر در پارادایم رسانههای زنجیرهای قرار بگیریم همه این افراد سیاسی تعریف میشوند، ولی در گفتمان انقلاب اسلامی این شخصیتها کاملا گفتمانی و کارشناس هستند.
نکته بعد این بود که سعی کردیم هر آنچه محتوا وجود دارد را جمع کنیم. از سخنرانی دکتر نوبری در معصومیه قم گرفته تا گتفگوی دکتر لاریجانی در دیروز امروز فردا.
نظری: نکته دیگر به موقع رساندن کار بود. دوستان در این زمینه به طور 100 درصدی وقت گذاشتند و بحمد ا… کار رسید. اما قطعا کار خالی از نقص نیست. لکن ما در این مورد بخصوص بنا به ضرورت زمانی، کیفیت ایدهآل را به سطح کیفیت مطلوب تقلیل دادیم.
نظری: ویژگی دیگر، بحث شهدای هستهای بود که در این نرم افزار مطرح شد و ما میخواستیم مطرح باشد.
محتوا در چند بخش ارائه شده است؟
نظری: هفت بخش؛ دغدغه: گزیده دیدگاههای رهبری، توافقنامه: شامل متن و ترجمه، رمز گشایی: نقد و بررسی آقای دکتر زیبا کلام از قطع نامه، چرا هولوکاست هستهای: مجموعه یادداشت، گفتار: مجموعه مباحث اساتید و شخصیتهایی که در این زمینه حرف زدهاند، حقی مسلم: معرفی شهدای هستهای، چند رسانهای: مجموعه کلیپ و صوت مرتبط.
از چه اساتیدی در مرحله تولید استفاده کردهاید؟
به طور ویژه اگر بخواهم نام ببرم باید یادی بکنم از آقای میثم ظهوریان که از ابتدای کار با ما همراه بودند و وقت گذاشتند. ایشان در مقطع دکتری رشته مدیریت مشغول تحصیل هستند.
شاخصترین محصولات آرمان کدام محصولات هستند؟
رمضانی: ما در موسسه یک دسته بندی موضوعی داریم که محصولاتمان را هم در همین دسته بندی تولید میکنیم. این دسته بندی عبارت است از:
امام و رهبری که در این حوزه شاخصترین محصولات ما عبارتاند از أین عمار، دو روی سکه، بنیان مرصوص، خمینی بت شکن و…
انقلاب اسلامی که بیشتر به مباحث اصلی گفتمان انقلاب میپردازیم.
دفاع مقدس در این حوزه هم یک بسته نرم افزاری خوب از تاریخ دفاع مقدس و شهدای شاخص داریم.
جنگ نرم که به مسائل اصلی این حوزه پرداخته ایم.
اقتصاد مقاومتی و سبک زندگی اقتصادی که تصمیم کبری را داریم.
و حوزه نقد اشرافیت که شاخصترین نرم افزارمان درخت و موریانههاست که هنوز بازخورد لازم را نگرفته ایم.
یک کار جدید هم در دست تولید داریم با موضوع نقد انجمن حجتیه با عنوان خشت کج که امیدواریم بتوانیم در این حوزه هم موفق شویم.
شاخصهای محتوایی تولیدات آرمان چه چیزهایی است؟
نظری: تلاش کرده ایم؛ اول روز آمد باشیم. دوم زرد نباشیم. سوم موضع منطقی، درست و محکم داشته باشیم. چهارم دَردی از جامعه دوا کنیم. پنجم مبتنی بر نگاه و گفتمان انقلاب حرکت کنیم. ششم بر پایه بحثهای امام و حضرت آقا برویم جلو. هفتم تولیدات جذاب و بروز داشته باشیم.
اینها شاخصهای محتوایی ما بوده است و هر کدام از محصولاتمان که در این شاخصها دقیقتر بوده است بهتر نتیجه گرفتهایم.
توزیع این نرم افزار در چه عرصههایی انجام شد؟
رمضانی: با توجه به اینکه تولید نرمافزار نزدیک 22 بهمن به اتمام رسید، ما برنامه ریزی کردیم، توزیع را در راهپیمایی مردم در مشهد و تهران انجام بدهیم. این مسئله در مشهد محقق شد ولی در تهران متأسفانه موفق نشدیم.
عرصه توزیعی دیگری که داشتهایم عرصه نمایشگاهی بوده است. در همایشهای مختلف مشهد و شهرستانها. عرصه بعد نمایندگیهای موسسه در سطح کشور بود که محصول در اختیار آنها هم قرار گرفت. توزیع مسجدی هم یکی دیگر از عرصههای توزیعی ما بود که با استقبال خوبی هم روبرو شدیم. عرصه دیگر راهیان نور بود که آنجا هم توانستیم تعدادی فروش داشته باشیم. همایش «دلواپسیم» هم از نظر فروش و استقبال مخاطب بد نبود. یک رونمایی رسمی هم داشتیم با حضور حاج سعید قاسمی و تعدادی رونمایی که توسط خود مردم اتفاق افتاد.
البته فروش نهادی ما ضعیف بود و نهادهای عمومی رغبت چندانی ندارند پای کار این محصول بیایند به جز تیراژ محدودی که هیئتهای مذهبی تهران سفارش دادند و با هماهنگی ما در اختیار هیئات مذهبی کل کشور قرار گرفت.
در مجموع استقبال کلی در طول این سه ماه خوب بوده است. تا قبل از اینکه حق کپی و رایت را آزاد کنیم، نزدیک به 9000 نسخه از نرم افزار را فروختهایم.
موسسه آرمان به عنوان یکی از قطبهای توزیع در فضای فرهنگی مطرح است، آیا به مدلهای تازه و منحصر به فرد در این عرصه رسیدهاید؟
رمضانی: یکی از مدلهایی که به نظرم مخصوص ماست همین «فروش پارتیزانی» است؛ معروفترین نرم افزار آرمان هم در این زمینه «أین عمار» است که در جریان فتنه ۸۸ تیراژ وسیعی از آن به همین شکل فروش رفت. نحوه کار هم به این شکل است که دوستان تعدادی از محصول را همراه خود به داخل جمعیت میبرند و همانجا محصول را برای مخاطب ارائه میدهند یا به این صورت که یک میز کوچک در مسیر راهپیمایی جمعیت تعبیه میکنند و محصول را به تظاهرات کنندگان معرفی میکنند.
مینایی: این مدل در حقیقت نشئت گرفته از این نگاه ما است که؛ ما میخواهیم از ظرفیتهای مردمی موجود، در عرصه رسانه بهره ببریم. در این حالت عملا هیچ هزینهای صرف نمیکنیم و این کاملا به پیوند ما با مردم برمیگردد. به عنوان مثال برای همین نرمافزار «دلواپسیم» چند رونمایی اتفاق افتاد که اصلا با ما هماهنگ نشد و خود بدنه مردمی پای کار توزیع نرمافزار آمد. در حقیقت توزیع یکی از قلابهای ما به مردم است.
نهادهای دولتی و عمومی در کدام بخشها میتوانند به موسساتی مثل آرمان کمک کنند؟
مینایی: در نگاه کلان رسانهای که بخواهد متأثر از نگاه انقلاب اسلامی باشد و موثر هم باشد یک سری زیرساختهای سخت افزاری و نرم افزاری لازم دارد. به عنوان مثال یکی از زیرساختها نیروی آموزش دیده در گفتمان انقلاب است؛ پر واضح است که این نیرو باید در سیستم آموزشی اعم از حوزه و دانشگاه تربیت شود. اما الان اگر نیروی نخبهای داشتهایم در این زمینه ناشی از دغدغههای مردمی بوده است نه ساختار و سازو کار منظم آموزشی. البته این نکته برای همه عرصهها صادق است ولی مظلومیت فرهنگ دو چندان است.
زیرساخت بعدی این است که قرارگاههای فرهنگی ما (مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی) نتوانستهاند مطابق با رسانه بومی – مردمی روزآمد باشند و سیاستهای مناسب ارائه دهند و نظارت دقیقی داشته باشند.
دستگاه تبلیغاتی هم وضعیت بهتری ندارد! چرا باید حضرت آقا به طور مستقیم خودشان به عرصه مصادیق وارد شوند و حتی نمونههای موردی را معرفی کنند تا دستگاه تبلیغاتی کشور پای کار این محصولات بیاید؟ عباس دست طلا، نامیرا، نورالدین و … نمونههای ورود مصداقی رهبری هستند.
جواب همه این سوالات این است که دستگاههای عمومی ما اصلا نتوانستهاند نسبت خوبی با پارادایم انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ برای خودشان تعریف کنند. بنابراین همان چیزی که «بی بی سی» میگوید اتفاق میافتد! یعنی در نهایت موسساتی مانند آرمان از آنجا که فراتر از رسانه ملی میتوانند جریان ساز شوند، موسساتی وابسته به حکومت، به معنای منفی معرفی میشوند. حال آنکه این موسسات از نظر ساختاری (و نه محتوایی) هیچ وابستگی به نهادهای حکومتی ندارند. هر چند من این توان در رسانههای مستقل را متأثر از تفکر حضرت روحا… و مبانی اندیشهای حضرت آقا میدانم. البته این مسئله نشان میدهد که حتی «بی بی سی» هم از شنیدن این نکته گیج میزند که چگونه رسانه ملی با آن عقبه و یال و کوپالش نمیتواند به اندازه یک موسسه مردمی و کوچک جریان ساز باشد.
آرمان و امثال آرمان در این عرصهها به نظر میرسد تنها هستند و رسانهها کمتر به کمکشان میآیند. مگر اینکه «بی بی سی» بیاید و بعد آرمان دیده شود. با اینکه ما کارهای خیلی قویتر از «دلواپسیم» هم داریم ولی دیده نشده است.
اگر موافق باشید برویم سراغ «بی بی سی» که خیلی خوب فهمید قضیه از کجا آب میخورد! چرا «بی بی سی» رفت سراغ این موضوع؟
مینایی: یکی از دلایل این است که این ماجرا تبدیل به جریان شد. طبیعتا اگر تک مضراب بود «بی بی سی» یا حتی رسانههای زنجیرهای این طرفی نمیرفتند سراغش. این جریان در لایههای مختلف اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دیده شد.
اما یک هدف را دنبال میکردند و آن این بود که این جریان را از بدنه مردمی جدا کنند و این گونه وانمود کنند که حکومت به معنای منفی آن دنبال این جریان است و مردم هیچ نسبتی با آن ندارند. و اشتباه اصلی آنها هم همین است. یعنی همه کسانی که دست اندر کار این جریان هستند، مهمترین شاخصهشان مردمی بودن آنهاست.
از اینکه برای دومین بار (که دفعه اولش ۸ سال پیش بعد از توزیع شکست هیمنه بود) در این شبکه رسانهای مطرح شدید چه احساسی دارید؟
مینایی: احساس خاصی ندارم. فقط اینکه ما باید برویم سراغ خط بعدی و روی محصول بعد متمرکز شویم تا انشاءا… داغ سوم را هم به سینه این رسانه بریتانیایی بگذاریم. از آن گذشته بعد از این ماجرا عین الیقین ما به حق الیقین تبدیل شد که این رسانه چقدر دروغگو است، چرا که هر آنچه را که به ما نسبت داد حداقل ما میدانیم که دروغ است. ما نه یک شرکت فیلم سازی هستیم، نه از نظر ساختاری به سپاه وابسته ایم (البته همان طور که در بیانیه هم گفته ایم ما افتخار میکنیم بسیجی هستیم و پاسدار انقلابیم)، نه تیراژ دلواپسیم، تیراژ انبوهی بوده است و نه وضعیت اقتصادیمان آنچنانی است.
رمضانی: من هم احساس ویژهای ندارم. اما برایم یک سوال ایجاد میشود که چه میشود که یک رسانه غربی یکی از برنامههای زندهاش را اختصاص به این امر میدهد که یک موسسه کوچک و مردمی مثل آرمان را بزند. و اینکه چرا از کار ما بغضش گرفته است. ما میتوانیم این حرکت «بی بی سی» را به عنوان یک شاخص در نظر بگیریم و از خودمان بپرسیم که چرا فلان محصول ما را نزدند و این محصول را انتخاب کردند.
نظری: اگر راستش را بخواهید خوشحال شدم. آن هم بیشتر به خاطر خودمان. چرا که در راهی که میرویم ثابت قدمتر شدیم و استنباط من این است که ما چون توی خط حرکت میکردیم توانستیم جیغ «بی بی سی» را در بیاوریم. ما زدیم و او هم دردش گرفت.
عملکرد رسانههای خودی را چگونه ارزیابی میکنید؟ و چطوری باید باشد؟
مینایی: نکته اصلی نگاه محافظه کارانه رسانههاست. صدا و سیما که اصلا قابل طرح نیست. صدا و سیمای جمهوری اسلامی که اصلا نتوانسته است با گفتمان انقلاب نسبت خودش را تعریف کند. تکلیفش با مولفههای انقلاب اسلامی هنوز مشخص نیست. حداقل کار رسانههای رسمی، این بود که بتوانند روایت صحیحی از ماجرا برای مخاطب ارائه دهند ولی نه تنها این اتفاق نیفتاد که گاها حتی مبهمتر هم شد.
بالاخره رسانههای ما باید چه کار کنند؟
نظری: یک مسئله یا درست است یا اشتباه یا دوپهلو. اگر درست است خوب رسانه باید ترویج کند. اگر اشتباه است باید اصلاح کند ولی اگر معلوم نیست باید تبیین کند.
مینایی: ما یک سری ظرفیتها داریم که در مملکت شکل گرفته اند. جشنواره عمار کلی آدم ساخت. الان دیگر آقای ضرغامی نمیتواند بگوید من آدم ندارم. از آن گذشته فضا هم خیلی فراخ است. هیچ کس اصلا نمیتواند با صدا و سیما رقابت کند.
الگو هم داریم؛ برنامه ثریا یک الگوی مناسب است، پایش، دیروز امروز فردا، قند پهلو، در عرصه نمایشی هم که پایتخت هست.
اما آن نکتهای که وجود دارد و به این راحتی هم برطرف نمیشود این است که مدیران ما هنوز به فهم صحیح و عمیق از انقلاب اسلامی نرسیدهاند و اینکه یک ترس بیخود و واهی نسبت به روشنفکری دارند.
[1] مدیر تولید موسسه فرهنگی – نرم افزاری آرمان
[2] مدیر عامل موسسه فرهنگی – نرم افزاری آرمان
[3] مدیر توزیع موسسه فرهنگی – نرم افزاری آرمان
با طناب آقاي علم الهدي توي چاه رفتن از اين بهتر هم در نمياد دوستان يك عالمه جو گير شديد دقيقا منظورتون از اين جمله “«دلواپسیم» تبدیل به یک جریان مردمی شده است” كدوم مردمن و اين مردما چند نفرن ميشه بگين
آقا شماها اقلیتی هستید که فکر میکنید همه مملکت مال شماست همون اقلیتی که خاتمی خیلی بهشون بها داد و الانم روحانی داره یه کارایی میکنه
احضار ظریف به مجلس چه ربطی به موسسه آرمان و نرم افزارش داره؟