چهارشنبه 04 ژوئن 14 | 20:02

ماهیت انقلاب اسلامی با موضوع «مستضعفین» گره خورده است

در واقع به اسم اسلام هم این قضایا اتفاق می‌افتد، خصوصاً در عربستان؛ بدین معنی که علمایی می‌آیند و از ادبیات و اندیشه‌های اسلامی استفاده می‌کنند تا بگویند انقلاب اسلامی خلاف شرع مقدس اسلام است و چیزی جز بدعت نیست. در واقع آن‌ها با این عملکرد، حواس‌ها را از دشمن اصلی یعنی امریکا و اسرائیل پرت می‌کنند.


به گزارش تریبون مستضعفین  امروزه با توجه به هجمۀ ضد فرهنگی دشمنان قسم خوردۀ انقلاب اسلامی ایران و لزوم بکارگیری بیانات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، در همۀ اعصار این مسئله حائز اهمیت بوده، هست و خواهد بود؛ لذا در پی یافتن چراغ راه و آشنا شدن با رهنمودهای امام امت که براستی بهترین راهنما هستند، دو هفته نامه ندای ایلام به سراغ دکتر مجید بذرافکن، استاد دانشگاه تهران رفته و از ایشان خواست تا ما را با گفتمان کلی و جزئیات این رهنمود‌ها آشنا کنند. در این گفتگو پیرامون مسأله رژیم صهیونیستی، جایگاه عربستان در اندیشه امام خمینی و مروری به مسأله ماجرای صدور حکم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی، بحث شده است.

گفتگو از زهره شفیع زاده

امام خمینی

جایگاه فلسطین و آزادی قدس در اندیشۀ حضرت امام خمینی رحمه الله علیه را چطور می بینید؟

در مورد جایگاه فلسطین و آزاد کردن قدس شریف در اندیشه و منظومۀ فکری حضرت امام خمینی (ره)، باید گفت که همزمان با تولد اعتراضات حضرت امام خمینی (ره) به رژیم شاه است، در واقع یعنی کاملاً با انقلاب اسلامی هم سن و سال هستند. هیچ‌ وقت ضدیت و مخالفت حضرت امام خمینی (ره) با شاه و آمریکا خالی از ضدیت با اسرائیل نبوده است و حضرت امام خمینی (ره) همیشه این ضدیت‌ها را پی‌گیری می‌کردند و راهکار ارائه می‌دادند. در طول مدت رهبری ایشان، زمانی نبوده است که حضرت امام خمینی (ره) از کنار این دشمنان با بی‌اعتنایی رد بشوند یا این مسائل را دنبال نکنند. آن اصلی را که باید نسبت به ماهیت اسرائیل و فلسطین توجه داشت، این است که جهان سلطه و جهان غرب بعد از جنگ جهانی اول، یک زخم و جراحتی عمیق به پیکرۀ جهان اسلام وارد کردند. سلطه گران سمّی مسموم و غدّه‌ای سرطانی را کاشتند که به تدریج در جهان اسلام قوام پیدا کند. ولی با گذشت زمان تغییراتی در این مسیر اتفاق افتاد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تمرکزی که حضرت امام خمینی (ره) و ارکان جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی روی مسئلۀ اسرائیل به وجود آوردند و همچنین مقاومت مسلمانان، وضع را تغییر داد. از این بابت عرض می‌کنم که وقتی حضرت امام خمینی (ره) با این نوع و این جنس از تهدید از طرف جهان سلطه مواجه می‌گردند، ایشان متقابلاً سعی می‌کنند که کل انرژی جهان اسلام را در همین نقطۀ ورود سمّ متراکم کنند. تعبیری که حضرت امام خمینی (ره) می‌فرمایند: «اسرائیل، غدۀ سرطانی است و باید از بین برود»، در واقع خود نشان‌دهندۀ اهمیت این جریان سیاسی و مذهبی است. مسئلۀ فلسطین، اولاً یک مسئلۀ اسلامی است، نه مسئلۀ ملی. مسئلۀ اسلامی هم متعلق به همه مسلمان‌ها است. اگر ما بخواهیم مسئلۀ فلسطین را حل کنیم، تنها راه حل آن از بین رفتن اسرائیل است. ما امت اسلامی در طی قرن معاصر دچار تشتت شده‌ایم، هم تشتت فکری و هم تشتت سیاسی. حضرت امام خمینی (ره) با تمرکز بر مهم‌ترین دشمن که همین تشتت‌های فکری و سیاسی هستند و همچنین مشکلات دیگری از جنس مشکلات نظامی و تهدیدات نظامی که از این نقطه در جهان اسلام پمپاژ می‌شد، تلاش کردند که توان مسلمان‌ها بجای این‌که این‌ طرف و آن طرف هرز برود، در نقطۀ اصلی به کار رود و متمرکز بشود. دقت بفرمایید که در ذهنیت حضرت امام خمینی (ره) مسئلۀ اسرائیل به این صورت است که اسرائیل زاییدۀ امریکا است، نه اینکه امریکا تابع صهیونیست‌ها باشد.

مستضعفین چه جایگاهی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) دارند؟

مجید بذرافکندو نگاه و دیدگاه به مسئلۀ مستضعفین وجود دارد. دیدگاه اول این است که این‌ها یکسری محرومان اجتماعی و اقتصادی هستند که باید به آن‌ها کمک شود. اما نگاه بالا‌تر این است که آن‌ها محروم و آسیب دیده نیستند، آن‌ها صاحب حق هستند، کسانی هستند که باید زمام امور در دستشان باشد و حق از آن‌ها سلب شده است، نه فقط حق اقتصادی و اجتماعی، بلکه همۀ این‌ها از مستضعفین گرفته شده است. دیدگاه دوم که در واقع نگاه حضرت امام خمینی (ره) است، می‌خواهد سیادت و ریاست را به مستضعفین برگرداند. اعتقاد الهی حضرت امام خمینی (ره) این است که جوامع نسبت به مدیریت الهی هر چه بیشتر فاصله گرفته باشند، مستکبرین و توانمند‌ها، به دلیل عدم پایبندی به اصول اخلاقی و الهی، حق و منابع مشترک بین همۀ جامعه را از آن‌ها سلب می‌کنند. مستکبرین و زورگویان دسترسی‌ها را در اختیار خودشان گرفتند و روز به روز بر این انحصار افزودند و بقیه را به ظلم به خدمت خودشان در آوردند، هم در مسیر علمی و هم در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی، رسانه‌ای، اجتماعی و…. ضدیت حضرت امام خمینی (ره) با اشرافی‌گری از همین جا است، تأکیدی که حضرت امام خمینی (ره) در مورد اکرام مستضعفین دارد، در واقع، نفی اشرافی‌گری است. این مسئله‌ای است که در کل تاریخ وجود داشته است و حضرت امام خمینی (ره) این گونه دسته بندی و تحلیل اجتماعی را صرفاً از قرآن در می‌آورد. در واقع این نوع نگاه به مسئلۀ اجتماع و ادارۀ جامعه، کاملاً ریشۀ قرآنی دارد.

توجه به مستضعفین، آیا صرفا در زمان حضرت روح الله موضوعیت داشت یا امروز هم باید موضوعیت داشته باشد؟

حضرت امام خمینی (ره) خود اشاره می‌کند که انبیاء و حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) و… نیز این چنین بوده‌اند. اینجا ذکر چندین نکته حائز اهمیت است و ارزش توجه دارد و باید روی آن‌ها بیشتر کار شود و این انتظار از همۀ اقشار جامعه می‌رود. خاستگاه مسئولین نظام باید مستضعفین باشد. وجهۀ خدمت مسئولین باید مستضعفین باشند. مخاطب اصلی خدمت مسئولینی که خودشان از مستضعفین هستند، باید مستضعفین باشد. در ‌‌نهایت صاحب کشور و صاحب انقلاب مستضعفین هستند که حق از آن‌ها گرفته شده است و همگی ما باید سعی کنیم حق را به آن‌ها برگردانیم. در بررسی جایگاه مستضعفین، اولین نکته و اصلیترین مسئله، ماهیت انقلاب اسلامی و مستضعفین است.

انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی چه وظایفی در قبال مستضعفین دارد؟

در پاسخ به این سئوال، در ابتدا باید مطرح شود که جمهوری اسلامی اولاً به مستضعفین چگونه نگاه می‌کند؟ آیا به عنوان یک سری فقیر و نیازمند به تصدّق نگاه می‌کند؟ یا به عنوان کسانی که حق دارند و باید حقشان را داد، اکرامشان کرد و بزرگشان داشت؟ فرهنگ ساده زیستی و مثل مردم زندگی کردن، به چه اندازه در میان مسئولان نظام دیده می‌شود؟ بحث خاستگاه مسئولین که از منظر حضرت امام خمینی (ره) جایگاه ویژه‌ای دارد، تا چه اندازه مورد توجه قرار گرفته است؟ حضرت امام خمینی (ره) چه ویژگی‌هایی را برای انتخاب مسئولین، چه نمایندگان مجلس و چه دولت‌مردان، معرفی کرده است؟ یکی از این ویژگی‌ها، مستضعف بودن است؛ نه بحث فقر و نه این‌که طرف باید حتماً فقیر باشد و یا از روستاهای دور‌افتاده باشد، منظور این است که باید درد را بفهمد و طعم فقر را چشیده باشد. باید بیشتر با حرف‌های حضرت امام خمینی (ره) مأنوس بود و جدیت حضرت امام خمینی (ره) را دید. مایی که از نسل دیگری هستیم و فاصله سنی با حضرت حضرت امام خمینی (ره) داریم، باید با خواندن بیشتر و بیشتر و دقت کردن در کلمات و تأکیدات ایشان، اهمیت مطالب مورد نظر ایشان را بهتر درک کنیم، و در بکارگیری هرچه تمام‌تر رهنمودهای ایشان بیشتر بکوشیم.

ماجرای حکم قصاص سلمان رشدی را چطور تبیین می کنید؟

در مورد مسئلۀ سلمان رشدی، باید ابتدا ماهیت جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را دقیق‌تر بررسی کرد. ایران در طی جنگ توانست توان اقتصادی، تکنولوژی، رسانه‌ای و دیپلماتیک و همچنین اجماع تمام توان‌های جهان سلطه که برای شکست جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، در پشت عراق جمع شده بود، را عقب بزند و آن‌ها را پشت مرزهای خودش نگه دارد و بتواند از کیان و تمامیت ارضی و بالاخص از ارزش‌های دینی و ملی خودش دفاع کند. این قدرت ناشی از چه بود؟ آیا ما از توان علمی خاصی و یا از توان نظامی خاصی و یا از حمایت کشور ابر قدرتی برخوردار بودیم؟ در واقع، نه، این قدرت استثنایی فقط ناشی از توان فرهنگی ما، قدرت نرم ما و قدرت مکتبی ما بود، که اثر آن را در فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) هم می‌بینید. از آن جملۀ تاریخی مشهور حضرت امام که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» تا بحث‌هایی که در پیام قطعنامه وجود دارد و حضرت امام خمینی (ره) می‌فرماید: «جنگ ما، جنگ عقیده است». جنگ که تمام شد، دشمن فهمید که از عقیده و اعتقاد ما شکست خورده است. البته ما از اقتصاد، تکنولوژی و همۀ این‌ها استفاده کردیم، ولی آن چیزی که به این‌ها نیروی مضاعفی می‌داد تا بر آن نیروی مقابل غلبه کند، نیروی اعتقادی بود. سلمان رشدی از طرف انگلیس حمایت می‌شد و هندی الاصل بوده است. جهان سلطه و جهان غرب در نظر داشت، پروژه‌هایی از قبیل پروژۀ سلمان رشدی را به صورت مسلسل وار تکرار کند. تجربه نشان می‌داد که جهان سلطه و جهان غرب می‌خواهند مکرراً به مفاهیم بنیادین اسلام توهین کنند و آن را مورد خدشه قرار بدهند. حضرت امام خمینی (ره) هم به شدت جلوی این مسئله ایستاد و آن را برگرداند و موضع سختی گرفت. به خاطر دفاع از اسلام و دفاع از شخص شخیص حضرت رسول اکرم (ص) کاملاً مسئله را عوض کرد و باعث شد که هجمۀ جدید فرهنگی علیه نظام سلطه در سراسر دنیا به وجود بیاید. در واقع حضرت امام خمینی (ره) نشان دادند که جمهوری اسلامی نه تنها شکست نخورده، بلکه بسیار قوی‌تر هم شده است. به نظر می‌رسد که این مسئله‌ای است که در بحث سلمان رشدی می‌توان مطرح کرد و نباید آن را دعوای با یک شخص بدانیم و بگوییم حضرت امام خمینی (ره) شخصی را محل تمرکز قرار داده و بدان توجه کرده است، بلکه این پروژه‌ای بوده که جهان غرب می‌خواست علیه اسلام و انقلاب اسلامی راه بیندازد. حضرت امام خمینی (ره) جلوی آن را گرفت و برای همیشه این باب به معنایی بسته شد که عده‌ای بیایند از طرف غربی‌ها چنین چیزی را سر دست بگیرند و بتوانند روی آن مانور بدهند. قطعاً آدم‌های جسور و متهور و خبیثی وجود دارند و الان هم هستند، ولی اینکه سیستم فرهنگی غرب این‌ها را با وقاحت تمام پشتیبانی می‌کند، باید اساتید دیگر در این زمینه اظهار نظر کنند، که چگونه غرب به اسم آزادی بیان از این مسئله حمایت می‌کند. الان دیگر چنین چیزی نیست، در ماجرای هتک حرمت و جسارت به قرآن، هیچ کس حاضر به دفاع نیست و حتی مسئله به دادگاه کشیده می‌شود.

جایگاه عربستان سعودی در اندیشۀ حضرت امام خمینی (ره) و ماجرای قطع رابطه با عربستان را چطور ارزیابی می کنید؟

قطع رابطه با کشور عربستان، مسئله‌ای سیاسی است، که بر سر ماجرای کشتار حجاج بیت الله الحرام در سال ۱۳۶۶ به وقوع پیوست. البته قبل از کشتار حجاج، حداقل رابطه سیاسی وجود داشته است. عربستان سعودی از دیدگاه امام خمینی (ره) ماجرای دیگری هم دارد، و در عربستان هم خلاصه نمی‌شود و آن مسئلۀ اسلام امریکایی است. حضرت امام خمینی (ره) معتقد است که سران جهان اسلام چه عربستان و چه کشورهای دیگر مانند لبنان، مغرب و… به جای اینکه توان ملت‌هایشان و قدرت اقتصادی، اجتماعی و انسانیشان را علیه اسرائیل و دشمنان اسلام به کار گیرند، اولاً یا آن را فاسد کرده‌اند یا اینکه مثل شرایط حال حاضر آن را علیه جمهوری اسلامی به کار گرفته‌اند. در واقع به اسم اسلام هم این قضایا اتفاق می‌افتد، خصوصاً در عربستان؛ بدین معنی که علمایی می‌آیند و از ادبیات و اندیشه‌های اسلامی استفاده می‌کنند تا بگویند انقلاب اسلامی خلاف شرع مقدس اسلام است و چیزی جز بدعت نیست. در واقع آن‌ها با این عملکرد، حواس‌ها را از دشمن اصلی یعنی امریکا و اسرائیل پرت می‌کنند. این برای حضرت امام خمینی (ره) خیلی سخت و سنگین بود و متأثر از این قضیه بودند، که چرا با این تعداد مسلمان و با این تراکم و انباشت ثروت در زیر پای مسلمانان، باز هم جهان اسلام باید گرفتار این مسائل باشد؟ چرا کشور مسلمانی مانند عربستان باید قول بدهد که هیچ کمکی به فلسطینی‌ها نخواهد کرد و هیچ کمکی به لبنانی‌ها نخواهد کرد و هیچ گلوله‌ای از سمت عربستان به اسرائیل شلیک نخواهد شد. این مسائل برای حضرت امام خمینی (ره) خیلی سخت بود که بحث آن تفصیل دارد.

 

Comments are closed.

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.