یکشنبه 13 جولای 14 | 16:56

کجایی مخولو؟

بگذار تلویزیون ما حسرت نداشتن شبکه فوتبال را بخورد و همه ثابت کنند «اعدام فرعون» یک حرکت افراطی دور از تعقل بوده است و خبرنگاران ما همین که بتوانند فوتبال و جام انساندوستانه را گزارش کنند کافی است و اصلا به جهنم که مفسرین ما بعد از زدن ناوگان آزادی، توی تحلیل هایشان جام جهانی را فراموش کنند و یادشان برود دو هفته بعد از زدن ناوگان آزادی جام جهانی شروع می شود و دیگر هیچ کس هوس فکر کردن به غزه را نخواهد کرد.


تریبون مستضعفین- سحر دانشور

نه کشتی های آزاد قرار است به ژوهانسبورگ بروند و نه هیچ کشتی آزادیخواهی*؛ همین است که بانکی مون شال و کلاه کرده است تا از دل آفریقای گرسنه به نمایندگی از آسیای پیر به عنوان سفیر تمام دنیای منهای فلسطین خودی نشان بدهد و از کنار «مخولو»** بیانیه بدهد و در حالی که دست پیرمرد ۹۲ ساله را به گرمی می فشارد آروق شام شبش که بوی مک دونالد می دهد را فروبخورد و بعد به زبان خودش بگوید سییییییب تا توی عکس خوشتیپ تر از اینی که هست بیفتد.

پشت بندش خبرنگارها به همه جا مخابره کنند به لطف ساق های پرتوان لیونل مسی و کاکا و پیرلو صلح و دوستی همچنان در جهان برقرار است و حالا اگر این وسط توپ، سقف و صورت یک خانه را نشانه بگیرد و خرابش کند، آن هم خانه آدم هایی که اصلا توی نقشه جهان وجود ندارند که اگر داشتند پشت گذرنامه ها ننوشته بود دارنده ی این گذرنامه مجاز است به همه جا برود مگر فلسطین اشغالی؛ مهم نیست. اصلا خطا و برخوردهایی از این دست مقتضای بازی است و نمک بازی است. آن هم بازی های جهانی، آن هم بازی توی گروه های مرگ جهانی. امسال جام جهانی گروه مرگ دارد یعنی؟ گروه مرگ هم که باشد هدف جام جهانی ترویج انساندوستی است و جام، جامِ انساندوستی است، پس آنقدرها نگران کننده نیست.

بازیکنان همه تیم ها، حتی تیم های حاضر توی گروه مرگ، اولِ بازی پرچم هایشان را به هم می دهند و آخر بازی پیراهن هایشان را! معلوم است که فلسطین و اسرائیل از این حرف ها ندارند با همدیگر، آنها توی گروه مرگ بازی می کنند و ما باید تهِ بازی بخندیم خب!

خبرنگاران خودی هم، تهِ اعلام شکست کشورهای حاضر در گروه های مرگ یک لبخند بزنند و بگویند ادامه اخبار، و به روی خودشان هم نیاورند که گزارش های صداوسیمای ام القرای جهان اسلام کمترین ربطی به جهان اسلام ندارد و اصلا خبرنگار، گزارش گر و گزارش از زاویه نگاه خمینی و خامنه ای را می خواهیم چکار؟! مهم این است که ساق های انساندوست و صلح دوست برادران فوتبالیستی که بیشتر از سازمان ملل برای جان انسان ها ارزش قائل اند را انعکاس دهیم و گزارش هایمان درجه یک باشد و فوتبال است و یک جهان و هفت میلیارد آدم و چه خوب می شود که هر شبکه یک خبرنگار بفرستد برای آشتی بزرگ انسانی در مستطیل سبز که خیلی خیلی به ما مربوط است!

و اصلا ما چکاره ایم وقتی خود فلسطینی ها مدام می گویند دماء الشهدا! دماء الشهدا! و قطع امید کرده اند از هرچه مسلمان و عرب و انسان است و فهمیده اند اینها فقط بلدند تحلیل کنند، آن هم تحلیل های حسابی. همان تحلیل های متقن مفسران ته ریشی ما که پشت یقه ولایتی آنقدر موجه جلوه می کنند که حتی جرات نمی کنیم برویم سروقت صحیفه امامی که توی کتابخانه های عمومی، کتاب مرجع شده است و این یعنی اینکه حق ندارید خارج از چهارچوب ما بخوانیدش و اصلا خواندنش را خودمان یادتان می دهیم تا مبادا کنج خانه هاتان جور دیگری برداشت کنید و یا بدجور فکر بکنید.

باور کنید فلسطین با بیانیه هم آزاد می شود و دیگر نیازی نیست مفسران و خبرنگاران و دانشجویان و… خودشان را اذیت کنند تا طبق گفته رهبری که فرموده اند به چندین و چند شکل باید ناوگان آزادی تکرار شود، کاری کنند.

عوضش می توانیم به چندین و چند شکل جام انساندوستی را منعکس کنیم تا ابعادش حسابی روشن شود. از بالا، پائین، چپ، راست؛ و آنقدر در این راستا مسابقه های پیامکی راه بندازیم که دست آخر مخابرات بترکد و دود شود برود هوا.

اگر از من بپرسید می گویم هرچه جایزه صلح در جهان است را بدهند به دار و دسته فوتبالیست ها، یا هم سپ پلاتر، یا هم اگر نشد فردوسی پور خودمان، بانکی مون هم که حاضر است. چه از این بهتر؟ البته جایزه صلح نوبل را نگفتم چون مشتری های پروپاقرص خودش را دارد؛ روزولت، کسینجر، مناخیم بگین و انور سادات، اسحاق رابین و شمیون پرز، باراک اوباما و سازمان منع تسلیحات شیمیایی و و و تا برسیم به همین شیرین عبادی خودمان که می میرد برای کشور و مردمش! آن هم چه مردنی…

بیچاره ماندلا، چه می کشد وسط کسانی که تروریست خطابش می کنند و بعد جایزه صلح نوبل را تقدیمش می کنند! اصلا این روزها مدام فکر می کنم ۲۷ سال زندان ماندلا انساندوستانه تر است یا ۶۰ سال اسارت فلسطین و یا ۳ سال حصر غزه؟ مهم کمیت نیست که، مهم کیفیت است. کیفیت اسارت ماندلا از آن کیفیت هایی است که حسابی به مذاق رسانه ها خوش می آید، البته اگر آمریکا لطف کند و نام ماندلا را از لیست سیاهش بیرون بیاورد کیفیت آزادیخواهی رسانه ها و غول های جهان بهتر هم می شود.

توی دنیای به این بزرگی کیفیت های دیگری هم هستند که مهم اند. کیفیت پخش فوتبال، کیفیت قهرمانی در مقابل بایرن مونیخ. البته این وسط کیفیت ساخت «اعدام فرعون»*** هم مهم است، اینکه فیلمش دولتی بوده یا ملتی! افراطی بوده یا تفریطی. اصلا این روزها کیفیت خیلی مهم شده است.

باور کنید همین دیشب فردوسی پور و دکتر صدر نشسته بودند و از کیفیت دفاع ۱۲۰ دقیقه ای کاناوارو در مقابل فرانسه در فینال جام گذشته بحث می کردند و هیچ کس نبوید بگوید: هی اخوی فلسطین ۶۰ سال است که دفاع می کند، آن هم با کیفیت. حالا این ۶۰ سال را به دقیقه تبدیل کن ببینم!

نه…. نچ! بگذار تلویزیون ما حسرت نداشتن شبکه فوتبال را بخورد و همه ثابت کنند «اعدام فرعون» یک حرکت افراطی دور از تعقل بوده است و خبرنگاران ما همین که بتوانند فوتبال و جام انساندوستانه را گزارش کنند کافی است و اصلا به جهنم که مفسرین ما بعد از زدن ناوگان آزادی، توی تحلیل هایشان جام جهانی را فراموش کنند و یادشان برود دو هفته بعد از زدن ناوگان آزادی جام جهانی شروع می شود و دیگر هیچ کس هوس فکر کردن به غزه را نخواهد کرد.

و تازه اینقدر این جام تبش بالاست که tv به شدت انقلابی ما علاوه بر جام ۱۹ ام جام های قبل را تبرکا پخش می کند، قربه الی الله، الله اکبر…

انساندوستی است دیگر، حد و اندازه ندارد. این یکی جام انساندوستی، آن یکی المپیک رویاها، لابد بعدی عشق و عاطفه…! باور کنید اینقدر همه چیز صوری و بی تاثیر شده است که یک جام را هم به نام فلسطین سکه خواهند زد. مهم این است که بی تاثیر باشد و حالا همه چیز به لطف رسانه ها و فوتبال بی تاثیر شده است! همه چیز…

*همان کشتی که سال ۸۹ توسط تیمی مردمی حین رفتن به غزه برای اعلام مخالفت با حصر سه ساله غزه به وسیله نیروهای اسرائیلی زده شد!

**لقب نلسون ماندلا در آفریقاب جنوبی. مردم آفریقا برای احترام او را مخولو یا همان پدربزرگ خودمان صدا می زدند.

*** مستند اعدام فرعون که سال ۸۷ ساخته شده بود و جنجال های زیادی در پی نمایش آن به وجود آمد و صفار هرندی وزیر وقت ارشاد ارتباط فیلم با دولت را رد کرد و روابط ایران و مصر در نتیجه این مستند آسیب دید و…!

موخره: این چند روزه از قضا در میان دستنوشته های قدیمی ام این یادداشت را دیدم و با خودم فکر کردم چقدر با این روزها تناسب دارد. حمله تکفیری ها به عراق حین جام جهانی، جنایات جدید اسرائیل در غزه و شیفتگی عجیب رسانه ملی نسبت به جام جهانی در این شرایط، در حالیکه هیچ چیز نه سیاست و فرهنگ و نه حتی مذهب نمی تواند اینقدر ظاهرش را تغییر دهد به نظرم واقعا نگران کننده و تاسف باره. چه باید گفت درخصوص جامی که دبیرکل سازمان ملل برای آن بیشتر از جان انسان ها ارزش قائل است؟!

 

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.