حسین قاسمی-
1- ارتشبد ازهاری، طی نطقی در ۱۵ آذر ۱۳۵۷در مجلس سنا گفت:
«شعارهای پشت بام مردم صدای نوار ضبط صوت است.» وی برای تکذیب این نکته که مردم بر روی بامهای خانهها میروند و شبها علیه حکومت شعار میدهند، سخن میگفت، از پشت تریبون مجلس اظهار داشت: «آقايان! اينها دروغ است. ضبط صوت گذاشتهاند روی پشت بامها و صدای آن را بلند میكنند. من خودم، همراه خانومم، رفتيم روی پشت بام، دوربين انداختيم، كسی روی بامها نبود. اينها همهاش نوار است…»
این اظهارات بلافاصله با واکنش طنزآمیز عامه مردم مواجه شد. آنها بر شعارهایی که بر درودیوار نوشته شده بود و در شعارهایی که در راهپیماییهای بعدی داده میشد، مینوشتند و میگفتند:
«ازهاری گوساله، گوساله شصت ساله، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره، سروصدا نداره» این سخنرانی ازهاری در مقابل نمایندگان مجلس شاهنشاهی به عنوان یکی از مضحکترین گفتههای تاریخی ایران ثبت شد.
2- سخنان اخیر اقای احمد پورنجاتی عضو ارشد حزب مشارکت ،یاداور سخنان ارتشبد ازهاری است.پورنجاتی درباره پاره کردن عکس امام توسط فتنه گران در سال 88 گفته است:
پاره کردن عکس آیت الله خمینی ، احتمالا در استودیو صدا و سیما اتفاق افتاده است !
فارغ از همه مسائل، مگرفتنه گران فقط عکس امام را پاره کردند که ان را به صدا وسیما نسبت می دهند؟
اقای عیسی سحرخیز از لیدرهای جریان اصلاح طلب ودوستان اقای پورنجاتی در همین روزهای اخیر به صراحت گفته است:
«خیلی از اصلاحطلبان هم بر خلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند…ما در اول انقلاب اشتباه کردیم که با خوشبینی بسیار و اولیه به آیتالله خمینی، به ولایت فقیه هم باور داشتیم.»
عبد الحسین هراتی از نزدیکان مجمع تشخیص مصلحت درنامه ای به موسوی و کروبی در سال 1389 به صراحت نوشت:
«از اینکه شما و مهندس موسوی عزیز پیوسته در سخنان خود از” امام ” یاد می کنید، من و بسیاری دیگر در رنج بوده ایم اما پیوسته خود را اینگونه توجیه می کرده ایم که شرایط مبارزه در ایران چنین اقتضایی دارد و لذا خون جگر می خوردیم و سکوت اختیار کرده بودیم, ….
دهه شصت تونل وحشت تاریخ معاصر ایران بود. دهه ای که همه خشونتها و جنایتها و تحجر ها و بدعتهای غیر انسانی و ضد توحیدی و شرک آلود آن به نام ” امام خمینی” در تاریخ ما ثبت و ضبط شده است و کسی را یارای پاک کردن آن از این تاریخ نیست».
اکبرگنجی به صراحت بادرج مطلبی در سایت رادیوزمانه اظهار داشته :
“گاندی به عنوان یک رهبر سیاسی و تا حدودی به عنوان یک عنوان متفکر هم چنان الهامبخش است. نلسون ماندلا و مارتین لوتر کینک هم در همین زمرهاند.
اما استالین و مائو- در قلمرو مارکسیسم- مدتهاست که الهام بخش هیچ کس نیستند. آنها مردهاند و ارثیهای ماندگار از خود به یادگار نگذاردهاند.
آیتالله خمینی نه از نظر فکری و نه از نظر جنبشهای اجتماعی، دیگر الهام بخش نیست و نقش او در اسلام- از منظر عدم الهامبخشی- همانند نقش استالین و مائو در مارکسیسم است. جوانها، روشنفکران و فاعلان جنبشهای اجتماعی در هیچ جای جهان، به آیتالله خمینی استناد نمیکنند. آیتالله خمینی در سطح جنبشهای اجتماعی و متفکران سیاسی هیچ پژواکی ندارد. فقط دولت است که هر ساله به نشر آثارش بودجه اختصاص میدهد و دستگاههای تبلیغاتی دولت آراء او را تبلیغ میکنند….
آیتالله خمینی مدعی بود که ولایت فقیه مفهومی است که تصورش موجب تصدیقش میشود، ولی واقع مطلب این بود که مفهومی است که تصورش موجب تکذیبش میشود. منتها تأملی در این مورد صورت نگرفت تا وقتی که آن ایدههای انتزاعی لباس جسمانیت بر تن کرد و زمینی شد. آیتالله خمینی در مقام ولی فقیه بهتر از هر کس نشان داد که آن ایده در عمل چه معنایی دارد. این متغیر در فروپاشی اسطوره خمینی بیش از همه کارساز بود…
اگر در گذشته مراجع تقلید رقیب آیت الله خمینی مخالف ولایت فقیه بودند، اینک گروهی از فقهای دست پرورده او هم دیگر به این نظریه باور ندارند. جمهوری اسلامی برای زنده نگاه داشتن اسطوره خمینی همچنان هزینههای گزافی صورت میدهد، اما هیچ کس در جهان اسلام از او الگوبرداری نمیکند.
سرکوب، زندان، شکنجه، قتل عام زندانیان، انقلاب فرهنگی، و… اسطوره خمینی را دود کرد و به هوا فرستاد. او حتی مراجع تقلید رقیب را تحمل نکرد و انتقادهای آیتالله منتظری را تاب نیاورد.
مجتبی واحدی مشاور اقای کروبی وگرداننده روزنامه افتاب یزد درگفتگوبا دویچه وله فارس درتاریخ 21.7.2012 درپاسخ به سوال خبرنگار اظهار داشت:
خبرنگار :در سه سال گذشته افراد بسیاری از گفتمان به اصطلاح «بازگشت به دوران طلایی امام» آقایان موسوی و کروبی انتقاد کردهاند. چطور شد که شما الان با جمهوری اسلامی و قرائت آیتالله خمینی از جمهوری اسلامی، یعنی همان چیزی که آقایان موسوی و کروبی به آن اعتقاد دارند، مرزبندی میکنید؟
“ادعای من این است که الان مرزبندی نکردهام. پیش از این بگویم که من الان واقعا نمیدانم، اعتقاد آقایان موسوی و کروبی کماکان این است که این نظام را حفظ کنند یا نه. این را باید خود آنها توضیح بدهند. باید نشست حرفهایشان را گوش کرد. ضمن اینکه حرفهایشان موقعی میتواند جنبش را راهبری کند که آنها از شرایط دقیق جامعه و شرایط دقیق داخل و خارج کشور اطلاع داشته باشند که نمیدانم اطلاع دارند یا نه.
اما بحث من که این روند، این حاکمیت و این چهارچوب جوابگو نیست، بحث امروز و دیروز نیست. البته مرحله تکاملی داشته است. یعنی زمانی احساس میکردم که با بعضی اصلاحات میشود این کار را انجام داد، اما از زمانی که از کشور خارج شدم، اگر مصاحبهها و یادداشتهای من را ببینید، در همه آنها به نحوی مشخص کردهام. اما علت اینکه از آقای کروبی جدا شدم، این بود که آن حرفی که بعضا در لفافه میزدم را امروز خیلی صریح و شفاف بگویم. وگرنه اعتقاد من در یک روند تکاملی، مدتهاست به این نتیجه رسیده است.
امروز با قاطعیت به این نتیجه رسیدهام که آن چهارچوب هم به ضرر ایران است، هم به ضرر اسلام. به همین جهت، به طور کلی، هرنوع قرائت از جمهوری اسلامی را به ضرر ایران و اسلام میدانم.”
محسن کدیور از نزدیکان وتئوریسین های حزب مشارکت و… در این مدت با نوشتن دهها مطلب ونامه بدترین توهین ها وتهمت ها را به امام خمینی ره رواداشته است.درنامه اش به اقای سید حسن خمینی در اوج فتنه می نویسد:
“از آنجا که اصل ولایت فقیه و مصداق فعلی آن (بنا به شهادت مرحوم پدر شما و سه نفر دیگر از سران نظام در آن زمان) مورد رضایت آیت الله خمینی بوده است، آیا علاوه بر براهین نظری، ارزیابی منصفانه دو دهه اخیر بالاترین دلیل بر بی اعتباری این نظریه نیست؟ پرسش جدی این است: خط امام این “خطای فاحش” را چگونه می خواهد اصلاح کند؟”
علی افشاری از لیدرهای دانشجویی دوران اصلاحات درمطلبی با عنوان” آیت الله خمینی و تزریق خشونت و استبداد به نظریه ولایت فقیه” اورده است:
“آیت الله خمینی در اوایل ده بیست که موقعیت خود را به عنوان یک مدرس در حوزه علمیه قم تثبیت کرده بود ،موضع گیری بر علیه احمد کسروی و میرزا علی اکبر حکمی اتخاذ کرد و یکی از صدا های بلند بر علیه سیاست های مدرنیزاسیون حکومت پهلوی در قم بود . وی یک نامه تحت عنوان” بخوانید و بکار ببندید” در شهریور ماه 1323 خطاب به علماء و متدینین منتشر کرد و در آن به پاسخگویی به کتاب ” شیعیگری ، بخوانند و داوری کنند” احمد کسروی اقدام نمود . در این نامه وی از عبارات تند و ناسزاگویی استفاده می کند. این رویه به همراه نفرت پراکنی و خشونت کلامی بعد ها به یکی از خصائل اصلی آیت الله خمینی تبدیل شد. در حالی که از یک مرجع تقلید ،روحانی بلند مرتبه و بخصوص کسی که دستی در عرفان داشته و اشتهار اصلی وی به تدریس عرفان در حوزه علمیه قم بوده است ،اصلا انتظار نمی رفته که به دشنام گویی بپردازد…
خصوصیات خشونت گرایانه و تمامیت خواه در آیت الله خمینی نقش زیادی در عملکرد ضد حقوق بشری و خشن نظام ولایت فقیه در 33 سال گذشته داشته است.”
محسن سازگارا دیگر اصلاح طلب فراری بدترین توهین ها را در همین ایام به ساحت مقدس امام روا داشت:
“آقای خمینی خیلی {….} کرد که گفت اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول ندارد!”
انچه اورده شد مشتی از خروارها توهین و تهمت های دوستان شما فقط در همین چندسال پس از انتخابات 88 به امام خمینی ره است.
جناب پورنجاتی سابقه دوستان شما خیلی خرابتر از این حرفهاست و به سالها پیش برمی گردد.فقط به عنوان مثال این جملات را که در دوران حاکمیت اصلاح طلبان وتوسط اصلاح طلبان مطرح شده مرور بفرمایید:
«انقلاب اسلامی، متأثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آنها هم یکسان خواهد بود.» (عباس عبدی، هفته نامه راه نو، شهریور 77)
«جریان کسروی و حکمی زاده قمی، اصلاح طلب بودند و امام و شهید نواب صفوی، خشونت گرا و در مقابل جریان اصلاح طلب قرار می گیرند.» (سهراب بهداد، روزنامه نشاط، اسفند 77)
«امام، نهضت آزادی را چون فرزندان خویش می دانست و بحث خودی و غیر خودی را مطرح نکرد و همه گروه ها را به طور نسبی تأیید می کرد.» (مجتبی لطفی، روزنامه خرداد، مهر 78)
«دخالت در سیاست از حقوق شهروندی است و امام خمینی هم نمی تواند کسی را از این کار منع کند. نامه 1/6 امام در صحیفه نور نیامده و نظر امام محسوب نمی شود.» (عمادالدین باقی، هفته نامه پیام هاجر، اسفند 77)؛
«عزل آقای منتظری اشتباه بود و هم اکنون صحت همه ایرادات ایشان، برای همه روشن شده است.» (رضا علیجانی؛، آزادی یا توطئه، صفحه 79 به نقل از مجله ایران فردا)
* مبانی و اصول آیت الله خمینی که متکی به فقه و سنت شیعه است، دیگر کارآمد نیست. یوسفی اشکوری، جهان اسلام11/3/78
روزنامه توس به مدیرمسئولی محمد صادق جوادی حصار وسردبیری شمس الواعظین در شماره 44 خود به تاریخ 23/6/77 درمصاحبه ای باوالری ژیسکاردستن – رئیس جمهور اسبق فرانسه – رسما نوشت امام خمینی ره پس از ورود به فرانسه از این کشور درخواست پناهندگی کرد.
به جز چنین مطالبی ،عبور دوستان خوداز ارمانهای امام ره و حشر ونشر با دشمنان و مطرودین امام ره وتبدیل شدن برخی احزاب منحله وغیرمنحله اصلاح طلب به گروه وسازمان اقماری نهضت ازادی و نفی مبارزه و ایستادگی دربرابر نظام سلطه واستکبار را طراحی کدام استودیو می دانید؟
3- جناب اقای احمد پورنجاتی بازم بگونواره ،نوارکه پانداره!
Sorry. No data so far.