تأکید اسلام بر نماز و برپا داشتن آن در جامعه، بیش از همه به فرهنگسازی نماز و مبدل کردن آن به فرهنگ جامعه اشاره دارد، شواهد قرآنی و روایی حاکی از این است که نماز نه تنها یک عبادت شخصی بلکه یک امر فرهنگی و اجتماعی است.
حجتالاسلام ابوالفضل ساجدی (عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی): تبدیل شدن یک آموزه به فرهنگ جامعه نیازمند «فرهنگسازی» یا «فرهنگیشدن» است، فرهنگسازی به فرایندی از تعلیم و تربیت اجتماعی اشاره دارد که بر اثر آن محتوی تربیت به صورت عمیق در افراد درونی شده و سبب همنوایی و همرنگی خودآگاه در جامعه شود.
مقوله «فرهنگسازی» یا «فرهنگی شدن»، نشانگر تعلق ارزشی عمیق به باورهایی است که به عنوان عناصر فرهنگی معرفی میشود، بنا بر تلقی جامعهشناسان یک آموزه یا سنت هنگامی به فرهنگ جامعه تبدیل میشود که ابعاد ارزشی، اعتقادی، هنجاری و رفتاری به صورت هماهنگ به هم پیوند بخورد و در قالب رفتار اجتماعی بروز و ظهور یابد، بنابراین، وقتی از فرهنگسازی نماز سخن به میان میآید، تحکیم زیربناهای اعتقادی و ارزشی، هماهنگی هنجاری در سطح اجتماع و مواجهه واقعبینانه و آسیبشناسانه نیز مدنظر قرار میگیرد. لازمه تبدیل شدن نماز به فرهنگ جامعه این است که به زمینههای شناختی و گرایشی آن توجه شود و بسترهای اجتماعی آن به خوبی مورد کندکاو قرار بگیرد و اگر چنانچه موانعی در هر یک از این ابعاد وجود دارد، به صورت علمی و با استفاده از روشهایی که با مشاهدات میدانی تثبیت و در منابع دینی تائید شده است، برطرف شود.
به زعم نگارندگان، تأکید اسلام بر نماز و برپا داشتن آن در جامعه، بیش از همه، به فرهنگسازی نماز و مبدل کردن آن به فرهنگ جامعه اشاره دارد، شواهد قرآنی و روایی حاکی از این است که نماز نه تنها یک عبادت شخصی بلکه یک امر فرهنگی و اجتماعی است، تأکید دین مبین اسلام بر «اقامه» نماز به خوبی این برداشت را تقویت میکند، با مطالعه آیات قرآن به دست میآید که برای امر به نماز یا توصیف عمل مناسکی مسلمانان از واژگان «أقام»،«یقیمون»، «یقیموا»، «أقاموا»، «مقیم» استفاده شده است. به اذعان مفسران و علمای لغت «اقامه کردن نماز» به معنای یک عمل جوارحی صرف (خواندن نماز) نیست، بلکه به معنای «برپا کردن»، «برپا نگهداشتن» و «نمود فرهنگی بخشیدن» به نماز است.
در هر صورت، فرهنگ شدن نماز از معبر فرهنگسازی آن صورت میپذیرد، چیزی که در این اثر دنبال شده است. هرچند قلمرو تحقیق به لحاظ موضوع خاص است (یعنی به نماز در محیط کار مربوط میشود)، اما سازمانها و محیط اداری به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی افراد، جایگاه شایسته توجه دارد و اقدامات فرهنگی در محیط مذکور روزنه امیدوارکنندهتری را در بهبودی وضعیت فرهنگی کل جامعه میگشاید.
هر فرهنگی ابزار خودش را دارد. فرهنگ انسان محوری و انسان خدایی، غرب ابزاری خاص خود را دارد که بیان آن مقاله مخصوص خود را میخواهد. اسلام برای نهادینه سازی فرهنگ، ابزارهای ویژه خود را دارد. این ابزار تنها در این راه و اگر درست بهکار بسته شود کارآیی دارد.
این فرهنگ پنج رکن دارد. امام حسین راهبر مکتب جعفری در معرفی این ارکان میفرماید: «اسلام بر پنج پایه بنا شده است؛ بر نماز و زکات و روزه و حج و ولایت»، هنگامی که نماز از ارکان این فرهنگ شد، پرسش اساسی این است که سازوکار فرهنگسازی نماز چیست، نماز چگونه فرهنگ اسلامی را در افراد و در نتیجه در جامعه نهادینه میکند؟
برای نمونه برخی مفاهیم کلیدی فرهنگنامه اسلام عبارتند از: حیا، هدایت، اصلاح نیت، آرامش بخشی، غرور زدایی و برادری و دوستی، حال همان پرسش اصلی: این رکن راهبردی چه نقشی در نهادینه سازی و فرهنگ سازی این مفاهیم دارد.
1. تقویت حیا
«حیا» به معنای دور نگهداشتن نفس از بدیها و وادار کردن خود به ترس از انجام کارهای زشت و دوری از مذمت و ملامت است، مهمترین عامل تقویت حیا، ابهت یافتن خداوند در قلب است، نماز تمرین ادب عبودیت و مبارزه با نفس سبب ابهت یافتن خدا در دل است. این احساس ابهت الهی، برکاتی دارد، از جمله آنکه حیا را در انسان تقویت و او را از گناه باز میدارد، پس آنکه حیا ندارد، معلوم میشود که خدا در دلش عظیم نیست!
در روایتی آمده است که به پیامبر(ص) عرض کردند: فلان شخص روزها نماز مىخواند و شبها دزدى مىکند، حضرت(ص) فرمودند: قطعاً نمازش او را از این کار باز خواهد داشت، همچنین در جای دیگری به حضرت گفتند که فلان جوان از انصار که با آن حضرت نماز میگزارد، مرتکب فواحش نیز میشود، ایشان در جواب فرمودند: قطعاً روزی نمازش او را از این عمل جلوگیری خواهد کرد.
در این روایات از حضرت درخواست میکنند که یک واکنشی به این نوع نمازگزار گنهکار داشته باشد؛ اما حضرت بر تأثیرگذاری خود نماز تأکید میکنند. این سخن حضرت، دلیلی بر این مطلب است که اثرات شگرف نماز، به تدریج آشکار میشود.
حضرت امام علی(ع) در ضمن برشمردن آثار حضور در مسجد میفرمایند: [ارتباط با مسجد سبب میشود] او گناهی را از روی خشیت یا حیا ترک میکند، بر اساس این روایت، رفتن به مسجد که نوعاً برای نماز جماعت و انجام امور مذهبی است، سبب میشود که افراد از گناه و منکرات باز داشته شوند. در حدیثی دیگر، امام صادق(ع) در آثار نماز جماعت میفرمایند: نماز جماعت سبب مراقبت و کنترل و دوری از گناهان و معاصی میشود.
2. هدایت بخشی
نمازگزاران با دریافت اطلاعات و معارف دینی در مقابل بد رفتاریها، کجاندیشیها، فحشا و منکرات واکسینه میشود، نماز مجموعه معارف هدایتبخشی است که تلقین روزانه آن و توجه به آن در ساعات مختلف شبانهروز نقش معرفت بخشی دائمی را دارد، حضرت علی(ع) نسبت به کارکرد مسجد و نماز جماعت که قبلاً نیز بخشی از آن اشاره شد، میفرمایند: مسجد و نماز جماعت دانش جدید… و نشانی مستحکم و پایدار در فراروی افراد قرار میدهد… و افراد از خلال مراوده با مساجد و نماز جماعت حرفهای میشنوند که آنها را از بدی باز میدارد و به سوی هدایت رهنمون میکند.
این امر به کاهش و از بین رفتن آسیبها، منکرات و رفتارهای نابهنجار اجتماعی و اخلاقی کمک میکند. از طرفی دیگر، نماز، دانش لازم هدایت بخشی را در اختیار افراد میگذارد و افراد از این طریق، راه هدایت را کشف و به سعادت رهنمون میشوند.
3. اصلاح انگیزه
از گرفتارهای فرهنگ غرب، به بیراهه رفتن علم است. علم عامل هزاران گرفتاری جسمی و روانی برای مردم شده است. خشت اول این کجروی نیتهای ناپاک در علمآموزی و بهکارگیری آن است.
نماز، سبب پیوند با خداست و از آنجا که خداوند منبع تمام علوم است و بلکه علم حقیقی فقط نزد خدا است، اگر او اراده کند و ما را لایق ببیند، میتواند در مسیر رشد علمی نیز برکاتی را بر ما نازل فرماید، البته نباید فراموش کنیم که در این جهان مادی، خداوند چنین اراده کرده است که هر کس در امور مادی تلاش کند، بهره آن را ببرد؛ اما او به اهل تقوا، وعده عنایت افزون داده است. اما نکتهای که فسادهای بسیاری را در جامعه بهوجود میآورد، استفاده ناصحیح ار علم است. نماز، با تقویت انگیزههای الهی در گزینش رشته علمی، کنار نهادن برخی رشتهها یا اولویت دادن به برخی مؤثر است. برای مثال، نمازگزار واقعی به دانشهایی که به تولید مواد مخدر، مشروبات الکلی و سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی میانجامد، روی نمیآورد، هر چند برای او بهرههای وافر اقتصادی داشته باشد.
4. آرامش بخشی
اضطراب هم فسادی فردی و اجتماعی است و هم میتواند فساد انگیز باشد. افرادی که از آرامش به دور هستند، نمیتوانند والدین، مربی و مدیر خوبی باشند. معمولاً دو چیز سبب اضطراب و سلب آرامش در انسانها میشود: مشکلات زندگی و از آن ریشهایتر نداشتن آرامش درونی.
نماز از هر دو جهت آرامشبخشی دارد: از سویی ارتباط با خداوند سبب استجابت دعا و رفع مشکلاتی میشود که آرامش را از ما گرفته است؛ رسول خدا(ص) فرمود: [از آثار نماز اینکه] برای نمازگزار است اجابت دعایش، از سوی دیگر، خود ارتباط با خداوند سبب آرامش و از بین رفتن اضطراب و یا مقاومت انسان در برابر حوادث اضطرابآور میشود، هر چند مشکل خارجی انسان حل نشود. بیان مشکلات و مسائل پس از نماز نیز موجب آرامش روانی میشود. این فرصت در اختیار آنانی قرار میگیرد که به اقامه نماز میپردازند.
آیه 277 سوره بقره تأکید دارد که نمازگزاران از خوف و حزن دور هستند، خوف به معنای ترس و واهمه از آینده است و حزن به معنای ناراحتیهای گذشته است، بنابراین، نماز هم انسان را در برابر ناملایمات گذشته و هم آینده بیمه میکند. نماز با ارزشترین ذکر خداوند است و ذکر خداوند در هر حال، سبب آرامش، طمأنینه و آسایش روحی و روانی میشود.
به همین علت است که در سوره بقره، مؤمنان مأمور شدهاند که هنگام مشکلات و گرفتاریها، از نماز یاری بجویند، امام صادق(ع) فرمودند: هرگاه غمی از غمهای عالم دامنگیرتان شد، وضو بگیرید و به مسجد بروید، دو رکعت نماز بخوانید و دعا کنید.
5. غرور زدایی
غرور یکی از صفات رذیله اخلاقی است. خودبرتربینی و پست دانستن دیگران عامل اصلی از بین رفتن اخلاق در جامعه است، کسانی را حاضرند به دیگران بیاحترامی کنند و حق آنها را ضایع کنند، غرور دارند. به همین علت حضرت سیدالشهدا(ع) فرمودند: ادب آن است که وقتی از خانه خارج میشوی، به هر کس که رسیدی او را از خود برتر ببینی.
از مهمترین آثار تربیتی نماز، رامکردن نفس سرکش و از میان بردن روح غرور، خودبینی و تکبر انسان است، امر خداوند به نمازگزار برای گذاردن پیشانی بر خاک در هر شبانهروز و در مقابل نام بردن خداوند به بلند مرتبه بودن، در رکوع و سجده، سبب میشود، نمازگزار به تدریج به ضعف خود پی ببرد و خود را ذرهای کوچک در برابر عظمت او ببیند، این حالت، از بین برنده کبر و غرور است، حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود: نماز از کبر و غرور دستور داد تا شما پاکسازی است، امیرمؤمنان(ع) نیز میان ایمان و نماز مقایسه کرده، نقش ایمان را تطهیر باطنی و نقش نماز را پاکسازی از کبر و غرور ذکر کردهاند.
6. ایجاد برادری
به یقین از مهمترین سفارشهای فرهنگ اسلام، تقویت روحیه برادری است. دستور خداوند است که به ریسمان من چنگ زنید و پراکنده نشوید! وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.
نماز، هم به لحاظ تقویت ارزشهای دینی ـ که اخوت و همدلی یکی از آنها است ـ و هم به لحاظ همگرایی و گردهم آیی در برپایی آن، باعث الفت و برادری در میان افرد میشود، پیامبراکرم(ص) تأکید داشتند که صفهای نماز فشرده و نزدیک به هم باشد تا با نزدیکی صفوف، قلبهای نمازگزاران نیز به یکدیگر نزدیک شود، در نماز همه با یک شعار، به یک قبله، در یک صف، بدون توجه به رنگ و نژاد و زبان و بدون تبعیض، رو به درگاه حضرت حق میایستند، در مقابل عظمت او با همدلی و خشوع و خضوع تمام، قدرتهای دنیوی را نادیده میانگارند و فقط به خدا مینگرند.
نکته دیگر اینکه، متأسفانه در زندگی مدرن امروزی، بنا به ملاحظات فراوان از جمله کمی وقت، هزینهبر بودن و روحیه فردگرایی، معاشرت با دیگران به سختی انجام میشود، بدین جهت، مساجد و نمازهای جماعت و جمعه، کمهزینهترین برنامهای است که میتواند به دید و بازدیدها منجر شود و انسانها از تنهایی و انزوای معاشرتی خارج شوند و در دنیای تعاملات صمیمی، سهیم شوند، پیامبر اعظم(ص) یکی از دو کارکرد فریضه جمعه را دیدار و ملاقات مؤمنان و نمازگزاران ذکر فرمودهاند. امام علی(ع) در حدیثی از پیامبر(ص) نقل میکنند که ایشان نسبت به ضرورت شرکت در نماز جمعه فرمودند: شرکت در نماز جمعه، سبب زیارت مؤمنان میشود و رفتاری زیبا است.
مهمترین عامل انتخاب دوست محیط است، محیط زندگی و تردد ما بستر انتخاب دوست و همراه در زندگی است، از بهترین بسترهای شناسایی دوست سالم و هدایت یافته، شرکت در مراسم نماز جماعت و ارتباط با اهل مساجد است. امام علی(ع) یکی از کارکردهای مسجد را یافتن دوست مناسب و فایده رساننده ذکر میکنند.
Sorry. No data so far.