مشکل این دسته از محافل این است که کوتاه آمدن از منافع حساس در اختیارشان نیست و ملت اجازه نمی دهد اقتدار و امنیت کشور که در نفوذ منطقه ای آن معنا پیدا می کند ،دستخوش تفکرات ساده لوحانه ای شود که هیچ مبنای منطقی و عقلانی ندارد.
متن یادداشت سعدالله زارعی با عنوان خصومت با ایران ،آیا عربستان کوتاه می آید؟ به شرح زیر می باشد.
روابط ایران و عربستان بطور یک جانبه از سوی ریاض به مرز تعطیلی کامل رسیده است و از این جهت می توان گفت روابط دو کشور در 30 سال اخیر به پایین ترین حد خود رسیده است و به نظر می آید این روابط از این به بعد هم سیر نزولی خود را طی کند و تلاش های فراوان بعضی ار محافل داخلی برای متوقف کردن این سیر نزولی به جایی نمی رسد.
عربستان یک بار در جریان بحران نفتی اعراب علیه غرب در سال 1350 ش(1971 م) روابط با ایران را به مرز تعطیلی رساند.
در ان مقطع ایران و عربستان دو کشور پادشاهی و تحت سیطره آمریکا بودند و قطع روابط ریاض و تهران در واقع طغیان یک نوکر علیه نوکر دیگر بود و زمان آن هم به بیش از یک سال نرسید و با مرگ مشکوک ملک فیصل پادشاه سعودی و جایگزین شدن یک سعودی دیگر روابط فعال شد… آن مقطع رژیم پهلوی بر موضع باطل خود در شکستن تحریم نفتی علیه غرب ایستاد و از افزایش صادرات نفت ایران دفاع کرد.
عربستان یک بار دیگر یک جانبه روابط خود با ایران را به مرز صفر نزدیک کرده و حتی گزارش های زیادی می گویند عربستان خصومت سیاسی و امنیتی علیه ایران را جایگزین روابط سیاسی ریاض – تهران کرده است.
کما اینکه خصومت عربستان با ایران در همه پرونده های منطقه ای کاملا آشکار است و شامل صدها اقدام علیه حزب الله لبنان ، علیه دولت عراق ،علیه مردم مظلوم بحرین ،علیه انقلاب یمن و علیه مقاومت فلسطین می باشد.
موضع عربستان برخاسته از شکست پیاپی در پرونده های منطقه ای است و احساس ریاض این است که تهران در تحولات منطقه ای دست برتر دارد و تلاش های امرای سعودی در تاثیرگذاری بر پرونده های منطقه ای به جایی نرسیده است.
عربستان احساس می کند اگر به هر ترتیب جلوی ایران گرفته نشود ، ریاض در یک دوره کوتاه به یک پایتخت بی تاثیر تبدیل می شود از این روست که موضع عربستان در پرونده هسته ای حتی از رژیم صهیونیستی هم تند تر است و اقدام انتحاری در کاهش شدید قیمت نفت و به نیمه رساندن آن که دست کم 150 میلیارد دلار خسارت مستقیم به منابع ارزی عربستان طی یک سال وارد می کند،در این راستا ارزیابی می شود بر این اساس ریاض آماده است تا به قیمت نابودی منابع مالی عربستان مانع پیشرفت ایران شود.
اما از این طرف بعضی از افراد و دستگاههایی که گمان می کنند نزدیکی به غرب امکان حل و فصل اختلافات عربستان با ایران را فراهم کرده است ،نگاهها ی خود را به تغییر موضع ریاض دوخته اند و بعضی که روابط با عربستان را کلید حل مسایل منطقه ای ایران می دانند خود را برای واگذاری “امتیازات خیره کننده ” آماده کرده اند! بعضی از محافل ایران به غلط راز و رمز توسعه همکاری های منطقه ای و ایران را در روابط با دو کشور عربستان و ترکیه می دانند و حال آنکه بخصوص عربستان اساسا با توسعه همکاری های منطقه ای با ایران مشکل دارند و همه تلاش و هزینه های خود را معطوف به کاهش همکاری منطقه ای با ایران کرده اند.
بعضی تا همین چند هفته پیش سفر هاشمی را کلید حل کننده و گشایش گر معرفی می کردند .نامه هاشمی به دربار عربستان که لحن ملتمسانه ،مهمترین ویژگی آن ها بود، نتوانسته اثری داشته باشد و از این رو امروز بعضی از همان محافل که حل مسایل ایران با عربستان را حیاتی معرفی می کردند در روزنامه های خود تیتر زدند که موانع سفرهاشمی برداشته نشده است .
مشکل این دسته از محافل این است که کوتاه آمدن از منافع حساس در اختیارشان نیست و ملت اجازه نمی دهد اقتدار و امنیت کشور که در نفوذ منطقه ای آن معنا پیدا می کند ،دستخوش تفکرات ساده لوحانه ای شود که هیچ مبنای منطقی و عقلانی ندارد.
Sorry. No data so far.