پایگاه «کانترپنچ» در گزارشی با موضوع افراطگرایی، به تلاش غرب برای برساختن چهرهای خشن از اسلام اشاره کرده اشت.
به دنبال حوادث تروریستی هفته گذشته در پایتخت فرانسه و ارتباط آن با افراطگرایان مسلمان، پایگاه «اینترپانچ» ضمن توجه به سابقه مسلمانان و فرهنگ اسلام، به ریشههای بروز خشونت در میان مسلمانان پرداخته است.
کانترپانچ در گزارش خود نوشته است اسلام تنها یک مذهب نیست، بلکه اسلام یک فرهنگ غنی است که دستاوردهای عظیمی را در زمینههای مختلف از جمله علم، معماری، ادبیات و موسیقی به بشریت تقدیم کرده است. مسلمانان در طول تاریخ زیرساختهای اجتماعی ارزشمندی همچون بنای بیمارستانهای عمومی و یا اولین مراکز آموزش عالی از جمله دانشگاه «القروئین» در مراکش را از خود به یادگار گذاشتهاند. ایده توجه به زیرساختهای عمومی برای سیاستمداران مسلمان کاملا عادی بوده و هرگز تحت دخالت حکومتهای چپگرای غربی بدانها القا نشده بود.
غرب به دنبال سطره بر جهان اسلام است
در گذشته بسیاری از رهبران مسلمان مقابل سیطره غرب بر جهان ایستادگی کردند. از این میان میتوان به «احمد سوکارنو» رئیس جمهور اندونزی اشاره کرد. سوکارنو که گرایشات چپ داشت جنبش عدم تعهد را با سویههای ضدامپریالیستی در کنفرانس باندونگ در سال 1955 بنیان نهاد.
بدین ترتیب رویه حاکم بر کشورهای مسلمان در تعارض جدی با رویکرد محافظهکارانه و مسیحیت نخبه محور حاکم بر جوامع غربی بود که در نهایت منجر به سیطره حاکمان فاشیست، استعمارگر و الیگارشهای ثروتمند میشد.
به گفته کانترپانچ افزایش محبوبیت رهبران حاکم بر کشورهای مسلمان در خاورمیانه از سوی غرب مطلوب به نظر نمیرسید. استفاده این دولتها از منابع طبیعی خود برای بهبود شرایط زندگی مردمان خویش، دست کشورهای غربی و شرکتهای آنها از منابع سودده این منطقه را کوتاه میکرد. همین دلیل انگیزهای برای ایجاد تفرقه در میان مسلمانان و نفوذ شخصیتهای رادیکال در میان این جمعیت بود.
انگلیس و آمریکا خالق وهابیت سعودی و رادیکالیسم اسلامی
بنا بر این گزارش هم اکنون همه جنبشهای رادیکال اسلامی به نحوی وابسته به وهابیت هستند. وهابیت که قرائتی فوق محافظهکارانه از اسلام دارد، در کنترل حیات سیاسی عربستان سعودی، قطر و سایر متحدان غرب در منطقه خلیج فارس است.
در همین زمینه پایگاه مذکور به تحلیل دکتر «عبدالله محمد سیندی» اشاره میکند. وی میگوید: «سابقه تاریخی نشان میدهد که بدون کمک انگلیس، نه وهابیت و نه خاندان سعودی وجود نداشتند. آمریکا نیز علیرغم نسبت حملات تروریستی 11 سپتامبر به عربستان، به طور مستقیم و غیرمستقیم از وهابیت و خاندان آل سعود حمایت میکند. وهابیت واجد قرائتی خشن، محافظه کارانه، افراطی، جنسیت زده و غیرمتساهل است.»
در دهه 1980 و با درگیر شدن اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، غرب به حمایت مالی و تسلیحاتی از وهابیت پرداخت. مجاهدین وهابی که از کشورهای مختلف وارد افغانستان شده بودند، به مبارزه با نیروهای شوروی و نیروهای دولت چپگرای افغانستان پرداختند و در پایان کار نیز شوروی فروپاشیده و به چندین جمهوری جدید تفکیک شد.
بنا بر اسناد وزارت خارجه آمریکا، «اسامه بن لادن» رهبر القاعده یکی از مجاهدین وهابی بوده که در افغانستان با شوروری مبارزه میکرده است.
داعش؛ تازهترین دستپرورده ایالات متحده
به گفته کانترپانچ عمده گروههای افراط گرای مسلمان با تحریک ایالات متحده ایجاد شده و سرانجام به سایر کشورها سرریز شدهاند. متاخرترین نمونه آن نیز گروه تروریستی داعش است. این گروه در اردوگاه پناهندگان در مرزهای سوریه/ترکیه و سوریه/اردن به وجود آمده و تحت حمایت مالی نیروهای ناتو برای مبارزه با دولت بشار اسد در سوریه قرار داشت.
بر اساس این گزارش، غرب از این گروههای افراطی در چندین جهت برای رسیدن به مطامع خود استفاده میکند. در گام نخست این گروهها به عنوان ابزار غرب برای جنگ با دشمنان مورد استفاده قرار میگیرند. در مرحله بعد و پس از آنکه قدرت آنها از کنترل خارج شد، غرب از این گروهها به عنوان توجیهی جهت مداخلهگری و اشاعه آموزه مبارزه با تروریسم به سودای بسط سلطه گری جهانی خود استفاده میکند.
روند تصویر پیشرو و مسالمتآمیز اسلام به نمادی از تروریسم توسط غرب
هدف از پوشش مداوم اخبار مربوط به گروههای افراطگرای مسلمان القای این تفکر به افکار عمومی جهانی است که این گروهها بسیار خطرناک هستند و در نتیجه مداخله غرب در کنترل و نابودی آنها بسیار ضروری است.
بدین ترتیب غرب با استفاده از دستگاه عظیم تبلیغاتی خود و با اتکا به قدرت نظریه پردازان خود از یک تمدن صلح آمیز و پیشرو، تهدیدی بزرگ و نمادی از تروریسم و عدم تساهل خلق کرد.
حاصل این اقدامات مرگ هزاران انسان و بروز ویرانیهای عظیم بوده است.
کانترپانچ در ادامه خسارتهای استعمارگری برای ملتهای مسلمان را فراتر از تخریب فرهنگ آنها خوانده است. غرب نقش موثری در جلوگیری از علم آموزی در میان مسلمانان و توقف خلاقیت و ابتکار در میان آنها داشته است. استعمارگرایان در ابتدا از دانش اسلام بهره های بسیار بردند. در واقع اسلام بنیان رنسانس اروپایی و عصر روشنگری بود. پس از آن اروپا به مبارزه با این دانش پرداخت. این مبارزه از راه های مختلف از جمله تخریب مراکز آموزشی مسلمانان، کشتن متفکران آن و تحریف تاریخ به نفع خود صورت گرفت.
در مقابل جهان اسلام از این رویکرد آسیب دیده و همواره در موضع دفاعی قرار گرفته است. تساهل، آموزش و دغدغه اجتماعی که به فرهنگ اسلام جذابیت می بخشید، توسط نیروهای خارجی از آن جدا شده است.
حاکمان مستبد و وابسته به غرب، معضل جهان اسلام
در حال حاضر عمده کشورهای مسلمان از سوی حاکمان مستبد و وابسته به غرب اداره میشوند. غرب همانطور که در آمریکای مرکزی و جنوبی و در آفریقا به نابودی ملتها و فرهنگ های بومی پرداخت، قصد دارد فرهنگ مسلمانان را نیز به نابودی بکشاند. به نظر میرسد غرب در صدد است که هر آنچه بر بنیانهای غیر مسیحی استوار شده است، از میان بردارد.
به گفته کانترپانچ هرگاه یک کشور مسلمان سعی میکند تا به واقعیت جوهری خود رجوع کند- مانند ایران، اندونزی، مصر و اخیرا عراق وسوریه- با واکنش خشن غرب مواجه میشود و خواست مردم آن نیز مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
چندین دهه است که آزادی و حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین توسط رژیم اسرائیل و کشورهای غربی نادیده انگاشته شده است. تحولات جهان عرب موسوم به «بهار عربی» با نفوذ و مداخله قدرتهای غربی در همه کشورها از مسیر خود خارج شد. به نظر میرسد مردم مسلمان هزینه سکونت در کشورهای غنی و ثروتمند خود را به بدترین شکل میپردازند.
غرب داعش را به نماد اسلام بدل کرد
در حال حاضر هیچ کس در غرب در مورد دستاوردهای عظیم اسلام و چهرههای تاثیرگذار آن چیزی نمیداند. اما همه داعش را به عنوان یک گروه افراط گرای مسلمان که تهدیدی جدی علیه بشریت است، میشناسند.
کانترپانچ در ادامه به حوادث تروریستی فرانسه و استفاده از آن برای برساختن چهرهای خشن از اسلام اشاره میکند. در حالی که فرانسه در غم کشتار بیرحمانه خبرنگاران مجله شارلی ایبدو فرو رفته، بار دیگر اسلام در سراسر اروپا با چهرهای خشن و نظامی به تصویر کشیده شده و اقدامات غرب در اعصار پس از جنگهای صلیبی و دکترینهای بنیادگرایانه مسیحیت در نابودی همه سیستمهای معتدل و پیشرو در جهان اسلام از چشمها پوشیده مانده است.
به گفته این گزارش طی پنج سال گذشته نزدیک 10 میلیون مسلمان در سرتاسر جهان جان خود را از دست دادهاند، زیرا حکومتهای آنها در خدمت غرب نبودهاند. عمده کشورهایی که از تروریسم حمایت میکنند و تامین مالی آنها را به عهده دارند، از جمله عربستان و قطر از متحدان نزدیک آمریکا هستند و آمریکا هیچ گاه آنها را برای این عملکرد مواخذه نکرده است. در مقابل جنبشی همچون جنبش «حزب الله» در لبنان که هم اکنون در صف اول مبارزه با داعش قرار گرفته و پیش از این نیز به دفاع از خاک لبنان در مقابل اسرائیل پرداخته بود، در لیست گروههای تروریستی غرب قرار دارد.
کانترپانچ در نهایت اینگونه نتیجهگیری میکند که غرب از دوران پس از جنگ صلیبی نابودی مطلق کشورهای مسلمان و فرهنگ آنها را در دستور کار قرار داده است و تنها قرائتی بزدلانه از این فرهنگ که از سوی خود غرب و متحدان آن در منطقه ساخته شده است را مورد تساهل و پذیرش قرار میدهد.
Sorry. No data so far.