اولين گام در آسيب شناسي، شناسايي سيستمي است که قصد بررسي و مهار آسيبهاي آن را داريم. در گام دوم، بايستي تمامي نيازهاي آن سيستم تبيين شود زيرا تهديد از دروازه نياز وارد سيستم مي شود. مانند انسان که نياز به آب براي ادامه حيات دارد و سم از طريق آب، امکان ورود به سيستم بدن انسان و احتمال آسيب رساندن را پيدا مي کند.
نکته : از اين جهت است که بعضا، دشمن براي عملي کردن تهديدهاي خود، اقدام به ذائقه سازي براي ايجاد نيازهاي کاذب مي کند تا از آن طريق به اهداف خود برسد. در گام سوم، شناسايي آسيب است. آسيب در واقع فرصتي است که دشمن، تهديد خود را بر آن بستر عملي مي کند. گام چهارم، ليست کردن تهديدهايي است که ممکن است از فرصت نيازها استفاده کرده و براي آسيب رساندن وارد سيستم شوند. گام پنجم، پيش بيني بحراني است که در صورت ورود تهديد، سيستم دچار آن خواهد شد. در گام ششم، بايد راه مقابله طراحي شود. در اين گام، مي بايست تا حد ممکن براي مرتفع کردن نيازها و سد کردن راه ورود تهديد، فکري شود. البته در قدم بعدي در اين گام، بايد راهي براي مقابله با تهديد در صورت ورود تهديد به سيستم در نظر گرفته شود.
رسانه، تکنولوژي اي است مباح، يعني هم امکان به کارگيري آن در مسير رشد و تکامل انسان وجود دارد و هم امکان بکارگيري آن در مسير غي و گمراهي بشر. اگر رسانه ديني را يک سيستم در نظر بگيريم، طبق مراحل مذکور، بايستي در ابتدا نيازهاي رسانه فارغ از کارکرد آن در حکومت ديني و غير ديني روشن شود. در زير به چند نمونه از اين نيازها تا شش گام مي پردازيم.
نياز به افزايش ميزان مخاطب
اولين و مهمترين نياز براي هر رسانه، داشتن مخاطب زياد به نسبت ديگر رسانه هاست. آسيبي که متاثر از اين نياز متوجه رسانه مي شود، ديده شدن توسط مخاطبين در بين تمام رسانه هاي موجود ديگر است. معيارهاي مختلفي را مي توان براي سنجش ميزان مخاطب پيدا کرد. در اين بين، سايتي به نام alexa از اين فرصت استفاده کرده و به عنوان تهديد، سايتها و خبرگزاري ها را مجبور به پرداختن به مباحث و ادبياتي کرده است تا با معيارهاي alexa مانند کليک خوردن و… به رتبه هاي بالاي پربيننده ترين سايت ها ارتقا يابند.به گفته امام خميني(ره) که فرمود: “عالم محضر خداست” اگر گرداندگان سايت ها، خداوند را به عنوان بيننده اي “بصير” در نظر بگيرند ديگر مانند بعضي سايت ها، بزرگترين افتخار خود را رتبه ششم بودن در alexa را بر سردر غرفه خود در نمايشگاه مطبوعات، نصب نمي کنند.اين نياز براي يک رسانه در حکومت ديني، ابتدا به ساکن نيازي است کاذب و باطل. لذا بايستي اصحاب رسانه، مقبوليت را در وهله دوم قرار دهند و همواره رضاي خدا را در پرداختن يا نپرداختن به موضوعات در نظر بگيرند.
نياز به درآمد
شرط بقاي يک رسانه در دنياي امروز، داشتن وسع مالي براي صرف حداقل هزينه هاست. اگر از درآمدهايي مانند باج گيري،چهره سازي،جو سازي و… بگذريم، تبليغات سالم، تنها ممر درآمد يک رسانه سالم محسوب مي شود. تهديدي که از اين فرصت براي نفوذ استفاده مي کند، تجمل گرايي و مصرف گرايي در افراط در تبليغات هر نوع کالايي است براي تامين منابع مالي. البته دشمن در اين مسير از مسائلي مانند ذائقه سازي براي عملي کردن ديگر تهديدهاي خود غافل نخواهد بود.
نياز به افزايش گروه مخاطب
بنا به دلايل مختلفي چون افزايش مخاطب و سپس کسب درآمد از تبليغات بيشتر و جذب طيف هاي مختلف، رسانه نياز پيدا مي کند که وجود خود را در صحنه با گسترش گروه مخاطب حفظ کند. اين نياز موجب مي شود تا دبيران رسانه، به جاي پرداختن به رسالت اصلي خود که روز اول بايد براي خود تعريف مي کردند، به موضوعات متنوع و حاشيه اي رو مي آورند. موضوعاتي که آن رسانه را به سمت “زرد” شدن سوق مي دهد و به مباحث غير ضروري مي پردازد.
نياز به حفظ مخاطب سفيد
مخاطبين هم راي با خط مشي گردانندگان رسانه را اصطلاحا مخاطبين سفيد مي خوانند. يکي از راه هاي حفظ اين گروه، پرداختن و حمله به گروه مخالف است. تهديدي که از اين نياز وارد مي شود تا رسانه را به سمت اباحي گري بکشاند، اقدام به فحاشي و تهمت به گروه مخالف مي باشد تا دبيران رسانه، به هر قيمتي رضايت مخاطب همراه خود را از دست ندهند. اين نوع مديريت رسانه که اخيرا در کشور رواج پيدا کرده، تنها يک دليل دارد و آن ضعف ارائه سند بر مدعاست. همان طور که خداوند در قرآن مي فرمايد: ” قل هاتو برهانکم ان کنتم صادقين ” که اگر راست مي گوييد دلايل خود را بر اين موضوع بياوريد. پس بايد توجه داشته باشيم که فحاشي نشانه ضعف است و تنها راه جلوگيري از انحطاط در اين ورطه، نگفتن مطلب بدون سند.
نياز به جلب اعتماد مخاطب خاکستري
يکي از وظايف سردبير در هر رسانه اي، انتخاب موضوع و انتخاب روش پرداختن به موضوع است به نحوي که با جذب حداکثري از قشر خاکستري، گوي رقابت را از ديگر رسانه ها بربايد. اين انگيزه باعث مي شود تا اگر راه درست اين کار که همان ارائه مطلب بر اساس فطرت است به ايشان متذکر نشود، دست به دروغ پردازي و خودسانسوري و در نهايت عدول از ارزشها بزند. مطالبات فطري مانند عدالت ورزي مي تواند در حکومت ديني بر قشر خاکستري پاک طينت تاثير گذاشته و به هدف جذب حداکثري نائل آيند. اما متاسفانه گروهي به خيال ميانبر، روشي را انتخاب مي کنند که حتي در صورت موفقيت در جذب مخاطب نيز نمي تواند ارزشي براي اين کار بر اساس منويات ديني در نظر گرفت و از بين رفتن ارزشها در آن جامعه حتمي خواهد شد.
نياز به متخصص
پرداختن تخصصي به مسائل يکي از راه هاي گريز از عوام زدگي است. يک رسانه براي جذب عوام و خواص بايستي بتواند موضوعات را به طور تخصصي براي سطوح مختلف ارائه دهد. اين نياز، رسانه را به اين تصميم مي رساند که از متخصصين استفاده کند. حال اگر مديران يک رسانه در جامعه ديني، به جاي استخدام متعهدين متخصص يا آموزش متعهدين در موضوع مربوطه اقدام به به کارگيري متخصص صرف بدون در نظر گرفتن ميزان تعهد وي بکنند، قطعا فن سالاري به عنوان تهديد بر آن رسانه چتر مي اندازد و کارکرد(هدف از خلقت) آن رسانه را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
تنها ارگاني که مي تواند ضمانت اجراي به انحطاط نرفتن رسانه و مطبوعات براي تاثيرگذاري منفي بر مردم باشد، معاونت مطبوعات در وزارت ارشاد است. اداره کل مطبوعات داخلي، بايستي ليستي از انحرافات را تهيه و خود ناظر و ضامن اجراي آن باشد. در غير اين صورت اين ره که هم اکنون در حال گذر از آن هستيم، به ترکستان منتهي مي شود و ترکستان منظور، ليبراليسم است.
Sorry. No data so far.