کریم فیضی اظهار کرد: با پایین آمدن تیراژ کتابها و ایجاد فضاهای مجازی، کار تألیف رو به سرازیری است و علیرغم شعارهای فرهنگ فرهنگی که سر داده میشود هیچ حمایت جدیای از فرهنگ نمیشود. در واقع فرهنگ بدون سنگر است.
او افزود: موضوع صرفا اقتصادی نیست. کارها نامعقول است. فرهنگ حتی در اولویت بیستم هم نیست؛ بنابراین یک متفکر، استاد دانشگاه و محقق ایرانی نخواهد توانست بیشتر از یک حد متعارف رشد و جوهره وجودی خود را شکوفا کند؛ چرا که شرایط علیه تفکر است.
این نویسنده گفت: بسیاری از حضورهای فرهنگی، علمی و فکری ما حالت تشریفاتی و تعارف پیدا کرده است. من بسیار نگرانم برای نسل بعدی چرا که فکر میکنم در دهه بعد فرهنگ ما از حالت مکتوب و اصلی خود کاملا خارج شده و روی مسیر نامشخص، نامعین، بیهدف و رهایی در حال حرکت خواهد بود.
فیضی بیان کرد: ممکن است حس من نوعی با نوعی موفقیت توأم باشد چرا که ممکن است کتابم مورد استقبال قرار گرفته باشد اما این حرکت یک قاعده نیست بلکه بیشتر به یک تصادف یا شانس میماند. مطلق فرهنگ ما نگرانکننده است. من نگران نویسندگانی هستم که هستند ولی واقعا در تنگنا قرار دارند اما اینکه چه باید کرد و چرا اینطور شده به نظر من پاسخی است دیرهنگام.
او با تأکید بر اینکه پاسخگویی به این سوالات باید در سالهای پیش صورت میگرفت، گفت: باید از مدیران فرهنگی پرسید که چه کردند که باعث شده تیراژ 10 هزار تایی سالهای دور، امروز به 500 نسخه برسد و نهایتا از هزار نسخه سر درآورد. این رسما یک زنگ خطر است ولی گویا یک عده نمیخواهند آن را بشنوند یا از این زنگ خطر خوششان میآید. گویا عدهای از اینکه فکر دچار انقطاع میشود و تفکری مجال شکل گرفتن پیدا نمیکند بهره میبرند و این یعنی خیانت.
این محقق یادآور شد: بیتفاوتی به فرهنگ بزرگترین خیانت است. چه فاعل این مسئله من باشم چه کس دیگری. شرایط فرهنگی ما در سراشیبی سقوط است و این سقوط فرهنگی دامن همه را در تمامی بخشهای اقتصادی، آموزشی، توسعهای و… خواهد گرفت.
او گفت: ما امیدواریم آنان که باید هوشیار باشند هوشیار شوند. نمیشود فرهنگ را با سیاست قاطی کرد. در دولت قبل تجربهای برای اهالی فرهنگ حاصل شد که پوست و استخوان آنها را با هم کند. یکی از مهلکترین ضربههای فرهنگی در دوره اول دولت قبل به واسطه شیوههای سانسور، اعمال ممیزی و رفتارهای کودکانه صورت گرفت. بسیاری از اهل فرهنگ در آن دوره آسیب جدی خوردند و کسانی که در آن زمان از فرهنگ قهر کردند و رفتند دیگر به این عرصه وارد نشدند. بعدها مشکلات بعدی نیز به مباحث فرهنگی ما اضافه شد.
کریم فیضی همچنین با اشاره به کتاب خودش گفت: کتاب «کیمیای عشق» در فاصلهای کمتر از شش ماه به چاپ دوم رسیده است. این کتاب مشتمل بر تفسیری بر شعرهای مثنوی معنوی مولاناست که یک فصل آن به تفسیر شعر «نی» اختصاص دارد.
او درباره این شعر معتقد است: برخلاف نظر شارعان که معتقدند مراد از نی انسان کامل است، اینطور نیست؛ بلکه مراد از به کار بردن واژه نی خود مولاناست و وقتی مولانا میگوید «بشنو از نی» در واقع مرادش این است که به من گوش کند. این اشتباه صرفا به سبب باور کلیشهای است که متأثر از عرفان نظری محیالدین ایجاد و سالها تکرار شده است.
انتشارات اطلاعات مسئولیت نشر این اثر را بر عهده دارد.
Sorry. No data so far.