یکشنبه 06 سپتامبر 15 | 10:21
روسری های عقب رفته حاصل شکم های جلو آمده است

امام خمینی تاکید داشت اقتصاد را باید به مردم داد نه دانه‌درشت‌ها

آمارهای اقتصادی آمریکا نشانگر این است که ثروتمندان ثروتمندتر و ثروتمندترین ثروتمندان ثروتمند تر و فقرا فقیرتر و فقیرترین فقرا باز هم فقیر تر شده‌اند. در حالی که ظرف سه دهه گذشته تولید ناخالص داخلی آمریکا 75% افزایش یافته ولی درآمد لایه های تحتانی جامعه آمریکا کاهش نشان می دهد و این یعنی ثروت میان فرادستان توزیع می شود و فرودستان و میان دستان را بهره ای نیست. این است دستاورد نظام لیبرال‌دموکراسی و نماینده تمام‌قد آن، آمریکا.


به گزارش تریبون مستضعفین، اسماعیل رئیسی تحلیل‌گر مسائل اجتماعی و مترجم کتاب «بهای نابرابری» دی‌روز در بیست و نهمین نشست سراسری جنبش عدالتخواه دانشجویی به سخنرانی با موضوع «خون‌بهای یک انقلاب» پرداخت.

وی با بیان اینکه از نظر برخی مفسران، در قرآن کریم، دو مفهوم «ظلم» و «کفر» در کنار یکدیگر قرار دارد، گفت: خدا از خلقت عالم هدفی داشته که آن هدف الهی شدن و بالندگی و پروش استعدادهاست که حضرت امام نیز بر این مفهوم تاکید دارد. «کفر» انکار و نادیده انگاشتن خداست و هنگامی که فردی رویه‌ای پیش گیرد که مانع پرورش استعداد مخلوقات خدا شود در واقع در همان بستر انکار، حرکت کرده چراکه نتیجه این هر دو یکی است.

اسماعیل رئیسی

وی با بیان اینکه هدف اصلی از ولایت، عدالت است، افزود: برجسته‌ترین ویژگی حکومت جهانی امام عصر، عدالت است. در منظومه فکری تشیع داستان از عدالت امیرالمومنین(ع) شروع شده و به عدالت منجی ختم می‌شود اما ما آنقدر در کلیشه‌ها غرق شده‌ایم که گاهی ولایت، ولایت می گوئیم و فراموش می‌کنیم که ولایت خود فدائی عدالت است.

 

رئیسی با بیان اینکه نظام سلطه از آغاز تاکنون به سه روش سنتی، نیمه‌سنتی و مدرن به استعمار و استحاله ملت ها پرداخته است، اظهار داشت: در مقطعی استعمارگران متوجه شدند دیگر نیازی نیست مستقیم با مردم کشوری مقابله کرده و آنجا را اشغال کنند(روش سنتی) بلکه روش بهتر این است که از مکانیسمی استفاده شود که با پول، کشورها را تحت مدیریت خود قرار دهند(روش نیمه سنتی). سرانجام عقل ابزاری آن‌ها به روش مدرن و بسیار هوشمندانه‌تری روی آورد؛ یعنی کشور مورد تخاصم باید به آن‌ها التماس کند که سرزمین‌ش فتح شود! به معنای اینکه ملت‌ها «التماس مدل و تئوری» برای برنامه‌ریزی و اداره کشور خود کنند.

وی با تاکید بر اینکه اختلاف ما با تفکر لیبرال دموکراسی در الگوسازی است، و نماینده تمام‌قد این تفکر، آمریکاست، عنوان کرد: در کشور ما برخی معتقدند که ما چاره ای نداریم جز اینکه به سمت الگوی آمریکایی برویم. ما می‌خواهیم آمارها و مسائل آمریکا را به عنوان یک کشور لیبرال‌ دموکرات بررسی کنیم تا ببینیم این الگو چه دستاوردی برای مردم آمریکا و جهان داشته است.

این پژوهشگر در بیان نمونه‌هایی از الگو ها و تئوری‌هایی که نظام سلطه در پی جااندازی آن در کشورهاست، افزود: به عنوان نمونه ایده “استقلال بانک مرکزی” که در جریان سرنگونی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی مطرح شد بعدها معلوم گردید از سفارت امریکا در ژوهانسبورگ نشات گرفته است. همچنین «کوچک‌سازی دولت‌ها» را نیز تئوریزه می‌کنند تا قدرت تنها در انحصار عده‌ای معدود باشد.

آمارهای اقتصادی آمریکا نشانگر دستاوردهای پوچ نظام لیبرال‌دموکراسی برای ملت‌هاست

این فعال اجتماعی تصریح کرد: اگر به آمارها توجه کنیم الگوی‌ مطلوب از نامطلوب قابل تشخیص است. بر اساس آمار رسمی یک درصد امریکایی‌ها بیش از 40 درصد ثروت کل کشور را در اختیار دارند. به عبارت دیگر 99 درصد از مردم این کشور تنها صاحب 60% ثروت کشور هستند؛ در این صورت از دموکراسی چه چیزی باقی می‌‌ماند؟ در چنین جامعه‌ای صحبت از دموکراسی یک توهین نیست؟ شش نفر ورثه سام والتون بنیان گذار فروشگاه‌های زنجیره‌ای وال‌مارت در آمریکا، ثروتی معادل 30 میلیون آمریکایی دارند. این است دستاورد پوچ لیبرال‌دموکراسی برای ملت‌ها که پیروی از این الگو در حال تبلیغ در کشور ماست.

 

اگر «مرگ بر آمریکا» در الگو و عمل پیاده نشود، تمام رنج‌های ملت و خون شهدا به هدر می‌رود

این فعال اجتماعی با اشاره به گفته اخیر جان کری در مجلس سنای آمریکا مبنی بر اینکه در ایران هر چند شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده می شود ولی عملا اتفاقات دیگری رخ می‌دهد، تصریح کرد: اینکه جان کری نگرانی‌ای نسبت به شعار مرگ بر آمریکا در ایران ندارد یعنی این تنها یک «شعار» است که به عمل تبدیل نشده است. باید «مرگ بر آمریکا» در الگو و عمل نیز پیاده شود چرا که اگر «مرگ بر آمریکا» در عمل پیاده نشود، تمام رنج‌های ملت و خون شهدا و همین استخوان‌هایی که هنوز بازگشت ‌داده می‌شود، به هدر می‌رود.

وی با اشاره به مفهوم «شگردهای القای تفکر» در جامعه غربی برای پذیرش مدل اقتصاد لیبرال سرمایه داری افزود: «اقتصاد رفتاری» تا اندازه بسیاری با اقتصاد کلاسیک که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود مغایرت دارد. اقتصاد رفتاری انسان را آن‌گونه که اقتصاد متعارف می‌شناسد ارزیابی نمی‌کند و وارد فاز طراحی رفتار انسان می‌شود. مکانیزم نفوذ تبلیغات بر تصمیم‌گیری‌ها نیز در همین چارچوب است. مثلا القای این تفکر که هرکس ثروتمند‌تر است لزوما زحمت بیش‌تری کشیده و حق اوست که ثروتمند باشد و فقرا نیز به دلیل عدم تلاش و فعالیت خود آنهاست که در این وضعیت اند، حاصل همین مکانیزم است.

 

وی در بخش دیگری افزود: دکتر محمد یونس موسس گرامین بانک، یک اقتصاددان بنگلادشی و برنده جایزه صلح نوبل است که توانست یکی از موفقترین بانک های جهان با 98 درصد نرخ بازگشت اقساط بدون وثیقه را تاسیس نماید. در مدل وی به مردم کف جامعه که ضمانت و توان مالی کافی نداشتند وام داده شد تا وارد کار و تولید شوند و جالب اینجا بود که مردم بدون ضامن و وثیقه پول را برمی گردانند! دکتر یونس توانست مدل‌ بانک های غربی را در بانک خود به چالش بکشد و ثروت را در اختیار مردم مستضعف قرار دهد تا وارد اقتصاد شوند. او در ادامه این پرسش را مطرح نمود که چرا در بانکداری ایران حتی پس از انقلاب از الگوهای موفقی نظیر گرامین بانک الگوگیری نمی شود؟

 

در کشور ما حقیقتا منتظر الگویی برای کار و اجرا نیستند

این تحلیلگر ادامه داد: در کشور ما هرگاه صحبت از ایجاد یک تغییر می‌شود از ما مدل می‌خواهند. ولی اگر مدل دکتر یونس را ارائه دهیم، نمی‌گذارند اجرایی شود زیرا حقیقتا منتظر مدل و الگو برای کار و اجرا نیستند.

 

در ایران «خصوصی‌سازی» به معنای «مردمی‌سازی اقتصاد» نیست

وی سپس درباره «خصوصی‌سازی» تصریح کرد: اگر تعارفات را کنار بگذاریم بحث‌های خصوصی‌سازی در ایران به معنای “مردمی‌سازی اقتصاد” که ایده حقیقی اقتصاد اسلامی به‌شمار می‌رود، نیست. تفسیری که آقایان از خصوصی سازی در اصل 44 قانون اساسی و سیاست های رهبری ارائه می دهند درست برعکس خواست ایشان است . آنان از خصوصی سازی به دنبال مردمی سازی اقتصاد نیستند بلکه به دنبال ویژه سازی اقتصادند. قوانینی مانند بهبود فضای کسب و کار با هدف گرفتن سرمایه ها از دولت و دادن آن به مجموعه‌های محدودی مانند اتاق بازرگانی و صنایع و معادن است نه مردمی‌سازی اقتصاد.

 

نگرانی تنها برای سوپر‌ثروتمندان است!/ امام خمینی تاکید داشت باید اقتصاد را به مردم داد نه دانه‌درشت‌ها

وی در ادامه گفت: این به معنای دادن اقتصاد به مردم نیست! این یک حقیقت است که نگران مردم کوچه و بازار نیستند. تنها نگران سوپر‌ثروتمندان اند! همان یک‌درصدی‌ها. در ایران تعداد انگشت شماری 50 درصد معوقات بانکی را در اختیار دارند. این خصوصی‌سازی با مردمی‌سازی اقتصاد کاملا تفاوت دارد! امام  همواره تاکید داشتند که اقتصاد را به مردم بدهید نه دانه‌درشت‌ها.

 

سیستم اقتصاد به‌گونه‌ای‌ست که قدرت به دست سرمایه‌داران می‌افتد

این پژوهشگر با اشاره به مصاحبه یکی از دانه درشت ها که در مصاحبه ای گفته بود یک درصد تولید ناخالص ملی ایران، متعلق به من است بیان کرد: این گفته یعنی من صاحب یک درصد قدرت در ایران هستم! یعنی اگر من چند کارخانه‌ام را تعطیل کنم، کارگران بی‌کار شده تهدیدی برای نظام هستند و در اینصورت است که اگر یک سرمایه‌دار چیزی از نظام خواست و تامین نشد، نظام را تهدید می‌کند که سرمایه‌اش را از چرخه اقتصادی بیرون می‌کشد. این نشان می‌دهند سیستم اقتصاد به گونه‌ای‌ست که خودبه‌خود قدرت به دست سرمایه‌دار‌ها می‌افتد.

رئیسی با اشاره به خطر قدرتمند شدن سرمایه‌داران در کشورها، تاکید کرد: «صنعت لابی‌گری» تاثیر بسیاری در انتخابات آمریکا دارد. وظیفه دقیق آن‌ها صحبت با نمایندگان کنگره و سناتورها برای جهت دهی و توجیه‌‌ آنها برای تامین منافع و افزایش ثروت‌ دانه درشت هاست.

 

خطر سلاح‌های کشتارجمعی اقتصادی بالاتر از سلاح‌های کشتارجمعی نظامی است/ سرمایه خارجی خطرناک‌تر از سرباز خارجی

وی در بخش دیگری از سخنان خود به تعبیر «سلاح‌های کشتار جمعی اقتصادی» از وارن بافت سرمایه دار معروف اشاره کرد و گفت سلاح‌های کشتارجمعی اقتصادی از سلاح های کشتار جمعی نظامی خطرناک تراند چرا که با سلاح‌های کشتار جمعی نظامی در نهایت یک شهر ویران می‌شود اما به وسیله سلاح‌های کشتارجمعی اقتصادی یک کشور بزرگ را  ویران می‌ کنند، افزود: در بحث “سرمایه‌گذاری خارجی” تنها بحث سرمایه‌گذاری نیست موضوع این است که اگر بدون توجه به مخاطرات، این عمل انجام شود سرمایه خارجی خطرناک‌تر از سرباز خارجی است.

این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: سرمایه‌گذاری خارجی، راه حل مشکلات کشور نیست. ظاهرا اراده‌ای در کشور وجود دارد که خواسته یا ناخواسته می‌خواهد مشکلات حل نشود. شاید معتقدند عدم حل مشکلات مستمسک خوبی برای آمدن خارجی‌هاست. آنها به دنبال همان سیاست منسوخ فشار از پائین، چانه زنی از بالا هستند تا مجددا این بار در حوزه اقتصاد و از آنجا در حوزه سیاست آن را تکرار کنند.

وی افزود: در سال 1997 در شرق آسیا، اقتصادهایی که با نام ببرهای آسیایی معروف شده بودند را با همین سلاح های کشتار جمعی اقتصادی که سرمایه خارجی نامیده می شود به زانو درآوردند که بعدها ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی، گفت: «ظرف یک شب تا به صبح ما فقیر شدیم».

این فعال اجتماعی با اشاره به اینکه تولید، مستلزم سرمایه و نیروی کار است، بیان کرد: متاسفانه بحث آزادسازی را تنها شامل سرمایه دانسته اند اما سرمایه‌گذاری خارجی حلال مشکلات نیست. سرمایه گذاران خارجی برای سرمایه گذاری شرط و شروط‌هایی برای کشورها تعیین کرده و پیوسته با منت‌گذاری تهدید می‌کنند که اگر چنین و چنان نکنید ما از کشور شما می‌رویم و کشورها نیز مدام به آن‌ها امتیاز می‌دهند.

رئیسی اضافه کرد: اما اگر این امتیاز را به نیروی کار بدهید و مانند سرمایه خارجی به نیروی کار نیز امکان جابه‌جا شدن بدهید چه اتفاقی در جهان خواهد افتاد؟ وضعیت پناهجویان افریقایی در ورود به اروپا را ببینید.

اسماعیل رئیسی

نابرابری‌ دموکراسی را هم نابود می کند

وی در بخش دیگری از سخنرانی خود تاکید کرد: یکی از اصلی‌ترین ریشه‌های مخاطرات بین‌المللی، نابرابری‌هاست که حتی صندوق بین‌المللی پول نیز در سال 2012 به آن اشاره کرد و دومینیک استراس‌کان، رییس سابق این صندوق، صراحتا به آن اشاره کرد.

وی ادامه داد: درباره مشکلات کشورمان نیز باید گفت اغلب تلاش می شود تا این معضلات حاصل عملکرد جمهوری اسلامی معرفی شود در حالی که اتفاقا این معضلات حاصل ورود اندیشه‌های وارداتی غربی است. در واقع اینجا جای متهم و دادستان عوض شده است. قرار نیست اشکالات خودمان را بپوشانیم اما اگر خوب ریشه مشکلات را بشناسیم بهتر می‌توانیم در رفع کاستی‌ها تلاش کنیم.

این پژوهشگر در ادامه اظهار داشت: چیزی که ما اکنون با آن روبه‌رو هستیم دارالترجمه‌شدن سیستم اداری کشور است. دستگاه اداره کشور پیوسته و در دوره های مختلف ترجمان اندیشه لیبرال سرمایه داری غرب بوده است. اندیشمندان برجسته ی آنجا مدام بر ضعف های سیستم غربی تاکید نموده و اعلام می کنند که راهی که ما رفتیم را نیائید اما در کشور ما گروهی به طور مداوم بر طبل دنباله روی از غرب می کوبند.

این تحلیلگر حوزه سیاسی اقتصادی در تبیین تاثیر نظام اقتصاد بازار و تاثیر آن بر دموکراسی، خاطرنشان کرد: اکنون در غرب شعار «یک نفر یک رای»  به «یک دلار یک رای» تبدیل شده است و اینگونه سیطره یک درصد سرمایه‌دار بر 99 درصد مردم باقی‌مانده است و این یعنی زیر سوال رفتن دموکراسی. آمریکا دچار یک دور باطل است که سرمایه‌داران از نامزدهای انتخاباتی خاصی حمایت می‌کنند و نمایندگان نیز در قالب مصوبات قانونی وظیفه حمایت از سرمایه‌داران را بر عهده گرفته‌اند و چنین است که متوسط ثروت نمایندگان کنگره برابر 2% ثروتمندترین آمریکائی هاست.

وی در بیان چگونگی تهدید دموکراسی توسط نابرابری به مورد برزیل اشاره کرد و گفت: وال استریت در زمان کاندیداتوری لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا رئیس جمهور مردمی برزیل دو بار کاندیداتوری وی را وتو کرد. آنها برزیل را تهدید کردند که اگر لولا رئیس جمهور شود سرمایه های خود را از برزیل خارج می کنند، در نتیجه بهره بانکی چنین و چنان خواهد شد و شما به روز سیاه خواهید نشست، کار به جائی رسید که گلدمن ساکس که یکی از بزرگترین بانک های جهان است شاخصی به نام “لولا متر” تعریف کرد بدین معنا که اگر لولا رئیس جمهور شود چه تحولاتی در اقتصاد برزیل رخ خواهد داد و بر همین اساس تهدیدات آنها دو بار کارگر افتاد تا بار سوم که برزیلی ها بر انتخاب خود پافشاری نمودند. همین برخورد را امروز در خیابان های یونان شاهدیم. این یعنی به مسلخ بردن دموکراسی بر قدوم سرمایه سالاری. این حجم از تاکیدات رهبری بر ممانعت از نفوذ بیگانگان در اقتصاد کشور به این دلیل است.

سیاسیونی در کشور مایل به برخورد شعاری با فرمایشات رهبری هستند

رئیسی درباره توانایی‌های داخلی در زمینه اقتصاد مقاومتی گفت: اکنون بودجه شهرداری تهران با 15 هزار میلیارد تومان، معادل نیمی از بودجه عمرانی کشور و بودجه شهرداری شش کلانشهر کشور سال گذشته معادل با بودجه عمرانی کل کشور بوده است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ظاهرا سیاسیونی در کشور هستند که مایل‌اند با فرمایشات رهبری به طور پیوسته برخورد شعاری داشته و اقدام عملیاتی در راستای مطالبات ایشان انجام نشود. ما با این آرمان های بلند و دیدگاه های عمیق و نظرات حضرت آقا نباید روزنه‌ای برای نفوذ بیگانگان باز کنیم زیرا این از درون ما را متلاشی می‌کند که قطعا ضربه بزرگی است.

وی در بخش پایانی سخنان خود بر تاثیرات فرهنگی نظام اقتصادی بازار آزاد اشاره کرد و ضمن تاکید بر نابسامانی های فرهنگی موجود در کشور دلیل بسیاری از آنها را در حوزه اقتصاد دانست و افزود: این مشکلات حوزه اقتصاد و نابرابری های لجام گسیخته است که نابسامانی های فرهنگی به دنبال می آورد. تیز بینانه که به صحنه نگاه کنید خواهید دانست که این روسری های عقب رفته حاصل شکم های جلو آمده است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.