دوشنبه 21 آگوست 17 | 12:58

اردوی جهادی با چاشنی حجتیه!

علیرضا مشک فشان

یک نگاه هم وجود دارد که با دو نگاه قبل کاملا متفاوت است و معنای خالص یک اردوی جهادی را میدهد. نگاهی که با اصل و فلسفه تشکیل جهاد سازندگی و اردوی جهادی عجین است و راهی را میرود که باید همه این چند دسته میرفتند. نگاهی که بهترین راه مبارزه با آمریکا را خدمت به مردم میداند.


از ابتدا باید این روشن شود که جهادی میرویم که چه کنیم؟ خدمت به مردم اصلا یعنی چه؟ تا بعد بتوانیم باقی مسائل را تحلیل کنیم.

با چند نگاه مواجهیم.

یکی آنست که به مناطق محروم می رویم، برای گردشگری و گذراندن دوره عید فلان و بهمانمان و البته ایجاد فضایی جدید بیشتر برای تفریح خودمان… و گاهی هم دیگران را شریک میکنیم، اگر خواستند بیایند!
این اردو تمام آورده اش خلاصه میشود در شربت و پیکسل و گل و چند دقیقه کف زدن که الگویی کاملا مبتنی بر جشن های بالاشهری است. همان الگویی که برخی را وادار میکند تا سر چهار راه فرمانیه با همان وضعی که میدانید، گل و کارت تبریک پخش کنند و بگویند با هم مهربان باشیم و امثالهم.
این نگاه عملا جای نقدی هم ندارد و اصلا نام جهادی را هم نمیتواند و نمیخواهد یدک بکشد.

نیم نگاهی دیگر هم وجود دارد که جهادی را مانند باقی اردو هایش میبیند. فقط برای تنوع خاطر و البته تجربه ای از یک اردوی شبه حزب اللهی خاص به این اردو میرود. این ها لباس جهاد سازندگی را هم می پوشند؛ چفیه هم می اندازند؛ خود را وام دار حججی ها و والی ها هم میدانند. آنهایشان که واقعا از جان مایه میگذارند راه را گم کرده اند و به سرعت با اولین تجربه راهشان را پیدا میکنند.
اما وای به حال آن دسته که همان توریست جهادی باقی میمانند! کار عمرانی چون سخت تر است؛ یک امتحان میکنند. اما افق دیدگاهشان کار فرهنگی با بچه ها و مردم روستاست. کدام فرهنگی؟ کار فرهنگی که به بازی کردن با بچه های روستا و جایزه دادن و تعریف کردن داستان هایی از ائمه ختم میشود و اگر خیلی سرشان برای اینکار درد کند؛ به دیدن خانواده های فقیر تر روستا هم میروند و فقط حرف هایشان را میشنوند و میروند و فقط میخواهند با تمام این کار ها خاطره ای خوش به زعم خودشان برای اهالی ساخته باشند. آخر سر هم هنگام برگشت با نگاهی غرور آمیز به شهرشان برمیگردند که خدایا ببین چه لطفی داریم به این مردم میکنیم. این مشکل متاسفانه خیلی گریبان گیر طلاب عزیز میشود. یعنی اینگونه راحتتر است که بگوییم حاج آقا خدای ناکرده لباس روحانیتشان کثیف میشود اگر بخواهند کار دیگری بکنند.

بگذارید از این طرف هم نگاه کنیم. این نگاه دقیقا همان است که خود را صاحب پایگاه بسیج مسجد میداند و دائم صحبت آقا و عکس شهدا را به در و دیوار مسجد میزند ولی عملا نوچه روحانی مسجد است و وقتی میخواهی از فعالیت هایتان برای مردم مسجد تعریف کنی و مخارج اردوی جهادی را از کمک های مردمی تامین کنی میگوید: نه! حاج آقایمان ناراحت میشود بحث های مالی در مسجد مطرح شود!!!
در عمل این نگاه با آن نوع اول هیچ تفاوتی ندارد.

۳ یک نگاه هم وجود دارد که با دو نگاه قبل کاملا متفاوت است و معنای خالص یک اردوی جهادی را میدهد. نگاهی که با اصل و فلسفه تشکیل جهاد سازندگی و اردوی جهادی عجین است و راهی را میرود که باید همه این چند دسته میرفتند. نگاهی که بهترین راه مبارزه با آمریکا را خدمت به مردم میداند. نگاهی که خدمت رسانی به مردم را یک برکت میداند و اردوی جهادی را مصداق این حدیث شریف امام صادق میدانند که 《کونوا دُعاهً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم》
و البته این همان نگاه اصیل است. همان نگاه اسلام ناب محمدی است که زاغه نشینان و محرومین را ولی نعمتان انقلاب میداند و تمام هم و غمش خدمت به این قشر است.
این نگاه جهادی را نمیخواهد برای اجرای جشن عید غدیر بلکه عید غدیرش میشود برپا کردن یک جهادی و خدمت رسانی.

تفاوت این نگاه ها از زمین تا آسمان است! تفاوتش از حلبی ها و شریعتمداری هاست تا امام! از اسلام آمریکایی است تا اسلام ناب محمدی! و در نهایت از معاویه است تا علی (ع)!* حواسمان باشد که سنگ کدام جهادی و البته کدام اسلام را به سینه مان میزنیم!

*: فرق است بین معاویه ای که ظاهر اسلام را حفظ کرده و به وقتش دست و دلبازی اش را برای حفظ قدرت به مردم نشان میدهد؛ با علی(ع) که بی وقفه چاه و زمین زراعی درست میکند و به مردم میدهد و در داغ غافل ماندن از یتیمان خود را با آتش تنور میسوزاند.

 

 

برچسب‌ها: ،

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.