یکشنبه 26 نوامبر 17 | 09:59

شریعتی، امام آکادمیک

حدود بیست سال پیش، آن موقع ها که سرحال بودم، بعد انقلاب و همان اوائل عمر سیاسى ام، حدود سى چهل مورد از بحث هاى شریعتى را استخراج کردم که دقیقاً دیدگاههاى امام است که شریعتى آنها را با ادبیات آکادمیک و روشنفکرى تبیین میکند.


اگر کسى بنشیند و بحث هاى امام(ره) و مرحوم دکتر شریعتى را مطابقت دهد و تفاوت هاى لفظى را کنار بگذارد و به محتوا توجه کند، به نکات جالبى میرسد.
مثلاً بحث “امّت و امامت” شریعتى از نظر بنده کاملاً تئوریزه کردن روشنفکرى و آکادمیک نظریه “ولایت فقیه” امام است. “امّت و امامت ” و نقدهایى که به لیبرال دمکراسى لائیک میکند را بروید درست بخوانید، می بینید همان نظر امام است. نگاه دکتر را به مسأله کشف و نصب و جعل و انتخاب و انتصاب ببینید، همان نظر امام است.”اسلام آمریکایى-اسلام ناب” امام ، به “تشیع صفوى-تشیع علوى” شریعتى خیلى نزدیک است.

حدود بیست سال پیش، آن موقع ها که سرحال بودم، بعد انقلاب و همان اوائل عمر سیاسى ام، حدود سى چهل مورد از بحث هاى شریعتى را استخراج کردم که دقیقاً دیدگاههاى امام است که شریعتى آنها را با ادبیات آکادمیک و روشنفکرى تبیین میکند. دقیقاً همان ها است. البته الفاظ متفاوت است و اشتباه ها و خطاهایى هم حتماً دارد که همه طبیعتاً اشتباه دارند.

مثلا با توجه به مبحث صدور انقلاب امام، به این سخنان شریعتى توجه کنید که میگوید:
” یک ایدئولوژى انقلابى که آمده تا تمدن حاکم بر جهان را اصلاح کند، نباید در یک سرزمین ، پشت هیچ سیم خاردار، هیچ مرز اعتبارى و هیچ دولت-ملّتى متوقف شود، و الّا خواهد پوسید. چون عشق، عدالت، حقیقت، ارزشها و انسانیت ، همگى مفاهیمى جهانى، فرانژادى و فراملى اند. اگر پیامبر ما براى همه بشریت و براى همیشه مبعوث شد، پس هدف ما همه جهان است، چنانچه موعود آزادى بخش ما جهانى است. در قرن فکر و کتاب و قلم و رسانه و عصر ارتباطات، هیچ چیز نمیتواند نهضت انقلابى اسلام را در یک کشور محدود کند. ما باید جهانى شویم….”
اینها را قبل از شروع نهضت اسلامى توده ها میگوید و بوى بیدارى را از راه دور استشمام میکند.

بخشی از سخنرانی استاد رحیمپور با عنوان “رفورمیزم و توسعه، یا ایدئولوژى و انقلاب؟” سال١٣٨٨

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.