دکتر محمدحسین رجبی دوانی، عضو هیئت علمی دانشگاه و حجتالاسلام احمد عابدی، مدرس حوزه و دانشگاه در برنامه تلویزیونی هنگام درنگ به بحث راجع به تعدی به خانه خدا پرداختند و از عوامل دخیل در این حوادث سخن گفتند.
دکتر رجبی دوانی با اشاره به واقعه حمله سپاه ابرهه به خانه خدا و نزول عذاب توسط پرندگان ابابیل و با یادآوری پاسخ معروف عبدالمطلب پدربزرگ پیامبر به ابرهه گفت: وقتی نیروهای ابرهه نزدیک مکه رسیدند شترهای عبدالمطلب را تصرف کردند. عبدالمطلب از ابرهه خواست که شترانش را آزاد کنند، ابرهه به او میگوید که در ابتدا هیبت تو مرا گرفت اما با این درخواست کوچکت از چشمام افتادی. من فکر میکردم تو خواستار منع حمله به کعبه هستی، عبدالمطلب در پاسخ به صحبتهای ابرهه میگوید من صاحب این شتران هستم و آزادیشان را میطلبم، این خانه هم صاحبی دارد و خودش آن را حفظ میکند.
رجبی با بیان اینکه کعبه در فاصله بین حمله سپاه ابرهه و حمله یزیدیان یک بار دیگر بر اثر حوادث طبیعی تخریب شده بود با اشاره به عکسالعمل عبدالله بن زبیر در مقابل تعدی به خانه خدا توسط یزیدیان گفت: عبدالله بن زبیر برای تحریک احساس مردم مانع خاموش شدن کعبه شد تا جایی که حجرالاسود به زمین افتاد و چند تکه شد. او بعد از این ماجرا خانه را تخریب کرد و به سلیقه خود بنا نهاد اما چندی بعد که عبدالملک مروان در شام قدرت گرفت سپاهی به فرماندهی حجاج بن یوسف ثقفی به سوی مکه گسیل داشت و این بار چنان با منجنیق شهر را سرکوب کردند که دوباره کعبه ویران شد و حجاج بار دیگر با اندازهای متفاوت خانه را ساخت. حجاج، عبدالله بن زبیر را در کنار حرم کشت و به خانه مقدس الهی هتک حرمت کرد.
وی ادامه داد: بعد از واقعه حره، یزیدیان حرمت مکه را نگه نداشتند و به مکانی که حتی مجرمان در آن احساس امنیت میکردند و کسی حق نداشت به جانوران معترض شود اهانت کردند.
وی کار خاص عبدالله بن زبیر را بعد از ساخت دوباره کعبه برای نصب حجرالاسود وهماهنگی او با فرزندش دانست. دکتر رجبی گفت: در زمانی که عبدالله بن زبیر نماز ظهر را میخواند فرزندش حجر را نصب کرد، مردم به او اعتراض کردند که چرا مانند پیامبر ما را در افتخار نصب حجرالاسود سهیم نکردی ولی عبدالله بن زبیر توجهی به این اعتراضات نکرد. او بعد از مرگ یزید ادعای خلافت کرد و چون منازعی نداشت کارش بالا گرفت.
این عضو هیئت علمی دانشگاه با تأکید بر اینکه اسلام را خون امام حسین زنده نگه داشته است، افزود: امویان جامعه را چنان پیش برده بودند که وقتی به کعبه معترض شدند کسی حتی سؤال نکرد که خانه خدا چیست و یا در حوادث عاشورا که در ماه محرم اتفاق افتاد نپرسیدند که ماه حرام چیست.
وی اظهار داشت: معاویه فرزند یزید بعد از مرگ پدرش مدت زمانی زیادی حکومت نکرد و با سخنرانی خود از اعمال پدر و پدربزرگش برائت جست. بعد از استعفای او کار به جایی رسید که دیگر از خاندان ابوسفیان کسی میل به حکومت نداشت.
همچنین در این برنامه حجتالاسلام احمد عابدی ضمن تأیید صحبتهای دکتر رجبی، چرایی نازل نشدن عذاب به یزیدیان در جریان تعدی به کعبه را اینگونه توضیح داد که ما وقتی میتوانیم دو چیز را با هم مقایسه کنیم و یک نتیجه واحد بگیریم که هر دو از هر جهت مانند یکدیگر باشند. حمله سپاه ابرهه به کعبه که خداوند بر آنها عذاب نازل کرد در زمان قبل از بعثت پیامبر بود و در خانه خدا بت پرستیده میشد، در حالی که در زمان عبدالله بن زبیر مردم مسلمان بودند.
وی اضافه کرد: حضرت علی در نهجالبلاغه فرمودهاند خداوند در زمین دو امان قرار داده است، یکی وجود پیامبر و دیگری استغفار مردم که باعث میشود عذاب نازل نشود، در زمان جاهلیت این دو امان وجود نداشت و علاوه بر این دلیل دیگری نزول عذاب ارهاص بود.
وی در تأیید کلمه ارهاص بیان داشت: یعنی زمینهسازی برای معجزه، به عنوان مثال با تولد پیامبر اکرم (ص) ایوان کسری خراب، آتشکده پارس خاموش و دریاچه ساوه خشک میشود. این اتفاقات نویددهنده خبری مهم است تا ذهن مردم برای پذیرش آن آماده شود. در جریان حمله سپاه ابرهه خداوند ابابیل را فرستاد تا دشمن را از بین ببرد. افتادن سنگ توسط کبوتر بر سر انسان که او را بکشد معجزه و ارهاص است. در زمان عبدالله بن زبیر ارهاص معنایی ندارد زیرا زمینهسازی برای آمدن رسول خدا نبود.
عابدی تعدی سپاه ابرهه را به دلیل از بین بردن خانه امن و پناه مردم، حقالناس و حمله یزیدیان را که به نیت نشان دادن عدم امنیت در حرم آمده بودند و با خدا سر جنگ داشتند حق الله خواند و بنا بر آنچه که در اذهان وجود دارد خدا از حق الله میگذرد اما از حقالناس نمیگذرد.
وی ضمن اشاره به یاری خدا در عاشورا و اینکه قرار نیست معجزه زیاد آورده شود، خاطرنشان کرد: اینکه بعد از 1400 سال یاد سیدالشهدا به این صورت در ذهنها زنده است، یاری خداست اما خدا اسلام را به روش طبیعی گسترش داد و تا جایی که کار به مرحله سختی نمیرسید معجزه صورت نمیگرفت. در جنگ بدر پیامبر فرمود خدایا اگر این مردم هلاک شوند دیگر کسی تو را پرستش نمیکند و نامی از اسلام نمیماند و یا در جنگ حنین که در ابتدا تعداد مسلمانان زیاد بود اما جز 9 نفر بقیه پا به فرار گذاشتند اگر یاری خدا نبود بساط اسلام برچیده میشد، با این حال مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند زیرا با شکست مسلمانان اتفاقی برای اصل دین نمیافتاد.
این مدرس حوزه و دانشگاه در بخش پایانی سخنان خود بحث اهمیت عزت اهل بیت، مسلمانان و دین خدا را مطرح و تبیین کرد: در تعدی به خانه خدا بحث عزت و ذلت است، اهل بیت در کربلا علاوه بر تشنگی گرسنه هم بودند اما چون درخواست نان ذلت است و طلب آب اینگونه نیست فقط اظهار تشنگی کردند. در جریان کربلا با سخنان فصیح حضرت زینب و امام سجاد عزت اهل بیت و مسلمانان حفظ و ذلت نصیب یزیدیان شد.
Sorry. No data so far.