یکشنبه 30 ژانویه 11 | 14:16

خاطرات یک وبلاگ‌نویس از «کاروان آسیایی غزه»

یکی از وبلاگ نویسان ایرانی عضو کاروان آسیایی غزه خاطرات سفر کاروان به غزه را برای جمعی از فعالان شبکه اجتماعی کلوب روایت می کند.


چند شب است که اتاق گفت‌وگوی یکی از گروه‌های فعال در کلوب به نام «جبهه جهادگران مجازی» مهمان خاطرات روح الله صاحب وبلاگ «ثائر مستندساز شیعه» است. او که یکی از همسفران کاروان آسیایی غزه بوده‌، ‌از خاطرات خود می‌گوید.

به گزارش «وبلاگ‌نیوز» در این گفت‌وگو که ساعت‌ها به طول انجامید، در رابطه با خاطرات و اتفاقاتی که در این مسافرت بوجود آمده است، صحبت ‌شد.

روح‌الله در آغاز ورود کاروان آسیایی  غزه به ایران گفت: در زاهدان ما به کاروان پیوستیم و در ابتدای سفر مانند اکثر سفرها حس و حال خاصی حاکم نبود، اما شور ملت ایران آنچنان معرفتی را به گروه هدیه داد که همه باورشان به یقیین تبدیل شد که در سفر خوبی قدم گذاشته‌اند و این تاثیر گذاری به جایی رسید که همه‌ی آنهایی که در مراسمات با پرچم کشورشان حضور می یافتند این‌بار با پرچم ایران در غزه حاضر شدند، تاجایی که سیک‌های هندی هم تمثال حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را در دست گرفتند.

وی در ادامه گفت: برخلاف  تبلیغات گسترده ضد ایران ، در طول مسیر حرکت کاروان از کشورهای ترکیه، سوریه و لبنان اهالی کشورهای میزبان به دنبال ایرانی‌‌ها بودند تا سلام خود را بدرقه آنان کنند و به نظرم می‌رسد که همه‌ی این محبوبیت مرهون اندیشه امام خمینی(ره) بوده است که تشنگان حقیقت را اینچنین بی قرار نموده است.

خاطره جالب

این کاروان همزمان با ابتدای ماه محرم وارد ایران شده بود و دوستان ایرانی تمام وقت خود را صرف امور کاروان کرده بودند برای همین تنها در زمانی که در اتوبوس ها بودیم فرصتی دست می داد تا روضه ایی خوانده بشود و عرض سلامی به ساحت حضرت سید الشهداء داشته باشیم.

در ترکیه دو نفر انگلیسی که از قضا سنی مذهب بودند مسافر اتوبوس ما شدند ، یکی دو روز نگذشته بود که  یکی از آن‌ها آمد و گفت این حسین که شماها از او یاد می‌کنید و برایش اشک می ریزید کیست؟ و چرا این اشک آنقدر  برای شما شادی می‌آورد؟ رازش چیست؟ دوستان هم از فرصت استفاده کردند و از سیره امام حسین(ع) گفتند و هرچی می گفتند ، او هم مشتاق تر می شد و تا پایان سفر در پی دانستن بیشتر در این خصوص بود .

یک نفر دیگر هم بود، روزنامه نگار هندی که سیک مذهب بود، او هم بعد از گذشتن از ایران می‌گفت که می‌خواهد به ایران بگردد و تابعیت ایرانی بگیرد و شیعه شود. چند وهابی و هندو داشتیم که اول سفر چندان موافق نبودند ولی در آخر سفر صلوات را با عجل فرجهم می‌فرستادند.

این مستندساز در رابطه با سرودهای حماسی این سفر نیز گفت:‌ بین ترک‌ها و هندوها در خواندن سرودهای حماسی رقابت وجود داشت اما وقتی ایرانی‌ها شروع به خواندن کردند دیگر بقیه همراه شدند! استقبال به حدی بالا بود که هرچه حفظ بودیم خواندیم و هرچه می‌توانستیم از اینترنت دانلود کردیم و برایشان خواندیم،‌ تا جایی که هندی‌ها هم سرود مرگ بر آمریکا را خواندند که در وبلاگ موجود است.

روح الله در این رابطه تصریح کرد: خودشان هم همان شعر مرگ بر آمریکا را به زبان اردو ترجمه کردند و قرار شد که یه خط در میان با هم بخوانیم. آن ویدئو جزو بهترین ویدئوهایی بود که در یوتیوب روز اول قریب به ۵هزار بازدید داشت. از آن به بعد بود که سفر رنگ دیگری گرفت و سرود های ایرانی زبان مشترکی بین همه کاروان تبدیل شد.

مدیر وبلاگ «ثائر مستندساز کوچک» در رابطه با سن همسفران گفت:‌کوچکترین عضو سفر حنانه از کشمیر بود که ساکن ایران است و مسن‌ترین فرد هم آقایی بودند اهل هند و استاد مدعو آمریکا.

وی در مورد خانواده‌های همراه در این سفر نیز گفت:‌ سه خانواده همراه کاروان بودند، یک خانواده پاکستانی به عشق امام حسین(ع) و خانواده کشمیری که دخترشان حنانه بود و دیگر زوج ایرانی.

روح الله در پاسخ به سوال یکی از شرکت‌کنندگان در مورد عکس‌العمل بقیه کاروان از اینکه ایرانیان همراه در کاروان را به مصر راه ندادند گفت: همسفران ناراحت شده و به نشانه‌ی اعتراض نمی‌خواستند که به مصر بروند. اما صحبت کردیم و آن‌ها را راضی کردیم. یکی از ترک‌ها موقع رفتن می‌گفت که به شما حسادت می‌کنیم، اسرائیلی‌ها از شما می‌ترسند و راهتان نمی‌دهند، شما مصداق جلال خدا هستید،‌ اما ما برویم یا نرویم تفاوتی نمی‌کند و همه قبول داشتند که تنها تفکر امام خمینی(ره) است که می‌تواند استکبار و استعمار را از بین ببرد.

این مستندساز در مورد افراشتن عکس امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در غزه نیز گفت: همه با هم بودیم،  هندی، پاکستانی، مالزیایی، از هر مذهبی، سیک هندو، سنی و شیعه و کسی که پرچم را بالا برد، ساکاکوچی مردی اهل ژاپن بود که در ابتدا مسیحی بود و در چند کشور جنگ زده حضور یافته بود و بعد تحت تاثیر مسلمان به اسلام علاقه پیدا کرده و مسلمان شده بود. برای دومین بار بودکه به غزه می‌آمد. اما در طول فعالیت های خود با شیعیان آشنا نشده‌بودند و این سفر فرصت خوبی برای شناخت تشیع را برای وی به وجود آورده بود . او جزء ۸ نفری بود که با کشتی به بندر العریش مصر رفت و جالب اینکه با پرچم ایران وارد کشتی شد.

در انتهای این گفتگوی به یادماندنی روح‌الله از دستاوردهای این سفر گفت: هرچند که در طول سفر ۷۰ ویدئو آپلود شد که در وبلاگ همبستگی با مردم غزه و همچنین سایت fars.tv  موجود است و به ظاهر کار کاروان تمام شده است ولی ما به همراه دیگر دوستان ایرانی همچنان کارمان ادامه دارد و در صدد تهیه مستند از این سفر تاریخی هستیم. هرچند که خیلی از خاطرات و حاشیه‌های سفر را همسفران در وبلاگ‌هایشان گذاشته اند، اما دوستانی هم مانند آقای قدمی که بزرگ ما در سفر بودند در حال نوشتن سفرنامه این سفر جهادی هستند.

وی در پایان گفتگو رسالت اهالی دنیای مجازی را چنین بیان کرد: در طول سفر به این نتیجه رسیدم که برای صدور انقلاب به دیگر ملل جهان نباید منتظر صداوسیما و یا دستگاه دیپلماسی بود تا از انقلاب و آرمانهای امام خمینی و رهبری برای مردم تشنه حقیقت دنیا چیزی بگوید، ما باید خودمان کار را شروع کنیم و به نتیجه برسانیم. جنگ در فضای اینترنت را جدی بگیریم و با شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» در این راه گام برداریم و از کمی نفرات نترسیم چرا که” کم من فئته قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله” اعتقاد راسخ داریم.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.