تریبون مستضعفین: مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شهیدباهنر با صدور بیانیه ای به نقد وضعیت فعلی شورای عالی انقلاب فرهنگی و ضرورت اصلاح آن با توجه به اهداف تاسیس شور و اقتضائات امروز جامعه پرداخته است و تاکید کرده است نگاه صرفاً دولتی باید از فرهنگ برچیده شود و شورای انقلاب فرهنگی باید سعی در تدوین سازوکارهایی داشته باشد که مردم، رسانههایمردمی و نهادهای مردمی نقش اصلی را داشته باشند.متن این بیانیه بدین شرح است:
شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه اصلی فرهنگ کشور است که در پی انقلاب فرهنگی به عنوان مکمل انقلاب اسلامی و در واقع جهت ایفای نقش نظامسازی فرهنگی تشکیل شد. استنباط رویکرد جامع فرهنگی نظام اسلامی و تزریق روح فرهنگی در ارکان و سیاستگذاریها در عرصههای مختلف، رسالت اصلی این نهاد است که به ماهیت آن برمیگردد. تدوین استراتژی فرهنگی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، تبدیل تئوریهای انقلابی-اسلامی به سیاستهای عملیاتی و تحول بومی در ساختارها از جملهی وظایف آن در این راستاست. در عمل اما، شاهد دورافتادن این نهاد از کارویژههای اصلی خود بودهایم. وضعیت البته از اینها اسفبارتر است. شورا هنوز جایگاه خود را نشناخته و در کنار آن، تصور دقیق و عینی از فرهنگ ندارد، تا چه برسد به اینکه بخواهد در کلیت نظام و جامعه اثرگذار باشد. نداشتن نگرش کلان، کارکردی و عملیاتی و و وجود رویکرد منفعلانه چیزیست که در همآن نگاه اول در شورای عالی انقلاب فرهنگی به چشم میآید. مقام معظم رهبری این گلایه را صریحاً بیان میکنند: “نمىشود قبول کرد که ما یک مجموعهى فرهنگى داریم که آن را به عنوان قرارگاه اصلى مسائل فرهنگى و کارزار فرهنگى قرار دادهایم .. در عینحال، در این قرارگاهِ اصلى، بىنشاطى یا رکود یا عدم پیشرفت ملاحظه و مشاهده بشود.”
– هدف انقلاب فرهنگی، انقلابی در تمامی شئون جامعه با تکیه بر فرهنگ بود. فرهنگ نقش زیربنا را در نظام اسلامیای دارد که انقلاب اسلامی بهدنبال شکلدهی آن بود. سیاست و اقتصاد و سیاستگذاریها در سایر زمینهها باید بر پایهی نظامی فرهنگی انجام شود. فرهنگ باید بهعنوان مهمترین جنبهی یک نظام و تمدن، نقش اصلی را برای ایجادِ تمدن اسلامیِ و نظام اسلامی در پی انقلاب اسلامی میداشت که مستلزم سرمایهگذاری بسیار پررنگتر بود. اما شورای انقلاب فرهنگی بهعنوان اصلیترین اهرم این امر، به نهادی بروکراتیک تقلیل یافته و از کارآمدی و نقش کارکردیاش خبری نیست. عطف دغدغهها و مسائل مورد توجه شورا به نیازهای واقعی و اصلی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و شرایط جامعه بسیار کمرنگ بوده است. رویکرد منفعلانه، مشغول شدن به کارهای سطحی و دم دستی، نگاه خرد و دید بخشنامهای در رویهی عمل این شورا مشهود است. تبدیل شورا به نهادی اداری به جای نهادی استراتژیک حاصل این امر است. سیر مصوبات و فعالیتها به سمتی بوده که با عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی اصلاً همخوانی ندارد. با اصل شدن مسائل فرعی و جزئی و پرداختن به مواردی چون تصویب و اصلاح جزئیات بندهای آئیننامهها و مشغول شدن به مصوباتی صددرصد اداری و درگیری در انتصابات و فعالیتهای شکلی و اداری، عنوان انقلاب فرهنگی فراموش گشته است.
– فرهنگ در ارتباط وثیق با جامعه است. شورای انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد برآمدهی از انقلاب فرهنگی که رویدادی کاملاَ مردمی بوده، باید در عرصهی نظر وعمل بیشترین ارتباط را با جامعه داشته باشد. در استراتژی فرهنگی جمهوری اسلامی بههیچ عنوان نمیتوان از نقش مردم غافل بود. نگاه دستوری و بخشنامهای که در مدیریت فرهنگی کشور جاافتاده، آسیبی جدی است. فرهنگ دولتی اساساً بیمعناست. آیا بدون تعامل و تعاطی با جامعه میتوان بر فرهنگ تاثیر گذاشت؟ چنین نگاهی با نگاه انقلاب اسلامی بههیچ وجه سازگار نیست. هرگونه تحول در فرهنگ مستلزم تحول در نگاه جامعه است. از طرف دیگر ایجاد انگیزهی عمومی برای فعالیت فرهنگی اصلی مهم است. نگاه صرفاً دولتی باید از فرهنگ برچیده شود و شورا باید سعی در تدوین سازوکارهایی داشته باشد که مردم، رسانههای مردمی و نهادهای مردمی نقش اصلی را داشته باشند. بالابردن انگیزه و جهتدهی مردم و تمهید شرایط برای عملی شدن ایدهها وابتکارات مردمی و تقویت آنها ضروری فرهنگ انقلابیست.
– نگاهی که در شورای انقلاب فرهنگی وجود دارد نگاهی منفعلانه و روزمره و مقطعی است، بهجای فعالیت فعال و ایجابی و برنامهریزی شده و هدفدار. این شورا بعد از گذشت 30 سال هنوز گامی در جهت تدوین استراتژی عملیاتی فرهنگی کشور برنداشته است. شورا هنوز قابلیت و توانائی مهندسی نهادهای فرهنگی حکومت را هم ندارد چه برسد به مهندسی فرهنگ جامعه. اینگونه است که فرهنگ حتی در ارکان حکومتی به امری سلیقهای تبدیل گردیده که آن را در نگاههای مختلف و متعارض به فرهنگ در نهادها و قوای مختلف، در دورههای مختلف ، در افراد صاحب منصب مختلف و در برنامهها و سیاستگذاریهای مختلف میبینیم که وجه اشتراک غالب آنها فقر نظری، عدم همهجانبهنگری، عدم نگرش کارکردی، نگاه ابزاری و پیوند به تعلقات حزبی و گروهی است.
– شورای انقلاب فرهنگی در واقع نقش فرمانده را در نبرد نرم فکری-فرهنگی جمهوری اسلامی دارد. اما نه تنها فرماندهیای از آن ندیدیم که اساساً بیقیدی و خوابمردگی را در این امر شاهد هستیم. شورا در غالب مسائل اجتماعی و مسائل فرهنگی جاری و آنی و نیازهای عینی حتی هیچ حساسیتی و تحرکی هرچند بیثمر هم از خود نشان نمیدهد. در رویارویی فکری-فرهنگی میان جمهوری اسلامی و مجوعهای از ایسمهای مقابل انقلاب اسلامی و در حوادث و مسائل مبتلابه جمهوری اسلامی طی 30 سال، شورای انقلاب فرهنگی جز عملکرد انفعالی چه کرده است؟
– نگاه منفعلانه خوبهخود یا به تقلید و چه بسا استحالهگری و یا به نگاه تهدیدمحور و رویکرد سلبی و عدم داشتن نگاه ایجابی میانجامد. وقتی از خود، چیزی وجود نداشته باشد طبعاً به محتوای دیگری رجوع میشود و در مواردی رنگ و لعاب اسلامی به آن زده میشود. همچنین وقتی مشخص نیست و ندانند که چه میخواهند میتواند باعث گردد در برابر نداشتهها، در مقابل دیگر چیزها موضع گرفته شود. نگاه امنیتی و سلبی که اکنون در مدیریتهای فرهنگیمان مشاهده می شود به فقدان نظام و رویکرد فرهنگی برمیگردد که شورای انقلاب فرهنگی متولی آن است. اینگونه میشود که نگاه امنیتی رایج شده، از هر تحرکی ممانعت شده و رخوت فرهنگی به اسم کار فرهنگی گزارشکارها را پرمیکند و به حفظ سکون و سکوت فضای فرهنگی دامن زده میشود. تحکیم شرایط موجود و فرهنگ مستقر و محافظه کاری در تغییر و تحول و همچنین اصالت دادن به قالبهای خالی از محتوا و چاق تر کردن نهادها از نتایج دیگر این نگاه است.
– ضعف اعضای شورا یکی از ملموسترین ومهمترین ضعفهاست. غالب اعضاء، نگاه درخور به جایگاه خود و شورا نداشته و دارای عملکرد فعال و اثربخش نبودهاند و حضور در این نهاد عالیرتبهی نظام جزء اولویتهای چندم کاری بسیاری قرار داشته است. شورا نیازمند افرادی است که بهواقع حاضر به هزینهی فکر و زندگی خود بهپای آن باشند. اطلاعات کافی از فضای زنده و عینی فرهنگ داشتن، نگاه عمیق و تحلیلی به فرهنگ داشتن، و نقش مبتکرانهی مبتنی بر ایدههای کارشده و نگاه خلاق و تحولساز، از شرایطی است که کمتر در بین اعضاء دیده میشود. همچنین نگاه ذهنی و انتزاعی به فرهنگ در بین اعضاء قابل لمس است. کسی که میخواهد در سیاستگذاری فرهنگی وارد شود باید تصور و درک درستی از فرهنگ و کار فرهنگی داشته باشد و در فضای فرهنگی جامعه استنشاق کند. مقام معظم رهبری تاکید میکنند که با تمام توان سعی در انتخاب بهترین افراد برای این نهاد داشتهاند و در کنار آن گلایههای اساسیشان را خطاب به اعضاء بیان میکنند. اعضای شورای ثابت کردهاند که نمیتوانند وظیفهی خطیری متناسب با مقام خود را به انجام برسانند و قادر به تحقق خواستههای رهبری در حداقل سطح نیستند. تاخیر 10-9 ماهه در درصدور حکم اعضای جدید نشاندهندهی فقدان افراد مناسب برای قرار گرفتن در این جایگاه است. حضور فعالین برجستهی فرهنگی و فکری در شورای انقلاب فرهنگی میتواند بسیار کاراتر از غالب اعضای فعلی و چهرههای با شاخصهی صرفاً نظری بوده و به عنوان جایگزینی قابل تامل مطرح باشد.
– مقدس شدن ساختار، بزرگ ترین آفتی است که در رابطه با نهادهای مختلف نظام جمهوری اسلامی میتواند مطرح باشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مستثنای از این امر نیست. عملکرد و رویهی 30 سالهی این شورا نشان دهندهی ضعفهای ساختاری و ساختار ناکارآمد آنست. باید به بازتعریف ساختار کلی شورا فکر شده و جایگاه آن در ساختار نظام دقیقاً تعریف گردد. در بخشهای مختلف آن شامل دبیرخانه، شوراهای تخصصی، کمیتهها وکمیسیونها و کارگروهها باید بازتعریف صورت گیرد.
– نقش شورای انقلاب فرهنگی در فرهنگ کشور، مسئولیتها، اختیارات و امکانات و انتظارات از آن باید مشخص گردد. نسبت نهادهای فرهنگی دیگر و قوای دیگر با آن روشن شود. تعارضات ناشی از تعدد مجموعههای تصمیمگیر و تاثیرگذار در حوزهی فرهنگ حل شود. تصمیمات و سیاستگذاریهای شورا باید لازمالاجراء برای کلیهی نهادها بوده و سه قوه که روسای آن در شورا هستند پاسخگوی عملکرد قوهی تحت نظر خود در قبال تصمیمات وسیاستگذاریهای شورا باشند.
– تحول اساسی در دبیرخانه از ضروریات اصلاح ساختار است. دبیرخانهی شورا که وظیفهی تهیهی دستور کارهای شورا، بررسی پیشنهادات و پیگیری مصوبات را عهدهدار است علیرغم نقش حیاتیاش، بسیار ناکارآمد و کم تحرک است. اینکه مسائل مطرح در شورا به مسائل جزئی و بیاهمیت تبدیل شده و مسائل کلان فرهنگی، اجتماعی و علمی در آن مطرح نمیشود و روند اجرایی شدن و انجام مصوبات دارای نقوص جدی است مستقیماً به دبیرخانه ربط پیدا میکند. اولویتبندی مسائل و توجه به مسائل اصلی و کلان، روی آوردن به فعالیتهای ستادی و استراتژیک به جای فعالیتهای اداری و جزء، ارتباط بیشتر با سایر نهادها و نیروها، تدوین راهیردهای اجرایی و نظارت بر کمیتهها و اجرای مصوبات از انتظارات جدی از دبیرخانه است که مستلزم تغییرات اساسی در آن است.
– اصلاح ساختار خود شورا و مجموعههای تحت نظر آن مورد قابل توجه دیگر است. بازنگری در ضرورت وجود کمیتهها و شوراهای فرعی -که به مراکزی راکد تبدیل شدهاند- و یا ایجاد کمیتههایی جدید، بازتعریف کمیتههای موجود و خود شورا و تقسیم مشخص و هدفمند حیطهی اختیارات و وظایف آنها باید صورت پذیرد. قسمت زیادی از عدم شناخت مسائل اصلی و درک درست از شرایط و عدم پرداختن به مسائل عینی و همچنین ضعف نظری و عملی شورا به عدم حضور در عرصههای فرهنگی-اجتماعی و عدم ارتباط با فعالین و نخبگان مربوط است. با ایجاد تحول اساسی در وضعیت این مجموعههای جانبی، ارتباط فعال شورا با فعالین فرهنگی، نخبگان حوزه و دانشگاه و بدنهی جامعه و استفادهی از ایدهها و نظرات و توانمندیهای آنها از طریق آنها دنبال گردد. متخصصین و فعالین تمامی حوزههای فکری-فرهنگی در سطوح مختلف نظری و عملیاتی با گرایشهای مختلف در ترکیب کارگروهها و شوراهای فرعی حضور داشته باشند و با ایجاد سازوکارهای لازم از پنتانسیلها بهره گرفته شود.
– شورا باید حضور ملموس و ارتباط دو طرفه در جامعه داشته باشد. پاسخگوی دقیق عملکرد خود در برابر افکار عمومی و جامعهی نخبگان کشور باشد. شورا، مجموعههای مختلف آن و اعضای آن باید یهطور مرتب گزارش عملکرد خود را منتشر سازد. مذاکرات و صورت جلسات شورا باید در دسترس عموم باشد. همچنین شورا باید مواضعاش را در قبال مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مختلف بیان نماید. از طرف دیگر حرفها ایدهها و نظرات، نقدها و پیشنهادات را بشنود و سازوکارهای لازم جهت این امر چیده شود. بدون تضارب آرا و نظرات، تصمیمات هرچند هم کارشده باشند ضعفهایی احتمالی دارند.
– این تغییرات و انجام این اصلاحات، جز با انقلاب در شورای عالی انقلاب فرهنگی امکانپذیر نیست. انقلاب در نگاهها و رویکردها درکنار انقلاب در ساختارها. این امر به تلاش همهی دلسوزان نیاز دارد و لازمهی اولی آن، شروع تغییر و کلید خوردن این اصلاحات است. ممکن است برخی از اعضاء انقلابی در برابر اشکالات بنیادی شورا، تاب ماندن در آن را نداشته باشند. اما چه در داخل و چه در خارج آن باید همت گمارند در این راستا. چه اینکه از مهمترین زمینههایی که میشود به فکر و فرهنگ انقلاب اسلامی یاری رساند این موضوع است.
به امید طلوع روزگار عدالت
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شهید باهنر کرمان
Sorry. No data so far.