۱- نگاه و نگرش کمی به مسئله
تلاش بر افزایش حجم بازدیدکنندگان و اینکه هر چه زائر بیشتر، بهتر و در نتیجه تاثیرگذاری روی مخاطب را به خاک و سنگ شلمچه بسپاریم. این نگاه کمی کاملا آسیبزاست در حالی که اردوی راهیان کاملا کیفی است و با حجم اصلا تناسب ندارد.
۲- فقدان بصیرت و آگاهی و حاکمیت احساس
ملاک تاثیرپذیری احساسی است، تاثیر احساسی به سرعتی که میآید، به همان سرعت از بین میرود. در حالی که این اردوها باید بهانهای باشند برای حرکت زائر (یا مخاطب) به سمت کسب بصیرت و آگاهی در آن زمینه مورد نظر. ما باید زائر را بیاوریم در منطقه ـ یعنی محل جنگی سابق ـ و در واقع او را کنجکاو و علاقهمند کنیم که برود در مورد ارزشهای دفاع مقدس ـ که ارزشهای انسانی و الهی هستند ـ مطلب بخواند، یاد بگیرد و متخلق بشود به آن ارزشها. آن ارزشها را به رفتار تبدیل کند. یعنی ما میخواهیم یک فرآیند هنجارسازی شکل دهیم.
به چه معنا؟ به این معنا که ما آن هنجارهای دفاع مقدس را هنجارهای مطلوبی میدانیم. مثلا حفاظت از بیتالمال، فداکاری، گذشت، تقدم منافع اعتقادی بر منافع فردی، نظم پذیری، حوصله، استقامت. مطلوب ما آن است که یک عدهای بیایند در محیطی که روزگاری عرصه دفاع مقدس بوده است. با این هنجارها آشنا شوند و اینها را تبدیل به رفتار کنند در سطح جامعه.
این اتفاق با بصیرت و آگاهی رخ میدهد و نه با احساس؛ در حالی که اردوهای ما همه احساس محورند؛ یعنی تلاش بر این شده که بیشترین تاثیرات احساسی روی مخاطب گذاشته شود. البته یادمان نرود که در این سه، چهار روز اردو، قرار نیست مخاطبین تغذیه فکری شوند؛ چون امکانش وجود ندارد، ما میخواهیم که (زائر) علاقهمند و کنجکاو بشود و برود یاد بگیرد؛ نه اینکه این سه چهار روز تمام خلأهای سالانهاش را پر کند.
۳- بهره گیری از اطلاعات ضعیف، غلط، ناقص و ناکارآمد
علت این مسئله، احساس و گریه محور بودن است. چون قرار است مخاطب تاثیر احساسی بپذیرد، پس ما از هر راهی که بشود احساس او را تحریک کرد استفاده میکنیم. خود بنده بعضا شاهد بودهام که اطلاعاتی به مخاطب داده میشود که این اطلاعات به لحاظ نظامی و منطقی اصلا صحیح نمیباشد و معنی ندارد و وقتی دربارهی سندش میپرسیم؛ سندی وجود ندارد. ما هنوز ندیدهایم که راویای مستند حرف بزند. خیلی استثنا داریم.
یک نوع راویانی وجود دارند که راویان نظامی هستند. راویان نظامی، روایتشان هیچ ارزشی (برای اردو) ندارد؛ اطلاعات آنها به درد دانشگاه جنگ و دانشگاه نظامی میخورد. راوی نظامی Guide Tourist است. یعنی یک عده راوی که سن و سال آنها عمدتا به جنگ نمیخورد تربیت شدهاند و چون در جبهه حضور نداشتهاند، اصلا درکی از جبهه ندارند. اطلاعاتی میدهند از جنس معارف جنگ که به درد دانشگاه جنگ میخورد. این اطلاعات، البته حس کنجکاوی مخاطب را ارضا میکند؛ اما هیچ نسبتی با آن تاثیر واقعی که ما میخواهیم از اردوی راهیان نور گرفته بشود، ندارد ـ بحث انتقال ارزشها ـ. این اطلاعات داشتنش خوب است اما هیچ فایدهای ندارد، مفید نیست، مگر برای کسانی که میخواهند دانش نظامیشان تقویت بشود و نسبت به این مسائل کنجکاو هستند.
Sorry. No data so far.