نوروزنامه تریبون مستضعفین – تنش سیاسی ۱۲ ماه گذشته در لبنان، عمدتا نتیجهی کمپین دولت آمریکا برای تخریب مقاومت ملی لبنان به رهبری حزبالله و تضعیف ایران بوده است.
در پی ترور رفیق حریری (نخستوزیر سابق لبنان) و ۲۲ تن دیگر در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ در بیروت، دفتر امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا، که در آن زمان تحت مدیریت «دیوید ولش» بود، تصمیمی اتخاذ کرد که طبق آن، آمریکا از ترور حریری برای دستیابی به اهداف سیاسی برجسته خود در لبنان و منطقه بهره میجست. این دفتر از آن زمان تاکنون توسط «جفری فلتمن»، سفیر سابق آمریکا در لبنان هدایت شده است.
اهداف آن زمان دولت «جورج بوش»، سیاست امروز آمریکا نیز هست. از جمله: کنترل دولت لبنان، رسیدن به هدف اخراج نیروهای سوریه از این کشور، خلع سلاح حزبالله لبنان و حمایت از رهبران سیاسی حامی آمریکا و رهبران حامی عربستان سعودی که در این میان آمریکا به دو مورد از سه هدف اصلی خود دست یافت.
واشنگتن طی یک سال گذشته برای رسیدن به هدف سوم خود، کمپین ضد مقاومت لبنان و ضد ایران را با شدت زیادی به راه انداخت و تمرکز آن عمدتا بر روی دادگاه ویژه بینالمللی بررسی ترور حریری بود که در شهر لاهه هلند مستقر است. این دادگاه که با تلاشهای ولچ و فلتمن به ثمر نشست، با حمایتهای کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، ادامه پیدا کرد. دولت آمریکا با این دید به دادگاه ویژه (که طبق فصل هفتم منشور سازمان ملل تشکیل شده)، نگاه میکند، که به سازمان ملل این اجازه را میدهد تا در صورت لزوم به زور متوسل شود، تا حکم دادگاه ویژه را در مراحل متهم کردن، دادگاهی کردن، محکوم کردن و مجازات مشارکتکنندگان در این ترور اجرا کند. هدف آشکار آمریکا این است که از آن برای از بین بردن مقاومت لبنان، به رهبری حزبالله، استفاده کند.
دولتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی طی یک سال گذشته از این دادگاه و شایعات پیرامون آن مبنی بر محکومیت احتمالی مقاومت سوریه و حزبالله، به عنوان سلاح سیاسی قدرتمندی برای بازیابی بخشی از نفوذ و اهرم تاثیرگذار از دست رفته خودشان استفاده کردهاند؛ که هر دوی آنها نتیجه شکست در جنگ ۳۳ روزه در ژوئیه ۲۰۰۶ است.
آمریکا طی پنج سال گذشته؛ به دلیل اعمال پروژههای ولش و فلتمن، شکستهای تحقیرآمیزی را تربه کرده است. از آن جمله، تاسیس پایگاه نظامی آمریکا در منطقه سنی نشین حوالی طرابلس، در شمال لبنان، بود که با هدف انبار تجهیزات ارتش آمریکا و آموزش نیروهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) تاسیس شده بود. آنها امیدوار بودند که این پایگاه برای یگانهای رژیم صهیونیستی نیز قابل استفاده باشد. از دیگر شکستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی میتوان به عدم توانایی آنها در شعلهور کردن جنگ داخلی میان شیعه و سنی، تضعیف حزبالله با از بین بردن شبکه ارتباطی و خلع سلاح مقاومت نام برد.
لبنان همچنان در سالی که گذشت شاهد آن بود که آمریکا میکوشید با اقداماتی نظیر درز برنامهریزی شده اطلاعات به رسانههای مورد نظر و انتشار گزارشهای غلط درباره اینکه چه کسانی به دادگاه احضار خواهند شد، باعث سیاسی شدن دادگاه شود. اما سرانجام اعتماد مردم لبنان نسبت به بیطرفی این دادگاه سلب شده و جناح هشتم مارس به شدت هرگونه همکاری با طرحی که از نظر آنها پروژه آمریکا-اسراییلی برای تخریب آنهاست، رد کرده.
زمانی که دولت تحت حمایت آمریکا و عربستان سعودی، به نخست وزیری سعد حریری، تعهدات خود را برای خاتمه همکاری این کشور با دادگاهویژه نقض کرد، مخالفان (گروه هشتم مارس) از دولت وی استعفا دادند و سپس برخی از اعضای پارلمان که سابقا از دادگاه حمایت میکردند، به آنها پیوستند.
با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۱۰، نجیب میقاتی که به سمت نخست وزیر لبنان منصوب شده، همچنان تلاش میکند تا دولت خود را تشکیل دهد. وی تاکید دارد که دولتش متشکل از نمایندگانی از اکثر ۱۸ فرقه مختلف لبنانی باشد. اما گروه ۱۴ مارس، با اعمال فشار آمریکا، از پیوستن به دولت جدیدی که جایگزین سعد حریری شده است، سرباز میزند.
واشنگتن در حال آماده کردن کاخ سفید، وزارت امور خارجه و کنگره آمریکاست تا زمانی که اتهامها از سوی دانیل فرانسین، قاضی این دادگاه مطرح شد، کمپین بیآبرویی گسترده، عدم مشروعیت و تحریم علیه حزبالله لبنان، سوریه و دولت جدید میقاتی برپا کند. این طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی، همچنین به دنبال هدف گرفتن اقتصاد لبنان نیز هست تا با تحریمهای احتمالی سازمان ملل، مقاومت لبنان را از بین ببرد.
تلآویو و واشنگتن شدیدا معتقدند که مقاومت لبنان به رهبری حزبالله، تهدیدی جدی برای سلطه ادامهدار آمریکا و رژیم صهیونیستی در این منطقه است. در شرایطی که هژمونی آمریکا و رژیم صهیونیستی در حال سقوط است، حمیت ایران و سوریه از مقاومت لبنان و تبدیل شدن ایران به قدرتی نوظهور در منطقه، زمینه را برای ایجاد مناقشهای خطرناک در سال آتی در منطقه فراهم میسازد.
در پایان سال، پیامد فوری محتمل برای کشمکشهای در حال تشدید داخلی سیاسی، باعث نگرانی تمام فرقههای لبنان و به صورت کلیتر، تمام منطقه شده است. از نظر خارجی، آمریکا و اسرائیل گزینههای بسیار محدودی را برای مقابله با انقلابهای مردمی که در منطقه در حال گسترش است و نظام بیش از شش کشور عربی را را به خطر انداخته دارند. در نتیجه مسائل فوق و تهدیدهای ایهود باراک، وزیر جنگ اسرائیل، درباره اشغال مجدد جنوب لبنان، نشانههای است که حکایت از سال آینده پرماجرایی دارند، زیرا اسرائیل به راحتی حاضر به پذیرش شکست در منطقه نخواهد شد.
Sorry. No data so far.