در مورد سینمای هند همیشه با تحقیر برخورد کردهایم و هر زمان خواستهایم از ابتذال و حقارت صحبت کنیم از سینمای هند مثال آوردهایم، نمیخواهم این سینما را مثل بقیه تحقیر کنم و بهتر است قبل از اینکه مقصودم را از این نوشته بیان کنم از وضعیت سینمای هند گزارش مختصری ارائه دهم:
هند با جمعیت بیش از یک میلیارد نفر و بیش از 10 هزار سینما سالانه سه میلیارد نفر مخاطب سینمایی دارد. تولید فیلم در این کشور سالانه حدود 800 فیلم است و چند سالی است در حوزه بینالملل توانسته از منظر اقتصادی نیز رشد خوبی را تجربه کند. این وضعیت سینمایی است که ما در حال تحقیر کردن آن هستیم و اما منظورم از این نوشته:
در ایام عید فیلمی از شب سه سیما پخش شد به نام «اسم من خان است» با بازی تاثیرگذار شاهرخ خان. داستان این فیلم درباره رضوان خان فردی مسلمان است که از بچگی به بیماری سندرم (نشانگان) اسپرگر مبتلا بوده و در سن جوانی با فوت مادر مجبور میشود به آمریکا برود. او با توجه به آموزشهای مادر و معلمش به عنوان یک مسلمان واقعی در آمریکا سعی میکند در بازاریابی محصولات آرایشی برادرش دروغ نگوید و این شاخصه او را با مادر و پسری هندی و دارای مذهب هندو آشنا میکند و ازدواج این دو باعث تشکیل خانواده مسلمانی به نام «خان» میشود.
اتفاقات پس از 11 سپتامبر زندگی را بر مسلمانها سخت میکند و اوج نفرت از مسلمانها زمانی خود را نشان میدهد که پدر همسایه این خانواده مسلمان به دلیل ماموریت افغانستان کشته میشود و نفرت پسر این خانواده از مسلمانان منجر به کشته شدن پسر این خانواده مسلمان در یک نزاع هم مدرسهایها میشود.
مادر به دلیل تعلقات عاطفی به فرزندش از رضوان میخواهد او را ترک کند و تا زمانی که به رئیس جمهور آمریکا نگوید ما مسلمانان تروریست نیستیم و تمام مردم آمریکا از این موضوع خبردار شوند به خانه برنگردد. رضوان برای دیدن رئیس جمهور آمریکا سختیهای زیادی متحمل میشود و ضمن کمک به همنوعان خود بالاخره در دانشگاهی در لسآنجلس هنگام بازدید رئیس جمهور میگوید من تروریست نیستم و یک مسلمانم.
پلیس با شنیدن عنوان تروریست در همهمه جمعیت رضوان را دستگیر میکند و به زندان میاندازد. گروهی از تصویربرداران مستقل با داشتن فیلم رضوان و ضبط کامل سخنان او بالاخره موفق میشوند با پشتیبانی افکار عمومی او را از زندان آزاد کنند. رضوان بر اساس قولی که به همسرش داده است همچنان به دنبال رئیس جمهور آمریکا است.
در این زمان سیل یکی از ایالات محروم آمریکا را که رضوان در زمانی به مردمان آنجا کمک کرده بود فرا میگیرد و رضوان به کمک مردم این ناحیه میرود. پایداری رضوان در کمک صادقانه به مردم این ناحیه محروم، رسانههای جمعی آمریکا را که به دنبال رضوان بودند تا ببینند با رئیس جمهور آمریکا چه سخنی داشته به این منطقه بحرانزده میکشاند و تصویری شفافتر از یک مسلمان واقعی به جامعه آمریکایی ارائه میکند.
این داستان را با ساختار حرفهای سینمایی و بازیگران مطرح هندی تصور کنید در مقابل تبلیغات ضدمسلمانی حاکم بر رسانههای جهان. آیا غیر از این است که باید با زبان خود این رسانهها به جنگشان رفت؟ آیا به غیر از این است که باید با ساخت چنین فیلمهایی به جهانیان نشان دهیم مسلمانی چیست و چه ارزشهایی دارد؟ آیا صحنه نماز شاهرخ خان در صحرای سوزناک آمریکا در میان آمریکاییها بیشتر از هزاران همایش و سخنرانی تاثیر گذار نیست؟
لطف فرمایید اگر خواستید از سینمای ابتذال و حقارت نام ببرید به احترام سینمای هند که چنین فیلم با ارزشی را ساخته است اساعه ادب نکنید و تا زمانیکه نتوانستهایم با ابزار رسانههای سلطهطلب به جنگشان برویم احترام سینمایی که بلد است چگونه در این کارزار رقابتی از فرهنگ و مذهب خود دفاع کند را محترم بشماریم.
ما مسلمانیم و رعایت اخلاق در حوزه بینالملل نشان مسلمانی است.
نام بیماری ایشان «نشانگان اسپرگر» یا
Asperger’s syndrome
است. لطفا متن را تصحیح فرمایید.
با احترام
من اين فيلم رو كامل ديدم البته نه در تلويزيون ايران ( چون حرام است به تلويزيون ايران حتي نگاه كرد ) واقعاً فيلم زيبايي هستش مخصوص بازي روان و قشنگ و دوست داشتني شاهرخ خان
سلام
خداقوت
انصافاً فیلم فوق العاده ای بود
به قول یکی از دوستان حتما نباید دنبال کارگردان داخلی ارزشی بگردیم فیلم بسازه جاهای دیگه هم سرباز و فرمانده زیاده . . .