زهد، تقوا و پیروی از امام در کنار صبر و استقامت تنها گوشهای از دریای بیکران شخصیت حضرت زینب کبری (س) است. بیگمان هرگاه نام مبارک ایشان در هر محفل و مکانی بتابد، دلها را به یاد حوادث عاشورا و کربلا، مصیبتهای آن روز، اسارت خاندان پیامبر اعظم (ص) و شجاعت ایشان در بیان حقایق میاندازد. به درستی که اگر زینب (س) نبود، کربلا نبود. اگر رشادتهای حضرت زینب (س) نبود، حادثه عاشورا این چنین گسترش پیدا نمیکرد و اینچنین در تاریخ ماندگار نمیشد.
هنگامی که حضرت زینب (س) تولّد یافت، مادرش زهرا (س) او را نزد پدرش امیرالمؤمنین (ع) آورده و عرض کرد: نام این مولود را بگذار. حضرت علی (ع) فرمودند: من بر پیغمبر (ص) سبقت نمیگیرم ….. حضرت زهرا (س) طفل تازه به دنیا آمده را نزد پدر بردند که نام او را بگذارد. جبرئیل نازل شده، سلام به رسولخدا (ص) رساند و گفت: نام این مولود را «زینب» بگذار و این نامی است که خدای تبارک و تعالی اختیار فرموده. آنگاه پیغمبر (ص) را از مصائبی که بر حضرت زینب (س) وارد میشود آگاه نمود. رسول خدا (ص) گریان شده و فرمودند: «هر کس بر زینب (س) گریه کند اجر و ثوابش مانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریه نموده باشد».
مادران شهید
من مادران شهدائى را زیارت کردم که بجد و با صدق واقعى میگفتند اگر ما ده تا فرزند هم داشتیم، حاضر بودیم در راه خدا بدهیم؛ دروغ نمیگفتند. من مادران و پدرانى را ملاقات کردم که احساس عزت و افتخار میکردند، به خاطر اینکه فرزندانشان در راه خدا شهید شدند. البته حق هم با آنهاست، عزت و افتخار است؛ همان طورى که عمهى ما زینب کبرى (سلام الله علیها) فرمود: «ما رأیت الّا جمیلا»؛ (۲) جز زیبائى ندیدم. حادثهى کربلا چیز کوچکى است؟ این چشم خدابین، از این حادثه، از این خونهاى ریخته شده، از این مصیبت سنگین، یک حقیقت زیبا مشاهده میکند؛ «ما رأیت الّا جمیلا». من خانوادههاى بسیارى را دیدم که همین احساس زینب کبرى در آنها هم بود؛ آنها هم میگفتند: «ما رأینا الّا جمیلا». اینهاست که به یک ملت اقتدار میدهد؛ اینهاست که اعتماد به نفس را در یک ملت به وجود مىآورد؛ اینهاست که تهدیدهاى قدرتهاى مادى دنیا، عربدههاى مستانهى دولتهاى متجاوز و مستکبر دنیا دل آنها را نمیلرزاند (۱).
روز پرستار معنای خاصی دارد
در جمهورى اسلامى روز پرستار را با ولادت حضرت زینب کبرى (سلام اللَّه علیها) برابر قرار دادهاند؛ این هم معناى بزرگى دارد. زینب کبرى یک نمونهى برجستهى تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکى از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد. اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثهى کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد – که واقعاً پیروز شد – عامل این پیروزى، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثهى نظامى با شکست ظاهرى نیروهاى حق در عرصهى عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزى که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهرى، تبدیل به یک پیروزى قطعىِ دائمى شود، عبارت بود از منش زینب کبرى؛ نقشى که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلى چیز مهمى است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیهى تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخى قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددى به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثهى زنده و ملموس است که انسان زینب کبرى را مشاهده میکند که با یک عظمت خیرهکننده و درخشندهاى در عرصه ظاهر میشود؛ کارى میکند که دشمنى که به حسب ظاهر در کارزار نظامى پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزى تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدى را به پیشانى او میزند و پیروزى او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبرى است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ (۲).
همان لحن پدرش امیرالمومنین (ع)
خطبهى فراموش نشدنى زینب کبرى در بازار کوفه یک حرف زدن معمولى نیست، اظهارنظر معمولى یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعهى اسلامى در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیقترین و غنىترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است. قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوى است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین بردهاند، این جمع چند ده نفرهى زنان و کودکان را اسیر کردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا میکنند، بعضى هلهله میکنند، بعضى هم گریه میکنند؛ در یک چنین شرائط بحرانى، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میکند؛ همان لحنى را به کار میبرد که پدرش امیرالمؤمنین بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به کار میبرد؛ همان جور حرف میزند؛ با همان جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعهگرها، اى کسانى که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنبالهرو اسلام و اهلبیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کورى نشان دادید. «هل فیکم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الکذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کردید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابى هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید؛ در حالى که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهدهى مقابلهى با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید (۳).
حوادث پی در پی
زینب (سلام اللَّه علیها)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثهى روز عاشورا، آن سختىها و آن محنتها؛ هم در حادثهى بعد از شهادت حسینبنعلى (علیهالسّلام)، بىسرپناهى این مجموعهى به جا ماندهى کودک و زن، به عنوان یک ولىّ الهى آنچنان درخشید که نظیر او را نمیشود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمیشود نظیرى براى این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پىدرپى، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگرى است براى حرکت اسلامى و پیشرفت تفکر اسلامى و پیش بردن جامعهى اسلامى. براى خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبرى (سلام اللَّه علیها) در نزد خداوند متعال یک مقامى یافته است که براى ما قابل توصیف نیست (۴).
بنیانگذار حفظ حوادث
به نظر من بنیانگذار بناى حفظ حوادث با ادبیات و هنر، زینب کبرى (سلاماللَّه علیها) است. اگر حرکت و اقدام حضرت زینب نمىبود و بعد از آن بزرگوار هم بقیهى اهل بیت (علیهمالسّلام) – حضرت سجاد و دیگران – نمىبودند، حادثهى عاشورا در تاریخ نمىماند. بله، سنت الهى این است که اینگونه حوادث در تاریخ ماندگار شود؛ اما همهى سنتهاى الهى عملکردش از طریق ساز و کارهاى معینى است. ساز و کار بقاى این حقایق در تاریخ این است که اصحاب سِرّ، اصحاب درد، رازدانان و کسانىکه از این دقایق مطلع شدند، این را در اختیار دیگران بگذارند (۵).
شکوه شخصیت
البته شخصیت زینب کبرى منحصر در بُعد غمگسارى و پرستارىِ آن بزرگوار نیست. زینب کبرى (سلام الله علیها) یک نمونهى کامل از زن مسلمان است؛ یعنى الگویى که اسلام براى تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. زینب کبرى داراى شخصیت چند بُعدى است؛ دانا و خبیر و داراى معرفت والا و یک انسان برجسته است که هر کس با آن بزرگوار مواجه مىشود، در مقابل عظمتِ دانایى و روحى و معرفت او احساس خضوع مىکند. شاید مهمترین بُعدى که شخصیت زن اسلامى مىتواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد – تأثیرى که از اسلام پذیرفته – این بُعد است. شخصیت زن اسلامى به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهى، آنچنان سعه و عظمتى پیدا مىکند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز مىشود. در زندگى زینب کبرى، این بُعد از همه بارزتر و برجستهتر است (۶).
____________
پی نوشت:
۱- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار خانوادههاى شهدا و جانبازان قم، ۱۳۸۹/۷/۲۸
۲- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور، ۱۳۸۹/۲/۱
۳- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور، ۱۳۸۹/۲/۱
۴- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش، ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
۵- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار جمعى از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت، ۱۳۸۴۳۱/۶/۳۱
۶- بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۸۴/۳/۲۵
Sorry. No data so far.