یکشنبه 15 می 11 | 19:00

وزارتخانه ها تا زمان اعلام قانونی انحلال همچنان وجود دارند

حجت‌الاسلام جلیل محبی

مدیر دفتر حقوقی مرکز پژوهشهای مجلس معتقد است با توجه به اینکه وزارتخانه های موجود به موجب قانون تشکیل شده اند تا زمانی که قانون انحلال آنها را اعلام نکند کماکان وجود دارند و وزیری که برای انجام وظیفه در آن وزارتخانه از مجلس رای اعتماد گرفته است تا زمان برکناری مسئول وزارتخانه مربوطه بوده و در برابر مجلس شورای اسلامی باید پاسخگو باش


حجت الاسلام دکتر جلیل محبی-مدیر دفتر حقوقی مرکز پژوهشهای مجلس

همه گفتند و نظر دادند و هیچ‌ کس از حقوقدانی نظر نخواست که تحلیل حقوقی ماده 53 قانون برنامه پنجم و اصول 133، 135، 136و 85 قانون اساسی را بیان دارد تا با برداشتی منطقی-حقوقی از این مواد مسیر حرکت را روشن دارد. البته طبیعی است!

مملکتی که فرهنگ آن به گونه‌ ای است که یک مهندس در مورد مکاتب الهی، فلسفی، کلامی، معرفت شناختی، سیاست داخلی، سیاست خارجی، تاریخی، هنری، سینمایی، گردشگری، ماوراء طبیعه! و… نظر می‌دهد، هر کسی جرأت می ‌کند در تفسیر قانون نیز وارد شود. آن هم قانونی که پیچیده‌ترین الفاظ حقوقی در آن موجود است. رحمت کند خدا پدر رئیس مجلس را که از مرجع تفسیر قانون اساسی (شورای نگهبان) سئوال کرد و راه کار خواست و شورای نگهبان را وا داشت تا تکلیف آنکه می‌خواهد تکلیفش را بداند را مشخص کند. وضعیت آنکه به دنبال دانستن تکلیف نیست هم معلوم است؛ بداند یا نداند حرف خود را می‌ زند و بر طبل جهالت خود می ‌کوبد.

ماده 53 قانون برنامه سوم توسعه مقدر می ‌دارد:

“دولت مکلف است یک یا چند وزارتخانه را به‌ نحوی در وزارتخانه‌های دیگر ادغام نماید که تا پایان سال دوم برنامه تعداد وزارتخانه‌ها از بیست و یک وزارتخانه به هفده وزارتخانه کاهش یابد. وظایف و اختیارات وزارتخانه‌های جدید با پیشنهاد دولت به‌تصویب مجلس شورای اسلامی می‌رسد.”

برای فهم این ماده علاوه بر اطلاع از اصول 85، 133، 135، 136 قانون اساسی لازم است مفهوم واژه «ادغام» از منظر حقوقی معلوم گردد:

از منظر حقوقی “ادغام” دو شخصیت حقوقی به دو صورت انجام گیرد: اول انحلال هر دو شخصیت و ایجاد یک شخصیت جدید. دوم انحلال یک شخصیت حقوقی و انضمام آن به شخصیت جدید.

در خصوص تکلیف مندرج در ماده 53 قانون برنامه پنجم نیز یکی از دو واقعه حقوقی فوق حادث می‌گردد که در هر صورت دست کم یک وزارتخانه منحل می‌گردد و بر اساس اصل یکصد و سی و سوم قانون اساسی ایجاد انحلال یک وزارتخانه به موجب قانون صورت یعنی هرگاه نصف به علاوه یک نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ایجاد یک وزارتخانه یا انحلال آن رای دهند پس از تایید شورای نگهبان یا مجمع تشخیص، وزارتخانه ایجاد یا منحل می‌گردد و از آنجا که هر ادغام در دل خود دست کم یک یک انحلال در پی دارد ادغام وزارتخانه زمانی می‌تواند انجام شود که روند قانونی مذکور در فوق انجام شود.

بر اساس اصل 85 قانون اساسی نیز تفویض امر فوق به ارگانی غیر مجلس ممنوع است. لذا برداشت حقوقی ماده 53 قانون فوق آن است که دولت موظف است مراحل کارشناسی و پیشنهاد وزارتخانه را جهت طی مراحل قانونی به انجام رساند. این یک تفسیر از اصول و ماده فوق نیست. زیرا تفسیر برای زمان ابهام و اجمال و سکوت است که تفسیر مرجع صلاحیت‌دار انجام می‌شود چه اگر همه این توضیحات را تفسیر قانون بدانیم سخن گفتن هر حقوقدانی از قانون برای فرد عامی باید تفسیر تلقی شود که اینگونه نیست. بیان نکات فوق صرفاً تبیین آن‌چیزی است که قانون گفته است.

درخصوص مطلب فوق مباحثی به شرح زیر مطرح شده است:

1.  دولت معتقد است به موجب ماده 53 قانون برنامه مکلف به ادغام وزارتخانه ها و کاهش آنها از 21 وزارتخانه به 17 وزارتخانه بوده است که به این وظیفه قانونی خود عمل نموده است و مرتکب خلاف قانون نشده است.
در رابطه با این ادعا نکاتی قابل توجه است:
به موجب اصل 133 قانون اساسی تعداد و اختیارات و وظایف وزارتخانه ها به موجب قانون مشخص می شوند. همچنین تشکیل وزارتخانه و انحلال آن باید به موجب قانون صورت پذیرد بر این اساس وزارتخانه های موجود تا زمانی که به موجب قانون منحل نشده و تغییر وضعیت ندهند در وضع سابق خود باقی خواهند بود. با توجه به این امر تنها اقدام دولت در راستای اجرایی نمودن تکلیف مذکور در ماده 53 انجام اقدامات کارشناسی و پیشنهاد ادغام وزارتخانه ها بوده است. دولت باید بر اساس این ماده اقدام به ادغام وزارتخانه ها می نمود به این معنا که مشخص می نمود که کدامیک از وزارتخانه ها را می توان در یکدیگر ادغام نمود و پیشنهاد خود را در خصوص موضوع به مجلس ارائه می داد نه اینکه اختیار داشته باشد وزارتخانه ای را که به موجب قانون ایجاد شده و وزیر آن از مجلس شورای اسلامی برای انجام وظایف مشخصی رای اعتماد گرفته است منحل نماید.
2. اختلاف دولت با مجلس در خصوص موضوع فوق موجب شد رئیس مجلس شورای اسلامی اقدام به استفسار اصل یکصد و سی و سوم از شورای نگهبان نماید.  شورای محترم نگهبان در پاسخ به این استفساریه به اتفاق آراء اعلام نمود:
“هرگونه تغییر در وظایف و اختیارات قانونی و نیز ادغام دو یا چند وزارتخانه باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و تا پیش از تصویب مجلس تغییری در مسئولیت و اختیارات وزیران و وزارتخانه‌های قبلی به وجود نخواهد آمد. وزیر وزارتخانه های جدید یا ادغام شده در هر صورت وزیر جدید محسوب شده و نیاز به اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی دارد.”
نماینده دولت اعلام نمود با توجه به نظریه تفسیری سال 76 شورای نگهبان، نظریه تفسیری فوق عطف به ماسبق نمی شود.
در این رابطه لازم است توجه شود که موضوع نظریه تفسیری سال 76 شورای نگهبان مربوط به تفسیر قوانین عادی و آثار مترتب بر آن است و موضوع سوال منجر به آن نظریه نیز حقوق مکتسبه ای است که برای افراد ایجاد شده است، توضیح آنکه شورای نگهبان در پاسخ به این سؤال که ” آیا با قوانین تفسیری می توان حقوق و شرایطی را که طبق قوانین اولیه برای اشخاص ایجاد شده است خصوصا در موارد زیر به طور یک جانبه زائل نمود:
1- هنگامیکه قانون تفسیری جدید حوزه شمول قانون اصلی را توسعه می دهد به نحوی که برای افراد در زمان مقدم بر تصویب، تکالیفی ایجاد می نماید. ٢- تجدید یا تضییع حقوق استخدامی که در زمان گذشته برای افراد ایجاد شده است. ٣- تأثیر در عقود و معاملات گذشته و سایر تصمیماتی که برای اشخاص غیر دولتی حقوقی ایجاد کرده است. ٤- تسری مستقیم یا غیر مستقیم مقررات جزایی به فعل یا ترک فعلی که در گذشته انجام شده است.” بیان نموده است که ” تفسیر از زمان بیان مقنن در کلیه موارد لازم الاجراست بنابراین در مواردی که مربوط به گذشته است و مجریان برداشت دیگری از قانون داشته اند و آن را به مرحله اجرا گذاشته اند تفسیر قانون به موارد مختومه مذکور تسری نمی یابد.”
همانطور که بیان شد سئوال رئیس جمهور وقت صرفا ناظر بر “قوانین تفسیری” است که توسط مجلس شورای اسلامی تصویب می شود و حتا صراحتاً در متن استفساریه خود اشاره به اصل ٧٣ قانون اساسی که در مقام بیان صلاحیت مجلس نسبت به تفسیر قوانین عادی است اشاره کرده است و لذا این موضوع ارتباطی به جایگاه نظرات تفسیری شورای نگهبان ندارد بلکه صرفاً جایگاه نظرات تفسیری مجلس در ارتباط با حقوق مکتسبه اشخاص تبیین شده است.
همچنین باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که همانگونه که در نظریه شورای نگهبان بیان شده است موضوع نظریه تفسیری نص صریح اصل 133 قانون اساسی است و مطلب جدیدی را بیان ننموده است.
3. دولت در دفاع از عملکرد خود اعلام نموده است که رویه دولتهای گذشته نیز عملکرد دولت را در خصوص موضوع تأیید می نماید.
با توجه به اینکه این امر مکرر در سخنان نمایندگان دولت و شخص رئیس جمهور بیان شده است به بررسی رویه در رابطه با این موضوع می پردازیم.
مجلس شورای اسلامی در سال 1373 به موجب قانون ادغام وزارتخانه های صنایع و صنایع سنگین و تشکیل وزارت صنایع، اقدام به ادغام وزارتخانه صنایع سنگین در وزارتخانه صنایع می نماید و دولت را مکلف به ارائه لایحه اساسنامه جدید وزارتخانه می نماید. رئیس جمهور وقت بعد از تصویب این مصوبه اقدام به معرفی وزیر صنایع سابق به عنوان وزیر جدید صنایع برای کسب رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی می نماید.
در سال 1379 قانونگذار به موجب قوانین تشکیل وزارت جهاد کشاورزی و تمرکز امور صنعت و معدن و تشکیل وزارت صنایع و معادن اقدام به ادغام وزارتخانه های جهاد سازندگی و کشاورزی و وزارتخانه های صنایع و معادن و فلزات نمود. پس از تصویب این قانون رئیس جمهور افراد پیشنهادی خود را برای کسب رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد.
توجه به سابقه امر بیانگر مطابقت رویه فوق با قانون و بطلان ادعای دولت است.
4. همچنین دولت اعلام نموده است که با انحلال وزارتخانه های ادغام شده دیگر وزارتخانه های سابق وجود ندارند و وزرای این وزارتخانه ها به دلیل عدم وجود وزارتخانه متبوعشان دیگر عضو دولت نیستند و وزرای وزارتخانه های باقی مانده طبق قوانین موجود مربوط به وزارتخانه های ادغام شده عمل می نمایند تا مجلس شرح وظایف جدید را تصویب نماید.
در این رابطه نیز باید توجه داشت که بر اساس قانون اساسی وزرا تنها در صورت عزل و یا استعفاء و یا رای عدم اعتماد مجلس از وزارت برکنار می شوند و دولت نمی تواند با ادغام وزارتخانه ها اقدام به برکناری یک وزیر و سپردن وظایف وی به وزیر دیگری نماید.
این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که با توجه به اینکه وزارتخانه های موجود به موجب قانون تشکیل شده اند تا زمانی که قانون انحلال آنها را اعلام ننماید کماکان وجود دارند و وزیری که برای انجام وظیفه در آن وزارتخانه از مجلس رای اعتماد گرفته است تا زمان برکناری مسئول وزارتخانه مربوطه بوده و در برابر مجلس شورای اسلامی باید پاسخگو باشد.
5. دولت اعلام نموده است که به موجب ماده 53 قانون برنامه پنجم، تنها وظیفه دولت در قبال مجلس ارائه لایحه مربوط به تشکیلات وزارتخانه های ادغام شده است که این تکلیف انجام شده و می شود.
در پاسخ باید این نکته را مورد توجه قرار داد که وزارتخانه جدیدی ایجاد نمی شود مگر به واسطه تصویب در مجلس شورای اسلامی بنابراین نمی توان گفت تشکیل وزارتخانه جدید و یا تغییر در وظایف وزارتخانه به موجب مصوبه دولت صورت می گیرد و نیازی به مصوبه مجلس در این رابطه نیست چرا که مجلس می تواند در مصوبه خود تمامی موارد پیشنهادی دولت را تغییر دهد و موارد جدیدی را نیز به آن اضافه نماید و به همین دلیل در این رابطه دولت با توجه به توان کارشناسی و تخصصی صرفاً مرجع پیشنهاد دهنده است.
همچنین باید توجه داشت که با توجه به مباحث صورت گرفته در هنگام تصویب ماده فوق، نظریه تفسیری اخیر شورای نگهبان و عکس العمل مجلس و نمایندگان در رابطه با موضوع، نمی توان به صرف حکم اعلام شده در صدر ماده 53 دولت را مرجع نهایی ادغام دانست بلکه باید مجموع این ماده را با در نظر گرفتن قانون اساسی بویژه اصول 85 و 133 این قانون تفسیر نمود. چراکه ذیل اصل 133 بیانگر ماهیت تقنینی تعیین تعداد وزراء و نیز تعیین حدود اختیارات هریک از آنان است و صدر اصل ٨٥ نیز به صراحت بیانگر ممنوعیت تفویض قانونگذاری از سوی مجلس به دیگران است، لذا هرگونه تفسیر و برداشت از ماده 53 قانون برنامه پنجم توسعه که این محدودیت های مبتنی بر قانون اساسی را نادیده بگیرد مقبول نخواهد بود بویژه اگر این برداشت نادرست از سوی مقام مسئول اجرای قانون اساسی صورت بگیرد.
6. دولت (حداقل در ابتدای بحث) وزارتخانه های جدید را به رسمیت می شناسد و معتقد به عدم وجود وزارتخانه های ادغام شده است.
همانگونه که گفته شد با توجه به اینکه هیچ موجب قانونی برای انحلال وزارتخانه ها و یا برکناری وزای مربوطه ایجاد نشده، وضعیت آنها تغییری نیافته و تمام تکالیف و صلاحیت های قانونی وزارتخانه های ذی ربط کماکان پابرجاست.
این نکته را باید مورد توجه قرار داد که وزارتخانه ای که به موجب ادغام در وزارتخانه دیگری ایجاد می شود و یا اینکه به موجب انحلال از این می رود دارای وظایف و اختیاراتی بوده است. اگر این وظایف به وزارتخانه دیگری سپرده شود دیگر این وزارتخانه وزارتخانه سابق نبوده و وزارتخانه جدیدی است که نیازمند تصویب قانون است و تا زمان عدم تصویب این قانون وزارتخانه های سابق به حیات خود ادامه می دهند.
همچنین با توجه به اینکه وزرای فعلی بر اساس وظایف موجود رای اعتماد گرفته اند و مجلس نیز با توجه به این وظایف به آنها رای اعتماد داده است صلاحیت تصدی وزارتخانه جدید را ندارند مگر اینکه مجدداً از طرف رئیس جمهور برای اخذ رای اعتماد برای وزارتخانه جدید معرفی شده و موفق به اخذ رای اعتماد مجلس شوند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.