تریبون مستضعفین- محمد حسن یادگاری
«ایران سبز» روایت روستاییان و در واقع ایرنیان حقیقی از انتخابات سال ۸۸ و رد ادعای تقلب بعد از آن است.
ایرانیانی که درجدالهای ناجوانمردانهٔ رسانهای و کشمکشهای سیاسی دیده نمیشوند. فیلم اگر چه با فاصلهای کوتاه بعد از انتخابات سال۸۸ تهیه شده و قابلیت حضور در جشنوارهٔ قبلی را نیز داشته اما امسال توانست در جشنواره حاضر شود جزو فیلمهای مورد توجه و مورد نقد از نظر مخاطبان نیز قرار گیرد.
فیلمساز در این فیلم قصد داشته سراغ قشری رود که بیشترین زحمات کشور را بر دوش میکشند اما کمترین بهایی از نظر توجه به آراء و نظر و عقیدهشان به آنها میشود؛ و حتی در ادعای بزرگ تقلب پس انتخابات نظرشان نادیده گرفته شده است. دوری دوربین از پایتخت و شهرهای بزرگ و نزدیک شدن آن به روستاها و مناطق دوردست و گاها ناآشنا، هدف مستقیم فیلمساز را در رسیدن به این هدف روشن میکند. در واقع از این نظرایران متشکل از همهٔ ایرانیان است حتی یک چوپان یا یک کشاورز در یک روستای دور افتاده ونه فقط مردمان تهران یا شهرهای بزرگ. به علاوه حضور دوربین در مناطق سرسبز و آباد در کنار همان اهالی آبادگرش به بیان حقیقت رنگ سبز میپردازند و این رنگ را از هم معنی کردن آن با یک نماد صرف و ملعبهای برای فریبکاریها ی سیاسی جدا میسازد. رنگ سبز ارائه شده در فیلم که از روستا و اهالیاش بر میخیزد، رنگی طبیعی است نه رنگ مصنوعی از روی توهم یا دورغ.
در میانه مصاحبهها و گفتگوها ی فیلم با روستاییان، یکی بیش از همه مورد توجه کارگردان قرار گرفته است و آن هم همان پیرمرد چوپانی است که گوسفندان خود را برای چرا به خارج از روستا آورده و فیلم ساز به صورت کاملا اتفاقی با این سوژه روبرو شده است. پیرمرد با تکیهای به چوب دستی خود زده به بیان پاسخها ی عمیق و مفهومی مذهبی و سیاسی میپردازد. چیزی که شاید مردمان پایتخت نشین از بیان آن و حتی تامل و تدبر در آن هم غافلاند. این پیرمرد چوپان نماد همان مردم و ملتی ست که دیده نمیشوند و شهرنشینان خودشان را غفلت زده از آنان جدا کردهاند.
البته نقطهٔ ضعف وارد بر این فیلم در نگرش مستندانه و به تصویر کشیدن این استنادات اینست که پاسخهای طرف مقابل و مخالف با نگرش ارائه شده در فیلم لحاظ نشده است. همچنین عدم چیدمان خوب مصاحبههای گرفته شده و ریتم ناخوانا در میانههای فیلم نکته منفی دیگری است که میتوان به آن اشاره کرد.
شاید ترکیب مصاحبههای روستایی و مصاحبههایی از مردمان پایتخت راه حلی اولیه برای این مشکل به نظر آید. البته نکتهای که بر چیدمان بد مصاحبههای گرفته شده از روستاییان دامن میزند اینست که یک نوع صحبت یا یک نوع نگرش صرفا از زبان افراد مختلف دائما تکرار میشود. البته که این نوع نگریستن به مستند سازی کمک میکند اما نه به ساختن فیلمی مستند. در واقع این شیوهٔ رویارویی با ماجرا به نحوهٔ روایتگری فیلم مستند و بیطرف بودن آن لطمه میزند که تاحدودی در این مورد، فیلم به این سمت نیز گرویده شده است.
Sorry. No data so far.