یکشنبه 29 ژانویه 12 | 10:05

میلاد عرفان‌پور؛ از عشق و تنهایی تا عدالت

عرفان‌پور شاعر عدالت است، شاعر مستضعفین است، همان روح و بیان شاعرانه‌ای که در وصف عشق و تنهایی و مرگ به زیباترین بیان می‌سراید، وقتی به درد و رنج محرومین، شکاف فقر و غنا و زندگی ماشینی و دور از مهر و انسانیت امروز نگاه می‌کند نمی‌تواند سکوت کند


تریبون مستضعفین- میلاد عرفان‌پور از شاعران جوان انقلاب اسلامی است. وی که متولد ۱۳۶۷ شیراز است، گرچه در قالب‌های مختلف به سرودن شعر پرداخته است ولی شهرتش را بیشتر مرهون رباعی‌های متفاوت خود است. در رباعی‌های عرفان‌پور مانند رباعی‌سرایان گذشته‌ی ادبیات فارسی به مسائل کلان انسانی چون انسان، مرگ وناپایداری دنیا پرداخته شده است. اما آن‌چه رباعی‌های وی را خاص می‌کند آشنایی‌زدایی و به کارگیری مضامین بدیع است.

عرفان‌پور در رباعی‌های عاشقانه‌ی خود مضامین تازه شعری و حتی پدیده‌های زندگی امروز را با ترکیبی هنرمندانه کنار هم می‌آورد به گونه‌ای که مخاطب را غافل‌گیر می‌کند:

با بال و پرت نگو که ماندن ننگ است
فریاد مزن که آسمان خوش‌رنگ است

برگرد پرنده دل به پرواز مبند
این‌جا دل یک قفس برایت تنگ است

.

یک، دو سه چار می‌شمردم تک‌تک
آهسته پی تو می‌دویدم با شک

حالا که بزرگ‌تر شدم می‌فهمم
تمرین جدایی است قایم‌باشک

عرفان‌پور مفاهیمی عام چون تنهایی، مرگ و ناپایداری دنیا را نیز با بیانی مدرن و به کارگیری  عناصر و مضامین بدیع توصیف می‌کند:

آه است خیابان به خیابان به لبم
از این همه بی‌تفاوتی در عجبم

تو مثل مسافری که دیرش شده است
من مثل چراغ قرمز نیمه شبم

.

چون بغضم و با شکست نسبت دارم
با هرچه خراب و مست نسبت دارم

من حس غریب رفتن از خویشتن‌ام
با هر چمدان به دست نسبت دارم

.

ای بی‌‌تو زمانه سرد و سنگین در من
ای حسرت روزهای شیرین درمن

بی‌مهری انسان معاصر در توست
تنهایی انسان نخستین در من

.

این‌جا فوران زندگی… آن‌جا مرگ
مانده‌ است در انتظار انسان‌ها مرگ

«یک روز به دیدار شما می‌آیم»
این نامه برای زنده‌ها
امضا: مرگ

اما عرفان‌پور شاعر عدالت است، شاعر مستضعفین است، همان روح و بیان شاعرانه‌ای که در وصف عشق، تنهایی و مرگ به زیباترین بیان می‌سراید، وقتی به درد و رنج محرومین، شکاف فقر و غنا و زندگی ماشینی و دور از مهر و انسانیت امروز نگاه می‌کند نمی‌تواند در غلاف کام خفته بماند:

با خرمنی از بهانه‌ها می‌آمد
در پاسخ تازیانه‌ها می‌آمد

طوفان که شکست برج و باروها را
از سمت یتیم‌خانه‌ها می‌آمد

.

دل‌ها ای کاش سرد و سنگین نشوند
جان‌ها چون ابرهای چرکین نشوند

کاش آدمیان که از بهشت آمده‌اند
در گوشه‌ی کارخانه ماشین نشوند

.

فصل سرماست فصل یخبندان است
از هیبت آسمان زمین لرزان است

جنگل زخمی شده‌است و هیزم‌هایش
در آتش شومینه‌ی جنگل‌بان است

.

ما زندگی آن‌طرف دیواریم
شب آمده از گرسنگی سرشاریم

تا دزد، شبانه هستی‌اش را نبرد
همسایه دلش خوش است ما بیداریم

از عرفان‌پور تا کنون چهار مجموعه رباعی توسط انتشارات سپیده باوران منتشر شده است: «پاییز بهاریست که عاشق شده است» با مضامین عمومی و عاشقانه، «پادشهر» و «جشن فراموشی‌ها» با مضامین تنهایی، مرگ، عدالت و نقد زندگی شهری و «از شرم برادرم» که مجموعه شعرهای عاشورایی و دفاع مقدس است و بهار امسال منتشر شد.

عرفان‌پور هم‌چنین شعر‌ها و کوتاه نوشته‌های خود را در وبلاگ‌شخصی‌اش ( شعرکده و  دیگری) منتشر می‌کند. وی هم‌اکنون دانشجوی دانشگاه امام صادق است.

  1. Fatemeg_Ap
    13 فوریه 2022

    خیلی شعرهاتون عالیه 🙂🥀

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.