خیابان‌خوابی دختر دانشجوی خوابگاهی!

وقتی مطمئن شدم دری برای من باز نخواهد شد به فکر دوستان و آشنایان افتادم، هیچکس در آن شب نبود، تنها من ماندم و خیابان های تهران و صدای بوق و ترمز ماشین ها. ساعت ۲ نیمه شب شده بود و هیچ جایی نداشتم و باید به دنبال سرپناهی امن برای این شب می گشتم

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.