ناگفته‌هایی از بانوی چریکی که فرمانده سپاه شد

من بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته، نزدیک به بیست روز با لباس فقرا و کولی‌ها در خیابان منتهی شده به کاخ سعد آباد گدایی می‌کردم. فرح وولیعهد بیشتر در آن کاخ زندگی می‌کردند بچه‌ها دنبال این بودند که ولیعهد را یا بکشند یا دستگیر کنند تا ضربه سنگینی را به رژیم وارد کنند.

معرفی کتاب «این آخرین نامه عاشقانه»

شهید عاشق امام خمینی«ره» بود و با دریافت نامه های حضرتش تمام سختی ها را به جان می پذیرفت و شكنجه های قزل حصار كه هیچ، از زندان قصر هم بیمی نداشت چندمین بار بود كه ناخن های پایش را می كشیدند و با وجود درد وحشتناكی كه به استخوانش می زد دائما با لبخندی بر لب، مأموران شكنجه را با فریاد« یا خمینی» زجر می داد.

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.